در دنیا افراد موفق زیادی وجود دارند که بسیاری از آنها را میشناسیم. زندگی موفق آنها این امکان را فراهم میکند تا بتوانیم یک نکته، استراتژی یا روش جدیدی را در کارها و رفتارهای خود بکار ببریم.
دنی گارسیا، بنیانگذار شرکت Garcia است که در زمینه استعدادیابی و مدیریت رسانه فعالیت میکند. این شرکت با همکاری و مدیریت کسب و کار به وسیله دواین جانسون “راک” تاسیس شده و به سازماندهی برندها و پروژههای مختلف میپردازد.
درآمد تخمینی که در سال جاری از این شرکت بدستآمده، در حدود ۶۴ میلیون دلار بوده و راک را در صدر پردرآمدترین بازیگران هالیوود قرار داده است.
متنهای نوشتهشده در زیر هر تیتر، صحبتهایی از دنی گارسیاست:
۱. پیش از شروع هر کاری، همیشه در مورد مخاطبان یا مشتریان خود فکر کنید
بسیاری از افراد مشغول در حوزه سرگرمی با یک سبک خاص کار خود را شروع میکنند.
در ابتدا باید مطمین شویم که اعضای اصلی گروه از هویت پروژه به طور کامل آگاه شده باشند. این چیزی است که ما تجربه کردهایم و از آن برای ساخت شرکت خود استفاده نمودهایم. بدین وسیله میتوان علاوه بر آگاهی از نحوه شروع کار، مسیر پیشرو را مشخص نمود.
بعد از آن درباره چیزی که مخاطب قرار است از محصول استفاده کند و احساسات او بحث میکنیم. این میتواند تنها لذت بردن از آن باشد یا به تغییر فرهنگ او منجر شود، اما موضوعی که اهمیت دارد این است که پروژه ما حرکتی مردمی ایجاد میکند و سبک زندگی آنها را تغییر میدهد.
۲. به تجارت خود به عنوان موجودیت مستقل در زندگی نگاه کنید
به عنوان یک کارآفرین، معتقدیم که تجارت در زندگی تاثیر بسزایی دارد، اما رویکرد بهتر این است که برای بهبود کسب و کار و رشد و بالندگی آن باید به عنوان موضوع مجزایی در زندگی خود به شغلمان توجه داشتهباشیم.
به عنوان مثال، بهترین فیلمها همیشه توسط افرادی ساخته شدهاند که تنها به پول فکر نکردهاند و به طور جدی سرمایهگذاری خود را روی ایدهها و اهداف آن انجام دادهاند.
زمانی که شما به اندازه کافی تلاش و مدیریت خود را بکار بگیرید و به دنبال بهترین روشها برای مسایل خود باشید، جدای از پیشینه کسب و کار خود، نیروی بزرگی را برای آن تامین خواهید کرد.
۳. روشهایی را برای تکیه بر داشتههای خود پیدا کنید
مشتریان ما بازیگرانی هستند که آغاز کار یک فیلم خاص را تعیین میکنند. ما نباید تنها روی پول تمرکز کنیم. فاکتورهای دیگری وجود دارند که برای یک مشتری از اهمیت بالایی برخوردار هستند: یک عملکرد ویژه، ایجاد روابط، ساخت فرصتی برای توسعه فعالیت در فضای مجازی، برنامههایی برای رشد و ارتقای شرکت از جمله آنهاست.
وقتی به ماهیت آنچه که برای مشتری مهم است و به آن بها میدهد پی بردیم، به درک درستی از فعالیت خود رسیدهایم. ما باید به نیازهای مشتریان خود تکیه کنیم و سعی نکنیم برخلاف میل آنها و آنچه صنعت تغییر میدهد، عمل کنیم.
۴. همیشه با تمرکز بر راهحلها، خلاقیت و انعطافپذیری خود را حفظ کنید
بیش از حد به یک فرآیند خاص متمرکز نشوید چرا که آنها همیشه تغییر میکنند. چیزی که اهمیت دارد توانایی ساخت راهحل برای مشکلات است.
زمانی که به پاسخ مسایل مختلف فکر میکنید، به طور خودکار انعطافپذیری خود را بالا میبرید و به خلاقیت خود میافزایید.
در صورتی که محصولی برای شما ساخته شود و همیشه به دستورالعملهای ثابت آن پایبند باشید، به خاطر عدم آگاهی از دلیل و چگونگی اتفاقاتی که قرار است بیفتد، همیشه احساس ناامنی خواهید کرد.
۵. همیشه به فکر ساخت محصول تازهای باشید، حتی اگر در مورد رفتار خود شما باشد
اگر ما تنها درباره مشتریان آیندهنگر و کسانی که میخواهند در تلویزیون حضور داشته باشند فکر کنیم، سازگاری با برنامههایمان را از دست میدهیم، زیرا همیشه به دنبال افرادی هستیم که به توسعه روند کاری و تولیدات شرکت کمک میکنند.
همیشه دوست دارم به مشتریان خود کمک کنم تا زمینهای را برای انتقال نظرات و راهحلهای هریک ساخته باشم.
این موضوع برای همه ما صدق میکند. زمانی که تصمیم میگیرید تا کار جدیدی را شروع کنید، علاوه بر اینکه نباید آن را در انزوا قرار دهید، میبایست به عنوان قطعهای از یک پازل بزرگ به آن نگاه کنید.
۶. راهحلهای تازهای را برای سایر نیازهای افراد درنظر بگیرید
یک روش معمول برای افراد بدون انعطاف این است که تنها در یک اتاق قدم بزنند و با کسی در ارتباط نباشند تا ایدهای به ذهنشان برسد. نکته قابل توجه این است که تنها برخی از این افراد به موفقیت میرسند.
به جای بکارگیری این رویکرد، من سعی میکنم تا وقت خود را صرف نیازهای شبکه و استودیو بنمایم. هدف من این است که همیشه چیزی را ارایه کنم که احساس بهتری را به مشتری منتقل میکند.
بنابراین سعی نکنید تنها به نیازهای خود فکر کنید. پیش از اینکه به اتاقی وارد شوید، اطمینان حاصل کنید که از نیازهای سایر افراد حاضر در آن آگاه هستید.
۷. همیشه سعی کنید تا حد امکان تصمیمگیری موثری داشته باشید
همیشه تصمیمی را میگیرم که نتیجه آن روی ۱۰۰۰ مورد دیگر مفید واقع شود. همچنین برنامههای خود را به گونهای تنظیم میکنم که ۳ ماه کاری مرا مشخص میکند.
زمانی که شما هدف بزرگی را در زندگی خود تعیین میکنید، بسیاری از اهداف کوچکتر در پی آن محقق میشوند. بدین وسیله مسیر شما و گروهتان مشخص خواهد بود و جای نگرانی برای عواقب پیشرو وجود نخواهد داشت.
۸. اخلاق کاری همیشه برگ برنده شما خواهد بود
میلیونها انسان با استعداد در جهان وجود دارند که هنوز در حال درجا زدن هستند. استعداد مهم است، اما استعدادی که بدون اخلاق کاری باشد تقریبا بیارزش خواهد بود.
نباید تلاش کورکورانهای داشته باشید. سخت کار کردن بدون هدف خاص، مخرب است. شغل شما میبایست تا حدودی دقیق باشد و پویایی کافی در آن دیده شود. در این هنگام است که شما میدانید برای چه منظوری و چه اهدافی سخت کار میکنید.
۹. بپذیرید که همه امور از دست شما بر نمیآید، با این حال از تواناییهای خود غافل نشوید
هرگز کسی نبودهام که بگویم تو میتوانی همه کارها را خودت انجام دهی. با این حال تمایلم بر این است که آنچه را که دوست دارم، انجام دهم. همچنین روز خود را با کاری شروع میکنم که از انجامش لذت میبرم.
برای من ورزش بدنسازی چیزی است که به درد کسب و کارم میخورد. سعی میکنم تغذیه بسیار خوبی داشته باشم و قدرت بدنی خود را حفظ کنم. با این کار حس اعتماد به نفس در من ایجاد میشود و انضباط فردی من روی کارم نیز تاثیر میگذارد.
زمانی که اهداف شما یکدیگر را پوشش ندهند، همیشه احساس ضعف خواهید کرد. وقتی که فرصتی را بدست میآورید، باید مطمین شوید که آن میتواند در جهت نیازهای شما بکار گرفته شود. بنابراین در غیر این صورت، میبایست از آن بگذرید.