شرکت فناوری اینتل، یکی از غولهای صنعت نیمهرسانا، در هفتههای اخیر شاهد تغییرات اساسی در ساختار مدیریتی خود بوده است. این تحولات که با برکناری پت گلسینگر، مدیرعامل سابق، همراه شده، نشان از تلاش جدی این شرکت برای بازگشت به دوران طلایی خود دارد.
گلسینگر که با وعده احیای نوآوری و پیشرو بودن اینتل در عرصه تراشههای پیشرفته بر مسند مدیریت این شرکت تکیه زده بود، نتوانست انتظارات سهامداران و تحلیلگران را برآورده کند. عقبماندگی از رقبای قدرتمندی مانند TSMC در حوزه فناوریهای تولید تراشه و همچنین عدم موفقیت در رقابت با شرکتهای نوآور در بازار رو به رشد هوش مصنوعی، از جمله دلایل اصلی این تغییر مدیریتی عنوان شده است.
در پی این تحولات، اینتل به دنبال جذب مدیرعاملی جدید با تجربهای گسترده در حوزه تولید محصولات مبتنی بر تراشه است. انتظار میرود مدیرعامل آینده اینتل، فردی با دانش عمیق در حوزههای نوظهوری مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین و همچنین توانایی مدیریت تیمهای بزرگ و پیچیده باشد.
در همین راستا، اینتل با جذب اریک موریس، مدیرعامل سابق ASML، غول هلندی تولید تجهیزات لیتوگرافی، و استیو سانگی، مدیرعامل موقت میکروچیپ، به هیئت مدیره خود، گامی مهم در جهت تقویت تیم مدیریتی برداشته است. این انتصابات نشان از اهمیت تجربه و تخصص در حوزههای کلیدی صنعت نیمهرسانا برای اینتل دارد.
یکی از چالشهای اصلی اینتل در سالهای اخیر، تأخیر در استفاده از فناوری لیتوگرافی فرابنفش (EUV) بوده است. این فناوری که توسط ASML توسعه یافته، به تولید تراشههای کوچکتر، قدرتمندتر و انرژیکارآمدتر کمک میکند. با توجه به اینکه TSMC از این فناوری به صورت گسترده استفاده میکند، اینتل برای حفظ رقابتپذیری خود نیاز مبرمی به تسریع در بهکارگیری این فناوری دارد.
با پیوستن موریس به هیئت مدیره، انتظار میرود که اینتل بتواند همکاری خود را با ASML تقویت کرده و به فناوری EUV دسترسی آسانتری داشته باشد. همچنین، تجربهی سانگی در مدیریت شرکتهای بزرگ تراشهسازی، میتواند به اینتل کمک کند تا در حوزههای تولید، زنجیره تأمین و عرضهی محصولات جدید، موفقتر عمل کند.
اما چالشهای پیش روی اینتل تنها به فناوری محدود نمیشود. این شرکت همچنین باید با چالشهای دیگری مانند افزایش هزینههای تولید، کمبود نیروی متخصص و رقابت شدید با شرکتهای چینی و کرهای نیز دست و پنجه نرم کند. علاوه بر این، تحولات ژئوپلیتیک و جنگ تجاری بین آمریکا و چین نیز بر کسبوکار اینتل تأثیرگذار خواهد بود.
در مجموع، تغییرات اخیر در اینتل نشان از عزم جدی این شرکت برای بازگشت به دوران اوج خود دارد. با این حال، موفقیت اینتل در دستیابی به اهداف خود، به عوامل متعددی از جمله توانایی جذب نیروهای متخصص، سرمایهگذاریهای کافی در بخش تحقیق و توسعه، تدوین استراتژیهای بلندمدت و انطباق با تغییرات سریع فناوری بستگی دارد.
تحولات در اینتل بر کل صنعت نیمهرسانا و همچنین صنایع وابسته مانند کامپیوتر، ارتباطات و خودرو تأثیرگذار خواهد بود. از این رو، سرمایهگذاران، تحلیلگران و صنعتگران با دقت تحولات آینده این شرکت را دنبال میکنند.