گوگل گلس یک روز قرار بود آینده را جلوی چشممان بیاورد؛ همان آیندهای که در آن اعلانها، عکسها و مسیریابی روی یک عینک سبک و شیک مینشست. اما حالا که تب «عینک هوشمند» دوباره بالا گرفته، سرگئی برین با نگاهی صریح به گذشته میگوید آن پروژه بیش از آنکه یک محصول آماده باشد، قربانی عجله و هیجان شد.
برین، همبنیانگذار گوگل و آلفابت، اخیراً در دانشگاه استنفورد و در رویدادی مرتبط با صدسالگی دانشکده مهندسی سخنرانی کرد. او از گوگل گلس بهعنوان نمونهای واضح از اشتباهات خود یاد کرد؛ اشتباهاتی که میتواند برای کارآفرینها و تیمهای نوآوری درس بزرگی باشد: قبل از اینکه محصول را با نمایشهای هیجانانگیز و کمپینهای پرزرقوبرق بیرون بدهید، واقعاً آن را «کامل پخته» کنید.
وقتی «نمایش» از «آمادگی محصول» جلو زد
گوگل در سال ۲۰۱۲ گوگل گلس را بهشکل محدود معرفی کرد؛ عینکی بدون لنز، با یک نمایشگر کوچک و دوربینی که عملاً ایده پوشیدنیهای هوشمند را وارد گفتوگوی عمومی کرد. هرچند گوگل گلس اولین عینک هوشمند دنیا نبود، اما بدون تردید مشهورترینِ آنها شد؛ همان شهرتی که خیلی زود به فشار تبدیل شد.
مشکل اینجا بود که «شهرت» قرار نیست جای «بلوغ محصول» را بگیرد. گوگل گلس با طراحی عجیب و نسبتاً زمخت، نگرانیهای جدی درباره حریم خصوصی (بهخصوص بهخاطر دوربین ۵ مگاپیکسلی روی صورت)، و البته قیمت جنجالی ۱۵۰۰ دلاری وارد بازار شد؛ رقمی که با حساب امروز چیزی حدود ۲۱۲۰ دلار میشود. طبیعی بود که کاربران بپرسند: چرا باید برای محصولی که هنوز شبیه نمونه آزمایشی است چنین پولی پرداخت کنیم؟
برین در صحبتهایش با لحنی خودانتقادی توضیح داد که تلاش کرده گوگل گلس را «خیلی سریع» تجاریسازی کند؛ قبل از اینکه بتوانند آن را از نظر هزینه تولید، پرداخت نهایی (polish) و تجربه کاربری در سطح یک محصول مصرفی واقعی برسانند. او حتی اعتراف کرد در مقطعی با خودش فکر کرده: «من نفر بعدی مثل استیو جابز هستم؛ میسازمش و تمام!»
بازگشت عینکهای هوشمند؛ این بار با درسهای قدیمی
امروز عینک هوشمند دوباره روی مد افتاده است؛ از همه پررنگتر هم خانواده Ray-Ban Meta که نامش بیشتر از بقیه به گوش میرسد. البته اینکه این موج جدید «واقعاً» به محصولی ماندگار تبدیل شود یا نه، هنوز قطعی نیست. با این حال یک تفاوت مهم وجود دارد: قیمت و جایگاه بازار.
برای مقایسه، نسخههای جدید متا/ریبن با نمایشگر (در روایتهای رسانهای) حدود ۷۹۹ دلار قیمت دارند؛ عددی که همچنان گران است، اما فاصلهاش با برچسب قیمتی گوگل گلس کمتر نیست. از طرف دیگر، شرکتها حالا حساسیت کاربران به دوربین، ضبط صدا، و حریم خصوصی را بهتر میشناسند؛ همان نقاطی که روزی گوگل گلس را به سوژه بحثهای تند و حتی شوخیهای اینترنتی تبدیل کرد.
با این حال، یک واقعیت پابرجاست: تکنولوژیهایی مثل عینک هوشمند فقط با «جادوی سختافزار» موفق نمیشوند. آنها به طراحی اجتماعی هم نیاز دارند؛ یعنی کاربر باید احساس کند این محصول در فضای عمومی قابلقبول است، مزاحمت ایجاد نمیکند، و مرزهای حریم خصوصی را رعایت میکند. اگر این سه ضلع کنار هم نیایند، حتی بهترین ایدهها هم ممکن است به تجربهای کوتاهعمر تبدیل شوند.
گوگل گلس و سرنوشت محصولاتی که زودتر از زمان خودشان آمدند
امروز قضاوت درباره گوگل گلس راحت است؛ «عقبنگری» همیشه تصویر را شفافتر میکند. اما تاریخ فناوری پر است از محصولاتی که از زمان خود جلوتر بودند و در بازار شکست خوردند. حتی اپل هم نمونه کلاسیکی دارد: Apple Newton.
نیوتن، دستیار دیجیتال شخصیِ اپل، بهخاطر قیمت بالا، محدودیتهای فنی و تجربه کاربری نهچندان بالغ، در نهایت به جایی رسید که استیو جابز پس از بازگشت به اپل آن را در سال ۱۹۹۷ کنار گذاشت. شباهت با گوگل گلس کم نیست: هر دو محصول به نوعی «زود» آمدند، «گران» بودند و بیشتر از آنکه محصول جاافتاده باشند، به لطیفه و تیتر تبدیل شدند.
اما تفاوت مهم اینجاست: اپل بعد از شکست نیوتن بازار دستگاههای دستی را رها نکرد. همان تجربه، بخشی از مسیر یادگیری شد و سالها بعد در بلوغ ایدهای مثل آیفون خودش را نشان داد. اینکه گوگل از گوگل گلس دقیقاً چه درسهایی گرفت و کدامیک را به محصولات بعدی منتقل کرد، هنوز سوالی باز است؛ مخصوصاً حالا که «پوشیدنیها» و «هوش مصنوعی» دوباره مسیرهای تازهای برای عینکهای هوشمند باز کردهاند.
شاید مهمترین پیام اعتراف برین همین باشد: در فناوری، داشتن ایده بزرگ کافی نیست؛ زمانبندی، قیمتگذاری، پرداخت نهایی محصول و فهم حساسیتهای اجتماعی همانقدر تعیینکنندهاند. و گاهی، بزرگترین اشتباه این است که فکر کنید میتوانید با یک «لحظه نمایشی» آینده را به زور وارد امروز کنید.

