چهره تاریک دره سیلیکون از نظر نوجوانی که در آن بزرگ شده است!

Kalvin Lam نوجوانی است که در دره سیلیکون زندگی می‌کند و به پرسشی راجع به این که “وجه تاریک دره سیلیکون چه چیز‌هایی هستند؟” پاسخ داده است.

Silicon Valley یا همان دره سیلیکون خانه باهوش‌ترین و خلاق‌ترین مهندسین، جذاب‌ترین فناوری‌های نوین و بیشترین میزان حقوق‌ها در دنیاست، اما این مکان خانه رقابتی‌ترین دبیرستان‌ها هم هست.

اگر نگاهی داشته باشیم به مدارسی با بالاترین نمره SAT در آمریکا، ۶ مدرسه از ۲۰ مدرسه برتر در دره سیلیکون قرار دارند: Monta vista با رتبه ۱۵، Mission San Jose با رتبه ۱۸، Lynbrook با رتبه ۷، Gunn با رتبه ۱۲، Lenald با رتبه ۲۰ و Harker با رتبه ۲. در بسیاری از این مدارس گرفتن نمره ۳.۵ در GPA دانش آموز را در رده آخرین شاگردان کلاس قرار می‌دهد (‌به ویژه در Gunn ،Monta vista و Harker).

در سایر مدارس ورزش‌کاران نقش برجسته‌تری در فرهنگ دارند اما هنوز انتظار موفقیت از آن‌ها زیاد است. همچنین نه تنها فعالیت بدنی دانش‌ آموزان مهم است،‌ بلکه باید در زمینه‌های مختلف دیگر هم کامل باشند.

میزان خروجی این مدارس هم جالب است؛ در سه سال گذشته ۱۷۳ نفر از دبیرستان Harker اجازه ورود به برکلی را گرفتند. تنها در سال ۲۰۱۵ سهم دبیرستان Harker از قبولی‌های برکلی ۴۳ درصد بود (۶۹ نفر از ۱۶۲ نفر مجوز نگرفتند).

دبیرستان Harker
دبیرستان Harker

با توجه به این که برکلی برترین دانشگاه دولتی جهان است،‌ این آمار بسیار شگفت انگیز است. دبیرستان Mission San Jose هم ۲۹ درصد از سهم پذیرفته شدگان در برکلی در سال ۲۰۱۵ را به خود اختصاص داد ( با میزان ۹۳ نفر قبولی). این نوجوان می‌گوید من فهمیدم که پذیرش برکلی بهترین معیار برای قضاوت موفقیت یا رقابت نیست، اما بخشی از مجموعه معیارهای بزرگ‌تر است.

دانشگاه برکلی
دانشگاه برکلی

Evergreen Valley، دبیرستانی که کالوین در آن تحصیل می‌کند، یکی از دبیرستان‌های رده متوسط دره سیلیکون محسوب می‌شود اما با ریتمی آرام در حال تبدیل شدن به جهان کوچکی از پالو آلتو/کوپرتینو است که امسال توانسته ۳۲ دانشجو به برکلی و ۴ دانشجو به استدفورد بفرستد.

تمامی این موفقیت‌ها و آمار حیرت آور به دلیل فعالیت‌های فوق برنامه است که فرهنگ کار بیش از حد و رقابت پیوسته و بی‌پایان را در بین دانش آموزان این منطقه رواج داده است و جالب است بدانید که خبری از تعطیلات تابستانی برای این دانش‌ آموزان نیست.

همه دانش آموزان در رقابت با یکدیگر هستند تا ببینند چه کسی بهترین خواهد بود، چه کسی بهتر از پس برنامه‌ها و وظایف بر می‌آید، کدام یک بهترین و کامل‌ترین برنامه تابستانی را خواهد داشت و کیست که بهترین پذیرش‌ها را از دانشگاه‌ها دریافت می‌کند. حتی رقابت بر سر این که چه کسی سخت‌تر از بقیه کار می‌کند در مدارس این منطقه مرسوم است: این که چه کسی کمترین خواب شبانه را دارد و همچنان موفق به کسب نمره‌های A می‌شود، کیست که از پس همه چیز به بهترین شکل بر می‌آید و چه کسی بیشترین عضویت در باشگاه‌ها و کلوپ‌های مدرسه را دارد.

اما با دقت زیاد به این فرهنگ،‌ به نظر می‌رسد این مسابقه در نهایت به جایی نمی‌رسد. تنها چند مشخصه بارز وجود دارند که دبیرستان‌های دره سیلیکون با آن شناخته می‌شوند:

ترس از شکست

این نوجوان معتقد است که آن‌‌ها در مکانی زندگی می‌کنند که به نوعی استبدادی بودن آموزش در آن به خوبی دیده می‌شود. سیلیکون ولی خانه کار آفرینی، ریسک‌های بزرگ و حل مشکلات دنیاست.

اما در واقع کاملا این‌طور نیست،‌ یعنی دبیرستان‌های این منطقه به این شکل نیستند. دانش آموزان تنها در مسیر مشخص شده‌ای که می‌دانند بهترین است، گام برمی‌دارند. مثلا “اگر در نواختن سازی توانایی داری همان را ادامه بده، اگر ورزش‌کار خوبی هستی باید همان را ادامه بدهی. نباید کارهای دیگر را امتحان کنی….. مگر نمی‌دانی باید در یک فعالیت مشخص شرکت کنی تا آن را در مدارک درخواست پذیرش دانشگاه قرار دهی؟ چرا چیزهای جدید را امتحان کنی و شکست بخوری در حالی‌که می‌توانی بر روی یک کار تمرکز کنی و سخت کار کنی و به چیزهای بزرگ دست پیدا کنی؟”

با این حساب و با وجود چنین منطقی به نظر می‌رسد تنها هدف دانش آموزان این منطقه در زندگی، ورود به دانشگاه است.

رقابت طاقت فرسا

شکی در این نیست که این دانش آموزان بلند پرواز، با استعداد و سخت کوش هستند. از همان دوران کمپانی تاسیس می‌کنند و کتاب چاپ می‌کنند تا در سطح ملی در فعالیت‌های فوق برنامه آن‌ها ثبت شود و همه این‌ها در حالی است که برای کسب نمره ۴ در GPA رقابت می‌کنند.

اکثر جامعه سیلیکون ولی دانش آموزان را با این اعداد و نمره‌ها می‌سنجند. کالوین می‌گوید:

حسابش از دستم در رفته که چند بار والدینم از من درباره نمره SAT و دانشگاهی که قرار است برای تحصیل انتخاب کنم، پرسیدند و بعد تصور خود از من را به خاطر آن تغییر داده‌اند؛ قصد دارم به آن‌ها بگویم که مرا با این چیزهای سطحی تفسیر نکنید، من بیشتر از این نمره‌های قراردادی و رتبه‌ها هستم.

 برنامه‌های زمان بندی شده بیش از حد و مضحک

در این مدارس شما بچه‌ها را مشاهده می‌کنید که برنامه‌های آن‌ها بیش از برنامه قانونی برای هر دانش آموزی در دنیاست. پس از مدرسه برای ۲ تا ۳ ساعت فعالیت ورزشی برای دانش آموزان در نظر گرفته شده و پس از آن تمرین با سازها برای ۱ الی ۲ ساعت و پس از آن هم شام!

یک ساعت برای شام، یک ساعت بعدی برای انجام تکالیف. حتما تصور می‌کنید که با وجود چنین دیسیپلین سخت‌ گیرانه‌ای دانش آموزان باید ساعت ۹ شب بخوابند، اما این طور نیست. به ویژه زمانی که تکالیف بچه‌ها بیش از حد سنگین، دشوار و زیاد است،‌ زمانی که باید وظایف خود در باشگاه‌ها و کلوپ‌های مدرسه را مدیریت کنند و در کل زمانی که در جامعه دانش آموزان این منطقه هستید.

پس زمان استراحت چه می‌شود؟ زمان تفریح؟ در واقع این دانش آموزان به قدری غرق در مسئولیت و رقابت و تلاش برای ورود به دانشگاه شده‌اند که شادی در این مقطع از زندگی آن‌ها جایی ندارد.

به ذهن این دانش آموزان القا شده که:

من باید سخت کار کنم، در این صورت بعدا می‌توانم از زندگی لذت ببرم. اگر از زمان حال لذت نبرم مشکلی ندارد، چرا که در آینده وضع بهتر می‌شود.

اما با این وضعیت و با این فرهنگی که در دوران شکل گیری شخصیت این افراد به آن‌‌ها القا شده، آیا این کار و رقابت پایان می‌یابد؟! یا بخشی از شخصیت آن‌ها خواهد شد؟

تنها چیزی که کالوین می‌خواهد به نوجوانان دره سیلیکون گوش‌زد کند این است:

از زندگی خود لذت ببرید. بلند پرواز باشید، سخت کوش باشید،‌ هر چیزی که می‌خواستید باشید و بیشتر از آن…. اما این را فراموش نکنید که گل‌ها را هم ببوئید. با همه این‌ها، زندگی بدون لذت چیست؟!

1 در مورد “چهره تاریک دره سیلیکون از نظر نوجوانی که در آن بزرگ شده است!”

  1. باید بخوانید !!!
    ایده خوبی نیست که وسط خوندن یک مطلب یک “باید بخوانید” پیشنهاد بشه . حواس آدم پرت میشه .
    تشکر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید
TCH