موارد بسیاری در زندگی واقعی وجود دارند که از وجودشان نامطمئن هستیم اما در این بین از یک چیز کاملا اطمینان داریم و آن افزایش قیمتها به خصوص گوشیهای هوشمند پرچمدار است. تا دو سال پیش مشتریان از قیمت 800 دلاری گوشیهای هوشمند شکایت داشتند و از دیدن چنین مبلغی ابراز تعجب و ناراحتی میکردند. به طوری که اغلب تحلیلگران بازار موبایل، قیمت 1000 دلار گوشیهای آیفون را غیرمنطقی میدانستند و با اطمینان از شکست بزرگ تجاری اپل در فروش گوشیهای آیفون صحبت میکردند!
ولی عملا امروزه قیمت 1000 دلار برای یک گوشی پرچمدار کاملا معمولی است و هیچ نشانهای هم مبنی بر عقبنشینی شرکتها از این قیمتگذاریهای وحشتناک دیده نمیشود و چه خوشتان بیاید و چه نیاید، بخش مهمی از این مسئله تقصیر ما مشتریان است. به علاوه شرکتها باید سپاسگذار اپل باشند. در واقع افزایش قیمتها و بالا بردن نجومی هزینه مشتریان آرزوی دیرینه اغلب شرکتها بوده اما تنها غولی مانند اپل جرات چنین کاری را داشت تا مسیر برای دیگر تولیدکنندگان هم باز شود!
تحلیلگران و روزنامهنگاران بسیاری برای زمین خوردن اپل لحظهشماری میکردند ولی به لطف طرفداران شگفتانگیز اپل، آیفون Xهای 1000 دلاری همچنان با سرعت باورنکردنی به فروش میرسند. اپل ثابت کرد افراد بسیاری هستند که بدون هیچ سوالی و کاملا با رضایت خاطر حاضر به پرداخت این قیمت هستند و به دنبال آن، شرکتهای سامسونگ و هواوی هم برای رساندن قیمت پرچمداران خود به 1000 دلار و خالی کردن جیب کاربران خود به رقابت پرداختند!
اما چرا قیمت گوشی در حال افزایش است؟
فوریترین و دم دستترین جواب یا بهانه شرکتهای سازنده، گران شدن قیمت اجزای سازنده و سختافزار گوشیها است. این بهانه که در بین عموم به Bill of Materials مشهور شده است سکهای است با دو رو، سمتی که همیشه به ما نشان میدهند، حاکی از افزایش قیمت به دلیل پیشرفت فناوری است و روی دیگر که همواره از ما مخفی میکنند، کاهش هزینههای تولید به دلیل استفاده از مواد جدید و بالا رفتن میزان بهرهوری است. به علاوه هر چقدر اندازه اجزای درون گوشیهای هوشمند کوچکتر و کوچکتر میشود، اعداد و ارقام قیمتها هم بزرگ و بزرگتر میگردد!
اما جالب اینجاست که این افزایش قیمت اجزا تنها گریبان برخی غولهای فناوری را میگیرد و دیگر شرکتهای کوچکتر در مقابل آن مصونیت دارند! برای نمونه شرکت وانپلاس با وجود هشدارهای افزایش احتمالی قیمت برخی اجزا، باز هم هندستی شایسته و پرچمدار را روانه بازار کرده که قیمتش نسبت به قیمت میانگین دیگر گوشیهای پرچمدار مشابه نیز پایینتر است ولی غولی مانند گوگل با وجود آنکه در پیکسل 3 به سختی چیزی را در مقایسه با پیکسل 2 تغییر داده است، قیمت آن را 100 دلار گرانتر نموده است!
کافی است نگاهی به BoM بیندازید تا ببینید شکاف بین هزینه ساخت و تولید با قیمت فروش چقدر زیاد و غیر منطقی است (عدالت که جای خود دارد). در حقیقت این سوال مطرح میشود که چرا شرکتها هزینه تحقیقات و بازاریابی خود را از جیب خریدار حساب میکنند؟ گواهی تاییدیهها، تعرفهها، مالیاتها و بسیاری موارد دیگر که هرگز در فاکتور فروش به شما نشان داده نمیشود ولی عملا در محاسبه قیمتها برایتان لحاظ میگردد.
همچنین زمانی چیزی به اسم قیمت رقابتی (Competitive Pricing) وجود داشت، که خیلی ساده معنی آن یعنی انجام ارزانتر کاری که دیگران گرانتر انجام میدهند. ولی سالها است دیگر خبری از این مورد نیست و به نظر میرسد به صورت کاملا غیررسمی و مخفی، شرکتها همگی متحد شدهاند تا قیمتها را در سطح جهانی هر روز بالاتر ببرند و البته در انتها نیز آنها برنده میشوند زیرا خریداران هم به طور هماهنگ حاضر به پرداخت این قیمتها هستند!
قطعا شرکتها به دقت در حال رصد بازار و نحوه برخورد و رفتار مشتریان با تغییرات قیمتی محصولاتاند و طبیعتا از اینکه برخی از افراد توانایی خرید ندارند هم مطلعاند ولی از طرف دیگر هنوز بسیاری از کاربران بیتوجه به افزایش قیمتها، کورکورانه حاضر به پرداخت هزینه بیشتر برای گوشیهای گرانتر هستند. مخصوصا اگر پای نام یک برند تجاری خاص در میان باشد.
اگر در همان ابتدای افزایش تصاعدی قیمتها توسط شرکت اپل و گوشیهای آیفون X، مشتریان با تحریم این قیمتها اقدام به خرید گوشیهای ارزانقیمت دیگر برندها کرده بودند، اکنون ما با معضل فراگیر گوشیهای 1000 دلاری روبهرو نبودیم. ولی متاسفانه چنین اراده و طرز تفکری در میان کاربران جایی نداشت و اکنون ما باید به نوعی تقاص بیتوجهی خود را با پرداخت صدها دلار بیشتر برای گوشیهایی که میتوانست بسیار ارزانتر وارد بازار شود، بپردازیم!
شاید بتوان در اینجا از واژه کلیشهای و البته اعصابخوردکن حباب قیمت استفاده کرد زیرا برخلاف بسیاری از کالاها با افزایش چند میلیونی قیمت گوشیهای هوشمند، درآمد و هزینههای کاربران افزایش پیدا نخواهد کرد و عملا از عهده اغلب آنها خارج است که این مبالغ وحشتناک را برای یک گوشی بپردازند.
به علاوه طبق آمارها از این به بعد، اکثر مالکان گوشیهای پرچمدار تمایل دارند به مدت بیشتری از این دستگاهها استفاده کنند و برخلاف گذشته، هر سال به فکر ارتقا و تغییر مدل آن نخواهند افتاد. این بدین معنا خواهد بود که فروش شرکتها نیز به مرور زمان کاهش پیدا میکند. البته شرکتها نیز ممکن است به دلیل کاهش تقاضا و پایین آمدن سطح خرید، برای جبران زیان و کسری درآمدی خود بار دیگر قیمتها را افزایش دهند. که در نهایت باید دید در چه جایی این انبساط و انقباض بازار سبب ترکیدن حباب قیمت یا ورشکستی شرکتها خواهد شد!
نکته مثبت این ماجرا افزایش سطح آگاهی مشتریان و دید بازتر آنها در هنگام خرید و البته مطرحتر شدن شرکتهای گمنامتر در دنیای بزرگ گوشیهای هوشمند است. با اینکه وانپلاس نیز قیمت هندستهای خود را افزایش داده ولی هنوز هم نسبت به سه غول بزرگ دنیای موبایل فاصله زیادی با قیمتهای نجومی آنها دارد. در هر صورت کسانی که در خارج از ایالات متحده زندگی میکنند، میتوانند نیمنگاهی به محصولات چینی چون شیائومی، آنر و دیگر برندها داشته باشند و حتی با توجه به پیشرفتهای دلگرم کننده گوشیهای میان رده، گزینههای مناسبی را از میان آنها برگزینند.
ما در عصری زندگی میکنیم که گوشیهای هوشمند بدل به یک جز جداییناپذیر از زندگی انسان شدهاند ولی گام نهادن در مسیر تبدیل شده به یک کالای لوکس که خرید آن تنها از عهده تعداد اندکی بر میآید، بازی خطرناکی است که غولهای سازنده با انسانهای هوشمند آغاز کردهاند. باید منتظر آمدن آینده ماند تا سرنوشت دلارهای سیلیکونی روشن شود. شما چه نظری در مورد افزایش قیمتها دارید؟
تو تمام مسایل همین طور هست؟بالاترین سلاح مردم متحد شدن هست ولی مردم ازش غافل هستن و ضربه بزرگی را میخورن
باز برا اونا ۱۰۰۰دلار چیزی ولی تو ایران که دیگه خرید یه گوشی و لپتاپ بالارده تبدیل به آرزوی دست نیافتنی شده?
Daghiqan hamintore ey kash mardom avaqebe chizii ke mikharand fekr ham bokonand