چند ماه قبل و در یکی از برنامههای تلویزیونی آمریکا، مجری برنامه درباره رسانههایی که سرمایه زیادی را برای هر کلیک کاربران خود خرج میکنند بحثی را باز کرد. این موضوع با تبدیل شدن به یک پدیده ویروسی باعث شد تا مشکلات ناسازگاری سرویس یوتیوب در سرویسدهی به ۶ میلیون بازدید به چشم بیاید. پس از گذشت ۱۰ دقیقه، صحبتی در مورد یک شرکت تازه تاسیس به نام Tronc شد که در زمینه انتشارات فعالیت میکند. این شرکت برای فیلمهای تبلیغاتی خود از یک روبات سخنگو استفاده مینماید و به وسیله آن توضیحاتی را درباره مزایای بکارگیری هوش مصنوعی در روزنامهنگاری به عنوان پدیدهای نو مطرح میکند. Tronc تنها شرکتی نیست که از هوش مصنوعی با آغوش باز استقبال کرده است. این موضوع بسیار مهم و داغی است که هر سازمانی از تاثیرات شگرف آن آگاه است.
مفهوم هوش مصنوعی
مانند بسیاری از مفاهیم از جمله “فضای ابری”، “دادههای عظیم”،”یادگیری ماشین”، فناوری هوش مصنوعی توسط بازاریابان و شرکتهای تبلیغاتی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. خیلی از مردم زمانی که از هوش مصنوعی سخن میگویند، منظورشان تجزیه و تحلیل دادههاست. اگر این سوال بزرگ در ذهن شما هم بوجود آمده که “معنای واقعی هوش مصنوعی چیست؟” باید بگوییم در این مورد تنها نیستید. نظری که اکثر کارشناسان در این رابطه دارند آن است که هوش مصنوعی مجموعهای از فناوریهاست که سعی میکند تا از هوش انسانی تقلید کند یا آن را تقویت بنماید. در کنار این مورد، نرمافزارهای هوشمند وجود دارند که به ما کمک میکنند تا با دنیای دیجیتالی پیرامون خود تعامل بهتری داشته باشیم.
در حدود ۳۰ سال پیش، مردم روزنامههایی را میخواندند که توسط ماشین تحریر برقی به چاپ میرسید و کمتر کسی پیدا میشد که کانالهای تلویزیونی را دنبال کند. امروزه، پخش آنلاین ویدیو از سرویسهایی مثل Netflix و یوتیوب، انتخابهای بیشماری را برای دنبال کردن مسایل روز جامعه و یا سرگرمی پیش رو گذاشته است. اکنون رسیدگی به همه ایمیلها، پیامکها و قرارهای ملاقات بسیار دشوار شده است. هوش افزودهشده امکانی را ارایه میکند که توسط آن تعداد فزایندهای از ورودیها غربال میشوند و قابلیتهایی را در اختیار میگذارد که به کمک نیروی انسانی قادر به فراهم کردن آنها نخواهیم بود.
ارتباطی نو
به طور کلی کامپیوترها و نرمافزارهای اختصاصی آنها، بسیار پیچیدهتر از چیزی است که اکثر مردم درباره آن تصور میکنند و خیلی راحت از کنار آن میگذرند. زمانی بود که مجبور بودید یک نامه یا سند را روی دستگاه ضبط صوت ثبت کنید و در عین حال شخصی آن را رونویسی میکرد. امروزه میتوانید به کمک فناوری تبدیل متن به گفتار نوشته مورد نظر خود را برای گوشی هوشمند بخوانید تا در زمان بسیار کم، ماشین آن را به پیام برگرداند. این تنها یکی از مسیرهایی است که به طی آن، ارتباطات و فعالیتهای خود را بهبود دادهایم.
اکنون کافی است برای اطلاع از علاقهمندیها یا خبر گرفتن از دوستان خود به صفحه اجتماعی او بروید. قبل از اینکه اینترنت بدین شکل رشد کند، مجبور بودیم تا برای حفظ رابطه با دوستان خود تماس تلفنی داشته باشیم یا نامه بفرستیم. این فرآیند خسته کنندهای بود تا دو طرف بتوانند از احوالات یکدیگر باخبر شوند. نتیجه این بود که به دلیل هزینههای زیاد برای تماس با راه دور و رسیدن نامه به دست گیرنده، تعاملات کمتری برقرار میشد. با ظهور اینترنت، ایمیل به عنوان روشی برای تسهیل و سرعت بخشیدن به ارتباطات معرفی شد. فیسبوک امکانات آن را بهتر کرد و باعث شد تا همه مخاطبین در یکجا جمع شوند و بتوانند همزمان با صدها و حتی هزاران نفر در تماس باشند. الگوریتم به ما اجازه داد تا با صرف هزینهای بسیار اندک نسبت به گذشته، روابط اجتماعی خود را حفظ کنیم.
تقسیمبندی هوش مصنوعی
Michelle Zhou که بیش از ده سال در مرکز تحقیقاتی آیبیام و آیبیام واتسون گروپ فعالیت میکرد، در زمینه هوش مصنوعی و تعامل کامپیوتر با انسان از افراد نخبه به شمار میآید. او A.I (هوش مصنوعی) را به سه بخش تقسیم میکند. اولین مورد شناسایی هوشمندانهای است که الگوریتمها روی رایانههای قدرتمند آن را انجام میدهند و میتوانند الگوهای مختلف را از یکدیگر تفکیک کنند و موضوع خاصی را از قطعات نوشتاری استخراج نمایند یا حتی قادر باشند معنای کلی یک متن را از چند جمله آن بفهمند. دومین مرحله هوش شناختی است که در آن ماشین میتواند بعد از تشخیص الگو شروع به استنتاج از دادهها کند. گام سوم تنها زمانی در دسترس قرار خواهد گرفت که بتوانیم انسانهای مجازی بسازیم که قادر باشند در مورد مسایل تفکر کنند و همانند انسان رفتار نمایند.
کمک به انسان
ما راهی طولانی را برای ساخت انسان مجازی در پیش داریم. برخلاف آنچه که شما در رسانهها میبینید، تکنولوژی بی عیب و نقص نیست و قویترین توابع در هوش مصنوعی در برابر هوش انسان حرفی برای گفتن ندارند. حتی زمانی که به این نقطه از تکامل برسیم، لازم است تا حالات انسانی را به کامپیوترها آموزش دهیم. در آوریل ۲۰۱۶، موضوعی جالبی از شرکت Bloomberg Business مطرح شد. این کمپانی توضیح داد که چگونه شرکتهای مختلف میتوانند با ارایه دستیاران شخصی هوشمند توسط هوش مصنوعی (برای کمک به تنظیم ترتیب زمانی یا خرید آنلاین) مربیان انسانی برای آنها استخدام کنند تا به بررسی و ارزیابی این دستیاران پیش از ارسال هرکدام بپردازند.
فرقی نمیکند که این مورد سرویس Spotify یا نتفلیکس یا هر نسل جدید دیگری از رباتهای چت مبتنی بر هوش مصنوعی باشد؛ همه این ابزارها برای فراهم کردن دادههای مختلف به توانایی انسانی وابسته هستند. هنگامی که در حال گوش دادن به موسیقی هستیم، آن را به لیست پخش اضافه میکنیم و یا با دوستان خود به اشتراک میگذاریم، سیگنالهایی برای اسپاتیفای ارسال میشود تا علاوه بر کشف آهنگهایی که ممکن است مورد علاقه ما باشد، بازدید از آنها را نیز پیشبینی کند.
صحبتهای زیادی که در مورد “بینایی کامپیوتر” میشود تنها به این دلیل اثربخش بوده که افراد مختلف میلیاردها عکس تگ شده را با کمک ابردادهها تگ میکنند تا بتوانند محتوای تصاویر را به شکل بهتری توصیف نمایند. قدرت رو به افزایش رایانهها میتواند این عکسها را بررسی کرده و الگوها و معناهای مرتبط با آنها را پیدا کند. به طور مشابه، گوگل میتواند با بکارگیری میلیاردها نمونه از صدای اشخاص مختلف، سیستم هوشمندی را طراحی کند که لهجهها و تفاوتهای ظریف هرکدام را تشخیص دهد و بتواند امکانی را برای جستجوی صوتی فراهم آورد.
چشمانداز آینده
با توجه به معیار سه مرحلهای بیان شده توسط Zhou، اکنون به فاز “تشخیص هوشمندانه” رسیدهایم. رایانههای امروزی با استفاده از یادگیری عمیق میتوانند الگوهای مختلف را خیلی سریع و بهتر کشف کنند. با این حال، همچنان برخی از شرکتها روی فناوریهایی کار میکنند که بتواند معنای مفاهیم را استنباط کنند. Zhou درباره آینده این فناوری اینگونه نظر میدهد:
مهم نیست که به گام سوم از مراحل هوش مصنوعی دست پیدا میکنیم یا خیر. من هنوز هم از طرفداران بزرگ همزیستی انسان و ماشین هستم و معتقدم که کامپیوترها میتوانند حداکثر توانایی خود را برای تداوم و دقت بیشتر بکار گیرند و در کنار آن نیز انسان از خلاقیت خود استفاده کند.