نگاهی کوتاه بر آثار موفق کمپانی پیکسار

در کنار شرکت‌های انیمیشن‌سازی قدرتمندی چون والت دیزنی، در دنیای انیمیشن، استودیو‌هایی هستند که به مرور رشد کرده‌اند و جز حرفه‌ای‌های این عرصه قرار گرفته‌اند که یکی از آن‌ها John Lasseter و استدیو محبوب او یعنی پیکسار است.

بیش از ۲۰ سال است که استودیو پیکسار به طور مستمر در رتبه‌بندی فیلم و انیمیشن‌های جهانی باکس آفیس جایگاه بلندی را از آن خود می‌کند و توانسته‌ که چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار درآمد داشته‌ باشد. داستان‌ هایی که این استودیو خلق می‌کند انسان را شیفته خود می‌کنند طوری که طرفداران آن نمی‌توانند برای تجربه قصه‌ای جدید صبر داشته‌ باشند.

در این مطلب ۱۰ مورد از آثار این کمپانی را به ترتیب از کم‌ فروغ‌ترین تا برترین آن‌ها را مرور می‌کنیم.

۱۰. داستان اسباب‌ بازی ۲ (۱۹۹۹)

۱در قسمت دوم از مجموعه “داستان اسباب بازی” شخصیت “وودی” (تام هنکس) را در چنگال فرد اسباب‌بازی فروشی می‌بینیم که قرار است این کابوی دوست‌داشتنی را با قیمت بالایی به فروش برساند. “باز” (تیم آلن) و بقیه اسباب‌بازی‌ها نقشه‌ای می‌کشند تا او را نجات دهند. مانند قسمت اول، این فیلم صحنه‌های درام و هیجان‌انگیز زیادی دارد که ثابت می‌کند بیش از این می‌توان درباره این اسباب‌بازی‌ها داستان نوشت و از آن‌ها گفت.

۹. شرکت هیولاها (۲۰۰۱)۲

نخستین تجربه کارگردانی Pete Doctor (سازنده “UP” و “Inside Out”) شرکت هیولاها بود. داستان از این قرار است که تعدادی هیولا می‌خواهند با جیغ کشیدن و ترساندن بچه‌ها قدرت را به جهان خود برگردانند. داستان خنده‌دار و دلگرم‌کننده‌ای که این انیمیشن دارد، نشان داد که پیکسار می‌تواند به‌غیر از داستان اسباب‌بازی کارهای بزرگ دیگری هم انجام دهد.

۸. داستان اسباب بازی ۳ (۲۰۱۰)۳

قسمت سوم از این مجموعه توجه و تحسین منتقدین را در پی داشت و نامزد دریافت بهترین فیلم اسکار شد. “داستان اسباب بازی ۳” را می‌توان جز احساسی‌ترین انیمیشن‌های تاریخ به حساب آورد. “وودی”، “باز”، و گروه‌شان سهوا به یک مرکز نگهداری فرستاده می‌شوند و در آنجا با یک سری از اساب‌بازی‌های جالب و جدید روبه‌رو می‌شوند.

۷. شگفت‌انگیز‌ها (۲۰۰۴)۴

در کنار فیلم‌های هالیوودی که شخصیت‌های آن‌ها ماموران مخفی یا ابرقهرمان هستند، پیکسار در سال ۲۰۰۴ شانس خود را برای حضور در این‌گونه ژانر امتحان کرد و این درحالی بود که کمتر کسی جرات پا گذاشتن به این عرصه را داشت. این انیمیشن داستانی را روایت می‌کند که ابرقهرمان آن با موفقیت‌هایی که پیش از این داشته‌ است، متوجه می‌شود زمانی که در کنار خانواده خود قرار می‌گیرد قدرت بیشتری بدست می‌آورد.

۶. بالا (۲۰۰۹)۵

“بالا” یک نمونه خوب از عناوینی است که بزرگسالان در آن حضور دارند و پیکسار با خلق این اثر نشان داد که می‌تواند قدم محکمی برای حضور در هالیوود بردارد. تمرکز فیلم روی نمایش عشق و ناتوانی است. داستان این انیمیشن پیرمردی را نشان می‌دهد که پس از مرگ همسرش قرار است به سرزمین‌های دور و با خانه‌ای شناور در هوا سفر کند و در این حین واقعیت‌های زندگی و صحنه‌های غم‌انگیز دیگری را نظاره می‌کنیم. با موفقیتی که این اثر بدست آورد توانست به عنوان نامزد بهترین تصویربرداری اسکار شناخته شود.

۵. ظاهر و باطن (۲۰۱۵)۶

برنده اسکار بهترین انیمیشن سال، به موضوعات مختلفی می‌پردازد که بیننده را مجذوب و شیفته خود می‌کند. داستان اصلی فیلم حول دختر جوانی بیان می‌شود که شخصیتی احساساتی دارد و برای یافتن حقیقت خود اقدام به سفر می‌کند. داستانی که در این انیمیشن به آن پرداخته‌ می‌شود شاید از دید برخی سطحی به نظر بیاید اما نتیجه کار پیکسار برای ساخت آن بی‌عیب و نقص بوده‌ است.

۴. داستان اسباب‌ بازی (۱۹۹۵)۷

این انیمیشن را خود Lasseter کارگردانی کرده‌ است و سعی کرده تا هر آنچه که این کمپانی در چنته دارد را رو کند. “داستان اسباب بازی” اصول داستانی که یک انیمیشن می‌تواند آن را روایت کند، تغییر می‌دهد و آن را بهبود می‌بخشد. این انیمیشن که بر پایه تکنولوژی‌های کامپیوتری ساخته‌ شد‌ه‌ است باعث شد تا سنت دیرینه “دیزنی” را برای طراحی‌هایی که با دست انجام می‌داد از بین ببرد و میخی بر تابوت آن بکوبد.

۳. در جستجوی نمو (۲۰۰۳)۸

این انیمیشن تلفیقی از کمدی طعنه‌آمیز Albert Brooks در مقابل هنرنمایی شیرین و ساده Ellen DeGeneres است و جزییات زیبا و ریز و درشت آن نتیجه تصویربرداری کامپیوتری از جهان زیر آب است. “در جستجوی نمو” شخصیت‌هایی را خلق کرد که هرکسی را به خود مجذوب می‌کنند و این موضوع فروش سرسام‌آور آن را به اثبات می‌رساند.

۲. موش سرآشپز (۲۰۰۷)۹

“موش سر آشپز” هنر خالص انیمیشن‌سازی را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان تنها از تجهیزات محدودی که در فضایی مثل آشپزخانه یک رستوران وجود دارد، هوشمندانه استفاده کرد. می‌توان گفت که این اثر یکی دیگر از بهترین فیلم‌های احساسی است که تاکنون ساخته شده‌ است.

۱. وال-ای (۲۰۰۸)۱۰

کارگردان این فیلم یعنی Andrew Stanton (که پیش از این در جستجوی نمو را خلق کرده‌ بود) داستان به یاد ماندنی را برای ما بازگو می‌کند که سینمای قدیم (به عنوان فیلم‌های صامت و موزیکال) از آن استفاده می‌کرده‌ است و موضوع نجات زمین (و حفظ سلامتی بشر) را به ما یادآوری می‌کند که تکنولوژی در حال تصاحب آن است.

معمولا پیکسار را همیشه با آثاری می‌شناسیم که در آن‌ها صحبت از اشیا و موجودات خیالی در میان بوده‌ است، اما در “Wall-E” ارتباط بین کاراکترها ذهن بیننده را به گونه‌ای درگیر خود می‌کند که در نهایت باید به خودتان یادآوری کنید که این تنها یک داستان بوده‌ است. می‌توان گفت که این انیمیشن یکی از بهترین قصه‌گویی‌هایی را دارد که تا به حال انجام شده‌ است.

1 در مورد “نگاهی کوتاه بر آثار موفق کمپانی پیکسار”

  1. مهدی ده نبی

    Wall-E بین انیمیشن ها فوق العاده بود. قشنگ میشه تمام انیمیشن های عنوان شده رو روی یک کفه ترازو گذاشت و Wall-E رو روی کفه دیگه. کاملا باهم برابری میکنن. داستان بی نظیری داشت و شخصت پردازی و انیمیت هایی که روی این شخصیت دوست داشتنی صورت گرفته بود واقعا بی نقص بود ? به تک تک عوامل این انیمیشن تبریک میگم و امیدوارم در آینده نیز مثل قبل موفق باشن.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید
TCH