چگونه در صنعت کسب و کار استراتژی بهتری داشته باشیم؟!

استراتژی به عنوان یک برنامه دقیق برای دستیابی به یک هدف خاص برای مدت زمان طولانی تعریف می‌شود. با این حال، این دوره طولانی چه مدت است؟ 10 سال؟ یا 9 ماه ؟! به نظر می‌رسد که برنامه‌های خوب و استراتژی‌ها در یک صنعت کاری باید هر یک یا دو سه ماه یکبار مورد بازنگری مجدد قرار بگیرند. کسانی که احتیاط می‌کنند نیز در برابر افرادی که ریسک‌پذیری بالایی دارند، آسیب‌پذیر هستند.

با این وجود، چندین تغییر عمده در استراتژی‌ها رخ داده است که به سرعت از اهمیت آن در تجارت و برنامه‌ریزی می‌کاهد. در ادامه این مطلب با آی‌تی‌رسان همراه باشید.

تدریجی‌گرایی دچار اختلالاتی شده است

تدریجی‌گرایی سیاستی است که با اجرای تغییرات کوچک اما به تدریج می‌توان در مدت زمان طولانی به نتایج خوبی دست یافت. نوآوری در اکثر سازمان‌ها را می‌توان به بهترین شکل تدریجی‌گرایی آموخته شده توصیف کرد. مدیران با طرز تفکر متفاوت و تغییر اساسی و نوآورانه می‌توانند در این روند مفید واقع شوند، اما وقتی هنگام استفاده از این ایده‌ها می‌شود، اختلالاتی به وجود می‌آید. امکان دارد که آن‌ها در این راه کمی پیشرفت کنند، اما بسیار ناچیز است. اکثر سازمان‌ها آمادگی لازم برای تدریجی‌گرایی را ندارند، یا حتی برای آن آماده نیستند.

نوآوری با نتایج مختلف به وجود می‌آید

معمولا ارزیابی خطرات استراتژیک چیزی شبیه به این است. اما نوآوری‌هایی که امروزه وجود دارند، باعث نابودی بازارها می‌شوند. با نگاهی به آینده می‌توانیم علاوه بر برنامه‌های جامع، نتایج احتمالی بسیار زیادی را نیز پیش‌بینی کنیم.

گذشته دیگر نویدبخش خوبی برای آینده نیست

شرکت‌ها تغییر کرده‌اند، میانگین امید افراد به ادامه کار یک شرکت تنها در طی یک قرن از 80 سال به کمتر از 15 سال کاهش یافته است. رفتار مصرف‌کننده‌ نیز تغییر کرده است، همه چیز جدید و به طرز شگفت‌انگیزی نوآورانه شده است. اگر تاریخ را مطالعه نکنیم، محکوم به تکرار آن هستیم.

رقابت در حال از بین رفتن است

شرکت‌های نوپا با شرکت‌های فناوری و تولیدکننده‌های بزرگ رقابت می‌کنند. اکنون مدت‌هاست که استراتژیست‌ها از دیدگاه‌های سازمان‌یافته بخش‌های رقابتی بهره‌مند می‌شوند و نقاط قوت و ضعف شرکت‌ها را برجسته می‌کنند. با این حال، می‌توان گفت این رویکرد بسیار سطحی‌نگری است.

اکنون اطلاعات فراوانی برای برنامه‌ریزی در اختیار داریم

بیشتر ارزش‌های برنامه‌ریزی استراتژی با داشتن اطلاعات جزئی بدست آمده است. اما امروزه اطلاعات زیاد و دانش واضحی وجود دارد. سازمان‌ها نیز به دنبال جذب سریع اطلاعات انبوه و اقدام ماهرانه بر اساس آنها تغییر یافته‌اند.

پیش‌بینی ارزش‌ها بسیار دشوار شده است

به طور مثال اگر یک شرکت بخواهد یک کارخانه جدید افتتاح کند، استراتژیست‌ها جزئیات هزینه‌ها و درآمد مورد انتظار را تعیین می‌کنند و اینکه آیا این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا خیر، برآورد می‌کنند. اما اینترنت اشیا در این میان چگونه پیش‌بینی می‌شود؟ در این مرحله، پیش‌بینی نتایج واقعی این سرمایه‌گذاری‌ها در بهترین حالت بسیار بی‌پایه و اساس هستند. با این حال، اکثر شرکت‌ها همچنان در حال پیش‌بینی ارزش‌ها هستند.

برنامه‌های بزرگ با یادگیری سریع معامله انجام می‌شود

متأسفانه، مدیران شرکت‌های امروزی برنامه‌هایی برای مدت زمان طولانی در اختیار ندارند، بلکه باید یادگیری سریع معاملات را فرا بگیرند. تصمیم‌گیری را به عهده مشتری بگذارید. در یادگیری معامله، اصلا متوقف نشوید.

در پایان نیز شایان ذکر است که در استراتژی شرکت همه کارمندان باید نقش داشته باشند و اقدامات موثر با استراتژی‌های مناسب انجام می‌شود.

2 در مورد “چگونه در صنعت کسب و کار استراتژی بهتری داشته باشیم؟!”

  1. همه چی به‌آموزش برمیگرده
    آموزش پرورش ماهم که اونجور
    ?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️?‍♂️

  2. توی ایران فقط باید شانس داشته باشی
    میشه یه شبه به همه چی رسید و میشه یه شبه به خاک سیاه نشست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید
TCH