مناطقی از اروپای شرقی بخاطر خوب کنترل کردن ویروس کرونا در اولین موج همهگیری مورد ستایش قرار گرفته بودند. کشورهای این منطقه با آغاز اقدامات بسیار سختگیرانه برای پیشگیری، نسبت به همتایان اروپای غربی خود آمار خیلی کمتری برای مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا گزارش کردند.
برخی اظهار داشتند که این امر به دلیل اقتصاد این کشورها است؛ کشورهای اروپای شرقی زود وارد قرنطینه شدند، زیرا میترسیدند که اقتصاد کشور نتواند از عهده بسیاری از مبتلایان ویروس برآید. برخی دیگر اظهار داشتند که این استثنا بودن اروپای شرقی را میتوان به دلیل فرهنگ این کشورها دانست. آنها با موفقیت توانستند موج اول همهگیری ویروس کرونا را محدود کنند تا ذهنیت ترس را در افراد کنترل کرده و آمادگی برای پیروی از قوانین سخت ناشی از دوران کمونیسم را افزایش دهد.
اما اگر این عوامل در موج اول نقشی داشتند، در موج دوم همان تأثیر را نمیگذاشتند. تجربه همهگیری اروپای شرقی در پاییز امسال کاملاً متفاوت بوده است. همه کشورهای منطقه شاهد افزایش چشمگیر موارد و مرگ و میرها بودهاند. در ادامه، به دلایل این اتفاق نگاهی میاندازیم. با آیتیرسان همراه باشید.
برتری در موج اول ویروس
یک چیزی که خیلی واضح است این است که اروپای شرقی نسبت به اروپای غربی در اواخر ماه ژوئن (خردادماه) با وضع خیلی بهتری از موج اول ویروس کرونا خارج شدند. همانطور که در این مقایسه میزان مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در دو منطقه نشان داده شده است، برای اندازه گیری جمعیت، هر دو آمار مبتلایان و مرگ و میر در شرق بسیار پایینتر بوده است.
همچنین با استفاده از آمار ردیابی مبتلایان دولت میتوانیم اقدامات محدودکننده پیشگیری از بیماری در دو منطقه را در طول موج اول مقایسه کنیم. اینگونه میتوان شدت سختگیری تلاشها را برای کنترل ویروس در مقیاس صفر تا 100 اندازه گیری کرد. عدد صد، بیشترین شدت میزان سختگیری را نشان میدهد. از نمودار بعدی میتوان دریافت که همزمان با بهار، دو منطقه اقداماتی را ارائه کردهاند که به همان نسبت سختگیرانه بوده است.
با این حال، اگر به نمودار مرگ و میر در بالا در دو منطقه نگاهی بیندازیم، واضح است که کشورهای اروپای شرقی برای کاهش مبتلایان و مرگ و میر محدودیتهایی را اعمال میکنند. بنابراین، سادهترین توضیحی برای اینکه چرا اروپای شرقی در ابتدا بسیار بهتر عمل کرده است این است که این برتری و امتیاز مثبتی محسوب میشود. کشورهای منطقه در حالی که خیلی کم تحت تأثیر ویروس قرار گرفته بودند، اقدامات سختگیرانهای را اعمال کردند، در حالی که کشورهای غربی منتظر مانده بودند تا اوضاع بدتر شود.
پس این نشان میدهد که کشورهای اروپای شرقی از فرصت کنترل ویروس استفاده کرده و سریع اقدام میکنند.
نادیده گرفتن دستاوردها در بهار
وقتی به موج دوم ویروس کرونا میپردازیم (از حدود شهریورماه شروع شده و هنوز هم ادامه دارد)، با سوال متناقضی روبرو میشویم: چرا کشورهای اروپای شرقی علیرغم افزایش سریع عفونتها و مرگ و میرها اقدامی انجام ندادند؟
نرخ مرگ و میر در اروپای شرقی در اوایل ماه اکتبر (مهرماه) از کسانی که در غرب بودند، پیشی گرفت، اما محدودیتها در منطقه که پس از موج اول کاهش یافته بود، در موج دوم شروع یا بیشتر نشد و اینچنین بود که اروپای شرقی از کنترلهای دوباره از غرب عقب ماندند. دوباره به نمودار دوم در بالا نگاه کنید. این نشان میدهد که در بین این دو موج، اروپای شرقی اقدامات خود را نسبت به اروپای غربی کاهش داده بود و سپس برای شروع مجدد محدودیتها نیز اشتیاق کمتری داشتند. اروپای شرقی دستاوردهای بهاری خود را خراب کرد و سپس اشتباهات غرب در بهار را تکرار کرد، یعنی قبل از اعمال کنترلی، منتظر بمانید تا موارد مبتلایان و مرگ و میر از کنترل خارج شود.
چه چیزی این عدم تمایل به برقراری مجدد محدودیتها را توضیح میدهد؟ توضیحی که میتوان برای این مسئله ارائه داد میتواند این باشد که این کشورها قربانی موفقیت خود هستند. در اروپای شرقی کنترل ویروس کرونا در بهار (موج اول) بسیار موفقیت آمیز بوده است، به عنوان مثال در این کشورها، صحنههای وحشتناک مبتلایان در بیمارستان که در شمال ایتالیا دیده شده بود، مشاهده نشد. این ممکن است باعث ایجاد تردید در مورد شدت همهگیری شود. خستگی ناشی از همهگیری در کل قاره وجود دارد، این مسئله ممکن است برای افراد اروپای شرقی بیشتر صدق کند، چون برخی از مردم این منطقه ممکن است احساس کنند که بدون هیچ دلیل و نتیجهای به قرنطینه وارد شدهاند.
این مشکل برای همه وجود ندارد!
از همه مهمتر، اختلافات عمدهای است که در اروپای شرقی وجود داشته است. تا اوایل ماه نوامبر، جهش نرخ مرگ و میر عمدتا توسط جمهوری چک صورت گرفت. آمار مبتلایان و مرگ و میر به طور مساوی در سراسر منطقه پخش نشده است.
هنگامی که به شدت سختگیری اقدامات کنترل نگاه کنیم، میتوان دریافت که همه کشورها به یک شکل عمل نکردهاند. جمهوری چک بسیار دیر اقدام کرد. به عنوان مثال، این کشور اقدامات سختگیرانهای را در پایان ماه اکتبر هنگامی که موارد و مرگ و میرها در ماه افزایش یافته بود، اعمال کرد. از طرف دیگر، اسلواکی با وجود موارد مبتلایان و مرگ و میر بسیار کمتر، اقدامات سختگیرانهتری اعمال کرده بود. به نظر میرسد حداقل برخی از کشورهای منطقه از این اوضاع تجربههایی کسب کرده باشند.
درک اینکه چرا کشورهای اروپای شرقی تصمیم گرفتهاند در طی موج دوم واکنش متفاوتی نشان دهند، بسیار پیچیده است.
به عنوان مثال، تفاوت در قدرت اقتصادی میتواند به ما توضیح دهد که چرا جمهوری چک نسبتا ثروتمندتر برای ایجاد محدودیتهای مجدد مشتاق بود، اما کشور رومانی با وضع اقتصادی پایینتر محدودیتهای مجددی را اعمال نکرده بود.
سیاست ممکن است یک نکته را نشان دهد: جمهوری چک انتخابات منطقهای خود را در ماه اکتبر (مهرماه) برگزار کرد، این در حالی است که رومانی انتخابات محلی خود را در شهریور ماه آغاز کرد و اکنون نیز در آستانه رایگیری انتخابات ملی در دسامبر (آذر ماه) قرار دارد. سیاستهای انتخاباتی میتواند عدم تمایل دو کشور برای ورود به قرنطینه دیگری را آشکار کند. سیاستمداران این اقدام را اقدامی غیرمردمی میدانند که حتی میتواند انتخابات را نیز به تأخیر بیاندازد.
اما یکی از توضیحاتی که احتمالا میتوان رد کرد، بحث فرهنگ است که در بالا ذکر کردیم. حتی در کشورهایی که دولتها در مهر ماه محدودیتهای نسبتا شدیدی را اعمال کردند (مانند اسلوونی و لیتوانی)، در تمام ماه نوامبر (آبان ماه) میزان عفونت و مرگ و میر همچنان بالا بوده است؛ این مسئله نشاندهنده این است که شهروندان قوانین محدودکننده ویروس کرونا را خیلی خوب رعایت نمیکردند تا بتوانند از موج دوم ویروس کرونا مثل موج اول به آسانی سربلند بیرون بیایند.