برندگرایی یا تعصب به یک برند از جمله آفاتی است که میتواند اقتصاد یک منطقه و حتی یک کشور را دچار اختلال کند، حال فرقی نمیکند تعصب خریداران به یک کارخانه کوچک باشد و یا یک ابر کارخانه، مطمئنا تعصب بیش از حد خریداران و تمایل آنها برای خرید از یک برند خاص موجب میشود دیگر تولیدکنندگان توان رقابت را پیدا نکنند حتی اگر محصول تولیدی آنها بهتر از برندهای مشهور باشد. دنیای بزرگ تکنولوژی نیز از این برندگرایی تهی نبوده و نخواهد بود! از سالهای دور که IBM به عنوان یک غول تکنولوژی شناخته میشد و یکی از محبوبترینهای دنیای تکنولوژی بود تا همین امروز که اپل، سامسونگ، الجی و یا دیگر تولیدکنندگان هر کدام با توجه به وسعت تجارت خود موجب میشوند کاربران به آنها و محصولات تولیدیشان وابستگی پیدا کند. مطمئنا هیچکدام از طرفداران به یک برند، خود را متعصب نمیدانند که این امری طبیعی است، البته نمیتوان گفت برندگرایی و یا داشتن تعصب به یک برند همیشه ناشی از عواطف قلبی به آن برند است بلکه برخی مواقع وجود برتریهایی که در تولیدات یک برند وجود دارد موجب میشود یک کاربر تولیدات آن برند را به دیگر محصولات ترجیح دهد. برندگرایی همیشه به معنای علاقه بیش از حد به یک برند نیست، بلکه گاها تنفر بیش از حد به یک برند و یا تولیدات یک کشور موجب میشود انتخابهای عاقلانهای نداشته باشیم. در ادامه قرار است بدیها و خوبیهای برندگرایی را مرور کنیم.
چرا باید برندگرا بود:
شاید تاکنون به موضوع برندگرایی به عنوان امری منفی نگاه میکردیم اما بد نیست بدانید تعصب روی یک برند موجب میشود انتخاب راحتتری داشته باشید، مطمئنا شما نیز هنگام خرید یک گجت همچون تلفنهمراه دچار تردید در انتخاب شدهاید، با توجه به تعدد تولیدکنندگان تلفنهمراه ممکن است در یک رنج قیمتی چندین محصول از برندهای گوناگون وجود داشته باشد اما در این مواقع اگر برندگرا باشید سراغ محصولی میروید که توسط تولیدکننده مورد علاقهتان تولید شده است، در این هنگام است که باید به برندگرا بودن خودتان افتخار کنید چون یکی از بدترین تردیدهای خرید را پشت سر گذاشتهاید. امر دیگری که برندگرایی را به یک عامل مثبت تبدیل میکند حس رضایت از خرید است، برندگرا بودن باعث میشود رضایتی (هر چند کاذب) را از محصول خریداری شده داشته باشید که موجب میشود از کالای خریداری شده نهایت استفاده و لذت را ببرید.
البته برندگرا بودن و تاثیرات آن بسیار بیشتر از یک شخص است، تعصب مردم یک کشور به تولیدات داخلی موجب رشد صنعت آن منطقه میشود، از نمونههای خوب این اتفاق را میتوان در ژاپن، چین و حتی ایالات متحده مشاهده کرد که توجه کاربران به محصولات بومی موجب شکل گرفتن برندهای بزرگی همچون اپل، شیائومی و سونی شده است؛ البته توجه کاربران به محصولات بومی تنها بخشی از این فرایند است و تولیدکنندگان نیز میبایست بر روی افزایش کیفی محصولاتشان سرمایهگذاری کنند؛ هر چه تعصب به محصولات بومی میتواند یکی از بازوهای رشد صنعت باشد، تعصب به محصولات خارجی میتواند کارخانههای زیادی را به مرز تعطیلی بکشاند.
چرا نباید برندگرا بود:
در حالت کلی عدم تعصب بیجا به یک برند موجب میشود دایره انتخابهای ما افزایش یابد، البته همانطور که پیشتر گفتم این موضوع میتواند موجب بروز دردسرهایی نیز بشود، نکته بعدی که دوری از برندگرایی را برایمان منطقی میکند جلوگیری از هدر رفت پول است، به عنوان مثال اگر برندگرا نباشیم خرید یک محصول با مشخصات بهتر از یک برند چینی به نام را به خرید یک محصول ضعیف اما با همان قیمت از برند محبوبمان ترجیح میدهیم و مطمئنا این موضع کاملا به نفعمان تمام خواهد شد.
شاید شما نیز صفهای طولانی خرید محصولات اپل را دیده باشید، اگر از افرادی که روزها و گاها ماهها به انتظار محصول تازه اپل در برابر نمایندگیهای این کمپانی تحصن میکنند دلیل این کار را بپرسید جواب قانع کنندهای ندارند و این کار را صرفا به دلیل تعصب بیهوده خود به اپل انجام میدهند. این موضوع مشخص میکند برندگرا بودن موجب میشود توانایی تفکر منطقی از ما گرفته شود و این موضوع گاها تا جایی ادامه پیدا میکند که حاضر به پذیرش واقعیت نیستیم و در مقابل مخالفان بلافاصله جبهگیری میکنیم.
برنده نهایی برندگرایی کیست:
هرچند در ظاهر کمپانیهای مطرح رضایت مشتری را مهمترین رکن کاری خود عنوان میکنند اما همه میدانیم که موضوع اصلی برای تمام کمپانیها کسب سود بیشتر است. تولید و پخش تبلیغات، جو سازیهای بیهوده و تولید اخبار کذب و یا ایجاد درگیریهای حقوقی همه و همه جزیی از برنامههای این کمپانیها جهت درآمدزایی بیشتر است. بدون شک برنده اصلی برندگرایی کمپانیهای سازنده هستند و کاربران تنها جزیی از حلقه کسب درآمد این کمپانیها محسوب میشوند و البته میان یک کاربر متعصب و یک کاربر معمولی برای کمپانیها هیچ تفاوتی وجود ندارد زیرا هر دو میبایست برای دریافت خدمات پول بپردازند. در کل برندگرایی علاوه بر حسنهایش، موجب مشکلات زیادی میشود بنابراین بهتر است تعصب بیجهت خود را از برخی محصولات خارجی ترک کنیم و برای محصولات با کیفیت داخلی اهمیت بیشتری قایل شویم.
احمق اگه سونی ارزش قاعله پس سامسونگ و هواوی الجی چین اون از افتضاح s810بخاری این از سری z ،طراحی یکنواخت ،ارگونومی افتضاح ،رابط کاربری نگو اندروید خام بگو،هر سری که معرفی میشه به زور میشه اسم تکامل روش گذاشت و هر سری از گوشیای سامسونگ و ال جی و هواویو…یپا انقلابن حیف که سونی ورشکس نمیشه راحت شیم تنها شرکتیه که از بس افتضاح عمل کرده دوس دارم ورشکس بشه امیدوارم به خودش بیاد و احمقایی مثل شمام پولتونا برای بنجلای گرونش نریزیند دور که گند ش در اومد مینگین سودی که رو هر چوشی میکشه از همه اندرویدیا بیشتر و بعد از اپل دومه تو گرونفروشی اه اه چشماتو واکن وبیشتر تحقیق کن
بنظرم برند گرایی و تعصب در مورد برندی که ارزش قائله برای مشتری ارزش داره مثل سونی
کلا با دلایل برندگرا نبودنتون بیشتر حال کردم دلایل برندگرا بودنتون اخرش جون تو جونش کنین غیر منطقیییی