اینتل در کنفرانس سالانه SIGGRAPH سعی کرد تا با معرفی محصول گرافیکی خود، توجهات را از سمت شرکت انویدیا و کارت گرافیکی جدیدش به طرف خود جلب کند. البته کارت گرافیکی اینتل تا سال ۲۰۲۰ روانه بازار نخواهد شد، اما در حالیکه شرکت در این زمینه رقابت سختی با AMD و انویدیا خواهد داشت، همان سال ممکن است به جنگ رقیب دیگری هم برود. سال ۲۰۲۰ زمانی است که ARM لپتاپ قدرتمند خود را برای به چالش کشیدن اینتل و AMD عرضه خواهد کرد. شرکت ARM در مسیر پر ریسکی قدم گذاشته است و اگر نتواند در طول این دو سال باقی مانده، تغییر مهم و قابل اعتنایی در محصولات خود ایجاد کند، بهطور کامل شکست میخورد.
استفاده پردازندههای ARM در دستگاههای لپتاپ اتفاق جدیدی نیست. صرفنظر از تعدادی از کرومبوکها که مجهز به تراشههای شرکتهای راکچیپس، مدیاتک و کوالکام هستند، دستگاههای دیگری هم در بازار وجود دارند که از محبوبترین معماری CPU بهره میبرند. اما حتی آن کرومبوکها به نسبتِ لپتاپهایی که در آنها از پردازندههای اینتل یا AMD استفاده شده، اعتبار چندانی ندارند.
در واقع چنین شرایطی است که ARM را واداشته تا امسال با معرفی Cortex-A76 اوضاع را کمی تغییر دهد. هرچند عملکرد ARM هر سال بهتر شده، اما چیپستهای این شرکت در رابطه با قدرت خام، در برابر پردازندههای x86 حرفی برای گفتن ندارند. البته این موضوع چندان مهم نیست چرا که آنچه که ARM پیشنهاد میدهد مصالحهای میانه است. برای مثال، Cortex-A76 همان سرعت کلاک پردازنده Core i5-7300U اینتل را داشته (که در سال ۲۰۱۷ عرضه شد)، اما یک سوم توان طراحی حرارتی (TDP) آن که به معنای مصرف انرژی کمتر و حرارت کمتر است، خواهد داشت. از همین حالا میتوان تصور کرد که چه اتفاقاتی ممکن است در پردازندههای دیموس (Deimos) در سال ۲۰۱۹ و هرکول (Hercules) در سال ۲۰۲۰ بیافتد.
با این حال، واقعیت این است که تعداد کمی فکر میکنند که پردازندههای آرم بتوانند بر رقبای خود چیره شوند. از طرفی میدانیم که ویندوز ۱۰ بر روی دستگاههای مجهز به چیپستهای ARM عملکرد ناامیدکنندهای داشته و بههمین خاطر است که خیلیها برای دستیابی به عمر باتری بیشتر، حاضرند کمی از سرعت کلاک پردازندهها را قربانی کنند. بنابراین، موفقیت لپتاپهای ARM، بیش از سختافزار به نرمافزار بستگی خواهد داشت.
هماکنون تنها یک سیستمعامل وجود دارد که کارآیی آن بر روی یک دستگاه ARM به اثبات رسیده است. اندروید بر روی این دستگاهها ”کار“ میکند، اما این امر بدون تغییرات و اصلاحات اساسی امکانپذیر نخواهد بود. iOS با آنها مشکل داشته و macOS هم که اصلا جای صحبت ندارد. ویندوز ۱۰ هم که وضعیتش مشخص است. اما Chrome OS برای این منظور، عالی است، البته بهشرطی که تنها با اپلیکیشنهای تحتوب (و برخی اپلیکیشنهای اندروید) دمخور باشید. بنابراین اگر ARM میخواهد که لپتاپهایش برای همیشه مجهز به سیستمعامل گوگل باشند (که در واقع ممکن است در چند سال آینده اتفاق بیافتد)، شرایط سیستمعامل برای دستگاههای مبتنی بر ARM به ناچار باید تغییر کند.
این موضوع تنها مربوط به خود سیستمعامل نمیشود، بلکه کل اکوسیستم نرمافزاری این لپتاپها بایستی در طول این بازه زمانی بهبود بیابد. البته دو سال ممکن است زمان کوتاهی برای پورت کردن درست نرمافزارهای بزرگ و محبوب ویندوز و مک به سیستمهای ARM باشد.
مگر اینکه در همین دو سال سیستمعامل جدیدی (Fuchsia؟) عرضه شود که همه رقبا را کنار بزند. که در این صورت لپتاپهای وعده داده شده ARM نهتنها باید عملکرد مشابهی با مصرف برق کمتر داشته باشند، بلکه باید یک تجربه نرمافزاری قابل مقایسهای با دیگر دستگاهها ارایه نمایند. برای بسیاری از کاربران، این ویژگیها در ویندوز متجلی است و برای عدهای هم شاید macOS. در حالیکه افرادی هم هستند که قادر به استفاده از Chrome OS ،iOS و حتی اندروید برای کار و بازی هستند، اما همچنان بهخاطر نرمافزار قوی و قابلیتهای ویندوز و مک، دوباره به این دو مراجعه میکنند و آنها را ترجیح میدهند.
اگر ARM واقعا میخواهد که در بازار لپتاپ، اینتل و AMD را شکست دهد، باید هم در زمینه نرمافزاری و هم سختافزار حرفی برای گفتن داشته باشد. ARM و سازندگان چیپهای ARM باید همکاری نزدیکی با توسعهدهندگان پلتفرم و اپلیکیشن داشته باشند تا بتوانند تا جایی که ممکن است گذار بدون مشکلی را تجربه کنند. مسلما این موضوع نیازمند مدت زمان بیشتری خواهد بود.