موارد متعددی وجود دارند که ما بدون دیدن مستقیم، به درک آنها رسیدهایم. سیاهچالهها یکی از چیزهایی هستند که انیشتین وجود آنها را با کمک نظریه نسبیت خود پیشبینی کرده بود.
سیاهچالهها، باقی مانده ستارگان بسیار عظیم بودهاند که به علت وزن و جاذبه بالای غیرقابل تصور خودشان، در خود فرو ریختهاند و سبب ایجاد میدانهای گرانشی عظیمی شدهاند که همه چیز را به درون خود میکشند به طوری که حتی نور نیز نمیتواند از آنها بگریزد و به درونشان کشیده میشود. اما وقتی حتی نور نیز نمیتواند از آن خارج شود، چگونه ما میتوانیم به وجود آنها در همه جا باور داشته باشیم؟ به عبارت دیگر ستارهشناسان چگونه سیاهچالهها را کشف کردهاند؟
کشف سیاهچاله
اساسا ما میدانیم که سیاهچالهها وجود دارند چراکه با وجود آنکه هیچ نوری از آنها به ما نمیرسد با اینحال نیروی گرانش بسیار بسیار زیادی دارند. با استفاده از قوانین جاذبه ما میتوانیم گرانش هر چیزی را با اندازهگیری سرعت چرخش اشیا به دور آن جسم مشخص کنیم، بنابراین با دانستن سرعت چرخش ستارههای اطراف یک سیاهچاله به دورش میتوانیم به وزن سیاهچاله پی ببریم.
همچنین طبق نظریه نسبیت انیشتین، ما میدانیم اندازه یک ستاره دارای محدودیت است، پس اگر ما بتوانیم چیزی بزرگتر از این حد محدودیت پیدا کنیم (حد آن چیزی در حدود چند برابر وزن خورشید گفته شده) و نور نیز نتواند از این چیز فرار کند، پس مطمئنا ما با یک سیاهچاله روبرو هستیم.
امواج گرانشی
البته با یک راه دیگر نیز میتوانیم به وجود سیاهچالهها پی ببریم: امواج گرانشی! آزمایش LIGO در طی دو سال اخیر با کشف مکرر امواج گرانشی چندین با خبرساز شد. امواج گرانشی نیز به علت موجدار شدن صفحه (پارچه) فضا-زمان تولید میشوند، که به خاطر برخورد سیاهچالهها با یکدیگر است. ما میتوانیم با اندازهگیری این امواج گرانشی دریابیم که این چیزها چقدر بزرگ هستند و براساس همین دانستهها به وجود سیاهچالهها پی ببریم.
اما خب با تمام این اوصاف ما هرگز نمیتوانیم یک سیاهچاله را مستقیما ببینیم ولی قاطعانه میگوییم که آنها وجود دارند. در این بین، همه ما به نقش نظریههای فیزیکی در پیشگویی وجود سیاهچالهها و دریافتن اینکه سیاهچالهها دارای چه ویژگیهایی هستند، واقفیم.
خیلی ترسناک هستن این سیاه چاله ها …زمین براشون اندازه یه توپ فوتباله قورتش میده
مقاله علمی و خوبی بود