این روزها بحث راجع به هوش مصنوعی بسیار داغ است. به گونهای که تقریبا تمام کمپانیها تلاش میکنند بگویند که محصول آخرشان را مجهز به این فنآوری کردهاند.
برخی از این محصولات واقعا کاربردی هستند اما برخی دیگر مضحک به نظر میآیند، هر چند با توجه به شرایط فعلی میتوان دید و مطمئن بود که دنیا با سرعت زیادی به این سمت پیش میرود.
این پیشروی برای افراد دلهره ایجاد کرده است، مخصوصا آنهایی که میترسند مشاغلشان تحت تاثیر اتوماسیون از بین برود. اما نمیشود منکر فواید هوش مصنوعی بود. فنآوری که با کمک آن میتوانیم قدرت مغز خود را تقویت کنیم.
در مقاله زیر میخواهیم نگاه مختصری بیاندازیم به مواردی که در حال حاضر مجهز به هوش مصنوعی هستند و زندگی ما را آسودهتر کردهاند.
دستیاران صوتی
یکی از آسانترین و قابل درکترین مثالهایی که میتوان از هوش مصنوعی زد، دستیار صوتی است. مثل الکسا، سیری، دستیار گوگل، کورتانا، بیکسبی و غیره.
در واقع پشت آن صدای روباتی و هر درخواستی که میکنیم، NLP یا پردازش طبیعی زبان اتفاق میافتد.
با استفاده از پردازش طبیعی زبان، دستیار صوتی آن اطلاعاتی را که نیاز است و اهمیت دارد بیرون میکشد و با توجه به آنها دستور شما را اجرا میکند. در حال حاضر دستیاران صوتی مسئولیت محدودی دارند، اما میتوان انتظار داشت که در آینده نزدیک مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرند.
حافظه
یکی از واضحترین حوزههایی که توانسته به کمک مغز بیاید، بخش حافظه است. دیگر نیازی نیست که شمارهای را به خاطر بسپاریم (البته اینکه چطور کاهش کارکرد مغز قرار است به آن کمکی بکند خود پرسشی است که پاسخ آن از حوصله متن خارج است). تقویمها روزهایی را که میخواهیم به یادمان میآورند، سیستم گرمایشی خانهامان با توجه به سلیقه و نوع استفاده تنظیم میشود و اپلیکیشنهای نقشه هم مقاصدی را که بیشتر رفتهایم به خاطر میسپارند و هر بار که آن را باز میکنیم با توجه به روزی که در آن قرار داریم مقصد مورد نظر را به ما پیشنهاد میدهند. عملا این روزها مغزمان بیکار شده است.
پیشنهادهای هوشمندانه این روزها بسیار مورد استفاده قرار میگیرند. مثلا نتفیلیکس با توجه به فیلمهایی که تا بهحال دیدهاید الگوریتمی میسازد و طبق آن به شما فیلمهای جدیدی پیشنهاد میدهد. شبکههای اجتماعی با توجه به اطلاعاتی که در پروفایلتان ذخیره کردهاید برایتان گزینههایی را به صورت پیشنهاد ارائه میدهند و فیسبوک به طور ویژه و با کمک هوش مصنوعی که در مسنجر آن قرار دارد، میتواند بر اساس چت به شما پیشنهادهایی را ارائه دهد.
مثلا وقتی در حال چت با دوستتان هستید و به او یادآوری میکنید که مقداری پول بدهکار است، مسنجر پیشنهاد میدهد که از سیستم پرداخت درون برنامه استفاده کنید.
اون چیه؟
یکی از حوزههای جذاب هوش مصنوعی شناسایی سوژههای درون عکس است. مثلا سیستم تشخیص چهره در فیسبوک و تگ کردن نام آن فرد در عکس. اما در حال حاضر قدمهای بزرگتری در این زمینه برداشته شده است و هوش مصنوعی الان میتواند هر آیتمی در اطراف را شناسایی کند.
گوگل لنز از پیشروهای این حوزه است. فنآوری که با کمک آن میتوان هر آیتمی را شناسایی کرد و اطلاعاتی راجع بدان بدست آورد.
این یعنی از این پس میتوانید هر چیزی را که میخواهید تنها با نشانه رفتن تلفنهمراه به سویش گوگل کنید. افزون بر این تکنولوژی نامبرده میتواند یک ابزار بسیار مفید برای آنهایی باشد که مشکلات بینایی دارند.
غیر از گوگل لنز، مایکروسافت یک اپلیکیشن با نام Seeing AI دارد. ابزاری که با کمک آن میتوان آیتمهای موجود در یک عکس را شناسایی کرد. این برنامه هم میتواند گزینه بسیار مناسبی برای آندسته از افرادی باشد که مشکلات بینایی دارند و دید جدیدی به آنها بدهد.
این فنآوری فعلا در مراحل اولیه خود بهسر میبرد، اما همین الانش هم میتواند افراد را شناسایی کند، دما را بسنجد، رنگها را تشخیص دهد، برخی از پولهای رایج سرتاسر جهان را بشناسد و بتواند نوشتههای پرینت شده یا دست نوشته را بخواند.
برخاستن ماشینها
با اینکه هوش مصنوعی میتواند قدرت مغز ما را بیشتر و زندگی را آسودهتر کند، این پرسش مطرح میشود که اگر به همین منوال پیش برود و ماشینها از ما هوشمندتر شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
ایلان ماسک موسس کمپانیهای تسلا، اسپیس ایکس و هایپرلوپ کمپانی دیگری به نام نرولینک Neuralink دارد. شرکتی که مشغول کار بر روی ایجاد یک رابط کاربری بین مغز و کامپیوتر است. رابطی که میتواند مساله تکینگی را با قرار دادن یک رابط کاربری درون مغزمان حل و یک ارتباط همزیستی بین مغز و هوش مصنوعی ایجاد کند.
تصور کنید که بتوانید فقط با ذهنتان در اینترنت جستجو کنید، تمام قرارهای ملاقاتتان را به یاد بیاورید و با افرادی که از این رابط بین مغز و کامپیوتر بهره میبرند ارتباط برقرار کنید. شاید الان این توصیفات شبیه به فیلمهای علمی تخیلی باشد اما تیمی که مشغول کار بر روی نرولینک است، پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند.
ماسک درباره وابستگی انسان به فنآوری چنین میگوید:
مساله این است که افراد هنوز باورشان نشده است که به یک سایبورگ تبدیل شدهاند. همین الان را هم اگر در نظر بگیرید، خواهید دید که با 20 سال پیش یا حتی همین ده سال پیش چقدر فرق کردهایم. این تفاوت را میتوانید در نتیجه تحقیقاتی ببینید که مدت زمان دور بودن افراد از اسمارتفونهایشان را میسنجد. اگر شما یک نوجوانید یا در بیست سالگی به سر میبرید، احتمالا دوری یک روزه هم میتواند بسیار آزاردهنده باشد. اگر تلفن هوشمندتان کنارتان نباشد انگار به سندروم اندام خیالی (سندرومی که فرد در آن فکر میکند عضو قطع شده هنوز وجود دارد و آن را حس میکند) دچار شدهاید. من همین الان هم میبینم که افراد با لپتاپها، اسمارتفونها و اپلیکیشنهایشان بیش از حد قاطی شده و به آنها وابستگی پیدا کردهاند.
یکم ترسناک میشه ولی اینجوری اشیا باهات حرف بزنن :/
بی شک خیلی تاثیر خواهد داشت مخصوصا اینده که پیشرفت های قابل توجهی خواهد کرد
خیلی پیشرفت کردن ماشالله