در این مقاله قصد داریم تا به معرفی ژانرهای جهان باز و سندباکس در بازیهای ویدئویی بپردازیم.
با گسترش روز به روز صنعت بازیهای ویدئویی، شاهد به وجود آمدن و تکامل انواع ژانر و سبکهای بازی هستیم که برای هر کدام از آنها نیز لیست بلند و بالایی از عناوین توسعه داده شده است. در حالی که بین این ژانرها تفاوت بسیار زیادی وجود دارد، بسیاری از آنها نیز شبیه به یکدیگر بوده و تشخیص آنها از هم کار دشواری به نظر میرسد.
شناختن این ژانرها اما بسیار اهمیت دارد چراکه آشنایی با آنها به شما در انتخاب و خرید بهترین بازی برای خود کمک خواهد کرد. ما در آیتیرسان قصد داریم تا در مجموعهای از مقالات، به معرفی این سبکها بپردازیم تا شما را در انتخاب بهترین بازی برای صرف وقت و هزینهتان یاری کنیم. سبکهایی که تصمیم به معرفی آنها داریم سبکهای جهان باز و سندباکس هستند که این روزها شاید نام آنها را زیاد شنیده باشید.
پدید آورنده ژانر
Ultima که بعدها با نام Ultima I: The First Age of Darkness یا به سادگی، Ultima I شناخته شد، اولین بازی از سری بازیهای ویدئویی نقشآفرینی Ultima است که توسط ریچارد گاریوت ساخته و در ابتدا برای Apple II منتشر شد. اولین بار در ایالات متحده توسط شرکت کامپیوتری کالیفرنیا پسیفیک، که حق انتشار بازی را در 2 سپتامبر 1980 ثبت کرد، در ژوئن 1981 عرضه شد. پس از انتشار، بازی دوباره به طور کامل کدگذاری و به پلتفرم های مختلف منتقل شده است.
Ultima حول تلاشی برای یافتن و از بین بردن گوهر جاودانگی میچرخد. جادوگر شیطانی از آن برای به بردگی گرفتن سرزمینهای Sosaria استفاده میکند و همچنین با این گوهر که در اختیار دارد، نمیتوان او را کشت. بازیکن نقش “غریبه” را بر عهده میگیرد، فردی که از دنیایی دیگر برای پایان دادن به حکومت جادوگر احضار شده است.
این بازی علاوه بر تاثیراتی که در سبک RPG داشت، اولین بازی کامپیوتری جهان باز نیز بود. در این بازی، بازیکن قادر بود تا برای اولین بار بدون هیچ محدود کنندهای در نقشهای که نسبت به زمان خود بسیار وسیع محسوب میشد، گشت و گذار کند و به تجربه بازی بپردازد.
ژانر جهان باز
بازیهای دارای جهان باز یا آزاد معمولاً فاقد ساختارهای سطحی مانند دیوارها و درهای قفلشده، یا دیوارهای نامرئی در مناطق بازتر هستند که مانع از ورود بازیکن به فراتر از آن ها میشود. البته که در این بازیها نیز بازیکن در مقیاسی وسیعتر مانند کوهها یا اقیانوسها محدود میشوند اما این محدودیتها با بازیهای خطی یا غیر جهان باز تفاوت دارند. بازیکنان معمولاً هنگام حرکت در دنیای بازی با صفحههای لودینگ یا بارگذاری مواجه نمیشوند، زیرا بازی جهان باز از تکنیکهای ذخیرهسازی استراتژیک برای بارگذاری دنیای بازی به صورت پویا و بدون مکث استفاده میکند.
ژانر سندباکس
بسیاری این ژانر را با جهان باز اشتباه میگیرند و آنها را به جای یکدیگر استفاده میکنند. دلیل این موضوع نیز واضحا به شباهت زیاد این دو باز میگردد. اصطلاح “جعبه شنی” از ماهیت جعبه شنی ناشی میشود که به ما اجازه میدهد تا تقریباً هر چیزی را که میخواهیم در آن ایجاد کنیم. درواقع بازیها سندباکس نیز در اکثر موارد خصوصیت اصلی بازیهای جهان باز یعنی نقشه بزرگ و اجازه گشتوگذار در آن را دارا هستند. اما تفاوت اصلی این دو به قابلیت ایجاد تغییر و تعامل با محیط باز میگردد. در بازیهای جهان باز مانند جیتیای، یک جهان و دنیای بزرگ در اختیار بازیکن قرار میگیرد تا عضوی از آن باشد و داستان خود را در آن دنبال کند در حالی که در بازیهای سندباکس مانند ماینکرفت جهانی در دستان بازیکن قرار داده میشود تا در آن تغییر ایجاد کند و آن را گسترش یا بهبود دهد. هر چقدر که قابلیت تعامل و ایجاد تغییر به بازیکن در یک بازی جهان باز داده شود، در واقع عوامل سندباکس آن بازی بیشتر شده تا جایی که تبدیل به یک بازی سندباکس کامل شود.
بازیهای محبوب در این ژانرها
بازیهای The Elder Scrolls V: Skyrim ، The Legend of Zelda: Breath of the Wild ، Red Dead Redemption، Grand Theft Auto، Fallout، Assassin’s Creed، Just Cause، Far Cry، Horizon Zero Dawn، The Witcher و Minecrafte همگی بازیهای بسیار بزرگ و مهمی برای صنعت هستند که تجربه بسیاری از آنها برای هر علاقهمندی واجب است. این بازیها انواع داستان و گرافیک بصری را برای مخاطبان خود به ارمغان آورده و به بسیاری از افراد با سلیقههای مختلف که علاقه به تجربه این بازیها دارند پیشنهاد میشود.
نظر شما در مورد این سبکها چیست؟ آیا شانس تجربه یک یا چندتا از این بازیها را داشتهاید؟ نظرات خود را با ما و دوستانتان در آیتیرسان به اشتراک بگذارید.