تب رباتهای انساننما آنقدر در چین بالا رفته که حالا خود دولت به صراحت میگوید: یا با رباتت کاری جدی و مفید انجام بده، یا کلاً از سر راه کنار برو. پشت این پیام، ترسی واقعی از شکلگیری یک حباب تازه در یکی از داغترین ترندهای دنیای فناوری قرار دارد.
بر اساس گزارش سه خبرنگار بلومبرگ از پکن، کمیسیون ملی توسعه و اصلاحات چین (NDRC) – بازوی اصلی برنامهریزی اقتصادی این کشور – متوجه موجی از شرکتهای چینی شده که هر کدام یک «ربات انساننما» روانه بازار میکنند؛ رباتهایی که در عمل کار خاصی انجام نمیدهند و اغلب هم شبیه به هم هستند. همین شباهت و تکرار است که زنگ خطر را برای سیاستگذاران چینی به صدا درآورده است.
سخنگوی این نهاد، «لی چائو»، به گفته بلومبرگ هشدار داده که این موج میتواند استعدادها و سرمایههای تحقیقاتی را از پروژههای واقعاً ارزشمند دور کند. در حالی که اخبار و ویدیوهای پرزرقوبرق از رباتهایی که راه میروند، میدوند یا در مسابقهها شرکت میکنند، فضای رسانهای را پر کرده، بخش مهمتری از داستان کمتر دیده میشود: ارتش عظیم رباتهای صنعتی و کارخانهای چین که واقعاً اقتصاد را میچرخانند.
از شوی سال نو تا هجوم استارتاپهای تکراری
نقطه جرقه این موج، به گفته رسانهها، اجرای چشمگیر گروهی از رباتهای شرکت Unitree در مراسم جشن بهار ۲۰۲۵ (Spring Festival Gala) بوده است؛ برنامهای که عملاً پربینندهترین رویداد تلویزیونی جهان به حساب میآید. رقص هماهنگ آن رباتها بیتردید شگفتانگیز بود، اما به نظر میرسد همان اجرا، شروع یک تب سرمایهگذاری بیهدف روی رباتهای انساننما شده است.
لی چائو در توضیح وضعیت فعلی، به چالشی اشاره کرده که بسیاری از «صنایع مرزی» با آن روبهرو هستند: پیدا کردن تعادل بین سرعت رشد و خطر شکلگیری حباب. به بیان دیگر، اگر شرکتها فقط برای جذب سرمایه و جلب توجه رسانهای، رباتهایی بسازند که کاربرد مشخصی ندارند، این صنعت میتواند بهسرعت وارد فاز حباب و بعد سقوط شود؛ چیزی که چین نمیخواهد دوباره تجربهاش کند.
خاطره تلخ دوچرخههای اشتراکی و ترس از حباب بعدی
چین یک نمونه کلاسیک از چنین حبابی را در صنعت دوچرخههای اشتراکی دیده است. در اوج تب بایکشیرینگ، دهها اپلیکیشن و برند تقریباً مشابه وارد بازار شدند، خیابانها پر از دوچرخههای رنگارنگ شد و سرمایهگذاران پول را مثل آب به این استارتاپها سرازیر کردند. پایان ماجرا اما چیزی جز عکسهای معروف «گورستان دوچرخهها» نبود؛ کوههایی از دوچرخههای رهاشده که تبدیل به نمادی از سرمایهگذاری بیهدف و رقابت کورکورانه شد.
حالا حاکمیت چین نمیخواهد سناریوی مشابه، این بار با رباتهای انساننما تکرار شود. بهویژه در کشوری که برخورد سخت با غولهای فناوری و میلیاردرهای تکنولوژی، بارها پیام روشنی به کارآفرینان داده است: اگر خلاف جهت سیاست صنعتی دولت حرکت کنید، خطر از دست دادن همهچیز وجود دارد.
استراتژی دوگانه چین: هم ترمز، هم گاز
جالب اینجاست که پاسخ دولت چین به تب رباتهای انساننما، فقط ممنوعیت یا سرکوب نیست. بر اساس نقلقول بلومبرگ از لی چائو، قرار است دو مسیر به صورت همزمان پیش برود: از یک طرف، توسعه زیرساختهای ملی برای تحقیق، آزمایش و آموزش رباتها؛ و از طرف دیگر، وضع قواعد مشخص برای ورود و خروج شرکتها به این بازار.
گام اول یعنی سرمایهگذاری روی R&D و ایجاد مراکز تست استاندارد، به این معناست که چین میخواهد تنوع و نوآوری واقعی را در این حوزه تقویت کند. یعنی بهجای دهها شرکت که همگی یک ربات شبهانساننما با قابلیتهای تکراری نمایش میدهند، فضا برای پروژههایی باز شود که واقعاً یک مسئله صنعتی، خدماتی یا اجتماعی را حل میکنند؛ از رباتهای کمکی در بیمارستانها گرفته تا رباتهای چندمنظوره در کارخانهها و انبارها.
گام دوم، وضع «قوانین ورود و خروج» برای این بازار است؛ چیزی که بیشتر شبیه فیلتر جدی برای مقابله با کپیکاری و مدلهای تجاری بدون ارزش افزوده است. هدف این است که شرکتها قبل از راهاندازی خط تولید یا جذب سرمایه، مجبور شوند نشان بدهند محصولشان فقط یک شو رسانهای نیست، بلکه کاربرد و مدل تجاری قابل دفاعی دارد.
به زبان ساده، پیام پکن این است: رباتهای انساننما قرار نیست از صحنه حذف شوند، اما دوران ساخت هر نوع ربات شبهانسانی فقط برای گرفتن ویدیو وایرال در شبکههای اجتماعی رو به پایان است. اگر محصولی دارید که فقط راه میرود، میرقصد و در مسابقهها ژست میگیرد، باید آماده باشید که خیلی زود زیر ذرهبین رگولاتورهای چینی قرار بگیرید.
در مقابل، شرکتهایی که بتوانند نشان بدهند رباتهایشان واقعاً در خط تولید، زنجیره تأمین، لجستیک، خدمات شهری یا حتی امداد و نجات، کاری انجام میدهند که انسان یا رباتهای سادهتر از پس آن برنمیآیند، احتمالاً در مرکز استراتژی جدید رباتیک چین قرار میگیرند.
برای بقیه بازیگران، پیام واضح است: تب ربات انساننما اگر به نوآوری منجر نشود، برای اقتصاد چین بیشتر یک تهدید است تا فرصت. در بازاری که دولت تا این حد در برنامهریزی دخالت میکند، فقط آنهایی زنده میمانند که بتوانند از «نمایش» عبور کنند و به «کاربرد واقعی» برسند.




