وانتهای کوچک ژاپنی که با نام «کِی تراک» شناخته میشوند، حالا یک طرفدار عجیب و غریب در آمریکا پیدا کردهاند: دونالد ترامپ. این خودروهای فوقکوچک که برای خیابانهای باریک و شهرهای شلوغ ژاپن طراحی شدهاند، ممکن است خیلی زود در جادههای آمریکا هم دیده شوند؛ آن هم نه فقط در ویدئوهای اینستاگرامی، بلکه به شکل رسمی و تولید شده در خود آمریکا.
ترامپ در یک نشست خبری که در اصل برای اعلام برنامهاش برای تضعیف استانداردهای سختگیرانه مصرف سوخت برگزار شده بود، ناگهان بحث را به سمت همین کِی تراکهای ژاپنی برد. او با لحنی غیررسمی و معمول خودش گفت این ماشینها «خیلی کوچک و واقعاً بامزه» هستند و پرسید: «اینها توی این کشور چطور جواب میدهند؟» به گفته ترامپ، اطرافیانش گفتهاند که بازار آمریکا هم میتواند از این خودروها استقبال کند، اما قوانین فعلی اجازه تولیدشان را نمیدهد.
کِی تراک چیست و چرا اینقدر سر و صدا کرده است؟
کِی ویهِکِلها (Kei Vehicles) در ژاپن زیرمجموعهای از خودروهای سبک هستند که طبق مقررات خاص این کشور ساخته میشوند. نسخه وانت این کلاس با نام «کِی تراک» عملاً یک وانت مینیاتوری است: موتور کوچک، ابعاد فشرده، وزن کم و محدودیت دقیق روی قدرت و حجم موتور. همین ویژگیها آنها را برای تردد شهری، کارهای سبک و حتی استفاده در مزارع یا کارخانهها ایدهآل میکند.
با وجود اندازه بسیار کوچک، محبوبیت این وانتها در چند سال اخیر به شکل محسوسی افزایش پیدا کرده است؛ نه فقط در ژاپن، بلکه در بازار آمریکا هم. طبق دادههای Japan Used Motor Vehicle که CNN به آن استناد کرده، واردات کِی تراکها به آمریکا در پنج سال گذشته سه برابر شده و فقط در سال گذشته حدود ۷٬۵۰۰ دستگاه از این خودروها وارد آمریکا شدهاند. برای خودرویی که عملاً در دسته «خاصپسندها» قرار میگیرد، این عدد کوچک نیست.
ترامپ حتی این وانتهای ریز ژاپنی را با فولکسواگن بیتل ـ یکی از نمادینترین خودروهای کوچک تاریخ ـ مقایسه کرد و اعلام کرد وزارت حمل و نقل آمریکا را «مجاز کرده» که بلافاصله تولید چنین خودروهایی را تأیید کند. او این پیام را بهعنوان بخشی از استدلالش برای ساخت خودروهای ارزانتر و بهظاهر کممصرفتر مطرح کرد.
چراغ سبز سیاسی، اما قوانین همچنان خاکستری
شان دافی، وزیر حمل و نقل آمریکا در این نشست خبری گفت: «او (ترامپ) به من دستور داد مقررات مربوط به این موضوع را پاکسازی کنم، که این کار را هم کردهایم. اگر تویوتا یا هر خودروساز دیگری بخواهد خودروهای کوچکتر، ارزانتر و کممصرفتر بسازد، ما مسیر قانونی را برای تولید و فروش آنها در آمریکا هموار کردهایم.»
با این حال، وقتی پای قانون وسط است، ماجرا به این سادگی که در تریبونهای سیاسی گفته میشود نیست. سخنگوی رسمی وزارت حمل و نقل آمریکا هنوز توضیح نداده که دقیقاً چه مجوز یا اختیاری از سوی ترامپ صادر شده و این «پاکسازی مقررات» در عمل یعنی چه.
در حال حاضر، قوانین فدرال آمریکا اجازه واردات «مینیتراکها» را میدهد، اما به یک شرط مهم: خودرو باید حداقل ۲۵ سال عمر داشته باشد. این قاعده سالهاست راه را برای ورود خودروهای خاص و کلاسیک ژاپنی باز کرده، اما برای تولید انبوه و ورود رسمی مدلهای جدید کِی تراک کافی نیست. از طرف دیگر، قوانین ایالتی درباره رانندگی این خودروها روی جادههای عمومی و نحوه پلاک و ثبت آنها بسیار پراکنده و مبهم است.
اگر خودروسازان بخواهند کِی تراک را بهعنوان یک خودروی رسمی و استاندارد در آمریکا عرضه کنند، باید با مجموعهای سخت از استانداردهای ایمنی خودرویی فدرال (FMVSS) کنار بیایند؛ استانداردهایی که همهچیز را از محل قرارگیری فرمان تا وزن خودرو، سیستم ایمنی و حتی نور چراغها مشخص میکند. این یعنی یک کِی تراک ژاپنی که امروز در روستاهای هوکایدو میچرخد، احتمالاً باید برای ورود به بازار آمریکا دوباره طراحی و مهندسی شود.
در عین حال، یک روزنه دیگر هم وجود دارد: بسیاری از ایالتهای آمریکا مقرراتی برای «خودروهای کمسرعت» مثل گلفکارتها دارند؛ خودروهایی که معمولاً در مجتمعهای مسکونی، مناطق توریستی یا محوطههای بسته استفاده میشوند. این دستهبندی میتواند برای بخشی از کِی تراکها نقش «در پشتی» را بازی کند و راهی برای استفاده محدود و محلی آنها باز کند؛ هرچند این سناریو هنوز از نظر قانونی کاملاً شفاف نیست.
آیا آمریکاییها واقعاً عاشق این وانتهای مینیاتوری میشوند؟
سؤال اصلی همینجاست: حتی اگر سیاستمداران چراغ سبز نشان دهند و قوانین هم نرمتر شود، آیا بازار آمریکا آماده پذیرش چنین خودروی کوچکی است؟ کِی تراکها، همانطور که از نام ژاپنی «کِیتورا» (به معنای «وانت سبک») برمیآید، برای کاربریهای محدود و فضاهای تنگ ساخته شدهاند. ظرفیت بارشان، قدرت موتورشان و حتی حس رانندگیشان، با وانتهای هیولایی آمریکایی که در بزرگراهها میبینیم فاصله زیادی دارد.
در فرهنگی که سالهاست وانتهای فولسایز، پیکاپهای غولآسا و شاسیبلندهای سهردیفه نماد قدرت و پرستیژ بهحساب میآیند، یک وانت مینیاتوری میتواند برای خیلیها بیش از حد کوچک و «ضعیف» بهنظر برسد. بههمین دلیل بسیاری از تحلیلگران معتقدند حتی اگر این خودروها چراغ سبز قانونی بگیرند، سهم اصلی بازار را بهدست نخواهند آورد و بیشتر در دست علاقهمندان خاص باقی میمانند.
با این وجود، یک جریان مخالف قدرتمند هم در حال شکلگیری است؛ جریانی که بهدنبال پاسخ متفاوتی به سلطه SUVها و پیکاپهای عظیم الجثه است. برای این گروه، کِی تراکها فقط یک وسیله حملونقل نیستند، بلکه نوعی بیانیه سبک زندگیاند: مصرف کمتر، ابعاد کوچکتر، طراحی بامزه و ضدفرهنگ غالب جادههای آمریکا.
در اینستاگرام و دیگر شبکههای اجتماعی، طرفداران این کلاس خودروها جامعههای کوچک اما فعالی ساختهاند. از فروشمرچ (Merch) با طرح کِی تراکها تا میمهای طنزآمیز و ویدئوهای تیونینگ، همه نشان میدهد که یک سابکالچر واقعی حول این خودروها شکل گرفته و دهها هزار کاربر آن را دنبال میکنند. این موج دیجیتال، اگر با پشتوانه قانونی و عرضه رسمی همراه شود، میتواند کِی تراکها را از حاشیه به متن گفتوگوهای خودرویی آمریکا ببرد.
وقتی بحث محیط زیست با سیاست گره میخورد
نکته جالب این است که تمام این بحثها درباره کِی تراکها، در حاشیه تصمیمی مطرح شد که جهتگیری بلندمدت صنعت خودرو آمریکا را تحت تأثیر قرار میدهد: عقبنشینی از استانداردهای سختگیرانه مصرف سوخت که دولت بایدن وضع کرده بود. ترامپ میگوید هدف این عقبگرد، کاهش هزینه تولید خودرو و در نهایت ارزانتر شدن قیمت برای مصرفکننده است. او از کِی تراکها بهعنوان نمونهای از «خودروهای کوچک، مقرونبهصرفه و کممصرف» نام برد تا این پیام را تقویت کند.
اما بسیاری از کارشناسان انرژی و اقتصاد معتقدند معادله به این سادگی نیست. حتی اگر قیمت اولیه خودرو پایینتر بیاید، موتورهای پرمصرفتر میتوانند در طول زمان با هزینه سوخت بالاتر، این صرفهجویی اولیه را کاملاً خنثی کنند. در بازاری که قیمت بنزین میتواند به سرعت نوسان کند، خریدارانی که امروز فقط بر برچسب قیمت جلوی خودرو تمرکز کردهاند، ممکن است چند سال بعد با هزینههای پنهان انتخابشان روبهرو شوند.
در این میان، کِی تراکها در یک موقعیت نمادین قرار گرفتهاند: از یک طرف میتوان آنها را بهعنوان نمونهای از خودروهای کممصرف و جمعوجور ارائه کرد؛ از طرف دیگر، تصمیمی که نام آنها در آن مطرح شده، عملاً به تضعیف سیاستهای سختگیرانه محیط زیستی منجر میشود. همین تضاد، ماجرای «وانتهای بامزه ژاپنی» را به موضوعی فراتر از یک ترند خودرویی تبدیل کرده است؛ موضوعی که در تقاطع سیاست، اقتصاد، فرهنگ خودرو و آینده حملونقل شهری قرار میگیرد.
اینکه در سالهای آینده واقعاً در پارکینگ خانههای آمریکایی، کنار پیکاپهای چند تُنی، یک کِی تراک کوچک ژاپنی هم پارک شود یا نه، هنوز مشخص نیست. اما یک چیز قطعی است: این خودروهای ریز حالا بخشی از گفتوگوی بزرگتر درباره آینده خودرو، مصرف سوخت و سلیقه رانندگان در عصر دیجیتال شدهاند.




