تشخیص دروغ و شناخت دروغگویان با عملکرد ریاضیات ذهن انسان

شناخت و تشخیص آنکه چه چیزهایی در ذهن انسان می‌گذرد و در پشت هر عملی مثل دروغ گفتن، چه رازی نهاده شده به عهده علم روانشناسی است. اما علت تغییر رفتار انسان‌ها در طی زمان، مسئله‌ای نیست که علم روانشناسی بتواند به تنهایی از عهده آن بربیاید. پس در نتیجه، آن راه و روش‌های قدیمی که بیشتر بر ریاضیات تکیه داشته‌اند، الان می‌توانند به کمک ما بیایند.

چیزی که در ادامه می‌خوانید، نسخه بازگردانی‌شده به فارسی از مقاله اصلی دوریه سی. بردی، پروفسور ریاضیات، در دانشگاه ساری انگلستان است:

طرح جدیدی که من بوجود آورده‌ام، متاثر از روانشناس آمریکایی دهه ۱۹، نوربرت واینر است. این طرح نشان می‌دهد که ما انسان‌ها چگونه دیدگاه‌مان را در طول زمان تغییر می‌دهیم. چنین تغییراتی معمولا با اطلاعات کمی رخ می‌دهند، که پیش از تصمیم‌گیری‌هایمان الگوی رفتاری ما را تعیین می‌کند.

برای شناخت این الگوهای رفتاری، ما به معادلات ریاضی احتیاج داریم. در اینجا، حالت ‌‌‌ذهنی فرد با انتخاباتی که درباره بخش‌های مختلف می‌کند، سنجیده می‌شود. چه چیزی را می‌خواهد بخرد، کودکش را به چه مدرسه‌ای بفرستد، در انتخابات به کدام فرد رأی ‌دهد و …

به همان مقدار که اطلاعات جزئی به دست می‌آوریم، اطمینان‌مان کمتر می‌شود. ولی در همین حال، وقتی نظرات خریداران یک کالا را می‌خوانیم، بیشتر تشویق می‌شویم که آن را بخریم. تامس بایز که یک محقق انگلیسی بود، در قرن ۱۸ این روند ‌‌ذهنی را با کمک ریاضیات توضیح داد. پس از آن فهمیدیم که عقل انسان به‌واسطه عوامل متفاوت و نامطمئنی که در دست دارد تصمیم‌گیری می‌کند.

علامت مساوی جریان اطلاعات را در طی زمان (t) نشان می‌دهد. X یک متغیر است که حالات مختلف را برای گزینه‌های متفاوت نشان می‌دهد. اگر ما σ را برای میزان ثابتی از اطلاعات که آشکار می‌شوند در نظر بگیریم، و B (تعریف شده در تئوری‌ جنبش برونی) هم عاملی باشد که در این اطلاعات اختلال ایجاد می‌کند، در نتیجه مساوی با جریان اطلاعات خواهد بود.

وقتی این ایده‌ را با کمک داده‌های ریاضی، به‌ویژه پردازش سیگنال‌ها، که مربوط به دهه ۴۰ می‌شود انجام دهیم، می‌توانیم رفتار مردم و یک جامعه را به‌واسطه اطلاعاتی که دریافت کرده‌اند، بشناسیم. به تازگی من و همکارم متوجه شده‌ایم که این روش چقدر می‌تواند کمک‌کننده باشد.

تا به الان، با موفقیت طرح رفتار اقتصادی فروشگاه‌ها را پیش برده‌ایم: متقاضیان کالا با اطلاعات جدیدی که به‌دست می‌‌آورند، متفاوت عمل می‌کنند و همین به تغییر قیمت کالاها منتهی می‌شود. همچنین رفتار گیاهان سبز: وقتی که گل متوجه تغییر مکان خورشید می‌شود، سرش را به سمت خورشید حرکت می‌دهد.

همچنین نشان دادم که به کمک این طرح، می‌توان نتیجه نظرسنجی‌های یک انتخابات را حدس زد؛ یعنی از فرمولی استفاده کنیم که بر مبنای تغییرات لحظه‌ای در نظرسنجی، و همچنین اطلاعاتی که قرار است در آینده منتشر شود، باشد.

در این طرح مبتنی بر اطلاعات، رفتار یک فرد یا گروهی از مردم، متاثر از اطلاعات دریافتی در طی زمان است. برای نمونه، اگر در انتخاباتی اخبار دروغین پخش شود می‌توان نتیجه‌اش را باتوجه به درصد آن فهمید.

اما شاید غیر منتظره‌ترین آنها، بینش‌های درونی هستند که با دست‌چینی از رفتارهای مکرر افراد به دست می‌آیند. ما به تازگی متوجه شدیم که از مهم‌ترین یافته‌های تامس بایز، تاثیر پذیری انسان از کوچک‌ترین چیزهاست؛ بی‌آنکه درستی یا نادرستی هرکدام از آن‌ها اهمیت داشته باشد.

اگر در ‌ذهن‌مان ایده‌ای پذیرفته شده نداشته باشیم، هرچیزی را، بی‌توجه به ارزشش می‌پذیریم و تا طولانی مدت مایل نخواهیم بود که سطح اطلاعاتمان را گسترش دهیم. در این هنگام است که عدم قطعیت از هرموقعی بیشتر است و عقل ما تلاش می‌کند که این تردید را از بین ببرد تا بتواند سریع‌تر تصمیم بگیرد.

اما اگر فردی نسبت به انتخاباتش اطمینانی قاطعانه داشته باشد، دیگر تفاوتی نمی‌کند که چه اطلاعاتی به‌دست آورده، نظرشان تغییری نخواهد کرد؛ چون در درجه‌ای لذت‌بخش از قاطعیت هستند.

این رفتار به سوگیری تأییدی مربوط است؛ یعنی تفسیر حقایق به‌گونه‌ای که با عقایدمان جور دربیایند، درحالی که در واقعیت آن‌ها را نفی می‌کنند. در علم روانشناسی، سوگیری تأییدی با آنچه که بایز می‌گوید در تضاد است و رفتار غیرعقلانی را نشان می‌دهد. اما ما نشان دادیم که هردو با یکدیگر همسو هستند؛ عقل منطقی انسان درجه‌ای بالا از اطمینان را طلب می‌کند.

دروغگوی منطقی و الگوی تشخیص دروغ

این رویکرد می‌تواند رفتار یک بیمار دروغگو را برای ما روشن کند. اما آیا علم ریاضی می‌تواند دروغ را از سوتفاهم تشخیص دهد؟ به‌نظر می‌آید که جواب با میزان بالایی از اطمینان مثبت باشد.

اگر فردی واقعا فکر کند که انتخابی که به‌نظرش درست آمده، ممکن است اشتباه باشد، یعنی که دچار سوء تفاهم شده‌ است. پس از آن اگر در محیطی قرار بگیرد که پخش حقایق به‌طور مداوم در جریان است، نظر وی هم به همان سو، هرچند به آرامی و با نوسان، تغییر جهت خواهد داد. حتی اگر اطمینانش به آنچه که اشتباه است قوی باشد، اراده‌اش آرام آرام از غلط بودن به سمت درست بودن تحول پیدا می‌کند.

البته کسی که حقیقت را می‌داند و با اینحال از قبول کردن آن سرباز می‌زند، دروغگو است و با توجه به طرح ما، رفتار اینگونه افراد هیچوقت ثابت نیست. آنها مدام اشتباهات را به جای حقیقت می‌پذیرند؛ درواقع ممکن است چنین اشتباهاتی را به‌طور تصادفی انتخاب کرده‌ و باور داشته باشند. سپس بعد از آن که حقیقت خودش را آشکار می‌کند و دروغشان دیگر کارایی ندارد، با سرعت و قاطعیت، دروغی دیگر را جایگزین می‌کنند.

تشخیص دروغ و شناخت دروغگویان با دروغ سنج
آبا تغییر مکرر نظرات می‌تواند بهتر دروغگویی فرد را آشکار کند یا دروغ سنج‌ها؟

یک دروغگوی منطقی (از این نظر که منطق بایز را دنبال می‌کند) رفتاری متغیر دارد که میتواند کمک بزرگی باشد برای ما تا دروغ او را تشخیص دهیم. اما این دسته از افراد آنقدر اطمینانشان زیاد است که می‌توانند آنهایی را که نسبت به حقیقت شناختی اندک دارند را گول بزنند.

برای کسانی که با چنین دروغگوهایی سر و کار داشته‌اند این رفتارها آشنا است. البته که بدون شناخت ذهنیت کسی نمی‌توان کاملا اطمینان داشت. اما آمار‌های ریاضیاتی ما نشان داده‌اند که کم پیش می‌آید چنین رفتاری از روی سوتفاهم اتفاق بی‌افتد.

پیش‌بینی آماری افراد در تصمیم‌گیری‌هایشان در مواجه با اطلاعات غلط و یا اطلاعاتی که درستی یا نادرستی آنها را نمی‌توانند تشخیص دهند، با کمک این رویکرد مبتنی بر اطلاعات بسیار آسان خواهد بود. این رویکرد می‌تواند ابزاری به ما ارائه دهد تا با انشعابات منفی اطلاعات نادرست روبه‌رو شویم و آن‌ها را بررسی کنیم.

2 در مورد “تشخیص دروغ و شناخت دروغگویان با عملکرد ریاضیات ذهن انسان”

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا
TCH