با اینکه ایالت متحده و انگلستان در قرنطینه و تحت محدودیتهای شدید کرونایی هستند، اما گزارشهای زیادی نیز از مهمانیهای مخفی ارائه شده است. حتی فراتر از چنین اجتماعاتی، حکایاتی از اقشار مختلف مردم وجود دارد که به توصیههای دولت برای قرنطینه بودن، به مهمانی یا سفر نرفتن و استفاده از ماسک و رعایت فاصله اجتماعی، بیتوجه هستند.
تحقیقات نشان میدهد اگرچه بیشتر افراد در انگلیس قصد دارند از دستورالعملهای فاصلهگذاری اجتماعی استفاده کنند، اما تعداد افرادی که از این اقدامات پیروی میکنند، بسیار کمتر است. این پدیدهای شناختهشده در بهداشت عمومی است که به «شکاف قصد-رفتاری» مشهور است. اما چرا رفتارهای مردم با اهداف آنها مطابقت ندارد و این چه نتیجهای در تلاش دولت و مردم برای مقابله با ویروس کرونا دارد؟
مفهوم مشترکی در صنایع پرخطر (مانند هواپیمایی و صنعت نفت و گاز) وجود دارد که ممکن است بتواند این موارد را توضیح دهد: «عادیسازی خطر». این مورد به این معنی است که ریسکهای کوچک با گذشت زمان به تدریج قابلقبول میشوند. این به دلیل این است که مغز مثالی برای خود از زمان وقوع آن ارائه کرده و در آن صورت قضاوت میکند که چه اتفاقی خواهد افتاد.
در اوایل همهگیری ویروس کرونا، در نظر گرفتن خطر این ویروس بسیار مهم تلقی میشد. اما در پایان مهرماه (اکتبر)، فقط حدود یک تا دو درصد از جمعیت انگلیس به طور قطعی به ویروس مبتلا بودند. از این افراد، فقط تعداد کمی علائم شدیدی را نشان میدادند، این به این معنی میتواند باشد که امروزه اکثر افراد تأثیر جدی این ویروس بر سلامتی افراد را مشاهده نکردهاند.
بنابراین ممکن است به نظر برسد که ملاقات مکرر با دوستان یا خانواده، زیاد تاثیری در سلامتی ندارد. اینچنین درکی از ویروس ممکن است دیدگاه افرادی که تصمیم دارند دستورالعملها را نقض کنند، تغییر دهد. در واقع، مطالعات انجام شده در ایالات متحده و انگلستان نشان داده است که کمخطر دانستن ویروس میتواند بر مردم تأثیر بگذارد تا راهنماییهای بهداشت عمومی را نادیده بگیرند.
چگونه افرادی که خطرات را نادیده میگیرند، متوقف کنیم!
روشهای مختلفی وجود دارد که دولت میتواند با عادیسازی خطر این ویروس مقابله کند. اینها شامل استفاده از دستورالعملهایی است که صنایع و مشاغل پرخطر برای ایمن نگه داشتن نیروی کار خود از آنها استفاده میکنند.
راهکار آزمایش شدهای وجود دارد، مکررا با خطر در ارتباط بودن است. برقراری ارتباط مکرر میتواند خطرات کوچک را به افراد یادآوری کند و احتمال رعایت کردن محدودیتها را در آنها افزایش دهد. به عنوان مثال، شرکتهای انرژی، خلاصهای از حوادث را از سراسر بخشها به همه تیمها ارسال میکنند و از کارمندان میخواهند تا در صورت ایجاد اتفاق مشابهای، برای جلوگیری آن راهکار ارائه دهند.
اثربخشی استفاده از این روش در طی همهگیری در چندین کشور با موفقیت همراه بوده است، یعنی گسترش بیماری ویروس کرونا محدود شده است. ویتنام تا حدودی به دلیل استراتژی ارتباطی خود، مرگ و میر کمی گزارش داده است. دولت ویتنام از چندین رسانه، از جمله استفاده از آهنگ پاپ، برای انتقال مکرر اطلاعات استفاده کرده است. اینگونه ارتباطات هر روز یک پیام ثابت به شهروندان ارسال میکند.
در نظرسنجی از متخصصان روابط عمومی، دستورالعملهای ارتباطی در آلمان و نیوزلند نیز موفقیتآمیز گزارش شده است. به موقع بودن امتیازات، مطابقت با سیاستها و طرز بیان ارتباطات مهمترین جنبههای موفقیت این اقدامات بوده است.
تمام هدف این ارتباطات تغییر ذهنیت افراد در برخورد با محدودیتها است. صنایع پرخطر همچنین نشان دادهاند که طراحی اینگونه راهنماهای ایمنی برای این است که رفتار واقعی مردم تغییر کند، نه فقط آنگونه که ما امیدواریم تا آنها با این اقدامات برخورد کنند. افراد در موقعیتهایی قرار میگیرند که دستورالعملها کاملا واضح نیستند، عدم پیروی از قوانین برای بعضی افراد جذاب بنظر میرسد و یا آن که رعایت این قوانین را بر اثر حواسپرتی فراموش میکنند.
به عنوان مثال صنعت هواپیمایی، به خدمههای سطح بالاتر کابین آموزش میدهد تا قاطعانهتر عمل کنند، زیرا خلبانان ممکن است در طول دورههای تمرکز بالا از محیط اطراف خود غافل شوند. سوانح هوایی نیز به اینچنین تمرکزات شدیدی نسبت داده شده که خلبانان هشدارهای اعضای خدمه را نادیده گرفتند و سوخت هواپیما به پایان رسید. برای جلوگیری از این اتفاق، کارکنان آموزشی تلاش میکند تا خدمه را برای اینچنین پویایی طبیعی اما ناخواسته در رفتار انسان آماده کنند.
به همین ترتیب، دولت میتواند از تفکر درباره شرایطی که مردم میخواهند خطر را رد کرده و قوانین را نادیده بگیرند، استفاده کند و در مورد چگونگی طراحی سیاستها یا راهنماییهای ایمنی نیز بهرهمند شود تا افراد تمایل کمتری برای رعایت نکردن قوانین داشته باشند. به عنوان مثال، سنگاپور به شهروندان خود توکن ردیابی الکترونیکی داده است، که به این افراد امکان میدهد تا بدون نیاز به بارگیری برنامه مخصوصی در تلفن هوشمند خود، افرادی را که با آنها در ارتباط هستند را از نظر ابتلا بودن به ویروس کرونا ردیابی کنند. استفاده از چنین چیزی میتواند در انگلستان نیز مفید واقع شود.
از اواخر مهرماه، برنامه NHS ویروس کرونا 18.6 میلیون بار بارگیری شده است، اما با فرض اینکه هر نفر فقط یک تلفن هوشمند داشته باشد، این آمار تقریباً 30 درصد از جمعیت انگلیس و ولز را نشان میدهد. دلایل مختلفی وجود دارد که ممکن است افراد این برنامه را بارگیری نکنند؛ مثلا ممکن است خیلی از افراد تلفن هوشمندی در اختیار نداشته باشند یا اینکه در مورد امنیت دادههای خود نگران باشند در نتیجه این برنامه را نصب نکنند. استفاده از ردیابی مبتلایان ویروس به دولت سنگاپور اجازه داده است تا از پس این مسائل شخصی برآید و به افراد کمک کند تا از قوانین رعایت کرده و محدودیتهای ویروس کرونا را جدی بگیرند.
در اریتره (کشوری در شمال شرقی کشور اتیوپی و کرانهی دریای سرخ) که کمتر از 500 مورد مبتلای ویروس کرونا گزارش شده بود (در حدود 6 میلیون نفر جمعیت)، دولت تشخیص داده است که وقتی بحث به توصیههای بهداشتی میرسد، مردم در صورت بروز این مشکلات بسیار به شبکههای اجتماعی محلی و دولت گوش میدهند. بنابراین، این اقدام وظیفه انتشار اطلاعات ویروس کرونا را روی دوش افرادی گذاشته است که عموم مردم به آنها گوش میدهند. دولت کشور اریتره و یونیسف نیز گروههای محروم را شناسایی و از آنها حمایت کرده و همچنین خاطرنشان کرده است که در غیر این صورت این افراد برای جان سالم به در بردن مجبورند تا دستورالعملهای بهداشتی را بشکنند و این محدودیتهای کرونایی مانند استفاده از ماسک و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نکنند.
با نزدیک شدن به فصل تعطیلات میلادی، کشورهای جهان باید سعی کنند این اصول قرنطینه و محدودیتها را به بهترین شکل ممکن به کار گیرند و رعایت کنند. بحث مکرر در مورد ریسکهای این ویروس و طراحی سیاستهای انسانمحور که به سختی میتوان آنها را رد کرد، راهی برای تعادل بخشیدن به درک بهتر این ویروس و اقدامات احتیاطی آن برای افراد و دولت فراهم میآورد.