شهرت برای همه انسانها دوست داشتنی است؛ اگر از ما بپرسند که شهرت را دوست دارید یا نه و پاسخ ما حتی اگر منفی باشد، احتمالا صادقانه نیست و یا شاید حتی همین “نه” تلاشی برای ایجاد تفاوت و جلب توجه دیگران باشد. تردیدی وجود ندارد که شهرت، سبک زندگی خاص خود را میطلبد و مشکلات و دردسرهای خود را هم به همراه دارد، اما این مسایل حتی ذره ای از محبوبیت آن کم نمیکند؛ هرچند به مانند بسیاری از علاقهمندیها، میزان تمایل به معروف شدن و دلایل آن هم در افراد مختلف یکسان نیست! در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا مروری داشته باشیم بر تفاوتهای مسیر کسب شهرت در گذشته و حال؛ همچنین در نظر داشته باشید که این نوشته فقط یک دیدگاه و یک اظهار نظر است و ما نه مجال آن را داریم و نه به راستی تخصص آن را که به تمامی جنبههای اجتماعی شهرت و راه های کسب آن بپردازیم.
نتیجه یک پژوهش سه عامل اصلی را برای تمایل افراد به شهرت نشان میدهد:
- تمایل به دیده شدن و احساس ارزشمندی
- تمایل به رفاه و داشتن زندگی خاص و سطح بالا
- تمایل به استفاده از شهرت برای کمک به دیگران و یا کسب افتخار
متن کامل این پژوهش را میتوانید از طریق این لینک مشاهده کنید؛ البته بدیهی است که همیشه شهرت باعث رسیدن به ۳ آیتمی که گفته شده نمیشود و برای خیلیها شهرت فقط شهرت است و نه چیز دیگر! بگذریم از شهرتهایی که در واقع چیزی جز بدنامی یا تفاوت صرف با دیگران نیستند و نمیخواهیم در مورد آنها صحبت کنیم.
میگویند روند کسب شهرت و معروفیت معمولا طولانی است و این ره صد شبه، یک شبه پیمودنی نیست؛ از سوی دیگر در عصر سرعت به سر میبریم و باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید! اما آیا این سرعتی که در زندگی ما رسوخ کرده، در کوتاه کردن مسیر و زمان رسیدن به شهرت هم موثر بوده؟
در تمام جهان از جمله در کشور خودمان دانشمندان و شاعران بسیار معروفی داریم که اگر کمی دقت کنیم یک ویژگی مشترک در همه آنها میبینیم:
همه آنها در زمان خود برجسته و ممتاز بودهاند؛ درست مانند یک صف از افراد کوتاه قامت که در میان آنها انسان قد بلندی جا داشته باشد؛ با این وجود چه بسا که در زمان خودشان، جامعه کوتاه قامتان به بلندای اندیشه و ارزش وجودی آنها پی نبرده و تا سالها یا شاید قرنها گمنام باقی ماندهاند. تعدادی هم نه تنها از مزایای کسب شهرت بهرهای نبردهاند، بلکه ناگزیر شدند که حتی اگر شده به ظاهر مانند دیگران باشند؛ در صورتی که پس از گذشت سالها و شاید قرنها ارزش آنها آشکار شده و ما خوششانس بودهایم که آثارشان نابود نشده است!
داستان اما در قرنهای اخیر و بخصوص قرن معاصر کمی متفاوت است؛ در این قرن با رواج کتابهای چاپی و نشریات کاغذی فرصتی برای شناسایی افراد ممتاز و مشهور شدن آنها فراهم شد؛ همچنین نوع دیگری از شهرت به واسطه وجود سینما و تلویزیون شکل گرفت. کتاب، روزنامه، رادیو و تلویزیون باعث شدند که دامنه گسترش شهرت و سرعت آن اضافه شود؛ اما هنوز هم افراد مشهور افرادی ممتاز هستند که یک یا چندین ویژگی متمایز و برتر نسبت به مردم عادی جامعه خود دارند و البته برخلاف پیشینیان از مزایای شهرت خود هم برخوردار شدهاند. همان طور میبینیم که با پیشرفت تکنولوژی کسب شهرت هم سرعت بیشتری به خود گرفته و انتظار میرود این روزها که سرعت همه چیز چندین برابر شده، مسیر کسب شهرت هم هموار و پیمودن آن آسان باشد؛ اما به راستی این طور است؟
شاید آری و شاید هم نه! این روزها اینترنت فضایی برای ابراز وجود در اختیار همه انسانها قرار میدهد؛ فضایی که در آن میتوان به فرد دیگری تبدیل شد و این موضوع نقش زیادی در بر هم خوردن رابطه بین “ممتاز بودن” و “مشهور بودن” ایفا میکند؛ به عبارت دیگر افراد معروف این روزها لزوما افرادی ممتاز و برجسته نیستند. البته دانشمندان، ورزشکاران و هنرمندان واقعی هنوز هم مانند همیشه ممتاز هستند؛ اما چه بسیار از افرادی که برای کسب شهرت، چیزی جز اعتماد به نفس کاذب ندارند. معروف شدن در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی اصلا کار دشواری نیست؛ فقط لازم است کار متفاوتی انجام دهید و البته نه لزوما یک کار خوب و مفید! حتما نمونههایی از این قبیل افراد مشهور را میشناسید و نیازی به بازگو کردن آن کارها نیست. یک راه دیگر که خیلی شایع شده تلاش برای معروف شدن از طریق اینستاگرام است. روشهایی را بخوانید که خودم تاکنون مشاهده کردهام :
- دهها پیج اینستاگرام با نام خود بسازید که در آنها چند عکس یا مطلب کپی شده باشد و در یکی از این پیجها که پیج واقعی خودتان است، بنویسید: «تنها صفحه واقعی واصلی من در اینستاگرام». افزایش فالور هم که راهها و روشهای زیادی دارد و میتوانید با کمی تلاش به چندین K برسانید.
- تا جایی که میتوانید با اسم خودتان هشتگ بسازید؛ حتی زمانی که در پیج دیگران کامنت میگذارید.
برای خودم استفاده از روش اول توسط یک عکاس بسیار جالب بود، به همراه یک رزومه بلندبالا به درخواست فالورهایش؛ و البته با جزئیاتی در حد دریافت جایزه مقاله نویسی در سال دوم دبیرستانش!
قصد آموزش معروف شدن را نداریم و فقط دو نمونه از راههای ایجاد معروفیت کاذب را با هم مرور کردیم تا بدانید بسیاری از معروفهای اینستاگرام و سایر شبکههای اجتماعی کاذب هستند و حتی برخی هم وجود خارجی ندارند! از سوی دیگر همین شبکه ها به افراد برجسته هم فرصت ارتباط با عموم مردم و شناخته شدن می دهند؛ اما در این میان، شناسایی سره از ناسره ، به اطلاعات و سلیقه کاربران بستگی دارد؛ هرچند همگی میدانیم که ماه برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند. عدهای هم برای معروف شدن از روشهایی مشابه گرفتن ماهی از آب گلآلود استفاده می کنند: حضور فعال در کنار اتفاقی که سوژه روز است، ظاهرا به قصد یاری رساندن به قربانی اتفاق و صد البته به همراه فیلمبردار و آپلود نتیجه در یوتیوب و آپارات و انتشار گسترده در شبکههای اجتماعی، باشد که فروش آلبوم جدیدشان چند برابر شود!
همان طور که در مقدمه مطلب گفته شد، هدف از این نوشته ارایه یک دیدگاه بدون پیش داوری در مورد خوبی یا بدی روش های جدید شهرت بوده و البته قصد نداشتیم در مورد کسی قضاوت کنیم و اگر بخواهیم در مورد جنبهها و آثار گوناگون این پدیده بحث کنیم این نوشته مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد؛ اما با توجه به آنچه گفتیم، عصر کنونی ارتباطات، باعث افزایش سرعت و در عین حال کاهش دقت شده است! به عبارت دیگر معروف شدن آسان است اما به چه قیمتی؟ آیا همه افراد ممتاز از مزایای شهرت برخوردار میشوند؟ شما بگویید.