سلیقه موسیقی شما فقط قسمتی از علایقتان نیست، بلکه تونلی نامریی برای فهمیدن شخصیت و طرز فکر شما نیز هست! یک تحقیق جدید از دانشگاه معتبر کمبریج نشان داده است که افراد با شخصیتهای مختلف، به سبکهای گوناگونی از موسیقی علاقهمندند، اساس این ارتباط جالب بر میزان احساس همدلی و همچنین میزان تفکر نظاممند شخصیتهای مختلف افراد است. همدلی در تعریف این محققان، به معنی توانایی ما برای به رسمیت شناختن و واکنش نشان دادن به افکار و احساسات دیگران است. تفکر نظاممند نیز از دیدگاه این محققان، به معنای علاقه ما برای درک قوانین زیربنایی حاکم بر هر سیستم همانند آب و هوا، اتومبیل، موسیقی و … است.
در این آزمایش، 4000 نفر زن و مرد از جاهای مختلف گردآوری شده، و به هرکدام از آنها برگههایی حاوی 60 سوال روانشناسی داده شد، سپس به آنها گفته شد که به 50 قطعه کوتاه موسیقی از سبکهای مختلف گوش داده و آنها را بر اساس میزان علاقه از 1 تا 50 طبقهبندی کنند.محققان سپس علایق موسیقایی هر فرد را که با طبقه بندی 50 قطعه موسیقی مشخص شدهبود، به نتایج تست روانشناسی آنها که از پاسخ دادن به 60 سوال روانشناسی مشخص شده بود، مرتبط کرده و به نتایجی بسیار جالب رسیدند.
طبق گفته محققان، افرادی که در تست 60 سوالی روانشناسی، توانسته بودند امتیاز همدلی بیشتری نسبت به دیگران کسب کنند، و احساسات قوی دارند، به موسیقیهای ملایم و بیتکلف علاقه داشتند.
همچنین افراد علاقهمند به تفکر قاعدهمند و منظم، بیشتر موسیقیهای سنگین و ریتمیک همانند متالیکا را میپسندند.
دیوید گرینبرگ دانشجوی دکترا و یکی از محققان این پروژه نیز میگوید: با اطلاع از سطح همدلی و طرز فکر افراد، میتوان موسیقی مورد علاقه آنها را پیشبینی کرد. در حقیقت سبک تفکر افراد، چه از لحاظ همدلی و تفکرات احساسی قوی باشند، و چه از لحاظ تفکر قاعدهمند و غیر احساسی، بیش از شخصیت اجتماعی و ظاهری آنها میتواند معرف سبک موسیقی مورد علاقهشان باشد.
پس از این کشف، محققان پروژه، دادهها را واکاوی کردند تا بفهمند که چرا افرادی با سطح همدلی بالاتر، موسیقیهایی نظیر آثار مرحوم بیلی هالیدی را میپسندند، و افراد دارای تفکر نظاممند به موسیقیهای سنگین نظیر متالیکا علاقه دارند. آنها پس از بررسی هزاران برگه متوجه الگوریتمهایی شدند که نشان میداد افرادی که سطح همدلی بالاتری دارند، در حقیقت به موسیقیهایی علاقهمندند که تحریک کمی داشته و متمرکز بر ظرفیتهای منفی عاطفی انسان نظیر ترس، غم، خشم و… هستند، همچنین این افراد به تفاوتهای ظریف عاطفی علاقه دارند.
در سوی دیگر تحقیق، مشخص شد کسانی که تفکرات قاعدهمند و منظم دارند، به موسیقیهایی با برانگیختگی بالا، که مبتنی بر ظرفیتهای مثبت عاطفی بوده و دارای عمق مغزی بالا هستند، علاقه بسیاری دارند.
پتانسیل کسب پول بسیار زیادی در این الگوریتمهای موسیقی نهفته است. برای مثال اپل و اسپاتیفای حاضرند برای ارتقاء سیستمهای خودکار پیشنهاد موسیقی خود، صدها میلیون دلار هزینه کنند. دکتر گرینبرگ معتقد است که با استفاه از این الگوریتمها، و با داشتن اطلاعاتی از خصوصیات عاطفی و روحی کاربر، میتوان بهترین موسیقیهای ممکن را به او پیشنهاد داده و کیفیت سرویسهای موسیقی و همینطور درآمد آنها را بسیار بالا برد.
یافتههای این تیم تحقیقاتی در حال حاضر تنها به عنوان کشف ارتباط بین حالات احساسی انسان و موسیقی مورد علاقه او قلمداد میشود، اما محققین پروژه امیدوارند به زودی آنقدر در این حوزه پیشرفت کنند که بتوانند روزی از روی انتخاب موسیقی شما، حالات احساسیتان در آن لحظه را به دقیقترین شکل ممکن توصیف کنند. البته هنوز این تحقیق روی جامعه آماری فوقالعاده کوچکی اجرا شدهاست. 4000 نفر برای تعمیم یک نتیجه به همه بشر کافی نیست، ولی مطمئنا میتوان در آینده با گسترش جامعه آماری و جمع آوری دادههای بیشتر از کاربران مختلف، به نتایجی بسیار دقیقتر و نزدیکتر به روحیات افراد رسید. همین روزهاست که با چند بار گوش کردن پشت سر هم آهنگهای فهرست جدایی در سرویس موسیقی اسپاتیفای، نرمافزار متوجه شود که احتمالا به تازگی درگیر یک شکست عشقی شدهاید!