اسمارتفونها به مرکز فعالیتهای زندگی روزمره ما تبدیل شدهاند. این دستگاهها میان ما و دوستانمان ارتباط برقرار نموده و در سازماندهی زندگی به ما کمک میکنند. بعلاوه اخبار و سرگرمیهای گوناگون را در دسترس ما قرار داده و خاطرات ما را به ثبت میرسانند. در حالیکه امروزه بازار مملو از دستگاههایی است که قادر به انجام موفقیتآمیز کلیه امور مذکور هستند؛ اما تمامی افراد از نوجوانان گرفته تا مدیران، یک هندست با نام آیفون را ترجیح میدهند. اسمارتفون اپل در ایالاتمتحده بهصورت بسیار گسترده مورد استفاده قرار میگیرد و آیفون همانند قایق بادی و دستمالکاغذی به یکی از محصولات خانگی تبدیل شده است. این گجت، بازار اسمارتفونها را به 2 بخش آیفون و سایر هندستها تفکیک میکند. اپل چگونه به این موفقیت دست یافت و چرا بسیاری از افراد، حتی در صورت عدمنیاز بهدنبال خریداری یک آیفون هستند؟ در ادامه تلاش خواهیم کرد تا برای این پرسشها پاسخی ارایه نماییم.
برند اپل
فارغ از علاقه یا تنفر شما، اپل یکی از قدرتمندترین برندها در جهان بهشمار میآید. اگرچه در حال حاضر موفقیت جهانی این شرکت عمدتا مدیون اسمارتفونهای آن است، اما کمپانی مدتها پیش از عرضه نخستین آیفون در سال 2007 نیز از محبوبیت و شهرت بالایی برخوردار بود. آیپاد اپل یک دستگاه mp3 پلیر بود و انقلاب پخش سیار موسیقی را آغاز کرد. در همینحال کامپیوترهای دسکتاپ اپل نیز در هر کجا از اتاق خواب کودکان گرفته تا آزمایشگاه کامپیوتر دانشگاهها قابل مشاهده بودند و مکبوکهای اپل نیز به شکلی مشابه در جلسات کسب وکار و کنفرانسهای کالج بهکار گرفته میشدند. در حالیکه مردم از محصولات اپل به دلیل کیفیت آنها استفاده میکنند؛ اما بازاریابی کمپانی، یک دلیل عمده برای انتخاب اپل بهعنوان اولویت نخست محسوب میشود. آگهیهای تبلیغاتی اپل همواره افرادی موقر، شیک و جذاب را نمایش داده و بر نحوه تسهیل اجرای امور توسط محصولات اپل تاکید دارند. چه کسی مایل به انجام آسانتر کارها نیست؟ اپل برای ارتقا شهرت برند خود در کنار تبلیغات از سایر روشها نیز بهره میگیرد. کمپانی محصولات خود را بهصورت رایگان در اختیار شرکتهای تولید فیلم و نمایشهای تلویزیونی قرار میدهد تا در جریان فیلمبرداریها از آنها استفاده نموده و تولیدات کمپانی در مقایسه با زندگی واقعی، بیشتر در معرض دید مردم قرار بگیرند. همچنین اپل برای اهداف آموزشی نیز تخفیفاتی را ارایه میکند. دانشگاهها، کارکنان و دانشجویان آنها میتوانند از این تخفیفها بهرهمند شوند. این پدیده نیز سهم قابلتوجهی از بازار را به اپل اختصاص خواهد داد.
در ادامه با فروشگاههای اپل موسوم به اپل استورها سروکار داریم. محافلی که غالبا به مشخصه زیباییشناختی مینیمالیستی و بکر برند اپل اشاره داشته و سبک طراحی بسیار متمایزی دارند. حتی اپل برای برخی المانهای فروشگاههای خود نیز پتنتهایی را به ثبت رسانده است. ترکیب کلیه این عناصر بدان معناست که آیفون بهعنوان جزئی از یک خانواده پیشتر موفق، موجودیت پیدا میکند. این مسئله، شروعی طوفانی را برای آیفون رقم زد؛ اما موفقیت این هندست در ادامه مسیر، مرهون شایستگیهای آن بوده است.
اکوسیستم اپل
ادغام یکپارچه آیفون با اکوسیستم اپل، یکی از بهترین ویژگیهای این اسمارتفون بهشمار میآید. این اکوسیستم به دلیل کنترل دقیق توسط کمپانی غالبا تحت عنوان “باغ محصور” نامگذاری میشود. همچنین اکوسیستم شدیدا کنترلشده امکان بهینهسازی نرمافزاری مناسبتر و تسهیل کاربری را فراهم میکند. کاربرانی که برای مصارف شخصی بر محصولات اپل متکی هستند، هنگام تعامل میان دستگاههای مختلف از تجربه نسبتا بدون زحمت خود لذت خواهند برد.
در ایالاتمتحده ترکیب محصولات اپل با لوازم منزل، اقدامی معمول بهشمار میآید.
محدودیتهای محیطی اپل فراتر از کاربری فردی است. برنامههایی نظیر iMessage اپل میتوانند میان کاربران آیفون و همتایان آنها که از سیستمعامل اندروید استفاده میکنند، جدایی بیندازند. به عقیده مردم، ادامه استفاده از آیفون جهت باقیماندن در تیم “حباب متنی آبی” و امتناع از ترک ارتباط آنلاین گروهها، اقدامی غیرمعمول محسوب نمیشود.
کاربران با خریداری هر یک از محصولات اپل، بیشازپیش به اکوسیستم اپل وارد میشوند. حتی اگر تولیدکننده دیگری محصول مناسبتری اعم از یک اسمارتفون یا اسمارتواچ را عرضه نماید، بعید است که کاربران اپل رویکرد خود را تغییر دهند؛ چرا که یکپارچگی با سایر محصولات را از دست خواهند داد.
آیفون بهعنوان یک دستگاه
اگرچه نسخه اولیه آیفون، نخستین دستگاه مجهز به نمایشگر لمسی قلمداد نمیشد؛ اما اولین هندستی بود که از صفحات لمسی بهصورت آسان و تعاملی بهره گرفت. مواردی نظیر پیمایش سریع صفحه از طریق کشیدن فوری انگشتان بر روی نمایشگر یا مکانیزم کشویی برای بازگشایی قفل گوشی، نخستین بار توسط آیفون معرفی و در ادامه به یک استاندارد در اسمارتفونها بدل شدند. برند اپل موجب اشتیاق مردم نسبت به خرید آیفون شده است؛ حتی اگر این افراد از گوشی خود تنها برای برقراری تماس استفاده نمایند. تهیه آیفون برای بسیاری از کاربران به معنای تجربه لحظهای “آینده در عصر فعلی” بود.
البته طی سالیان متمادی، اپل مدلهای مختلف آیفون را با نقاط ضعف و قوت خود عرضه کرد. اما بهطور کلی این هندستها با امکانات منحصربهفرد خود، منسجم و با ثبات ظاهر شدهاند. آیفون در وهله نخست حس لوکس بودن را القا میکند. با در دست گرفتن این اسمارتفون میتوانیم بگوییم که با محصولی ممتاز سروکار داریم. آیفون از ساختار مناسب و طراحی ظریفی برخوردار بوده و در تولید آن از مواداولیه باکیفیت استفاده میشود.
اما ظاهرا همه موضوع این نیست. آیفون به لطف بهرهمندی از قطعات پیشرفته حتی در زمان مواجهه با امورات پردازشی بیشتر نظیر گیمها نیز کارآیی فوقالعادهای را ارایه مینماید. دوربین آیفون همان مشخصهای است که کلیه رقبای دیگر همواره جهت غلبه بر آن تلاش کرده و بعضا نیز در این زمینه موفق بودهاند.
آیفونها نسبت به تعیین رویههای حاکم بر بازار موبایل گرایش داشته و طراحی آنها غالبا توسط سایر برندها کپیبرداری میشود. بنابراین زمانیکه گروهی از مردم، گوشیهای خود را بر روی یک میز قرار میدهند؛ آیفون XS ظاهری بسیار شبیه به ایسوس ذنفون 5 خواهد داشت. اما کدام دستگاه بهصورت ناخودآگاه در جایگاه اجتماعی بالاتری قرار میگیرد؟ وجود تفاوتهای ظاهری اندک میان 2 هندست، صحت نگرش مذکور را تحتالشعاع قرار نمیدهد.
قیمت ممتاز
البته کلیه گوشیهای آیفون دارای قیمت مشخصی هستند. محصولات اپل همواره در ردههای بالاتر طیف قیمتی قرار میگیرند. امروزه اکثر رقبای آیفونها در بازار گوشیهایهوشمند، دستگاههایی با قیمتگذاری مشابه هستند. با اینحال هنوز مردم با مشاهده جدیدترین مدل آیفون بهصورت ناخودآگاه تصور میکنند که این هندست نسبت به سایر دستگاههای پرچمدار، “گرانقیمت” است. در واقع اپل نیز از این واژه هیچگونه هراسی ندارد و به منظور امتناع از استعمال واژه “ارزانقیمت” و انتساب آن به برند اپل، ارزانقیمتترین مدلهای آیفون را تحت عنوان ” کمینه گرانی” عرضه میکند.
آیفونها با بالاترین حاشیه سودآوری ممکن به فروش میرسند و کمپانی از تداوم این روند بسیار خوشنود است. مردم غالبا مشاهده کردهاند که محصولات با کیفیت برتر از برچسبهای قیمتی بالاتری نیز برخوردار هستند. در ایالاتمتحده، جاییکه “پافشاری بر هوسها” یک واقعیت بهشمار میآید، تصاحب جدیدترین مدل آیفون به معنای موفقیت شما خواهد بود.
فاکتور جذابیت
توصیف این مولفه از پازل در قالب یک کلمه، اقدامی دشوار خواهد بود. اما این مشخصه یکی از عوامل اساسی موثر بر نرخ تقاضای آیفون است. در حالیکه اپل برای ایجاد شرایط شکوفایی این فاکتور کلیدی، تلاش و سرمایهگذاری مالی فراوانی را اختصاص داده است؛ اما گستره جذابیت تولیدات کمپانی طی سالیان اخیر از رویاییترین الگوهای بازاریابی نیز فراتر بوده است.
ما پیرامون بهکارگیری گسترده آیفون توسط افراد مشهور، هنرمندان، موسیقیدانها و از منظر عمومی، کلیه طیفهای مردم صحبت میکنیم. شما میتوانید این افراد را در عکسهای پاپارازی و حین استفاده از آیفون مشاهده کرده و در جریان مصاحبه به آنها اشاره کنید و پستی از آنها را در رسانههای اجتماعی منتشر نمایید. همگی لوگوی درخشان اپل را در پشت لپتاپ DJها یا کامپیوتر آیمک فعال یوتیوبی موردعلاقه خود حین ویرایش ویدیوها ملاحظه کردهایم. با اطمینان میتوان گفت که این افراد در زندگی روزمره خود نیز از آیفون استفاده میکنند. اپل به برندی نهتنها خلاق، بلکه ورزشی و تجارتگرا تبدیل شده است. مسئله مشترک در میان کلیه موارد مذکور این است که آگاهی شما در خصوص این اشخاص به معنای موفقیت آنها در برخی حوزهها بوده و این موضوع، جو جذابی را حول آیفون ایجاد خواهد کرد.
گاهی اوقات یک مکبوک بهتنهایی کافی نخواهد بود
بسیاری از مردم تصور میکنند که افراد مشهور به نوبه خود دارای تاثیرگذاری بیشتری هستند و احتمالا از گذشتههای بسیار دور تا به امروز از کارهای اشخاص قدرتمند و بانفوذ تقلید مینمایند. هنگامیکه یک شخص معروف در حال استفاده از آیفون مشاهده میشود، این پدیده نهتنها یک تبلیغ رایگان برای اپل است؛ بلکه بهعنوان یک نقطه اتصال میان شخص محبوب و طرفدارانش بهشمار میآید.
در حالیکه افراد مشهور در حال رانندگی با لامبورگینی و حمل کیفهای برند لویس ویلتون در انظار ظاهر میشوند؛ اما اکثریت مردم قادر به خریداری آنها نیستند. اما در مورد یک اسمارتفون، قضیه به چه ترتیب است؟ به هرحال کلیه اشخاص دارای اسمارتفون هستند؛ لذا چرا هنگام خریداری یکی از آنها، ماهیانه مبلغ 20 دلار بیشتر پرداخت نکرده و آیفون ستاره موردعلاقه خود را تهیه نکنند؟ مطمئنا این هندست از سختافزار پیشرفته و امتیازات بنچمارک فوقالعادهای برخوردار است؛ اما به احتمال فراوان اکثریت مردم حتی قادر به بهرهگیری نسبی از ظرفیتهای بالقوه آیفون نیستند. به همین دلیل مردم به شوخی از آیفون X تحت عنوان “ماشین فیسبوکی 1000 دلاری” یاد میکنند.
با تفکر پیرامون این موضوع متوجه خواهیم شد که اسمارتفون یکی از معدود محصولات غیرمصرفی است که ثروتمندان و افراد مشهور آنرا از مکانهایی مشابه با شما تهیه میکنند. داشتن یک آیفون، معادل اسمارتفونی نشستن روی نیمکت کودکان جذاب در کافهتریای مدرسه است؛ با این تفاوت که جذابیت شما ملاک نبوده و در عوض بحث توانمندی مالی شما مطرح خواهد بود.
وسواس به آیفون
این موضوع به پدیدهای عجیب وغریب منتهی شده و بهوضوح افرادی که فاقد توانمندی مالی لازم برای خریداری آیفون هستند را قربانی خواهد کرد و تنها افرادی که قادر به خریداری جدیدترین دستگاه اپلی هستند از این قاعده مستثنی خواهند شد.
احتمالا از نظر شما، دریافت بخشی از فناوری جهت ساخت دستگاه موردنظر خود، اقدام مناسبتری است. این ایده ممکن است از نظر برخی افراد مضحک تلقی شود. اما ذهن بهراحتی میتواند فریب بخورد و شاید بسیاری از مردم واقعا داشتن یک آیفون را بر خوردن نودل فوری ترجیح دهند.
امروزه زندگی تا حد زیادی حول اسمارتفونها گردش میکند و یک دستگاه گرانقیمت میتواند واسطهای جهت گریز موقت شما از مشکلات باشد و چه راهی بهتر از اینکه به گشتوگذار در صفحه اینستاگرام سلبریتیها با همان هندستی بپردازید که عکسهای تعطیلات آنها توسط همان گوشی به ثبت رسیده است؟
صفهای شکل گرفته در مقابل اپل استورها، مسئله دیگری است که توضیح آن حتی دشوارتر خواهد بود. گاهی اوقات چندین روز پیش از عرضه جدیدترین مدل آیفون، مردم در خیابان چادر میزنند تا یک آیفون را در مقایسه با سفارش آنلاین، چندین روز زودتر دریافت نمایند. این پدیده بیش از آنکه به عرضه سالیانه یک دستگاه شباهت داشته باشد؛ بیشتر مشابه انتشار نسخه جدیدی از فیلم جنگ ستارگان است.
هنگامیکه میتوان چندین ساعت در سرما انتظار کشید؛ پس چرا گوشی خود را بهراحتی از منزل سفارش دهیم؟
این وفاداری فرهنگی صرفا از طریق بازاریابی حاصل نخواهد شد و هیچ مشخصه سختافزاری نیز به این پدیده منجر نمیشود. اکنون گوشیهای اندرویدی قادر به ارایه کیفیتی همتراز یا فراتر از آیفونها هستند؛ اما کفه جذابیت همچنان به نفع اپل سنگینی میکند. ترکیب کلیه فاکتورهای اشاره شده، اپل را در موقعیتی فراتر از صرفا یک کمپانی فناوری قرار داده است. اکنون اپل به یک کمپانی سبکزندگی که محصولات تکنولوژیک خود را به منظور پشتیبانی از این الگویزندگی به فروش میرساند، نزدیک شده است.
پایگاه قدرتمند مشتریان که توسط کمپانی ایجاد شده به آنها امکان خواهد داد تا نهتنها از مزایای عالی این پدیده بهرهمند شوند؛ بلکه دوری آنها از تولیدات گرانقیمت سایر تولیدکنندگان را نیز بهدنبال داشته است. مردم بعضا بهصورت غیرمنطقی از اپل دفاع میکنند. این امر به دلیل استفاده آنها از اسمارتفونهای اپل نیست؛ بلکه به خاطر قبیلهای است که به آن تعلق دارند و حمله به قبیله آنها به معنای حمله به آنها خواهد بود.
البته در سمت اسمارتفونهای اندرویدی نیز برندهای قدرتمندی حضور دارند. در کنار سامسونگ، برندهای چینی شیائومی و وانپلاس دارای تعدادی از متعصبترین کاربران هستند. با این تفاوت که برای آنها، عملکرد دستگاه در مقایسه با وجهه آن در جامعه از اهمیت بالاتری برخوردار خواهد بود.
بحث پیرامون سامسونگ و اپل دائما در میان طرفداران این 2 برند جریان دارد.
تعیین زمان دقیق تبدیل شدن اسمارتفونها به چنین فاکتور تعیینکنندهای در زندگی ما امری دشوار است. اما به لطف سودمندی و طول عمر نسبتا کوتاه این دستگاهها، خریداری یک گوشی به یکی از مهمترین تصمیمات خرید مردم بدل شده است. فاکتورهایی که هنگام تصمیمگیری مدنظر قرار میگیرند نیز میتوانند بسیار متفاوت باشند و در نتیجه اکثر مردم به دلیل تفاوت در سلایق اسمارتفونی خود به رویارویی فیزیکی میپردازند. در حالیکه فاکتورهایی نظیر ” برداشت مردم نسبت به خریداری گوشی توسط شما” احتمالا از نظر برخی احمقانه و سطحی بهنظر میرسد؛ اما انسانها بارها ثابت کردهاند که تصویر ما از آینده، تاثیر فراوانی بر اعمال ما خواهند داشت. گاهی اوقات یک تغییر نگرش جزئی میتواند برای درک یک رفتار احتمالا غیرمنطقی یا خجالتآور کافی باشد. از نظر برخی افراد احتمالا آیفون، نمادی پررنگی از سرمایهداری خواهد بود؛ اما از نظر برخی دیگر این هندست جزئی از جهان است که خارج از دسترس آنها قرار دارد. مهم است که بهخاطر داشته باشیم هر 2 وضعیت متقابلا منحصر به آیفون نیستند.