همستر کامبت سرانجام از وایت پیپر خودش رونمایی کرد، وایت پیپری که انگار در زمان عهده عتیق نوشته شده و جز کاغذ و جوهر مشکی، هیچ چیز دیگهای داخلش نداره و حالا باید دست به دعا باشیم که یهو موریانهها اون رو نخورن که بعد زیر بار همین گفتههای سیاه و سفید خودشون هم نرن!
در این وایت پیپر، به قدری همستر به سرعت رشد زیاد و تعداد کاربرهای بالا و این موارد خودش نازیده، که بیشتر حس میکنید داره از یک مسابقه فرمول وان اتومبیلرانی صحبت میکنه تا مسیری که باید در اون پروژه کاری خودش رو از صفر تا صد و بهصورت دقیق برای همه توضیح بده.
در هر صورت، وجود همین وایت پیپر رو باید یک نقطه عطف در مسیر این بازی دونست که بالاخره میتونه پرده از رازهایی برداره که بسیاری منتظر رونمایی از اون بودند و البته این رازها ظاهرا همگی در پس پرده نیستن و بخش زیادی ازشون در یک گاو صندوق آهنی قرار گرفته که جز با پتک، نمیشه راهی به درونشون پیدا کرد!
حالا در این مقاله، میخوام اون بخشی که از پرده بیرون افتاده رو با همدیگه بررسی کنیم و ببینیم که همستر با این جامعه چند صد میلیونی از بازیکنهاش، قراره چه قلههایی رو فتح کنه! برای اینکه درک داستان هم سادهتر بشه، توضیحات وایت پیپر رو به نیت ۵ تن، به ۵ قسمت تقسیم کردم که ببینیم این فرمانهای همستر قراره دریا رو بشکافه یا اینکه همهمون رو وسط اون غرق میکنه!
فرمان اول: ما خیلی خیلی خوبیم!
همستر کامبت ابتدا، از دستاوردهای خودش شروع به صحبت کرده و انگار وایت پیپر رو با پرزنتیشن پروژه اشتباه گرفته! در این بخش گفته که یک بازی شبیه ساز برای مدیرعاملی صرافی هست که ۳۰۰ میلیون بازیکن داره! ماموریتش هم اینه که تعداد بازیکنان خودش را به عدد یک میلیارد نفر برسونه!
همین جا یه استپ بزنیم! یک میلیاااارد نفر؟ انگار واقعا همستر این شوخی رو خیلی جدی گرفته و دقت نمیکنه که در طی همین یکی دو هفته اخیر، اعضای کانال تلگرامش نه تنها رشد نکرده بلکه دچار ریزش هم شده و با وضعیت فعلی، یه جورایی اعلام این ارقام فقط سنگ بزرگیه که نشونه نزدنه! در واقع احتمال اینکه بازیکنهای همستر کامبت از ۳۰۰ میلیون ادعایی به ۱۰۰ میلیون نفر برسه، خیلی خیلی بیشتره تا اینکه بخواد به یک میلیارد نفر حتی نزدیکم بشه.
در ادامه هم همستر همچنان پا رو بر تخته گاز گذاشته و گفته که بزرگترین کانال تلگرامی تاریخ رو داره، سریعترین سرعت در جذب ۱۰ میلیون کاربر در یک پیج یوتیوبی رو کسب کرده، تنها محصولی بوده که تونسته در دو ماه به ۱۰۰ میلیون عضو برسه و در کل بزرگترین بازی کریپتویی تاریخه.
این آمار و ارقام خب درستن اما نگاهی به تاریخ، نشون میده که تکیه بر رکورد و عدد، دلیلی بر پیروزی در آینده نیست. مثلا همین نوکیا رو ببینید، روزگاری بزرگترین سازنده گوشیهای موبایل اونم با اختلاف بود، هنوزم پر فروشترین مدل گوشی تاریخ واسه اونه اما خب خودش الان کجاست؟ احتمالا پروش همستر راه انداخته!
بعد از اون هم جناب همستر در توضیح بیشتر وایت پیپر، بالای منبر میره و شروع میکنه به صحبت از تعداد بازیکنان فعال در صنعت گیم موبایل و آینده احتمالیش و این جور صحبتها که بیشتر از یک صفحه از وایت پیپر رو به این بخشی اختصاص داده که هیچ ارزش افزودهای برای خود پروژه نداره و با یک سرچ در رساله گوگل هم میشه بهراحتی این مسایل رو خوند!
کار به همین جا هم ختم نمیشه و جناب شیخ، در ادامه شروع میکنه از صنعت وب ۳ و چالشهاش میگه و بعد اون هم از تلگرام و روند مثبت مینی اپهاش صحبت میکنه!
خلاصه نیمه نخست وایت پیپر طوری هست که اگر اون رو در یک ژورنال علمی ارایه بدیم، احتمال داره که به همستر ما یک دکترای افتخاری بدن چون خیلی علمی حرف زده و مطمئنا هیچ همستری در دنیا، انقدر دانش و اطلاعات نداره!
فرمان دوم: روایتی از فاکتورهای ایردراپ!
در این قسمت، همستر شروع به صحبت از بازی خودش میکنه و انگار که وارد گزینه How to play شده باشید، میاد با حالتی فلسفی چنان با آب و تاب از بازی حرف میزنه که شما احساس میکنید الان سونی داره درباره جدیدترین نسخه از گاد آو وار صحبت میکنه!
اما مهمترین قسمت در این شرح تکراری بازی، اونجایی هست که میاد مواردی رو عنوان میکنه که در اولین ایردراپ بسیار مهم هستند!
شش فاکتور رو در اینجا نام میبره که به قدری مبهم، گنگ و غیر کاربردی هست که احساس میکنید بهصورت رمزی داره کدهایی رو میفرسته که برای متوجه شدن نیاز به کلید رمزگشایی دارید!
اولین فاکتور رو همستر، فعال بودن عنوان کرده، اونم به صورت سوالی میپرسه آیا فقط بازی رو دانلود کردید یا بازیکن اکتیوی هم بودید؟
دومین فاکتور رو تعامل با کامیونیتی عنوان میکنه که احتمالا اشاره به انجام تسکهای زورچپونی خودش داره!
سومین فاکتور، از دعوت دوستان و همون زیر مجموعه گیری حرف میزنه و به کنایه هم میگه آیا دوستان با کیفیتی رو وارد بازی کردید یا به سراغ باتها رفتید؟ خلاصه لحن بیانش طوریه که آدم به خودش میگه ببین کارمون به کجا کشیده که یه همستر میاد این همه تیکه بارمون میکنه!
چهارمین فاکتور، اشاره به کلمه دستاوردها هست! انگار که داره همستر حدیث میگه، فقط از دستاوردها نام میبره و دیگه هیچ توضیحی هم نمیده و حالا باید خودمون حدس بزنیم این دستاوردها مثلا همون پرافیت و آپدیت کارتها و کلیدهای روحانی هست که جز در خونه همستر، هیچ جایی رو نمیتونه باز کنه!
پنجمین فاکتور هم ادغام کیف پول عنوان شده که خدا رو شکر این رو همه کاربرها با ذوق و شوق و به امید اینکه اونا رو به نان و نوایی برسونه، به سرعت انجام دادن!
آخرین فاکتور رو هم از عنوان Reputaion به معنی شهرت استفاده کرده و احتمالا از فردا یه سری مامور میفرستن دم خونه هرکسی تا از اهالی محل از شهرت و خوش نامی اون سوال بپرسن و بر اساس جوابها، بهشون توکن بدن! خلاصه خیلی عنوان گنگی هست و بجای اینکه همستر بیاد بالاخره این فاکتورهای واقعی در توزیع توکنهاش رو مثل آدمیزاد مطرح کنه، دقیقا همستروار، یه مشت اراجیف تحویل میده که فقط در همون محفل شعر همسترها، قابل حل و بررسیه!
فرمان سوم: فتح قله های بی شمار!
در ادامه، همستر مجدد یک مروری بر دستاوردهای بسیار زیادش در شبکههای اجتماعی میکنه و بهصورت بولد از ۳۰۰ میلیون بازیکن نام میبره! در صورتیکه هم من، هم شما، هم خود این دوستان، میدونن که این عدد ۳۰۰، تعداد اکانتها هست نه انسانهای واقعی و شاید در بهترین حالت بشه نصف اون رو بازیکن درنظر گرفت که باز درصد زیادی از این افراد هم الان غیر فعال شدن و دیگه با وعدههای این همستر مکار، به بازی برنمیگردن!
همستر سپس از نکات کلیدی در موفقیت و جذابیت بازیش نام برده که اونا رو یه مروری با هم میکنیم.
اولین عامل رو اسکواد عنوان کرده که معنی گروهها رو میده. سپس گفته که افراد با ایجاد کلنهای مختلف و استراتژیهای گوناگون به بازی کردن میپردازند که باعث شده تا گروههای بزرگی به همین منظور درست بشه.
این بخش رو خب همستر درست میگه و مثلا همین شمایی که داری الان این ویدیو رو میبینی و منی هم که وقتم رو گذاشتم تا اون رو بسازم، یه جورایی در یک کلن قرار گرفتیم و اگر گوگل رو هم سرچ کنیم، میبینیم انواع و اقسام روشها برای جمع آوری سکه و کلید و پرافیت درست شده که با این گفتار همستر، مشخص میشه حسابی از درست کردن چنین اتمسفری، دارن لذت میبرن!
در واقع همستر انگار یه سریالی مثل همون اسکویید گیم درست کرده و کلی آدم رو ریخته داخلش، بعد اونا رو بخاطر گوی شیشهای که پر از دلاره، داره همراه خودش میکشونه! فقط اینجا تفاوت اصلی اینه که در اسکویید گیم بازیکنها باید همدیگه رو میکشتند تا به جایزه برسند، در اینجا باید هی تولید مثل کنند تا سریعتر به جایزه برسند و البته اون گوی شیشهای جای دلار، احتمالا پر از ریاله که یک دستش تازه میشه به اندازه یک دلار!
همستر از بخشهای زماندار بازی خودش هم به عنوان یک محرک در جذب بازیکنها نام برده، مواردی مثل همین دیلی کومبو و سایفر و حتی کارتهای زمان دار. به خودش هم افتخار میکنه که با گذاشتن این ساعت شنی، داره بازیکنها رو خیلی قشنگ به ساز خودش میرقصونه! البته این ساز آخری که برای زیاد کردن کلیدها گذاشت، به قدری بد نواخته شد که جای رقصیدن، براشون جفتکهای زیادی حواله شد که آثارش در کامنتهای محبت آمیز بهشون کاملا نمایانه!
در این قسمت از اسکینها هم نام بردن اما از کلیدهای به اون مهمی، هیچ حرفی نزدن! درباره اسکین هم صرفا گفتن همستر خودتون رو باهاش میتونید فنزی پنزی کنید و مشخصه هیچ کاربرد خاصی در بازی نداره که اگر داشت، از اونم مثل کلید حرفی نمیزدن!
فرمان چهارم: آینده را با همستر زندگی کن!
در یک بخش دیگه از این وایت پیپر خواب آور، همستر یک نکته بسیار مهم رو عنوان کرده که تا حد زیادی نقشه راه آیندهاش رو عیان میکنه.
همستر گفته که هدف ما تبدیل شدن به یک اکوسیستم انتشار بازی هست تا بهترین استودیوهای بازی سازی رو در معرض دید عموم قرار بدیم. سپس اومده این نقشه رو باز کرده و از مزایای اکوسیستم منحصر به فرد خودش گفته که میتونه یک بازی رو به شکلی متفاوت در معرض دید میلیونها بازیکن قرار بده.
در واقع، الان متوجه میشیم که این بخش کاملا جدید پلی گراند که حالا به شما کلیدهای بیشتری رو میده، استراتژی اصلی همستر برای آینده بازیش هست و قراره که کاربرها مثل بردگانی که داخل یک مزرعه اسیر شدند، هر سری یک بذر جدید رو جلوشون قرار بدن تا اونا برن و شروع به کاشتنش بکنند! به امید اینکه حالا این بذر ازش کلیدی خواهد رویید که به اونا پول میرسونه، در صورتیکه از این امر غافلن این کلیدها، قراره گاوصندوقهایی رو باز کنه که گنج داخلش فقط واسه همستره و کلی هم پول بابت این کلیدها از سازندههای بازی گرفته.
به نوعی همستر داره خودش رو تبدیل به یک پلتفرم مارکتینگ میکنه که مشابه اون رو الان داریم در فاز سوم نات کوین میبینیم! حالا اونجا اسمش انجام دادن تسک هست، اینجا اسمش بازی کردن! اونجا با انجام تسک به شما نات کوین میدن، اینجا بهتون کلید میدن و ظاهرا مثل کارگرهای روزمزد، آخر سر میاین این کلیدها رو به ارباب تحویل میدین و به ازاش به شما پول داده میشه!
حالا باز باید خدا رو شکر کنیم که بالاخره همستر در وایت پیپر خودش یک بخش مهم داشت تا بفهمیم که قراره بازی کم کم به چه سمتی پیش بره اما مطمئنا ریاکشن بازیکنها که در مقابل این بخش جدید خیلی جبهه سفت و سختی گرفتند، میتونه تمام نقشههاشون رو بهم بریزه و کاری کنه جوجهها از تخم بیرون نیومده، تبدیل به نیمرو بشن!
فرمان پنجم: تشریح توکنومیک به روش همستر!
در آخرین قسمت از این وایت پیپر زیبا، همستر مهمترین بخش رو قرار داده که حجم اون به اندازه تکرار جملاتش در وصف تعداد بازیکنهاش هم نیست.
همستر در ۵ بخش کوتاه، سیستم توکنومیک خودش رو تشریح کرده که ایکاش هم نمیکرد چون به شدت گنگ و نامفهمومه و البته فکر نکنید که از قصد به این شکل عنوان شده، بیچارهها در هنگام نوشتن مثل اون قاضی مشهور، دچار سهو قلم شدن وگرنه میخواستن همه چیز رو خیلی شفاف و دقیق بیان کنند.
در اولین بخش، انگار که دارن شاهنامه میخونن، گفتن که ایردراپ همستر، بزرگترین ایردراپ تاریخ کریپتو خواهد بود! دیگه هیچی هم بهش اضافه نکردن.
در دومین بخش، اعلام کردند که ۶۰ درصد از حجم این ایردراپ به بازیکنها تخصص پیدا میکنه و باقی اون برای توسعه مارکت و تامین لیکوئیدیتی و جوایز آینده رزرو خواهد شد. حالا اینکه الان این ۶۰ درصد که گفتن، اصلا از چه حجمی از توکن هست، هیچ اشارهای نشده و به خودشون زحمت ندادن چنین عدد بسیار مهمی رو عنوان کنند. کل صحبتی هم که درباره درصد شد همین عدد ۶۰ بود که احتمالا با نگاه به شست دست خودشون اون رو انتخاب کردن چون بیشتر از هرچیزی شبیه به بیلاخ میمونه تا عدد شصت!
در بخش سوم، گفتند که بازی با همین بازیکنان توسعه پیدا میکنه و وارد فصل دوم خودش خواهد شد. نقشههای ما اینه که آپدیتهای جدیدی بدیم تا کاربرهای فعلی و همچنین تازه وارد رو باهاش درگیر کنیم.
حالا اینکه اصلا فصل دوم چه زمانی میخواد شروع بشه، آیا در اونجا همین توکنها استفاده میشه یا قراره جایزه جدیدی بیاد و این قبیل موارد، هیچ اشارهای نشده و صرفا چیزی رو گفتن که تا قبل این همگی میدونستیم.
در بخش چهارم هم بیان فرمودن که بازیکنهای بیشتر به معنای سرمایه گذاری بیشتر هست و این امر سبب میشه که به هر فرد، مقدار بیشتری پول برسه!
انگار مثلا شما یک دیگ بار بذارید و بگید واسه صد نفر برنج درست میکنم، اما بعد وقتی دیدید دویست نفر اومدن سر دیگ، سرمایه رو ببرید بالا و واسه صد و پنجاه نفر برنج بپزید. آخرش هم بگید، دیدید که مقدارش بیشتر شده! اما خب افرادی که واسه غذا اومدن، طبیعتا گرسنهتر موندن!
در انتهای این بخش هم شیخ همستر یک حدیث فرموندن با این مضمون: همسترها خودِ قدرت هستند! یکی برای همه و همه برای یکی! فکر کنم دیگه با تفسیر این جمله زیبا، همگی باید بریم در افق محو بشیم.
در بخش پنجم این قسمت بسیار مهم ، گفتن از اونجایی که ما هیچ سرمایه گذاری نداریم، پس هیچ فشار فروشی وجود نخواهد داشت و ارزش توکنها رو خود کامیونیتی بر اساس عرضه و تقاضا تعیین خواهد کرد. پس وقتی که سرمایه گذارها درگیر پروژه بشن، ارزش توکنها بالاتر میره و دیگه هر کسی بعد از شما، از داشتن این توکن خوشحال میشه.
خلاصه در آخرین قسمت هم باز اشارهای به اصل داستان نشده و درباره فشار فروش هم انگار توهم زدن و فکر کردن این بازیکنها بخاطر چشم و ابروی زیبای همستر انقدر وقت گذاشتن! درک این موضوع خیلی ساده هست که اکثریت بازیکنها، به دنبال فروش توکنهاشون خواهند رفت و مطمئنا یک فشار فروش قوی در ابتدای ایردراپ ایجاد خواهد شد و پس از اون، تعداد بازیکنها هم بسیار کمتر میشه و اون اغراق برای کسب یک میلیارد بازیکن فقط زمانی محقق خواهد شد، که همستر یک کلاه گاندی سرش بذاره و بره در بالیوود، یک فیلم هندی بازی کنه!
در این مطلب، تلاش کردم تقریبا تمام نکاتی که همستر در وایت پیپر خودش بیان کرده رو با هم مرور کنیم و البته متوجه شدیم هرچقدر که این همسترها در راه اندازی یک بازی و جذب بازیکن خوب هستن، در نوشتن وایت پیپر و لاپوشونی نقشههای خودشون خوب نیستند! ایکاش همستر این وایت پیپر ناقص الخلقه رو اصلا بیرون نمیداد و برای همین باید بهشون گفت: همستر جان، تو حرف زدن بلد نیستی، حرف نزدن رو که دیگه بلدی!