قرن 21 پر از شاخصهای سنجش دادههایی است که روزی غیرقابل تشخیص خوانده میشدند. تأثیر هوش مصنوعی بر درک دادهها را میتوان یکی از بحثهای مهم این روزها دانست. مشتریان شما به چه چیزهایی فکر میکنند؟ در کجا زندگی میکنند؟ چرا محصولات شما را خریداری نمیکنند؟ با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی میتوان پاسخهای متفاوت و قابل فهم چنین پرسشهایی را به دست آورد و بهصورت دقیق آن را مورد بررسی قرار داد.
شاید هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی نتوانند به شما بگویند که چرا آقا/خانم فلانی در ساعت 4:45 بعدازظهر و در هنگام خرید، فرآیند بررسی را رها کرده و از خرید محصول شما منصرف شده است. اما این فناوریها میتوانند یک مورد خاص را انتخاب و سپس رفتار آن را با رفتار سایر کسانی که از خرید منصرف شدهاند، مقایسه کرده و در نتیجه برداشت مناسبی را از دلایل کاهش مشتریان یک کسبوکار ارائه دهند.
نتایج مطالعهای پیرامون وضعیت بازاریابی نشان داده که در طول دو سال گذشته، میزان استفاده از هوش مصنوعی حدود 257 درصد افزایش یافته و همچنین در کنار آن نیز در همین بازه زمانی، بهکارگیرندگان این فناوری از 22 درصد به 79 درصد افزایش یافتهاند.
امروزه حجم دادههای کسبوکارها بیش از هر زمان دیگری است، به همین دلیل مرز بین موفقیت و شکست یک سازمان نیز بسیار باریکتر شده است. استفاده مناسب از راهکارهای مرتبط با هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی میتواند سود سهام شرکتها را افزایش داده و همچنین میزان درک آنها از فرصتهای بازار را نیز بهبود بخشد.
حال قصد داریم تا در ادامه، تأثیر هوش مصنوعی بر درک دادهها را بهتر مورد بررسی قرار دهیم. همچنین در این بین میزان اثرگذاری این فناوریها بر روی تفسیر ارزش دادهها، مخصوصا در هنگام اخذ یک استراتژی را بهتر مورد کاوش قرار میدهیم.
شخصیسازی بینظیر
شیوه تعامل شما با مشتریان آیندهنگر بسیار مهم است. در گذشته شخصیسازی تجربه هر مشتری منفردی که به صفحه کسبوکار شما مراجعه میکرد، بیشتر شبیه به خیال و توهم بود، اما امروزه چنین کاری یکی از ضرورتهای بقا به شمار میآید.
حتی برای استارتاپهایی که انتظار جذب ترافیک چندانی ندارند، بازهم جمعآوری دادههای مرتبط انبوهی از بازدیدکنندگانی که به وبسایت آنها مراجعه میکنند نیز بسیار دشوار است. اما اکنون به لطف هوش مصنوعی، این فرآیند سادهتر شده و میتوان آن را بهصورت تصاعدی نیز مورد استفاده قرار داد. همچنین شرکتهای بسیار بزرگ نیز این قدرت را پیدا کردهاند که تعامل مؤثری را با تکتک مشتریان خود برقرار کنند.
با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، کسبوکارها میتوانند تک تک بازدیدکنندگان را مورد بررسی و هدف قرار دهند (در گذشته صرفا باید انواع مختلف مشتریان را بررسی میکردند). بدین ترتیب شرکتها میتوانند پیشنهادات مناسبتر و تعاملی سازندهتری را بر اساس رفتار هرکدام از مشتریان خود، ترتیب دهند.
استفاده شرکتها از هوش مصنوعی جهت بازاریابی بهتر
یکی از بهترین نمونههای بهکارگیری شخصیسازی مبتنی بر هوش مصنوعی، شرکت Starbucks است. این کسبوکار با استفاده از این فناوری، دادههای بسیار زیادی را مدیریت کرده و در نتیجه میتواند از بین 400000 انواع ایمیل، گزینه مناسب هرکدام از مشتریان خود را برای آنها فرستاده و در نتیجه تعاملی بهتر را با آنها برقرار سازد.
شاید این حد از دقت فرای وظایف مدیران یک کسبوکار باشد، اما طبق نتایج یکی از پژوهشها، 75 درصد مشتریان اظهار کرده بودند که دوست دارند از کسبوکاری خرید کنند که گزینههای شخصیسازی شده را ارائه میدهد.
طبیعتا شرکتی همانند Starbucks از مزایای فراوان فرآیندهای شخصیسازی شده، بهرهمند شده است. با استفاده از هوش مصنوعی میتوان بر اساس رفتارهای گذشته هر فرد، سرویسهای مختص به آن شخص را ارائه داد. به همین دلیل غول کافیشاپهای زنجیرهای (Starbucks) توانسته که بهصورت مستقیم افزایشی 300 درصدی را در خریدهای مشتریان خود تجربه کند.
هوش مصنوعی شرکت Starbucks بهگونهای طراحی شده که با استفاده از کوکیها، اطلاعات کاربران را جمعآوری کرده و همچنین علایق آنها را نیز مورد مطالعه قرار دهد. پس از این فرآیند، هوش مصنوعی این شرکت، ایمیلهایی شخصیسازی شده را ایجاد کرده که در آنها از نوع گفتار و علایق مختص هر فرد جهت تعامل سازندهتر با آن شخص، استفاده میشود.
درحالیکه شاید اجرای چنین فرآیندی برای کسبوکارها کوچک، مقرونبهصرفه نباشد، اما قطعا راهکارهایی اقتصادی نیز وجود دارند که بر اساس مشخصات سن، جنس، اندازه، ترجیحات مشتریان و وفاداری به برند، به تطبیق محتوا میپردازند.
فرایند جذب مشتری
هرچند که کسبوکارهای مبتنی بر B2B (بنگاه به بنگاه) کاملا بر جذب مشتری و ثبت اطلاعات مخاطبین خود وابسته هستند، اما بههرحال بسیاری از بازاریابان ماهر نیز اذعان میدارند که عملی کردن این موضوع مشکلتر از سخن گفتن در رابطه با آن است. مخاطبین به فرمهای طولانی علاقه چندانی ندارند، از سویی دیگر در فرمهای کوتاه نیز احتمال از دست رفتن اطلاعات مهم وجود دارد. خوشبختانه تأثیر هوش مصنوعی بر درک دادهها میتواند این عدم قطعیت را مرتفع سازد.
هوش مصنوعی میتواند مشتریان فعلی را تحلیل کرده و همچنین بهصورت همزمان نیز روندهای حیاتی و موضوعات نوظهور را تشخیص دهد. کیفیت بینشهای حاصل از هوش مصنوعی در این زمینه میتواند تمامی وبسایت شما را بهینه کند، اما یکی دیگر از کاربردهای مهم این فناوری در زمینه جذب مشتریان بالقوه است.
این بهینهسازی میتواند نوع گفتار مورد استفاده، جریان و استفاده از تصاویر و کلیدهای وبسایت شما را تحت تأثیر قرار دهد. شاید مهمترین جنبه کاربرد هوش مصنوعی در زمینه پردازش اطلاعات انبوه باشد. از این طریق میتوان نهتنها به شناسایی مشتریان بالقوه پرداخت، بلکه پیشنهاداتی را نیز به آنها ارائه کرد. تمامی این فرآیند از طریق تعامل کاربران با وبسایت شما حاصل میشود.
Google Analytics یکی از پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی است
علاوه بر اینها، چنین سطحی از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را میتوان در بسیاری از پلتفرمهای موفق امروزی نیز مشاهده کرد. پلتفرمهایی همانند Finteza و Google Analytics میتوانند گزارشهای تعاملی منظمی را به کاربران خود ارائه دهند. از این طریق میتوان اطلاعات باارزش را غربال کرده و حتی ترافیک نامربوط و نامناسب را نیز شناسایی و آن را در تحلیلهای آینده حذف کرد.
بهعنوانمثال، هوش مصنوعی پلتفرم Finteza میتواند بهطور مداوم ترافیک صفحات یک وبسایت را نمایش داده و در عین حال، ناهنجاریهای آیندهنگرانه را نیز بررسی کند. هنگامیکه بحث بر سر اهمیت ترافیک وبسایت شما باشد، قطعا Finteza را میتوان یک ابزار مهم به شمار آورد. ترافیک نامناسب میتواند به رباتهای DDoS، کوکیهای دستساز و یا رباتهای جعل هویت مرتبط باشد. تمامی این موارد میتوانند در هنگام تحلیل دادهها، نتایج را تحریف کنند.
استفاده از تجربه کاربران
یکی دیگر از کاربردهای مفید هوش مصنوعی که آن نیز مبتنی بر شخصیسازی فردگرایانه بوده، مربوط به طراحی وبسایت و تجربه کاربران آن است. در اینجا هوش مصنوعی انبوهی از اطلاعات کاربران یک وبسایت را گردآوری میکند. دادهها باعث میشوند تا صاحبان کسبوکار و بازاریابان بتوانند تعامل وبسایت خود و تجربه کاربران آن را بهینه کنند. اگر هم قصد دارید تا از برنامههای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی بیشتر استفاده کنید، آنگاه باید بدانید که حتی این فناوری میتواند فرآیندهای وبسایت شما را تغییر داده و بدون درخواست کردن، تغییرات موردنظر خود را اعمال نماید.
هوش مصنوعی میتواند کارایی تستهای A/B (مقایسه دو مورد با یکدیگر) شما را افزایش دهد؛ بدین صورت که کسبوکار شما را به بهترین شکل ممکن برای مخاطبین هدف جذاب کرده و در این بین خطایی نیز رخ نمیدهد. بینشهایی که توسط رفتار کاربران و تفسیر دادههای آنها به دست میآیند، کسبوکارها را قادر میسازند که تا تجربه تمامی مشتریان خود (یک حداقل مخاطبین هدف) را بهبود بخشند.
یکی دیگر از موارد تأثیر هوش مصنوعی بر درک دادهها، مربوط به مقایسه موارد مختلف بوده که در این بین حدس و گمانها کمترین تأثیر را در نتایج خواهند داشت. به لطف بینشهایی که توسط کوکیها فراهم شده، میتوان رفتارهای مخاطبین را به دادههای دیجیتال تبدیل کرد و در نتیجه در بهبود تجربه کاربری یک وبسایت یا کسبوکار، از آنها بهره برد. بهعنوانمثال میتوان بسته به علایق مخاطبان فرمهای مختلف، بنرها و حتی میزان متن قابل مشاهده را تغییر داد. همگی این تغییرات بر اساس رفتارهای کاربران آنلاین اعمال میشوند.
بینشهای مرتبط با شاخصهای زیستی
نمیتوان اهمیت شاخصهای زیستی را در زمینه بازاریابی نادیده گرفت. برخی از سرویسهای موجود در بازار با چنان قدرتی میتوانند دادهها را تفسیر کنند که حتی قدرتمندترین دستگاههای یک الی دو دهه گذشته قادر به انجام چنین پردازشی نبودند.
برخی از توسعهدهندگان این سرویسها هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را با یکدیگر ترکیب کرده تا بتوانند جهت حرکت چشمها، حالات چهره و حتی واکنشهای شیمیایی پوست (GSR) کاربران را زیر نظر داشته باشند. این سطح از فناوری میتواند دادههایی خالص و اساسی را در رابطه با مخاطبان کسبوکارها جمعآوری کرده و بدین ترتیب بینشهایی باارزش را در رابطه با عملکرد یک وبسایت و بهبود تجربه کاربری آن به ارمغان آورد.
بهعنوانمثال، Coast Digital اظهار میدارد که بینشهای نهایی و کاملی را در رابطه با کمپینهای یک کسبوکار، به مشتریان خود ارائه میدهد. با استفاده از گروههای کنترل، بینشهای مبتنی بر هوش مصنوعی، جنبههای جذاب و قدرتمند یک وبسایت را مشخص میکنند. تمامی این اطلاعات بر مبنای مکانهای جستوجوی کاربران و همچنین واکنشهای فیزیکی و صورتی (مربوط به چهره) آنها به دست میآیند.
در نهایت اینکه در سال 2020، تأثیر هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی بر درک دادهها موجب میشود تا این فناوریها بیش از خود، درباره مشتریان کسبوکارها اطلاعات داشته باشند. شاید این قضیه تا حدودی هولناک باشد، اما حداقل در این صورت میتوانید حدس و گمانها را از تحلیلهای خود کنار بگذارید.