آیا فلوراید باعث کاهش هوش انسان می‌شود؟

بحث درباره فلوراید در آب آشامیدنی سال‌هاست میان متخصصان سلامت، سیاست‌گذاران و گروه‌های ضدعلمی جریان دارد. تازه‌ترین پژوهش گسترده در ایالات متحده اما تصویر متفاوتی ارائه می‌دهد: در سطح فلورایدی که برای بهداشت دهان و دندان توصیه می‌شود، هیچ نشانه معناداری از کاهش هوش یا افت عملکرد شناختی در کودکان و بزرگسالان دیده نشده است.

فلوراید در آب: از ترس عمومی تا داده‌های واقعی

فلوریداسیون آب آشامیدنی، یعنی افزودن کنترل‌شده فلوراید به شبکه آب شهری، یکی از شناخته‌شده‌ترین مداخلات بهداشت عمومی در جهان است. دهه‌هاست که بسیاری از انجمن‌های دندان‌پزشکی و نهادهای سلامت عمومی از آن به‌عنوان روشی مؤثر برای کاهش پوسیدگی دندان، به‌ویژه در کودکان، دفاع می‌کنند.

در مقابل، گروه‌هایی نیز وجود دارند که فلوراید را «دشمن پنهان» سلامت می‌دانند. آن‌ها ادعا می‌کنند این ترکیب می‌تواند باعث کاهش بهره‌هوشی (IQ)، افزایش خطر سرطان استخوان و مجموعه‌ای از عوارض دیگر شود. در سال‌های اخیر، برخی چهره‌های جنجالی ضدعلم در آمریکا، مانند رابرت اف. کندی جونیور، با تکرار این ادعاها خواستار توقف توصیه فلوریداسیون در سطح ملی شده‌اند.

اما این ادعاها تا چه حد با شواهد علمی سازگار است؟ پژوهش تازه‌ای که در مجله Science Advances منتشر شده، بخش مهمی از این روایت ترس‌آفرین را به چالش می‌کشد.

پژوهش جدید چه کرد و چرا مهم است؟

تیمی از پژوهشگران به سرپرستی جان وارن، جامعه‌شناس و جمعیت‌شناس مرکز جمعیت دانشگاه مینه‌سوتا، از یک منبع داده منحصر‌به‌فرد استفاده کردند: مطالعه ملی «High School and Beyond». این مطالعه در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد و داده‌های آموزشی بیش از ۲۶ هزار دانش‌آموز دبیرستانی را از سراسر ایالات متحده ثبت کرده است؛ از جمله نمره‌های خواندن، ریاضی و واژگان.

سال‌ها بعد، بخشی از همین شرکت‌کنندگان در بزرگسالی نیز مورد پیگیری قرار گرفتند و تحت ارزیابی‌های پزشکی و آزمون‌های شناختی تا حدود ۶۰سالگی قرار گرفتند. این ترکیب کم‌نظیر از داده‌های تحصیلی نوجوانی و سنجش عملکرد شناختی در میانسالی و سالمندی، بستری بسیار مناسب برای بررسی ارتباط احتمالی میان فلوراید و هوش فراهم می‌کند.

پژوهشگران، داده‌های فلوریداسیون آب از منابع فدرال آمریکا را با محل زندگی و تحصیل این افراد در دوران دبیرستان تطبیق دادند. از آنجا که بسیاری از آمریکایی‌ها در دهه ۱۹۸۰ در همان شهر یا منطقه‌ای بزرگ شده‌اند که به مدرسه رفته‌اند، سطح فلوراید آب در محل دبیرستان می‌تواند تخمینی قابل‌قبول از مواجهه آن‌ها با فلوراید در سال‌های رشد باشد.

نکته مهم اینجاست که در آن دوره، برخی شهرها آب خود را به‌طور منظم فلوریده کرده بودند و برخی دیگر هنوز این سیاست را اجرا نمی‌کردند یا استانداردهای محلی متفاوتی داشتند. این تنوع طبیعی، امکان مقایسه سطوح مختلف مواجهه با فلوراید را بدون طراحی آزمایش مداخله‌ای فراهم کرد.

نتیجه اصلی: هیچ نشانه‌ای از افت هوش در اثر فلوراید معمولی

پس از تحلیل داده‌ها، تیم وارن به یک الگوی روشن رسید: در مناطقی که سطح فلوراید آب در محدوده توصیه‌شده برای پیشگیری از پوسیدگی دندان بود، هیچ ارتباط منفی معناداری میان فلوراید و نمرات درسی دبیرستانی مشاهده نشد. درواقع، اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، دانش‌آموزانی که در شهرهای با آب فلوریده زندگی می‌کردند، به‌طور متوسط اندکی نمره‌های بالاتری داشتند؛ هرچند این تفاوت کوچک و از نظر سیاست‌گذاری به‌خودی‌خود تعیین‌کننده نیست.

این برتری خفیف در امتیازها تا ۶۰سالگی پایدار نماند. اما در آزمون‌های عملکرد شناختی بزرگسالان نیز، هیچ نشانه‌ای از کاهش شناخت در کسانی که در کودکی در معرض آب فلوریده بوده‌اند، دیده نشد. اگر فلوراید واقعاً قرار بود IQ را به‌طور دائمی کاهش دهد، انتظار می‌رفت در سنین بالاتر هم رد پای آن در آزمون‌های حافظه، توجه، سرعت پردازش یا استدلال کلامی و عددی دیده شود؛ چیزی که در داده‌ها مشاهده نشد.

وارن در گفت‌وگو با رسانه‌ها تأکید کرده است: «اگر فلوراید IQ شما را پایین بیاورد، باید در جاهایی که آب را فلوریده می‌کنند نمره‌های پایین‌تری ببینیم. اما اصلاً چنین الگویی پیدا نکردیم.»

نکته مهم دیگر این مطالعه، بررسی سطح فلوراید در محله‌های مختلف بود. پژوهشگران گزارش کردند که تعداد کمی از مناطق از محدوده توصیه‌شده فراتر رفته‌اند؛ یعنی بیشتر شرکت‌کنندگان با همان سطحی از فلوراید مواجه بوده‌اند که در بحث‌های سیاست‌گذاری سلامت عمومی مطرح می‌شود، نه غلظت‌های بسیار بالا و بالقوه سمی.

چرا برخی مطالعات قبلی از کاهش IQ سخن گفته بودند؟

در سال‌های اخیر، مرورهای نظام‌مند و متاآنالیزهایی منتشر شده که احتمال ارتباط بین مواجهه با فلوراید و کاهش IQ در کودکان را مطرح کرده‌اند. یکی از این مرورها که در ابتدای سال جاری میلادی توسط گروهی از پژوهشگران مؤسسه ملی سلامت آمریکا (NIH) انجام شد، توجه زیادی جلب کرد؛ زیرا نتیجه گرفته بود به‌نظر می‌رسد بین سطوح بالاتر فلوراید و کاهش میانگین IQ در برخی جمعیت‌ها رابطه‌ای وجود دارد.

اما جان وارن و دیگر متخصصان بر یک نکته کلیدی تأکید می‌کنند: بخش عمده مطالعاتی که در این متاآنالیز گنجانده شده بود، روی مناطقی انجام شده بود که سطح فلوراید در آب یا محیط زیست آن‌ها بسیار بالاتر از استانداردهای معمول در آمریکا و بسیاری از کشورهاست؛ سطوحی که می‌تواند به‌عنوان «مواجهه بالقوه سمی» طبقه‌بندی شود.

به بیان دیگر، این مطالعات عمدتاً اثر قرارگیری در معرض فلوراید بسیار زیاد را بررسی می‌کردند، نه دوزهای پایین و کنترل‌شده‌ای که برای بهداشت دهان استفاده می‌شود. وارن می‌گوید: «آن متاآنالیز از نظر آماری جذاب بود، اما وقتی دقیق نگاه می‌کنید، بیشتر در مورد سطوحی از فلوراید صحبت می‌کند که برای بحث‌های سیاست‌گذاری در ایالات متحده خیلی مرتبط نیست.»

همچنین، پژوهش روی کودکان آمریکایی در زمینه هوش و فلوراید تاکنون محدود بوده است. مطالعه جدید، با اتکا به نمونه‌ای ملی و نماینده، بخشی از این خلأ را پر می‌کند و نشان می‌دهد در شرایط واقعی زندگی در آمریکا، الگوی ادعایی «کاهش IQ بر اثر فلوراید معمولی در آب» تأیید نمی‌شود.

نگاهی علمی‌تر به فلوراید و مغز

از دید نوروساینس، نگرانی‌ها درباره تأثیر فلوراید بر رشد مغز، عمدتاً به این نکته برمی‌گردد که برخی ترکیبات شیمیایی می‌توانند بر تکامل نورون‌ها، سیناپس‌ها و شبکه‌های عصبی در دوران جنینی و اوایل کودکی اثر بگذارند. مواد موسوم به «نوروتوکسین»ها – مانند سرب و متیل‌جیوه در سطوح بالا – نمونه‌های شناخته‌شده‌اند.

فلوراید به‌عنوان یک یون شیمیایی، در دوزهای بالا می‌تواند سمی باشد و این واقعیت در سم‌شناسی پذیرفته شده است. اما همان‌گونه که در بسیاری از داروها، «دوز» تعیین‌کننده است، در مورد فلوراید نیز تفاوت چشم‌گیری میان مقادیر مفید برای جلوگیری از پوسیدگی دندان و سطوح آسیب‌زا وجود دارد. فلوریداسیون آب آشامیدنی بر اساس همین اصل «دوز کم، اثر محافظتی» تنظیم می‌شود.

پژوهش جدید نشان می‌دهد که در محدوده دوزهای به‌کاررفته در سیاست‌های سلامت عمومی در آمریکا، اثر قابل‌اندازه‌گیری بر عملکرد شناختی پیدا نمی‌شود. این یافته اگرچه همه پرسش‌ها را پاسخ نمی‌دهد، اما استدلال‌های مبتنی بر ترس از «سمی بودن فلوراید در هر مقدار» را تضعیف می‌کند.

پیامدهای سیاستی: وقتی ترس از علم جلو می‌زند

با وجود این داده‌ها، فضای سیاسی و اجتماعی همیشه همسو با شواهد علمی حرکت نمی‌کند. در برخی ایالت‌های آمریکا مانند فلوریدا و یوتا، در سال‌های اخیر قوانینی برای ممنوعیت فلوریداسیون آب تصویب شده است. در سطح فدرال نیز، کمپین‌هایی برای فشار بر نهادهایی مانند CDC جهت تغییر توصیه‌های رسمی در جریان است.

پژوهشگران مطالعه جدید تأکید می‌کنند که کار آن‌ها صرفاً بر یک جنبه، یعنی رابطه فلوراید و عملکرد شناختی، متمرکز بوده است و نمی‌تواند به‌تنهایی «تراز نهایی سود و زیان» فلوریداسیون را تعیین کند. در کنار این داده‌ها، باید شواهد گسترده مربوط به کاهش پوسیدگی دندان، هزینه‌های بهداشت دهان، و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سلامت دندان را نیز در نظر گرفت.

با این حال، نتایج آن‌ها استدلال حذف فلوراید از آب آشامیدنی به‌نام «حفاظت از هوش کودکان» را بسیار ضعیف می‌کند. آن‌ها می‌گویند اگر کسی بخواهد سیاستی به این شدت – یعنی قطع یک مداخله بهداشت عمومی گسترده – را توجیه کند، باید شواهدی بسیار قوی‌تر از آنچه تاکنون در مورد اثر فلوراید بر IQ جمع‌آوری شده است، ارائه دهد.

تیم وارن اکنون در حال اجرای مطالعه‌ای مشابه روی گروهی از کودکان در ایالت ویسکانسین است که این‌بار دسترسی مستقیم به نمره‌های آزمون IQ نیز وجود دارد. چنین داده‌هایی می‌تواند تصویر دقیق‌تری از رابطه بین فلوراید، آزمون‌های استاندارد هوش و عملکرد شناختی در بافت اجتماعی متفاوت ارائه کند.

فلوراید، هوش و مسئولیت در عصر اطلاعات

بر اساس مجموعه شواهد موجود، از جمله این مطالعه بزرگ، می‌توان گفت در سطوح فلورایدی که برای فلوریداسیون آب آشامیدنی در کشورهای صنعتی – مانند آمریکا – استفاده می‌شود، هیچ نشانه قانع‌کننده‌ای از کاهش هوش یا آسیب پایدار به عملکرد شناختی دیده نشده است. این نتیجه، ادعاهای پر سروصدای «فلوراید مغز را خراب می‌کند» را زیر سؤال می‌برد؛ به‌ویژه وقتی این ادعاها پشتوانه‌ای جز ترس، سوءبرداشت یا اطلاعات ناقص ندارند.

با این همه، علم فرآیندی پویاست؛ پرسش‌ها تمام نمی‌شوند و مطالعات جدید می‌توانند فهم ما را اصلاح کنند. تفاوت مهم میان رویکرد علمی و ترس‌محور در همین‌جاست: علم، دوز، زمینه، طراحی مطالعه و قدرت شواهد را در نظر می‌گیرد؛ در حالی‌که ترس، اغلب همه این ظرافت‌ها را نادیده می‌گیرد و به یک روایت ساده اما نادرست قانع می‌شود.

فلوراید احتمالاً بهره‌هوشی هیچ‌کس را پایین نمی‌آورد؛ اما به‌نظر می‌رسد ترس افراطی از فلوراید، توانایی برخی جوامع را برای تصمیم‌گیری منطقی در زمینه سلامت عمومی به چالش کشیده است. در عصر «اطلاعات بیش‌ازحد»، شاید مهم‌ترین کار ما، نه فقط جست‌وجوی داده‌های تازه، بلکه یادگیری خواندن نقادانه همین داده‌ها باشد.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید