علیرغم پاسخ ایالات متحده به همهگیری ویروس کرونا با استفاده از اقدامات پراکنده محدودسازی و قرنطینه، در 26 نوامبر سال 2020 تاکنون 578 مورد تیراندازی گسترده در ایالت متحده رخ داده است. طبق دادههای ارائه شده توسط بخش خشونت با اسلحه که مرگ و میر ناشی از تیراندازی دسته جمعی را ثبت میکند، این آمار در حال حاضر به طور قابل توجهی بالاتر از 417 تیراندازی دستهجمعی ثبت شده در کل سال 2019 است.
در حقیقت، تا شهریور سال 2020، تیراندازیهای گسترده در ایالات متحده از سال 2014 تا 2018 بیش از کل پایان سال بود. تیراندازیهای گسترده در ایالات متحده از نظر تعداد، کشتهها و جراحات به طور کلی سال به سال ادامه داشته است، اما سال 2020 بسیار بدتر از حد معمول بوده است.
بخش خشونت با اسلحه، قربانیان تیراندازی دستهجمعی را حداقل چهار قربانی به استثنای هر تیرانداز کشته یا زخمیشده در حمله تعریف میکند. اگر بخواهیم تعریفی از تیراندازی دستهجمعی ارائه دهیم میتوان گفت که شامل حوادث مربوط به فعالیت مجرمانه، اختلافات خانوادگی یا دسته جنایتکاران است.
اقدامات محافظهکارانهتری در مورد تیراندازیهای گسترده با آستانه مرگ و میر و آسیبدیدگی بالا در پایگاه داده آمریکا و مادر جونز انجام شده است. اما همه اینها باز هم آمار افزایشی تیراندازیها را نشان میدهند، بخشی از این روند اخیرا به شدت افزایش یافته است.
دلایل زیادی در پشت این مسئله وجود دارد: نگرانی مردم مبنی بر این است که هنگامی که ویروس کرونا تعداد پلیسهای حاضر در محل کار را کاهش میدهد، مجری قانون و سیستم عدالت کیفری با موج افزایشی جرم و جنایت مقابله نمیکنند. همچنین کسانی هستند که معتقدند اجرای قانون عادلانه یا موثر برای آنها صدق نمیکند. برای بسیاری از این افراد تبلیغات ناخواستهای صورت میگیرد تا برای اسلحه خریدن ترغیب شوند. تجمعات و اعتراضات گسترده همچنین منجر به مد شدن سلاح گرم و استفاده از قوانین حمل و نقل آزاد برای رعب و وحشت در بین مردم شده است. همانطوری که پژوهشی از هاروارد از سال 2015 نشان داده است، به زبان سادهتر میتوان گفت که اسلحه بیشتر برابر با قتل بیشتر است.
در ماه سپتامبر، پلیس فدرال آمریکا (FBI) با انتشار گزارشی، اطلاعاتی درباره تهدید افراط گرایانه از شبه نظامیان راست افراطی، از جمله برتریطلبان سفیدپوست مانند مردان بوگالو داد و دوره انتخابات تا سال 2021 را نقطه افزایشی این تیراندازیها دانست.
تحقیقات به طور کلی نشان میدهد که اسلحههای بیشتر در گردش معمولا منجر به تیراندازیهای جمعی بیشتری میشود، اما این ارتباط گرچه به تنهایی مهم است اما دلیل وقوع چنین حملاتی را توجیه نمیکند. سایر کشورها با نرخ مالکیت اسلحه، مشابه ایالات متحده به طور قابلتوجهی آمار تیراندازی دستهجمعی کمتری دارند، بنابراین به طور واضح میتوان دید دلیل این مسئله ریشه در فرهنگ کشور خاص دارد.
اسلحه بیشتر
افزایش فروش اسلحه در ایالات متحده در آغاز شیوع ویروس کرونا جوری بود که افرادی برای اولین بار برای خرید آن مراجعه کرده بودند. این آمار به توضیح بخشی از افزایش تیراندازیهای دسته جمعی کمک کرد؛ آمار اسلحههای فروخته شده در شهریور سال 2020 به 1.3 میلیون قبضه اسلحه و هفتصد هزار تفنگ و شاتگان رسید. این افزایش 60 درصدی نسبت به میانگین فروش ایالات متحده بود و بر اساس دادههای پلیس فدرال آمریکا این آمار فروش اسلحه بالاترین رکورد در پنجمین ماه است.
با افزایش تقاضا برای اسلحه گرم، سیستم ملی بررسی فوری پروندههای جنایی تلاش کرده تا در زمان مورد نیاز تصمیمات قطعی برای بررسی پیشینه افراد را به فروشندگان ارائه دهد. این خلا قانونی در سیستم به فروشندگان این امکان را میدهد که در صورت مشاهده بررسیهای غیرمنطقی از خریداران، تصمیم بگیرند اسلحه را به آنها بفروشند یا خیر.
در برخی از ایالتها، فروش اسلحه در دوره همهگیری به شدت افزایش یافته است. بر اساس دادههای بررسی پیشزمینه پلیس فدرال آمریکا، ناحیه کلمبیا و میشیگان به ترتیب 449 درصد و 200 درصد فروش از شهریور 2019 تا شهریور 2020 ثبت کردهاند. در میشیگان، فروش اسلحه در واقع بین سالهای 2018 و 2019 قبل از افزایش گسترده 19 درصد کاهش یافته است.
علاوه بر دادههای ثبت شده برای فروش اسلحه، تعداد زیادی از فروشها وجود دارند که توسط جایی بایگانی و ثبت نشده است. برای مثال، اسلحههایی که در نمایشگاههای اسلحه و حراج اثاثیه منزل خریداری شدهاند و خرید قانونی اسلحه خاصی که به اسلحه روح معروف است، چون در ابتدا به مونتاژ توسط خریدار نیاز دارد در نتیجه توسط اداره الکل، دخانیات و سلاح گرم به عنوان اسلحه گرم تعریف نمیشود، نیز باید در نظر گرفته شود.
مشکلات بیشتر
تیراندازی دستهجمعی انواع مختلفی دارد و مشابه هم نیستند. دلایلی که باعث تیراندازی در مدارس شده است همان حمله به محل کار یا مکانهای عمومی نیست. برخی از مهاجمان به دنبال بدنامی و تحت توجه بودن هستند و تمایل دارند بیشتر از سایر تیراندازان دستهجمعی قربانیان بیشتری را برای سر و صدا به پا کردن بکشند. افراد دیگری نیز هستند که عقاید و باورهای ایدئولوژیک یا نفرت شدید نسبت به افرادی دارند که ممکن است شبیه خودشان نباشند.
مشکلات شدید روانی در کمتر از 30 درصد حملات تیراندازی وجود دارد. بسیاری دیگر به دلیل شخصیتهای خودشیفته یا بینظمی که دارند تیراندازی دسته جمعی انجام میدهند و این را راهی برای رفع ناراحتی و رهایی از استرس در زندگی میدادند. اختلالات شخصیتی مشکلات مربوط به سلامت روان نیستند و جدا از مشکلات شدید روانی و روانپریشی طبقه بندی میشوند. بیشتر تیراندازان گسترده آنچه را که انجام میدهند کاملا درک میکنند و عواقب آن را میدادند.
در اکثر حادثههای تیراندازی دسته جمعی، به وضوح وقایع تحریککنندهای به وجود آمده است که باعث پریشانی غیر قابل تحملی تیراندازان شده و آنها را به تیراندازی و کستار دستهجمعی سوق داده است. در نتیجه اینچنین تخیلات آنها به واقعیت تبدیل شده است.
با افزایش فروش اسلحه و تعداد شلیکهای گسترده در حال حاضر میتوان انتظار داشت تعداد بیشتری تیراندازی در ماههای آینده رخ دهد. تحقیقات نشان داده است که پدیده مسری بودن بسیار درست است. این یعنی آن که شلیکهای دسته جمعی از طریق آگاهی عمومی منجر به ایجاد چهرههای ضد قهرمان تیراندازهای جمعی میشود، در نتیجه به تیراندازیهای جمعی دیگر نیز منجر میشود. این عمل از نظر افرادی که اقدام به تیراندازیهای دستهجمعی میکنند، بسیار جذاب است.
در این روزهای کرونایی در ایالات متحده برخی از تیراندازان دسته جمعی به انجام حملات تشویق میشوند و این ممکن است شامل اهداف، قربانیان و مکانهایی متفاوت از کسانی باشد که به طور معمول به دلیل محدودیتهای قرنطینه، مهاجمان را مجبور میکنند به مکانهایی که تعداد زیادی از قربانیان در آنجا هستند، بروند.
در مدارس، ساختمانهای فدرال و عبادتگاهها به ترتیب 25 درصد، 10 درصد و 4 درصد حوادث تیراندازی دسته جمعی رخ میدهد که تقریباً 50 درصد حملات مربوط به اماکن تجاری و خرده فروشیها است. در صورت پرجمعیت بودن این مکانها و و در دسترس بودن سلاح گرم، این اهداف برای تیراندازان گسترده بسیار جذاب به نظر میآید.