شب سردی در اواخر اکتبر، در امتداد صخرههای اوپال کلیفس کالیفرنیا، اتفاقی افتاد که زندگی چند نفر را برای همیشه تغییر داد: یک گروه مسلح وارد عمارت ساحلی کارآفرین فناوری و فعال صنعت ماریجوانا، توشار آتری، شدند. شاهدان میگویند او با تهدید اسلحه به خودروی سفیدش سوار شد و ساعاتی بعد جنازهاش در مجتمع روستاییاش در کوههای سانتاکروز یافت شد.
یک پرونده پیچیده؛ نه فقط یک جنایت
شش سال از آن شب گذشته و تحقیقات طولانیمدت مسیرهای مختلفی را طی کرده است. تاکنون دو نفر از کارکنان سابق آتری به حبس ابد بدون آزادی مشروط محکوم شدهاند، یکی دیگر در دادگاه است و یکی دیگر قرار است امسال محاکمه شود. اما در میان روند قضایی، افشاگریها درباره شرایط کاری در مزارع آتری تصویر متفاوت و تیرهتری از قربانی را نشان دادهاند: مدیری که کارکنانش را بهطرز خشنی آزار میداد.
در جریان محاکمهٔ کالِب چارترز، کارگر مزرعهٔ ماریجوانا، مدیر سابقی به نام سم بورگِزه شهادت داد که فرهنگ ادارهٔ آتری مبتنی بر «ترس و خصومت» بود. بورگزِه گفت که آتری، با ثروتی حدود ۱۶ میلیون دلار، بارها حقوق کارکنان را نگه میداشت و به بهانههای کوچک آنها را مؤاخذه میکرد.
بر اساس این شهادتها، آتری کارکنانی را که به نظرش احترام کافی نشان نمیدادند، سرزنش و اخراج میکرد. بورگِزه بیش از صد سؤال دربارهٔ رفتارهای تحقیرآمیز آتری پاسخ داد و گفت کارگران حتی شوخیهایی دربارهٔ «دست بردن» یا «انتقام» از او میکردند، شوخیهایی که بعدها مسیر وقایع را تغییر داد.
از چک برگشتی تا فشار تمسخرآمیز: جرقهٔ درگیری
یکی از وقایع قابل توجه، مناقشهای بر سر چکی به مبلغ ۱۴۰۰ دلار بود. کالِب و یک متهم دیگر به نام استفن نیکلاس لیندسی دو هفته تمام از طلوع تا غروب کار کرده بودند ولی بدون دریافت دستمزد بودند. وقتی فهمیدند چکهایشان برگشتی شده، متهم شدند که کلید یک کامیون مزرعه را بازنگرداندهاند و به همین خاطر از پرداخت دستمزدشان امتناع شد — هرچند بعدها کلیدها در مزرعه پیدا شد.
وقتی چارترز و لیندسی برای گرفتن پولشان به آتری مراجعه کردند، او آنها را مسخره کرد و گفت وقتش را هدر دادهاند؛ بورگِزه به دادگاه گفت آتری ادعا کرده «ساعتی هزاران دلار میارزد» و بنابراین کسی که وقت او را تلف کند، برایش هزینهزا است. در نهایت آتری موافقت کرد چکها را بازنویسی کند، اما شرط گذاشت: هر یک از آنها باید بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ شنا روی زمین انجام دهند. شاهدان و کارآگاه محلی گفتند که این انجام شناها تحقیرآمیز و جلوی جمع اجرا شد.
چند هفته بعد، آنچه زمانی به نظر میرسید فقط «شوخی» میان کارگران باشد، به حادثهای مرگبار بدل شد. طبق گزارشها، لیندسی و چارترز به همراه دوست مسلحشان، جاشوا کمپز، به مجتمع آتری نزدیک شدند. وکیل مدافع چارترز میگوید او در یک سرقت ناتمام و از پیشنشده گرفتار شد که به قتل انجامید.
دادگاهها هنوز در حال روشن کردن جزئیات هستند: چه انگیزههایی پشت وقوع این جنایت بوده، نقش هر یک از متهمان چه بوده و تا چه حد آزارها و بیانضباطیهای مدیریتی به بروز خشونت کمک کرده است. تا امروز لیندسی یکی از دو نفری است که به حبس ابد محکوم شده؛ چارترز با اتهاماتی شامل سرقت، آدمربایی، سرقت خودرو و قتل روبهرو است.
چرا این پرونده برای صنعت فناوری و اشتغال اهمیت دارد؟
این پرونده یادآور دو موضوع است: اول، حتی افرادی با عنوان «مدیر» و ثروت زیاد میتوانند محیط کاری سمی و خطرناکی ایجاد کنند؛ و دوم، در غیاب سازوکارهای حمایتی و قانونی برای کارکنان، اخلالهای نهادی و خشم انباشته میتواند به خشونتی جدی بیانجامد. برای فعالان بازار کار و قانونگذاران، پرسشهایی دربارهٔ مسئولیتپذیری کارفرمایان، حفاظت از حقوق کارگران و پیشگیری از تشدید تنشهای کاری مطرح میشود.
رسیدگی کامل به پروندهٔ قتل توشار آتری و بررسی زوایای پنهان فضای کاری او همچنان ادامه دارد؛ پروندهای که هم برای عدالت کیفری و هم برای محافظت از حقوق شاغلان، جنبههای آموزندهای دارد.




