تصور اکثر مردم این است که تاریخچه آغاز عصر ارتباط را میتوان در دهه ۱۹۹۰ میلادی با پیدایش اینترنت جستجو کرد. اما حقیقت داستان این نیست و باید به کمی عقبتر برگردیم، جایی که در سال ۱۸۹۵ سیگنالهای قابل فهمی کشف شدند که میتوانستند بدون ارتباط سیمی و از طریق هوا جابهجا شوند.
صد سال قبل از ظهور کمپانیهایی مانند فیسبوک، گوگل و اپل، یک نخبه ایتالیایی-ایرلندی پایه و اساس مفهوم ارتباط بیسیم و موبایلی را بنا کرد. به مانند غولهای تکنولوژی امروزی، گوگلیلمو مارکونی (Guglielmo Marconi) به شدت توسط برخی از رقبای خود مورد اعتراض قرار گرفت. مانند آنها، در برابر تصمیمات قاطعانه هراسی نداشت و توانست استعداد خود را شکوفا کند و چشمانداز خود را روشن نگه دارد. با این حال، بیش از چهرههای مشهوری مانند بیل گیتس، استیو جابز و مارک زاکربرگ، مارکونی در انقلاب ارتباطات زمان خود پیشگام بود.
اختراع تلگراف بیسیم
مارکونی اولین کسی بود که از امواج رادیویی برای ارسال اطلاعات استفاده نمود. او توسعهای را در بهبود فناوری غالب روز، یعنی بکارگیری تلگراف سیمی با استفاده از کد مورس ایجاد کرد و نام آن را “تلگراف بیسیم” گذاشت. این باعث شد تا تخیلات را به تسخیر خود درآورد، چرا که از این به بعد مردم در هنگام سفر روی آب (و با توجه به طولانی شدن آن تا یک هفته یا بیشتر در سال ۱۸۹۶) مجبور نبودند تا از خانه و کسبوکار خود دور بمانند.
اولین فرستنده مجهز به آنتن مارکونی
ارتباط صوتی بعدها در کنار کشف موجکوتاه، رادار و موقعیتیابی ارایه شد. مارکونی کسی بود که به تنهایی در مرکز این تحولات قرار داشت. اختراع او به این معنی بود که برای اولین بار، برقراری تماس به پیشرفتی دست یافته بود که اتصال سیمی نمیتوانست از پس آن بربیاید. او در سال ۱۹۱۹ جهان امروزی را اینگونه پیشبینی کرده بود:
شخصی که در هواپیما و بر فراز آسمان ایتالیا و فرانسه در حال سفر کردن است قادر خواهد بود تا با کسی که در خیابانهای لندن حرکت میکند و گیرندهای در جیب خود دارد تماس بگیرد…
اولین کاربرد ارتباط بیسیم در بخش نظامی بود. در سال ۱۹۰۱، مارکونی قراردادی را با نیروی دریایی بریتانیا امضا کرد تا از سیستم او در جنگ با آفریقای جنوبی استفاده شود. او تمایل داشت تا با افراد مختلف تجارت کند. سیستم او توسط پادشاهی بلژیک در کنگو که از مرگبارترین مستملکات اروپایی در آفریقا به حساب میآمد، مورد استقبال قرار گرفت. وی در جنگ بین روسیه و ژاپن در سالهای ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ به هردوی این کشورها خدماترسانی کرد و در این رابطه نامهای را برای مادرش نوشت:
جنگ بین روسیه و ژاپن سود خوبی را برای شرکت تامین کرده و همه چیز خوب به نظر میرسد.
در این زمان و در اظهارات عمومی خود، او همیشه اصرار داشت تا ارتباط بیسیم را به عنوان ابزاری برای صلح جهانی معرفی کند.
فراز و نشیبها
تحقیقات مارکونی مسیر او را مشخص کردند. جاهطلبی او برای از بین بردن محدودیت فاصلهای، باعث شد تا در دسامبر ۱۹۰۱، جهان را مبهوت خود کند. در این سال او ادعا کرد که در نیوفاندلند سیگنالی را از انگلستان دریافت نموده است. این تنها شامل ۳ نقطه از کد مورس بود که دلالت بر حرف s داشت. در آن زمان هنوز شکی در این رابطه وجود داشت، اما دو ماه بعد در یک تماس دایمی با ایستگاه خود که در حال عبور از اقیانوس اطلس بود، توانست با کاپیتان کشتی تماس بیسیم داشته باشد.
مهندسین اداره پست بریتانیا در حال بازرسی تجهیزات رادیویی مارکونی
در دسامبر ۱۹۰۲، او قادر به ارسال کامل پیام بین انگلیس و آمریکا شد. این یک سرویس تجاری بود که اکنون در دسترس عموم قرار گرفته است. تلگراف بیسیم که آن را با نام “مارکونیگرام” نیز میشناسند میتوانست هزینه ارسال پیام از طریق کابل را تا یک دهم آن کاهش دهد. این یک مزیت ویژه برای موج جدید جمعیت خارجنشین محسوب میشد تا اکنون بتوانند با صرف هزینهای اندک با زادگاه خود در تماس باشند.
دریافت پیام توسط اپراتور با استفاده از امواج رادیویی مبتنی بر آشکارساز مغناطیسی مارکونی
مارکونی به دادگاههای متعددی مراجعه کرد تا مطمین شود که کسی از حق اختراع او استفادهای نکرده است. این استراتژی تا مدتی جوابگو بود، اما بین سالهای ۱۹۰۳ و ۱۹۰۶ در حالی که به قدرت بزرگی دست یافته بود، امپراتوری آلمان تعیین کرد که فناوری بیسیم نباید در دست یک شرکت بریتانیایی باقی بماند و موفق شد تا با رهبری جنبش بینالمللی، از یک انحصار جهانی جلوگیری کند.
مارکونی تا پایان جنگ جهانی اول به تسلط خود در ارتباطات ادامه داد، تا اینکه ایالات متحده تصمیم گرفت در این زمینه برتری خود را به اثبات برساند. در حالی که مارکونی خود را در معرض خطر تصاحب اجباری میدید، مجبور شد داراییهایش را در اختیار جنرال الکتریک قرار دهد تا بلافاصله و در اقدامی سریع شرکت رادیویی آمریکا (RCA) تاسیس شود. در دهه ۱۹۲۰، RCA (که قبلا به نام مارکونی بود) به مرکزی برای تولید تجهیزات رادیویی و ارتباطی تبدیل شد.
لوگوی تلویزیونی RCA در دهه ۱۹۸۰
در انگلستان، فشارهایی که از سمت شرکتهای تولیدکننده کابل وارد میشد، موجب شد تا در ۱۹۲۸ مارکونی شرکت خوشهای ارتباطات کابلی و بیسیم را ایجاد کند. سرخوردگی از انگلستان و دلسرد شدن از رفتار ناعادلانهای که توسط سایر قدرتهای پیروزشده در جنگ جهانی اول با ایتالیا میشد، باعث شدند تا مارکونی به سرزمین بومی خود در ایتالیا بازگردد.
دوران پایانی
در سال ۱۹۲۳ و درحالی که هنوز در انگلستان به سر میبرد، وارد حزب فاشیست ملی موسولینی شد. در طول ۱۰ سال آخر عمر خود، به عنوان رییس شورای ملی پژوهش ایتالیا منسوب شد و همچنین هدایت آکادمی سلطنتی ایتالیا را برعهده گرفت. زمانی که به این مقامات رسید، متاسفانه، در سیاستهای تبعیض نژادی هیتلر برای پیدایش جنگ جهانی دوم شرکت کرد.
مارکونی در آخرین ماههای زندگی خود به افسردگی دچار شد. طبق گفته یکی از توریستهای خارجی در ملاقات با او، این طور به نظر میرسید که دیگر نمیتوانست تصور جنگ بین انگلستان و ایتالیا را تحمل کند. علاوه براین، مارکونی در شگفت بود که آیا ارمغانی که در اختیار جهان قرار داده، مفید بوده است یا نه. دو روز قبل از مرگ، او درخواست کرد تا دیدار خصوصی با پاپ داشته باشد. با این حال، کسی نمیداند که در آن روز چه گفتوگویی میان آنها شکل گرفت.
مارکونی در ۲۰ جولای ۱۹۳۷ چشم از جهان گشود. در روز خاکسپاری، ایستگاههای رادیویی سرتاسر جهان (نه تنها در ایتالیا، بلکه در انگلیس، آمریکا، کانادا و حتی چین و ژاپن) برای گرامیداشت او یک دقیقه سکوت کردند. او توانست در مدت کوتاهی تمام دنیا را با اختراع خود متحول کند. مارکونی اولین کسی بود که در سراسر جهان رویای ارتباطات موبایلی را تحقق بخشید به طوری که میتوانیم تاثیر مهم آن را در زندگی امروزی خود مشاهده کنیم. به همین دلیل است که یاد او میبایست تا همیشه در ذهنها باقی بماند.