تحقیقات جدید حاکی از آن است که فرزند اول خانواده بودن تأثیر زیادی در انتخاب شغل آینده افراد ندارد، اما همانطور که قبلاً گفته شد دانستن اطلاعات در ادامه مطلب بسیار اطمینانبخش خواهد بود، پس در ادامه مطلب با آیتیرسان همراه باشید.
در تجزیه و تحلیل پژوهشی در آمریکا که 3750 فرد آمریکایی را در طول 50 سال زیرنظر داشت، مشخص شد که هیچگونه مدرکی دال بر اینکه ترتیب به دنیا آمدن افراد با مشاغلی که در آینده به آن مشغول خواهند شد، یافت نشد. هر چند که به نظر میرسد بین ترتیب تولد افراد و دستیابی به مشاغل، ارتباط کمی وجود دارد که شامل پیشرفت تحصیلی است.
محققان دریافتند که این ایده مرسوم مبنی بر اینکه فرزندان اول خانواده پیشرفتهای علمی بیشتری را دنبال میکنند و فرزندان دیگر خانواده نیز به مشاغل خلاقانهتری مشغول خواهند شد، از این دادهها پشتیبانی نمیکند و آنها اشاره میکنند که عوامل زیادی نیز باید در این مسائل در نظر گرفته شوند.
رودیکا دامیان (Rodica Damian)، روانشناسی از دانشگاه هوستون اینچنین میگوید:
بین ترتیب تولد افراد، تحصیلات و تواناییهای مرتبط شواهد کمی وجود دارد. اینکه ترتیب تولد افراد بتواند روی شغل آینده آنها تاثیری داشته باشد، لزوماً از نظر علمی ثابت نشده است.
تحقیقات قبلی دو فرضیه را مطرح میکند: یکی اینکه بچههایی که پس از فرزند اول خانواده متولد میشوند، به جایگاهها و مراتبی میرسند که قبلاً توسط فرزند اول خانواده تصاحب نشده است، بنابراین در نهایت بیشتر ریسکپذیرند، خلاقیت بیشتری دارند و در این راستا اجتماعیتر نیز هستند که بر انتخاب شغل آینده آنها تأثیر میگذارد.
ایده دوم این است که کودکان اول متولد شده در خانواده معمولا باهوشترند و در مدرسه و مشاغل خود بهتر عمل میکنند؛ زیرا بچههایی که پس از فرزندان اول به دنیا میآیند، تحریکات فکری کمتری دارند. فقط زمان بزرگسالی تا کودکی کافی نیست.
تحقیقاتی که توسط دامیان و همکارش، روانشناس ماریون اسپنگلر (Marion Spengler) از دانشگاه توبینگن در آلمان، انجام شده است، هیچ پشتیبانی از این دو ایده ارائه نکردند و سوالاتی نیز در این باره ارائه دادند.
با توجه به دادههای جمعآوری شده، فرزندان اول خانواده در واقع کمی بیشتر در زمینههای مشاغلی که به خلاقیت نیاز دارند، مشغول میشوند. پس این نکته میتواند به شما کمک کند تا ببینید کدامین یک از فرزندان شما چه مسیرهای شغلی را دنبال خواهند کرد.
دامیان اینچنین اظهار کرده است:
شاید بهتر باشد که توجه خود را به انتظارات اجتماعی، اصول یا حتی کتابهای آموزش فرزندان معطوف کنیم. این ایده ممکن است انتظارات ما از آینده فرزندان را بر اساس ترتیب تولد آنها و بدون توجه به خصوصیات فردی مغرضانه جلوه دهد.
اگرچه بسیاری از تحقیقات قبلی این ارتباطات را بین ترتیب متولد شدن فرزندان قبلاً تجزیه و تحلیل کرده بود، اما یافتهها اغلب متناقض همدیگر هستند. بخشی از مسئله این است که تأثیرات زیادی بر کودکان و خانوادهها وجود دارد و پیشبینی شغل آنها فقط با ترتیب تولد آنها بسیار دشوار است.
مطالعات مختلف همچنین از اندازهگیریهای مختلف، آزمایشهای مختلف و گروههای مختلف بچهها (از نظر سابقه در گذشته، سن و غیره) استفاده میکنند که ممکن است آنها برخی از تغییرات تحقیقاتی را که در گذشته دیدهایم توضیح دهد. بدیهی است که در این مسئله فرهنگ خانوادهها جزو عوامل اصلی به شمار میرود.
آنچه این حوزه تحقیقاتی را نیز جذاب میکند، این است که همه ما تجربیات و داستانهایی برای گفتن داریم، چه فرزند اول خانواده باشیم، چه آخرین متولد شده و یا تنها فرزند خانواده یا به قول معروف تکفرزند باشیم. اگرچه از نظر علمی، به نظر میرسد ترتیب تولد فرزندان با شغلی که در آخر خواهند داشت، ارتباطی ندارد.
دامیان بیان کرده است:
یافتههای ما نشان میدهد که نقش ترتیب تولد فرزندان در انواع شغلی، خلاقیت شغلی و دستیابی به شغل ممکن است در تحقیقات قبلی بیش از حد ارزیابی شده باشد. از نظر عملی، تقریبا هیچ شواهدی وجود ندارد که بتواند توضیح دهد که برای مثال فرزند اول خانواده و فرزندان بعدی برای مشاغل خاصی تعیین شدهاند، بنابراین در این بین اگر فرزند اول خانواده قصد دارد شغل خود را در زمینه هنر ادامه دهد، والدین نباید تعجب کنند، چون هیچ ارتباطی بین ترتیب تولد و مشاغل آینده فرزندان وجود ندارد.