آیا فقط قطبهای مخالف یکدیگر را جذب میکنند؟ پاسخ این پرسش مثبت است، اما تا زمانی که درباره ازدواج نباشد! مطالعات مختلف نشان دادهاند که انسان شریک زندگی خود را از نظر نژاد، قومیت، مذهب، سن، درآمد، فیزیک بدنی و سایر پارامترها، مشابه خود انتخاب میکند. گرایش به انتخاب همسری با خصوصیات مشابه، به عنوان ازدواج متناسب در نظر گرفته میشود و ثابت میکند که عاشق شدن انسان ناشی از انتخابهای دقیق و ارزیابی معیارهای مختلف است، حتی اگر به صورت ناخودآگاه باشد! مطالعات بیشتر ثابت میکنند که معمولا انسان همسری انتخاب میکنند که با خودش شخصیت و معیارهای مشترکی داشته باشد و این موضوع باعث افزایش رضایت از ازدواج و زندگی مشترک خواهد شد!
انسان تا چه اندازه میل دارد که همسری مشابه خود پیدا کند؟ در سال ۲۰۰۳ مطالعهای در دانشگاه کلرادو انجام شد و نشان داد که این شباهت به ظاهر خلاصه نمیشود و ریشه در ژنتیک دارد. در این پژوهش، تعداد ۸۲۵ زوج مورد یررسی قرار گرفتند و مشاهده شد که زوجها نسبت به افراد دیگر، با هم ژنهای مشابه بیشتری دارند! در حالی که شباهت DNA در زوجها معنادار بود، پژوهشگران دریافتند که تاثیر شباهت ژنها در انتخاب همسر، در مقایسه با تحصیلات، یک سوم است؛ یعنی این که احتمال انتخاب زن یا شوهر با تحصیلات و سطح فرهنگی مشابه بسیار بیشتر از ازدواج با فرد صرفا دارای ژنهای مشابه است.
این ارتباط میان ژنها و ازدواج، بیشتر از مسایلی مانند نژاد و جغرافیا که قبلا مورد بحث بود دلیل به اشتراک گذاشتن ژنهای مشابه توسط زوجها را توجیه میکند؛ البته این تحقیق نسبتا جدید است و برای تعیین میزان تشابه ژنتیکی و نقش آن در ازدواج باید مطالعات بیشتری انجام شود. همچنین این مطالعه به زوجهای سفید پوست محدود بود و باید در مورد نژادها و رنگهای پوست متفاوت انجام شود. ارتباط بین ژنتیک و ازدواج به صورت بالقوه به یافتن علت این که زوجها در طول سالیان مختلف و با افزایش سن، تغییرات ظاهری مشابهی دارند هم کمک میکند؛ البته یقینا محیط و سبک زندگی در این مورد تاثیرگذار است اما میتواند به این معنا هم باشد که شباهت ژنی در ازدواج نقش مهمی ایفا کرده است!
چه جالب