اگر یک رایانه قابل حمل یا رومیزی را به بخشهای اساسی تشکیل دهنده آن تجزیه کنیم، خواهیم دید که چیزهای زیادی داخل خود ندارد! یک صفحه نمایش، یک پردازنده، رم، هارد، کارت گرافیک و چند پورت. همین! در سال 2012، کامپیوتری با نام «رزبری پای» به جهانیان معرفی شد. کامپیوتری بسیار کوچک که تنها 40 دلار قیمت داشت. در پایان همان سال، با پیشرفت محققان این پروژه، کامپیوتر «چیپ» توسط مهندسانی از اوکلند کالیفرنیا با قیمت 9 دلار معرفی شد! چیپ، احساس برابر طلبانهای نسبت به رزبری پای دارد، و حتی به صورت سرکشانهای ادعای برتری هم دارد!
این گروه از مهندسان که با نام شرکت Next Thing شناخته میشوند، در حال همکاری با یک تولید کننده چینی هستند که میتواند قطعات نیمه هادی را با قیمتی ارزان برای این شرکت تولید انبوه کند. آنها میخواهند که این کامپیوتر کوچک و جدید را آنقدر ارزان بسازند که بتوانند آن را به صورت تقریبا رایگان در اختیار مردم جهان بگذارند. در واقع هدف این شرکت، ساخت گجتی است که رکورد “تعداد” را در جهان بشکند و در همهجا، نزد همهکس و روی هر وسیله الکترونیکی یافت شود. مثلا این کامپیوتر کوچک، میتواند بر روی همه دستگاهها و وسایل داخل خانه نصب شود تا با تشخیص صدای اهالی منزل روشن و خاموش شوند. همچنین با استفاده از چند سنسور ساده، میتوان یکی از این کامپیوترها را به وسیلهای تبدیل کرد که بتواند اطلاعات و دادههای مربوط به وضعیت جسمی فرد بیمار را جمع آوری کرده و آنها را از طریق وایفای به پزشک مورد نظر ارسال کند!
اما همیشه موانعی بر سر راه پیشرفت هست. چیپ با سیستم عامل دبیان لینوکس کار میکند. سیستم عاملی آزاد که به شدت مورد علاقه برنامه نویسان است. دبیان لینوکس به اندازه کافی توسعه یافته هست، به گونهای که توسعه دهندگان چیپ، انتظار رو به رو شدن با یک منحنی یادگیری را دارند. توماس دکرت، طراح صنعتی و بنیانگذار شرکت Next Thing نیز این امر را تایید کرده و میگوید: “چیپ با یک نرم افزار یادگیری کد محور کار میکند. با دسترسی به آموزشهای یوتیوب، و وجود یک کامپیوتر دوم، برای کپی پیست کردن تعداد بسیار زیادی از کدهای مختلف، یک فرد تازهکار اما مصمم، و هرکس دیگر که آماده انجام کارهایی زیاد است، میتواند به سرعت این نوع برنامه نویسی را یاد بگیرد.”
چند مانع بر سر راه توسعه جهانی چیپ وجود دارد. اول این که آوردن مدرنیته به جوامع فقیر، کاری بس دشوار است، چرا که یک منطقه، لااقل برای داشتن اینترنت وایفای باید یک سری زیرساختها را داشته باشد. در بسیاری از مناطق جهان، غذا هم یافت نمیشود، چه برسد به اینترنت وایفای! مشکل دوم این است که این کامپیوتر کوچک، آن قدر بادوام نیست که بتوان در دستگاههای تجاری از آن استفاده کرد. بنابراین فعلا نتوانسته نظر اهالی صنعت را به خود جلب کند. امید است که با بر طرف شدن نیاز نوآوریهای تکنولوژیک به سرمایه گذاریهای عظیم، استفاده از چیپ، هرچه بیشتر فراگیر شود.
خب، پس چیپ به چه درد ما، یعنی کاربران عادی میخورد؟ ما که به جای کد، به آیکونهای مختلف و بالا پایین کردن منوهای رنگارنگ عادت کردهایم؟ استوارت لیپاف، مشاور لوازم الکترونیک مصرفی در یکی از موسسات برق و الکترونیک به این پرسش ما پاسخ میدهد. او میگوید: “شما هر لحظه میتوانید نمونههای اولیهای از وسایل مختلف و جدید بسازید که آنها را تبدیل به تجارتی نو و صنعتی بزرگ کنید! چیپ هم همین گونه است. این وسیله، طیف وسیعی از ذهنهای خلاق را قادر به ساخت ایدههایی نو برای مصارف استفاده خود میکند.” پس اگر شما سازنده یک دستگاه پزشکی تشخیص بیماری که میتواند دنیا را عوض کند و یا کد نویس یک برنامه بزرگ و مهم نیستید، ایرادی ندارد. شما میتوانید تنها با صرف هزینه 9 دلار برای خرید چیپ، و اندکی تسلط به کدنویسی، فرصتی برای تغییر آینده به دست بیاورید.