اوپنایآی، خالق چت جیپیتی، بهصورت پنهانی پروژهای برای تولید موسیقی با هوش مصنوعی را کلید زده، حرکتی فراتر از متن و ویدیو که ممکن است صنعت خلاق را دگرگون کند. این پروژه، بر پایه دادههای موسیقایی حاشیه نویسی شدهٔ دانشجویان جولیارد توسعه داده میشود و نشان میدهد هدف کیفیت و ظرافت خلاقانه است، نه فقط تولید انبوه صدا.
چه خبر است و چرا جولیارد مهم است؟
گزارش اختصاصی The Information میگوید اوپنایآی در حال آموزش مدلهایی است که میتوانند موسیقی تولید کنند. استفاده از دادههای حاشیهنویسی شدهٔ جولیارد یک نشانه واضح است: شرکت دنبال دقیق بودن در ملودی، هارمونی و بیان موسیقایی است — نه صرفاً ایجاد نمونههای تصادفی.
این مدل میتواند با ورودیهای متنی و صوتی کار کند، مشابه نحوهٔ تولید ویدیو با ابزار Sora. اهداف متصور شامل ساخت جینگِلهای تبلیغاتی، موسیقی پسزمینهٔ ویدیوها و حتی قطعات تمامعیار است. شایعهها میگویند احتمالا این قابلیت در ChatGPT یا Sora هم گنجانده خواهد شد.
اوپنایآی مقابل پیشگامان موسیقیِ هوش مصنوعی
ورود اوپنایآی بازار را گرمتر میکند چون بازیگران فعلی مثل Suno و Udio پیش از این با پروندههای حقوقی از سوی شرکتهای ضبط و ناشران موسیقی روبهرو شدهاند؛ آنها متهماند که مدلها را با آثار دارای حق نشر آموزش دادهاند. حالا با ورود غولی مثل اوپنایآی، رقابت به سطح جدیدی میرسد و پرسش مالکیت خلاقیت دوباره مطرح میشود.
ریسکها و امکانات همزمان
- اکوسیستم سرویسها: اوپنایآی با بیش از ۸۰۰ میلیون کاربر ChatGPT، فرصتهای جدیدی برای نگهداشتن کاربران در سرویسهایش و درآمدزایی پیدا میکند.
- مسائل حقوقی: آیا اوپنایآی قراردادهای مجوز با لیبلهای بزرگ امضا میکند یا مثل Suno راهی دادگاهها را پیش میگیرد؟
- اخلاق و محافظها: تجربهٔ Sora و جنجالهای deepfake نشان داد که محافظها هنوز عقباند؛ موسیقی هم سوالات مشابهی درباره رضایت، حق درآمد و اعتبار طرح میکند.
چرا برای سازندگان و مخاطبان مهم است؟
تصور کنید بتوانید بینیاز از نرمافزارهای گران یا استودیو، یک قطعه پسزمینه یا آلبوم دمو بسازید. برای تبلیغات، بازیها و تولید محتوا این یک انقلاب کارآمدی خواهد بود. اما برای هنرمندان و تهیهکنندگان، این ابزار هم فرصت است و هم تهدید: سرعت خلاقیت را بالا میبرد، اما نگرانی از تقلید سبکها و کاهش درآمد هنرمندان را بیشتر میکند.
مخاطبان هم ممکن است تجربهٔ صوتی شخصیسازیشده و غنیتری ببینند، اما همزمان با ابهامهای حقوقی و پرسشهای اصالت روبهرو خواهند شد.
از گذشته تا آینده: چه انتظاری داشته باشیم؟
اوپنایآی قبلاً با پروژههایی مثل MuseNet (۲۰۱۹) و Jukebox (۲۰۲۰) آزمایشهایی در حوزهٔ موسیقی انجام داده بود؛ حالا این تجربهها همراه با مدلهای چندرسانهای بزرگتر، به مرحلهٔ جدیتری منتقل شدهاند. منابع میگویند احتمالاً رونمایی رسمی بین اواخر ۲۰۲۶ تا ۲۰۲۷ خواهد بود و ممکن است قابلیتها در ChatGPT یا Sora عرضه شود.
اما مسیر هموار نخواهد بود: مهمترین چیزهایی که باید دید عبارتاند از آیا اوپنایآی با لیبلها و ناشران قرارداد میبندد، یا وارد جبههٔ دادگاهها میشود؟ و آیا درسی از جنجالهای Sora گرفته شده — آنجا که آژانسهای خلاق و شرکتها دربارهٔ ریسک و حقوق هشدار دادند؟
چه نکاتی را دنبال کنیم؟
- گفتوگوهای حقوقی و قراردادهای مجوز بین اوپنایآی و شرکتهای ضبط.
- واکنش جامعهٔ هنری، از نوازندگان مستقل تا آژانسهای بزرگ مثل CAA.
- نحوهٔ ادغام این ابزار در محصولات فعلی اوپنایآی و تأثیر آن بر مدل درآمدی شرکت.
این رقابت جدید تنها دربارهٔ فناوری نیست؛ دربارهٔ اینکه چه کسی حق دارد «خلاقیت» را تعریف کند و چگونه این تعریف بر درآمد، مالکیت و فرهنگ موسیقایی تاثیر میگذارد، نیز هست. ریتمِ آیندهٔ موسیقی دیجیتال احتمالاً با بحثهای حقوقی و اخلاقی هماهنگ خواهد شد — و تا وقتی این مسائل حل نشوند، آهنگِ کار هنوز کامل نخواهد افتاد.




