زندگی ما انسانها پر است از انتخابهای مختلف! انتخابهایی که نتایج بسیاری از آنها، از قبل معلوم نیست و شما نمیدانید اگر انتخابی دیگر را انجام میدادید، نتیجهاش چه میشد و حالا کجا بودید. زندگی هیچکس خالی از فرصتهایی برای حسرت خوردن و پشیمانی نیست. روابط از دست رفته، قضاوتهای اشتباه و… همه و همه روزی در مقابل دیدگانمان قرار خواهند گرفت. روزی که دیگر دیر است و از دستمان کاری بر نمیآید، به جز حسرت خوردن و تکرار کلمه ناخوشایند و جگرسوز “ای کاش”…!
بعضی انتخابها آسان هستند، برخی دیگر سخت و شک برانگیز. برخی از حسرتها و افسوسها، عمیق و کلی هستند و مربوط به یک زمان خاص نیستند، بلکه مربوط به کل روند زندگی و نحوه گذراندن آن هستند. امروز من 12 جمله را برای شما عزیزان آماده کردهام. این جملات، از زبان افرادی هستند که در حال مرگ بوده و میدانند تنها چند ساعت دیگر در این دنیا هستند و سپس میمیرند. مسلما این سخنان، بیانگر بزرگترین حسرتهای زندگی یک انسان هستند. این شما و این 12 جمله تامل برانگیز از زبان پشیمانترین افراد دنیا:
1- ای کاش وقت بیشتری را با کسانی که دوستشان داشتم میگذراندم…
خیلیها میگویند که این جمله را از زبان افراد رو به مرگ بسیاری شنیدهایم.
پس شما منتظر چه هستید؟ چرا باید منتظر بمانیم تا عقاب مرگ، ما را هم برباید؟ همین حالا (البته بعد از خواندن مقاله) بلند شوید و یک گل بخرید و به دیدار کسی که دوستش دارید، بروید. پدر، مادر یا حتی مخاطبخاص. اگر نمیتوانید، حداقل با آنها تماس بگیرید و بگویید که چقدر دوستشان دارید. فرصت کوتاه زندگی، هدیه خداوند به شماست. آن را هدر ندهید.
2- ای کاش کمتر نگران بودم…
آه از روزی که فرشته مرگ دستتان را بگیرد و بگوید: آماده شو که وقت رفتن است. نگاهی به ماشین آخرین مدل، خانه ویلایی و همه پولهایتان میاندازید و ناامیدانه میپرسید: میتوانم آنها را نیز همراه خودم بیاورم؟ و با جواب منفی او روبرو میشوید.
شما باید همه چیزهایی که یک عمر برای آن تلاش کردید را رها کرده و بروید. پس حالا که اینطور است، کمتر نگران اوضاع مادی خود باشید. کمی بنشینید و استراحت کنید. یک فنجان چای بریزید و با موسیقی بیکلام Fur Elise از روح و روان خودتان بذیرایی کنید. با همین شادیهای کوچک خوش بگذرانید تا روزی بخاطر از دست دادن آنها حسرت نخورید.
3- کاش بخشش بیشتری داشتم…
این جمله را افرادی به زبان میآورند که نسبت به اطرافیان خود سختگیر بوده و از خطاهای آنها چشمپوشی نمیکردند. تصویر تمام کسانی که روزی از خود رنجاندهاید، در لحظات مرگ جلوی چشمانتان ظاهر میشود و این شمایید که میگویید چرا؟ چرا در طول زندگی با مهربانی و بخشش با دیگران رفتار نکردم و این همه قلبهای پاک را از خود رنجاندم؟ کاش یک بار دیگر برگردم و تمامی اعضای خانواده و عزیزانم را با مهربانی در آغوش بکشم. پس تا زنده هستید، این لطف را در حقشان بکنید!
4- کاش حقم را پس میگرفتم…
هرگز اجازه ندهید آدمهای بیخود و بیارزش آزارتان دهند. هرگز اجازه ندهید صدایتان را ساکت کنند. مگر یک آدم چند بار به دنیا میآید؟ حق شما، از آن شماست. پس برای به دست آوردنش تلاش کنید و اجازه ندهید به ناحق مال فرد دیگری شود. باور کنید آدم در آن لحظات آخر، حاضر است مرگ به او ساعتی مهلت دهد تا هرکسی که حقش را خورده پیدا کند و با او تسویه حساب کند. منتظر نمانید. زودتر آنچه که متعلق به شماست را پس بگیرید.
5- کاش برای خودم زندگی میکردم…
اگر شما انسان ایثارگر و فداکاری هستید و به همه کمک میکنید، من شما را تحسین میکنم. اما اگر وظایف دیگران را از روی لطف و خیرخواهی برایشان انجام میدهید، توصیه میکنم دست نگه دارید. شما 2500 سال عمر نخواهید کرد. مدت زندگی شما محدود است و باید علاوه بر دیگران، به خود و خانوادهتان هم برسید. به کارهایی که دوست دارید بپردازید. زن بگیرید، شوهر کنید (این مورد واقعا سخت است!)، موسیقی بیاموزید و با نوای سنتور خود لحظات زندگی را شیرین کنید. وظایف دیگران را به خودشان واگذار کنید و برای لذت بردن از زندگی خودتان تلاش کنید. لذت ببرید! همین!
6- ای کاش صادقتر بودم…
اگر شما به صداقت ذاتی خود باور ندارید و دروغ را پیشه خود ساختهاید، بدانید که بالاخره روزی دروغهایتان ترکتان خواهند کرد و آن وقت شما میمانید و دلی پر از حسرت! اگر تاکنون به همسر وفادارتان دروغ گفتهاید، یک گل برایش بخرید و با او آشتی کنید. به او قول بدهید که دیگر هرگز به او دروغ نخواهید گفت. یک لحظه خودتان را جای او بگذارید تا بفهمید که شنیدن دروغ از زبان عزیزترین فرد زندگی آدم چقدر سخت است. دروغ را کنار بگذارید تا هرگز پشیمان نشوید و بدانید که همیشه صداقت روشنترین راه است. خواهید دید که معجزه راستگویی چگونه زندگیتان را زیباتر میکند.
7- ای کاش کمتر کار میکردم…
کار کنید. اما نه به اندازهای که از زیباییهای زندگی چشم پوشی کرده و غرق در کار خود شوید. بسیاری از افراد در حال مرگ، وقتی با چشمان خود میدیدند که نمیتوانند از کار فراوانشان بهرهای ببرند، اشک میریختند و میگفتند ای کاش کمتر کار میکردم. خب، ما که زنده هستیم! پس بیایید هر چند هفته یکبار کار را تعطیل کرده و با خانواده به خوشگذرانی (البته از نوع مجازش!) بپردازیم. به صورت والدین، فرزند یا از همه مهمتر، همسر مهربان خود نگاه کنید و از خود بپرسید: مگر هدف من از کار کردن، فراهم کردن خوشبختی برای این عزیزان نیست؟ آیا با این همه اهمیت دادن به کارم و نگذراندن ساعتی وقت با آنان، خوشبختشان کردهام؟ و آن وقت است که میفهمید خوشبختی چیزی ورای پول و مادیات است.
8- کاش کمتر به حرف مردم توجه میکردم…
از قدیم گفتهاند در دروازه با آن عظمت را میتوان بست، اما دهان نیم وجبی مردم را نه!
چشم و هم چشمیها را از امروز کنار بگذارید. مبلهای خانه دمده شده؟ مگر هر چیزی که دمده شد باید عوض شود؟ شاید هر روز یک مد جدید بیاید. آیا شما هم باید روزی یک دست مبل بخرید؟ به حرف دیگران توجه نکنید. چون حرف فقط حرف است. ضربه شلاق که نیست! از کسی خوشتان آمده؟ چرا به او پیشنهاد آشنایی نمیدهید؟ چرا او را به یک شام دعوت نمیکنید تا بیشتر با او آشنا شوید؟ چون ممکن است وضع مالی او پایینتر از شما باشد، یا هر چیز دیگری؟! مهم شمایید و او! دنبال عشقتان بروید و نگذارید بخاطر حرف مردم، بین شما و خوشبختیتان فرسنگها فاصله بیفتد. برای انتخاب رشته مورد علاقه و کار دلخواهتان هم در نهایت فقط و فقط شمایید که مهم هستید. هرگز به موج منفی ایجاد شده توسط بدخواهانتان توجه نکنید.
9- ای کاش بیشتر تلاش کرده بودم…
عاشق رشتهای خاص هستید ولی در کنکور امسال نتوانستید رتبه دلخواهتان را برای پذیرش در آن رشته کسب کنید؟ چه اشکالی دارد؟ شما که عاشق این رشته هستید، پس بنشینید و یک سال دیگر هم با عشق و پشتکار برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید. مطمئن باشید یک سال صبر، ارزشش را دارد. در عوض، دیگر هرگز در زندگیتان حسرت رشته مورد علاقهتان را نخواهید خورد. اگر به خواستگاری نیمه گم شده خود رفتهاید و جواب رد شنیدهاید، دلسرد نشوید. دلایل خود و خانوادهاش را بپرسید و تلاش کنید نقاط ضعفتان را اصلاح کرده و مجددا به خواستگاری بروید. من هم اگر دختر داشتم به شماها نمیدادم! بالاخره کمی هم باید کار کنید و وضعیتتان را بهبود ببخشید. یادتان باشد که اگر کوتاه بیایید، ممکن است بعدا همینها به بزرگترین حسرتهای شما در زندگیتان تبدیل شوند. پس هرگز اجازه ندهید این اتفاق بیفتد.
10- ای کاش با ترسهایم رو به رو میشدم…
حالا لزومی ندارد با پسرعموها شرط ببندید و نصفه شب به بررسی گورستان متروکه روستای پدری بپردازید! اما اگر از گفتن چیزی هراس دارید، یا از انجام دادن کاری میترسید و میدانید که این ترس بیهوده و تنها ناشی از استرس است، بهتر است با سنجیدن جوانب کار، ترس را کنار گذاشته و با شجاعت جلو بروید و حرفتان را بزنید. این را بدانید که زندگی فاصلهای است بین بزرگترین آرزوها و عمیقترین ترسهایتان.
سال گذشته در دانشگاه سوالی پرسیده شد و من جواب را آرام زمزمه کردم، اما از ترس غلط بودن آن سکوت کردم. ناگهان فرد دیگری جواب مرا با صدای بلند تکرار کرد و جایزه را گرفت و حالا من بعد از یک سال هنوز حسرت آن لحظه را میخورم، برای همین، از آن روز به بعد، سر کلاس همیشه جوابی را که فکر میکنم درست است میگویم و اتفاقا به ندرت پیش آمده که جواب غلط باشد، گرچه دیگر هرگز جایزه نگرفتم! پس با ترسهایتان رو به رو شوید و نشان دهید که میتوانید شکستشان دهید، قبل از آنکه ترسها به حسرتهایی ابدی تبدیل شوند….
11- کاش از کارها و افراد نادرست پیروی نمیکردم…
وقتی شما یک بدی را از خود دور کنید، در واقع به خوبیها اجازه دادهاید که به شما نزدیک شده و احاطهتان کنند! زندگی فرصتی است برای عشق ورزیدن و عشق دیدن. به نظر شما، شایسته است که یک انسان، با این همه پتانسیل زیبایی و کمال که در درون پرنور خود دارد، به خاطر ماندن در ترافیک، یا به خاطر دیر رسیدن به اتوبوس زبان به ناسزا بگشاید؟! آیا شایسته است که یک موجود دارای شعور، با این همه توانایی ظهور کمال، دیگران را به سخره بگیرد، فقرا را از خویش براند و به ضعیفتر از خود زور بگوید؟ تا دیر نشده باید فکری کرد… انسانها تازه در لحظه مرگ میفهمند که چقدر میتوانستند موجودات بهتری باشند، اما افسوس که آن لحظه دیگر خیلی دیر است…!
12- ای کاش بیشتر در لحظه زندگی کرده بودم…
آخرین حسرت هم در لیست دوازدهگانه ما همین است. چرا باید از همین امروز فکر کارهای فردای اداره باشید و بیخود ذهن خود را مشغول کنید؟ کارهای امروز برای امروز است و کارهای فردا برای فردا. برخی هم هستند که دایم حسرت دیروزشان را میخورند! به این افراد باید گفت که امروز، دیروز فردای توست. پس کاری نکن که فردا، با حسرت از آن یاد کنی. در لحظه زندگی کن. دیروز، غباری است مبهم که دایم در حال دور شدن است و فردا سرابی است که معلوم نیست بدان برسیم یا نه. پس امروز را دریابیم که تنها همین امروز است که فرصت واقعی ما محسوب میشود.
امیدوارم توانسته باشم با این مقاله اندکی دید شما عزیزان را نسبت به زندگی و فرصتهای آن تغییر دهم. خوشبختی را در دل همین لحظات بجویید. خوشبختی، نگاه محبتآمیز شما به عزیزانتان است. خوشبختی، لحظه دادن خبر غافلگیر کننده یک مسافرت یک هفتهای به همسرتان است. خوشبختی، دستان مادر است که بر آن بوسه میزنید. خوشبختی، چشمان پدر است که از شوق دیدنتان برق میزند. خوشبختی همینجاست. آن را تبدیل به حسرت نکنید…
عالی بود مرسی
زندگی را یادم انداخت. واقعا ممنون
واقعا زیبا بود. بازم از این چیزا بذارین.
حتما دوست عزیز
این مطلب رو یه پرستار نوشته بود که حاصل تحقیق خودش بود. در ارتباط با بیمارانی که بود اینا رو مشاهده کرده بود و فکر کنم از نیوزیلند باشه.
بسیار فوق العاده و زیبا بود.
مطلب خوبی بود ممنون. با توجه به این نکات میشه زندگی بهتری داشت و بعدها حسرت نخورد.