ما انسانها از قدیم با سگها رابطه خوبی داشتهایم و گویی حیوانات بسیار خاصی بودند. سگها نیز بر تکامل ما تأثیراتی داشتهاند و انگار از اول با ما صمیمی بودهاند. اما برخی از بهترین ویژگیهای آنها ممکن است در گذشته در نسلهای قبلی آنها وجود داشته باشد؛ که میتوان به توانایی آنها در ایجاد پیوندهای عمیق، پایدار و وابسته به احساسات به ما انسانها اشاره کرد.
تیمی از محققان دانشگاهی در مجارستان رفتارهای گرگهای دستآموز و سگها را برای آزمایشی مقایسه کردند. ریتا لنکی (Rita Lenkei)، پژوهشگر رفتارشناسی حیوانات در این باره گفته است:
اگر خطری وجود داشته باشد، سگها از صاحبان خود محافظت میکنند یا در موقعیتی که برای اولین بار به آن وارد میشوند، صاحبشان نیز حضور داشته باشد، آرامتر خواهند بود. اما در همین موقعیت اگر آنها نباشند، نشانههایی از استرس در سگها نمایان میشود. این سوال در ذهن ما بود که آیا گرگهای بالغ که به شدت اجتماعی هستند نیز حداقل برخی از ویژگیهای رفتاری دلبستگی نسبت به صاحبان خود نشان میدهند یا خیر.
معیارهای علمی این نوع دلبستگی میتواند شامل ترجیح یک فرد بر دیگری، احساس امنیت کافی در هنگام حضور فرد مورد نظر، علائم استرس هنگام ترک صاحبشان و تلاش برای دوباره رابطه برقرار کردن و نشان دادن رفتار خوب هنگام دیدار مجدد باشد.
گرگهای خاکستری در آزمایشات دقیقا رفتارهایی مثل سگها نشان دادند. وقتی صاحبانشان آنها را در مکانی ناآشنا رها میکردند، غرش میکردند، نفس نفس میزدند و لبهای خود را میلیسیدند که نشانهای از استرس است؛ و در نهایت حتی قلادههای خود را به منظور ارتباط برقرار کردن با صاحبشان به آن سمت میکشیدند.
تاماس فاراگو (Tamás Faragó)، رفتارشناس حیوانات، اینگونه توضیح داد:
با این وجود، وقتی آن شخص غریبه ناپدید شد، رفتار عجیب گرگها نیز آرام آرام از بین رفت.
وقتی که صاحب گرگها در آنجا حضور داشت، گرگها منطقه جدیدی را کاوش کردند و نشان دادند که در صورت حضور صاحبشان، احساس امنیت بیشتری خواهند داشت. این آزمایش همچنین ماهیت رابطه بین سگ و انسانها را روشن میکند. از آنجا که انجامدهنده این آزمایشات، صاحب اصلی که توله گرگها را پرورش داده بود، نبود، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که این پیوند در سنین بعدی شکل گرفته است.
پژوهشگران رفتارشناسی حیوانات اینگونه اظهار کردند که:
این نتایج احتمال میدهند که پیوندی بین سگها و گرگها وجود داشته باشد. چون دارای ساختار اجتماعی بسیار مشابهی با انسانها هستند.
او همچنین خاطرنشان کرد که برای شکلگیری این رفتارها نسبت به انسانها، اجتماعی شدن گرگها نیاز است. بررسیهای ژنتیکی نشان داده که این دو گونه یعنی گرگها و سگها میتوانستند از چهل هزار سال پیش متفاوت باشند. در این مدت، سگها توانایی ارتباط برقرار کردن بیشتری با انسانها پیدا کردند و در طی آزمایشات جدید هم سگها نسبت به گرگها، به انسانها دلبستگی بیشتری نشان دادند. تیم پژوهشات بیان کرد:
این تغییرات در روند اهلیسازی آنها کمی بود، نه کیفی.
این مطالعه نشان میدهد که سگها و انسانها تنها موجوداتی نیستند که وابستگیهایی در گونه خود نشان میدهند. این مسئله در پستانداران نیز وجود دارد. مطالعهای اخیرا نشان داده است که ویژگیهای مشابه رفتاری از جمله استرس ناشی از دوری با صاحبشان و ارتباط برقرار کردن در گربهها نیز وجود دارد.
در حالی که بسیاری از ما میگوییم انواع حیوانات تحت مراقبت انسانها میتوانند پیوندهای متقابلی با انسان ایجاد کنند (از جمله نگهبانان حیوانات وحشی در باغ وحشها)، اما اکنون نشان داده شده است که بسیاری از حیواناتی که سابقه طولانی با انسانها دارند، مانند اسبها، در هنگام دوری صاحبشان هیچگونه استرسی ندارند.
با این حال، روی سایر موارد رفتاری دلبستگی به انسان، مانند احساس امنیت بیشتر حیوانات در حضور صاحبانشان، تاکید شده است. البته، اینکه درباره گونههای دیگر اطلاعاتی نداریم به این معنی نیست که این حیوانات نمیتوانند چنین پیوندهایی را ایجاد کنند. در کل توانایی مراقبت از افراد دیگر در یک گونه، در ماهیت پستانداران وجود دارد و بسیار جالب خواهد بود که ببینیم چند حیوان ممکن است دارای چنین ویژگیهای قابل گسترشی باشند.