داستان پیدایش تبلتها شاید آن طور که شما شنیدهاید، جذاب نباشد اما بررسی روند تکامل این گجتها از آغاز تا به الان و افت و خیزهای آن هم خالی از لطف نیست. اگر چه بعضی باستان شناسان معتقدند اولین تبلتها، همان لوحهای گلی هستند که اجداد ما برای ثبت وقایع از آنها استفاده میکردند، اما پیدایش این رده از گجتها به صورت امروزی برمیگردد به زمانی که بیل گیتس برای اولین بار در سال ۲۰۰۰ از تبلت پیسی (Tablet PC) رونمایی کرد، دستگاههایی که ویندوز XP را اجرا میکردند و بینهایت زشت بودند.
این دستگاههای زشت فقط به خاطر کاری که میتوانستند انجام دهند جالب بودند و با بیتوجهی در زمان معرفی و عرضه روبرو شدند. گیتس که علاقهمند به گسترش قلمرو ویندوز بود، تمایل داشت تا تبلت پیسیها در امور تجاری و رسمی استفاده شوند نه برای تفریح و سرگرمی. اما بخت با موسس مایکروسافت یار نبود و محصول او با بیمهری کاربران رو به رو شد. پس از آن و در آوریل سال ۲۰۱۰ اپل توانست تا با معرفی یک آیفون غول پیکر، با نام آیپد، به تبلت مفهومی دیگر دهد.
همه ما وقتی اسم تبلت به گوشمان میخورد، ناخودآگاه به یاد آیپدهای شرکت اپل میافتیم. در آن زمان واقعا هم آیپد چیزی به جز یک آیفون عظیم الجثه نبود، گجتی که iPhone OS 3.2 را اجرا میکرد. اما کلید موفقیت آیپد این بود که از ابتدا با عنوان گجتی سرگرم کننده، هیجان انگیز و جدید به بازار معرفی شد. ما با دستگاهی روبهرو بودیم که به ما امکان خواندن مجلات را میداد، ما را با iBook آشنا کرد و یک تلویزیون قابل حمل که در هر زمان و مکان که به اینترنت دسترسی داشتیم، میتوانستیم برنامه مورد علاقه خود را تماشا کنیم. گوگل دیرتر از اپل وارد این حوزه شد، اما خیلی زود با تبلت موتورولا Xoom و نسخه سوم اندروید با نام Honeycomb که ویژه تبلتها توسعه داده شده بود، به رقابت با آیپدهای شرکت اپل برخواست. تبلتهای اندرویدی برای کاربران حس نزدیکی بیشتری به دسکتاپ داشت و در آن زمان اندروید از iOS انعطاف پذیرتر بود. Honeycomb آمده بود تا پلتفرم جدیدی را در دنیای گوگل متولد کند. البته این پلتفرم شروع خوبی نداشت، اما با آمدن نسخه Ice Cream Sandwich (نسخه چهارم اندروید) و به لطف تبلتهای کیندل فایر آمازون، افراد بیشتری به داشتن یک تبلت متمایل شدند. اگر واقع بینانه بنگریم، با بی توجهی و تصمیمات نامناسب گوگل و همچنین پیشتازی آیپد، امروزه تبلتهای اندروید جایگاه مناسبی ندارند و با وجود معدود مدلهای قدرتمند و حرفهای که متعلق به خود گوگل و یا ساخت سامسونگ هستند، مانند نکسوس ۹، پیکسل C و سری گلکسی تب S، این رده از محصولات اندرویدی مانند سابق مورد استقبال قرار نمیگیرند. همان طور که میبینید تبلتهای ارزان قیمت اندروید بیشتر به اسباب بازی کودکان تبدیل شده و یا به عنوان ابزار جانبی که صرفا برای وبگردی یا تماشای ویدیو کاربرد دارند، استفاده میشوند.
اما این فقط تبلتهای اندرویدی نیستند که برای حفظ جایگاه خود دست و پا میزنند، آیپد هم با وجود برتری در بازار با عدم توجه مواجه شده و آمازون هم در رویای بازگشت به دوران اوج تبلتهای فایر خود است.
با این وجود چه بر سر تبلتها آمده است؟ دلایل مختلفی برای افت بازار تبلت وجود دارد، اما یکی از آنها محقق نشدن قولی که سازندگان در آغاز داده بودند، یعنی همان سرگرمی در تبلتهاست و حال اکثر کاربران به دنبال همان تبلت خسته کننده هستند که بیل گیتس ۱۶ سال پیش رویا آن را داشت!
مدلهای سرفیس و سرفیس پرو مایکروسافت تبلتهایی هستند که در چند سال گذشته با استقبال بینظیری روبهرو شدهاند. بسیاری از کاربران این تبلتها، از حسی مشابه کار با سیستم دسکتاپ میگویند و سرفیسهای مایکروسافت را به سایر تبلتها و حتی به لپتاپ خود ترجیح میدهند. بر خلاف سایر شرکتها که فقط قول سرگرمی در تبلتها را دانند و آن را کامل عملی نکردند، مایکروسافت با خانواده سرفیس توانست واقعا شعار کارایی بیشتر را برای تبلتهایش محقق کند که البته نباید فراموش کنیم این موفقیت را مدیون سیستم عامل ویندوز است. شاید اگر سرفیس نبود گوگل و اپل هم راه سابق را ادامه میدادند، اما ورود قدرتمند تبلت ردموندیها باعث شد تا گوگل دست به ساخت تبلت پیکسل C زده و اپل، آیپد پرو را معرفی کند.
اپل مدعی است آیپد پرو از عهده کارهای بسیاری بر میآید و ابزاری برای تمامی افراد خلاق و مدرن است، اما به نظر ما فقط نسخه بزرگتری از آیپد با چند امکان جدید است. در طرف دیگر پیکسل C گوگل قرار دارد که با یک کیبورد سختافزاری و اندکی بهبود در نرمافزار عرضه شده، در واقع بهتر است بگوییم این تبلت هم یک تلفن اندرویدی بزرگ است که تنها به کیبورد فیزیکی و سخت افزار قدرتمند مجهز شده است. البته در نسخه بعدی اندروید یا همان اندروید N قرار است شاهد ویژگیهایی مانند مالتی ویندوز باشیم که تغییر بزرگی برای تبلتهای اندرویدی است.
با وجود کمبودهایی که در تبلتهای اندرویدی وجود دارد، این محصولات در تلاش برای جذب کاربرانی هستند که اتفاقا اپل هم به دنبال آنهاست. با افزودن داک کیبورد، پشتیبانی از ماوس، بهبود اپلیکیشنهای آفیس و ادعای ارتقا عملکرد، هر دو غول بزرگ فناوری سعی دارند تا کاربران تجاری را وادار کنند با لپتاپهایشان خداحافظی کرده و به تبلتهای این دو کمپانی مهاجرت کنند. ولی در اصل این هدفی نیست که تبلتها برای آن ساخته شدند و حتی بسیاری از کاربران هم چنین توقعی از یک تبلت دارند. اگرچه ظاهرا میتوان با تبلتهای اندرویدی و آیپد بعضی از کارها را به صورت حرفهای انجام داد، اما حتما شما هم با ما هم عقیدهاید که در واقعیت چنین نیست. ممکن است در ظاهر گوگل کروم در دسکتاپ و اندروید یکسان به نظر برسد، اما در واقع با هم تفاوت بسیاری دارند. با پشتیبانی نکردن از افزونهها و فلش، همچنین قابلیتها و امکانات کمتر، میتوان گفت که اپلیکیشن اندروید کروم تنها سایهای از نسخه دسکتاپ آن است.
بسیاری معتقدند همه شرکتها، حتی اپل که به نوآوری معروف است، دیگر ایدهای برای بازگرداندن تبلتها به دوران اوج خود ندارند و به نظر تبلتها تا حدودی خسته کننده شده و نفسشان به شماره افتاده است.
در قلمرو iOS ممکن است اوضاع کمی بهتر باشد. اگر شما به خواندن مجلات و یا مرور اخبار و روزنامههای الکترونیک علاقهمند هستید، اندروید پلتفرمی که شما میخواهید نیست و باید به سراغ آیپد بروید. در سیستم عامل اندروید در بهترین حالت شما یک نسخه PDF که از کپی منبع اصلی تهیه شده خواهید داشت، این نسخهها نه تنها ماهرانه ساخته نشده، بلکه رزولوشن بالایی هم ندارند. Google Play Newsstand هم در واقع یک برنامه ناکارآمد است، مجلات عموما دیر در دسترس قرار میگیرند، کیفیت و ظاهر جذابی ندارند و میتوان گفت شما فقط اسکن نسخه چاپی را با کمی بهبود دریافت میکنید. در واقع هیچ محتوای تعاملی و هیچ ویدیو مرتبطی با مطالب وجود ندارد. با تمام این اوصاف، شما فکر میکنید فقط تبدیل شدن نسخه چاپی به تصاویر اسکن شده کافی است؟!
البته در این مورد گوگل تنها نیست و تبلتهای مایکروسافت هم عملکردی مشابه دارند، برای مثال Magzter در سرفیس هم تجربهای مانند اندروید در اختیارتان میگذارد. اما وضعیت تبلتهای کیندل آمازون در زمینه مجلات و کتابهای الکترونیک بهتر است.
شکی نیست که همه ما به دیدن فیلم و ویدئو در صفحات بزرگتر علاقه داریم. نتفلیکس یکی از سرویسهایی است که در تبلتهایی مانند پیکسل C و یا Tab S2 سامسونگ تجربه لذت بخشی برایتان به همراه دارد. یوتیوب هم راه دیگری است که بسیاری از مردم را به سمت تبلتهایشان میکشاند. دنبال کردن مسابقات ورزشی، برنامههای تلویزیونی، سریالها و فیلمها در هر مکان و زمان از مزیتهای صفحه نمایش بزرگ تبلتهاست. اما بگذارید واقع بین باشیم، تمام این کارها را با گوشیهای هوشمند هم میتوان انجام داد.
مشکل دیگر تبلتها، اسمارت فونها هستند. اگر من میتوانم تمام این کارها را با گوشی انجام دهم، پس چه نیازی به تبلت دارم؟ با وجود صفحه نمایشهای ۵.۵ تا ۶ اینچی یا کمی بیشتر در دستگاهی با ابعاد و وزن کمتر، دیگر صفحه نمایش ۷ تا ۱۰ اینچی تبلتهای فعلی خیلی بزرگ به نظر نمیآید و اگر شما همچنان اصرار به داشتن صفحهای بزرگتر از استاندارد اسمارت فونها دارید، بهتر است به دنبال آیپد پرو ۱۲.۹ اینچی و یا گلکسی View با ۱۸.۴ اینچ صفحه نمایش باشید، که البته همراه داشتن آنها همه جا و هر مکان امکانپذیر نیست و حتی ممکن است مضحک به نظر برسد.
ما از گوشیهای هوشمندمان برای انتقال محتوا به تلویزیون، کنترل آن چه تماشا میکنیم، کنترل موزیکی که از بلندگوها در حال پخش است و بسیاری کارهای مالتی مدیا دیگر استفاده میکنیم. در واقع گوشیهای هوشمند به بخشی جدایی ناپذیر در زندگی ما تبدیل شدهاند، این در حالی است که علاقه کاربران به تبلتها در حال کم شدن است. مسلما مرور صفحات وب و خبرها در تبلت آسانتر است، این ابزارکها راحتتر روی پا و یا سطوح مختلف قرار میگیرند ولی حقیقت این است که بسیاری از ما عادت کردهایم این کار را با گوشی خود انجام دهیم و از این جهت مشکلی احساس نمیکنیم. بنابراین، نیازی نمیبینیم که هزینهای برای خرید یک تبلت بپردازیم.
اکنون، این طور به نظر میرسد که تبلتها یک انقلاب سرکوب شده هستند و در حالی که ایده استفاده از تبلتهای هیبریدی برای کار و جایگزین کردنشان با لپتاپها تا حدودی محقق شده، هنوز بسیاری از مردم همان گوشی هوشمند در کنار یک لپتاپ را انتخاب بهتری میدانند. واضح است که مایکروسافت در راس تبلتهای هیبریدی قرار دارد و بهترین تجربه کاربری از تبلت را در اختیارمان قرار میدهد که گرچه کاملا جنبه سرگرمی ندارد، ولی مانند سایرین خسته کننده هم نیست. با آمدن اندروید N ممکن است پلتفرم گجتهای همراه گوگل بتواند تجربه بهتری از تبلتها را در اختیار کاربران قرار دهد و در حال حاضر این تنها امید تبلتهای اندرویدی برای بهتر شدن اوضاع است.
به عنوان سخن پایانی باید بگوییم که گجت سرگرم کنندهای که به ما وعده داده شده بود، محقق نشد. در حال حاضر سازندگان در تلاش برای حفظ میزان سود حاصل از تولید تبلتهایشان هستند، اما هنگامی که این منبع درآمد کاملا برایشان مسدود شود، دیگر تبلتها ارزشی برای سازندگانشان هم نخواهند داشت. پس باید به دنبال تحولی در این رده از محصولات خود باشند. واقعیت این است که تبلتها هنوز کاملا تسلیم مرگ نشدهاند و اگر شرکتهای سازنده با یک برنامه حساب شده و قابلیتهای جدید و کاملتر بازگردند، ممکن است چند سال بعد از این همه گله و شکایت که امروز داشتیم و همینطور بیارزش دانستن تبلتها، پشیمان شویم!