افزایش آتشسوزیهای جنگلی در سالهای اخیر، بهویژه در مناطق زاگرس و هیرکانی، حساسیت نسبت به ضرورت پیشگیری و اطلاعرسانی سریع را بالا برده است. سازمان حفاظت محیط زیست حالا با ترکیب فناوریهای نوین و ظرفیتهای محلی بهدنبال کاهش خسارت و حفاظت از تنوع زیستی است. در این گزارش به استفاده از سامانههای هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی، نقش جوامع محلی و چالشهای پایداری پرداختهایم.
چرا پیشبینی حریق با هوش مصنوعی مهم است؟
آتشسوزی یکی از عوامل اصلی تهدید تنوع زیستی و پوشش گیاهی است. خشکسالیهای مکرر، تغییرات اقلیمی و افزایش بهرهبرداریهای غیرمجاز، دورهٔ آتشسوزی را طولانیتر و عرصهٔ وقوع آن را گستردهتر کردهاند؛ برای مثال در زاگرس دورهٔ آتشسوزی که سابقاً از اواسط خرداد تا پایان شهریور بود، اکنون از فروردین آغاز و تا آذر ادامه مییابد. در چنین شرایطی، پیشبینی زودهنگام میتواند فاصلهٔ بین آگاهی و واکنش را کاهش دهد و از گسترش حریق جلوگیری کند.
سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی چگونه کار میکنند؟
سامانههای پیشبینی حریق از ترکیب دادههای متعدد مثل دما، سرعت و جهت باد، رطوبت خاک، پوشش گیاهی، سوابق حریقهای قبلی و اطلاعات دسترسی مانند نزدیکی به جادهها و مسیرهای پیادهروی استفاده میکنند. مدلهای یادگیری ماشین و تحلیلهای آماری با الگوریتمهای ویژه، نقاطی را که «پتانسیل وقوع حریق» بالاتری دارند شناسایی میکنند و هشدارهای پیشآگاهی با دقت بین ۷۰ تا ۸۵ درصد تولید میشود. این درصد نشاندهندهٔ توانمندی مدل است؛ اما باید توجه داشت که حریقهای با منشأ انسانی ذاتاً غیرقابلپیشبینی کامل هستند.

ابزارهای عملیاتی: دوربین، سنسور و تحلیل داده
در نواحی هیرکانی که دسترسی سختتر است، اولویت نصب دوربینهای نظارتی و سنسورهای محیطی است تا وقوع دودی یا افزایش ناگهانی دما سریعاً گزارش شود. در پارکهای ملی مانند گلستان، تجربههای قبلی نشان داده سیستمهای رصد تصویری و حسگرها در ترکیب با شبکهٔ ارتباطی میتوانند کشف اولیهٔ حریق را بهسرعت انجام دهند. ضمناً شرکتهای دانشبنیان بومی در حال آزمایش و ارتقای این سامانهها هستند تا سازگاری با شرایط بومی و هزینههای نگهداری بهینهتر شود.
نقش جوامع محلی و محیطبانان
یکی از نقاط قوت برنامههای جدید، تمرکز بر آموزش و توانمندسازی جوامع محلی است. در زاگرس، جوامع محلی نقشی کلیدی در مدیریت عملیات اطفای حریق دارند و بهجای تکیهٔ کامل بر حضور نیروهای دولتی، ظرفیتهای محلی شناسایی و تقویت شدهاند. سازمان حفاظت محیط زیست حدود ۱۲ درصد از سرزمین را تحت حفاظت دارد و در این پهنه نزدیک به ۶۵۰ پایگاه محیطبانی با حدود ۴۰۰۰ محیطبان فعالیت میکنند؛ ترکیب این شبکهٔ انسانی با هشدارهای هوشمند، سرعت واکنش را افزایش میدهد.
جلسات هماندیشی و اشتراک تجربه
جلسات هماندیشی استانی، از جمله نشست در لرستان با حضور افراد مجرب در حوزهٔ اطفای حریق، به تدوین برنامههای مبتنی بر پیشگیری و مشارکت مردمی منجر شده است. این همگرایی تجربیات محلی و دانش فنی برای تدوین پروتکلهای عملیاتی و افزایش اثربخشی مقابله با آتشسوزی اهمیت دارد.
چالشها و نیاز به پایداری
پیچیدگیهای فنی تنها بخشی از چالش است؛ پایداری سیستمها، نگهداری تجهیزات، تامین مالی و تضمین بهرهبرداری طولانیمدت از پروژهها از مسائل کلیدیاند. یکی از راهکارها، مشارکت فعال مردم و گروههای محلی در نگهداری و بهرهبرداری است تا تجهیزات بهتر محافظت شوند و استفادهٔ بهینه صورت گیرد. همچنین انعقاد تفاهمنامهها با وزارتخانهها و نهادهای ذیربط، از جمله همکاری با وزارت دفاع برای تأمین زیرساختهای لازم، در دستور کار قرار دارد.
نکات فنی و دقت سیستمها
دقت پیشبینی بین ۷۰ تا ۸۵ درصد، نشاندهندهٔ توان مدل در شناسایی مناطق پرخطر است؛ اما برای افزایش قابلیت اطمینان، ترکیب خروجیهای مدل با مشاهدهٔ میدانی و گزارشهای مردمی ضروری است. مدلها از سوابق حریقهای قبلی، تحلیل عوامل محیطی و شناسایی نقاط دسترسی استفاده میکنند تا شناسایی ریسک را بهبود دهند. به عبارتی، سامانههای هوشمند ابزار کمکی قدرتمندیاند ولی جایگزین نظارت انسانی و مدیریت محلی نیستند.
در نهایت، حفاظت از تنوع زیستی نیازمند رویکردی ترکیبی است: دانشمحوری، فناوری نوین و مشارکت مردمی. تلفیق دادههای ماهوارهای، سنسورهای زمینی، یادگیری ماشین و توان محلی میتواند شانس موفقیت در پیشگیری و اطفای سریع آتشسوزیها را افزایش دهد. ایران، با پراکندگی اکوسیستمها و چالشهای اقلیمی، نیازمند راهکارهای بومیسازیشده و پایداری فراگیر است تا سامانههای هوشمند نه تنها ساخته شوند بلکه برای سالهای طولانی کارا باقی بمانند.




