ما ایرانیها معروفیم به عکاسی در سفر، تا حدی که معمولا زمانی که به یک جای جدید میرویم به جای آنکه به تماشای زیباییهای آن مکان با دو چشممان بپردازیم، سریع دوربینمان را در میآوریم و شروع میکنیم به عکاسی!
اما ما که تقریبا بیشتر زمانمان را در سفر صرف عکاسی میکنیم، چقدر به نتیجه مطلوب میرسیم؟
بیشتر افراد زمانی که به شهر جدیدی میروند بین ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر به گردش خارج از محل اقامت میپردازند. اگر بخواهیم از حیث عکاسی این مدت زمان را بررسی کنیم، باید بگوییم که عکسهای گرفته شده در این مدت چندان از نظر نور جالب از آب در نمیآیند.
بهتر است از این زمان برای دیدن جاذبههایی چون مساجد جامع، کلیسا و موزه استفاده کنید و اگر میخواهید عکسی بیاندازید این کار را در مرکز شهر انجام دهید. نه اینکه عکاسی در شهر نیاز به نور کافی نداشته باشد، بلکه بیشتر تحت تاثیر چیزهای دیگری چون رنگها، آدمها و بافت شهری است.
اگر به عکاسی مادون قرمز علاقه دارید که هیچ بحثش متفاوت است. مادون قرمز حتی با وجود نور خورشید هم نیاز به اکسپوژر طولانی دارد.
حواستان به آب و هوا باشد
آب و هوا نقش بسیار مهمی در عکاسی در محیطهای بیرونی دارد، به خصوص مناظر طبیعی.
آب و هوا نوع سوژه را هم مشخص میکند. در روزهای ابری بهتر است از جنگلها و آبشارها عکس بگیرید تا اینکه به ساحل بروید و عکس بیاندازید. سبزی جنگل در روزهای ابری میتواند حسابی بدرخشد. ساحل را برای غروب و طلوع بگذارید.
اگر سوژهاتان آب جاری است، سرعت شاترتان باید پایین باشد و اکسپوژر طولانیتر شود.
آب و هوای به اصطلاح بد هم میتواند به دلیل سایهای که ابرها ایجاد میکنند زمان خوبی برای ایجاد عکسهای جذاب و دلگیر ایجاد کند.
حتی اگر باران هم میبارد، تسلیم نشوید. در این هوا است که میتوایند چند عکس ماکرو به مجموعهاتان اضافه کنید. اگر بتوانید از پشت شیشهای (شیشه ماشین یا پنجره) از جلوی یک مغازه که پر از رنگ است عکس بگیرید، میتوانید کلی احساس به عکستان اضافه کنید.