سال 98 بود که کم کم دانشگاه من درحال اتمام بود. کارهایی که یاد گرفته بودم و کسب درآمد میکردم در حد گذران زندگی دانشجویی بود. شرکتهای خصوصی هم که با حجم بالای کاری و حقوق پایین بعد از یک مدتی آدم را دلسرد میکردند. آنجا بود که با اصرار اطرافیان و شنیدن سودهای جذاب وارد بورس شدم.
اوایل اعتماد نداشتم و با حداقل پول ممکن سهام را میخریدم که این سهام عموما عرضه اولیه بود. با خرید عرضههای اولیه و دیدن سودهای اولیه کم کم اعتمادم بیشتر شد. یکم حس طمع من زیاد شده بود. دیگه دلم میخواست سرمایه گذاری بیشتری انجام بدم. هنوز هم ترس داشتم ولی اشتیاق به درآمد بیشتر باعث شده بود زیاد توجهی به ترسم نداشته باشم. اینجا بود که با کمی مطالعه آموزش بورس از صفر و پیگیری اخبار به این نتیجه رسیدم که توانایی سرمایه گذاری در یک سهم را دارم.
با فکر کاذبی که من چند ماه دارم کار میکنم و دیگه از بازار اطلاع کافی دارم چند سهم را خریداری کردم. چند روز اول که سهم مثبت بود خوشحال بودم و مطمئن به خودم میگفتم دیدی گفتم که کاری نداره. بعد از مدتی سهم سیر نزولی گرفت. گفتم بالاخره همش مثبت که نمیشه!
تا اینکه دیدم نه! دیگه دارم ضرر میکنم. ضررم بیشتر شد. از اونجا بود رفتارم تو بازار هیجانی شده بود. هر وقت صف خرید میدیدم فکر میکردم که سهام ارزشمنده و شروع به خریدن و اضافه کردن در پرتفویم میکردم هر جا هم هرکدام از سهامهایی که داشتم صف فروش میشد از ترس ضرر بیشتر وارد صف میشدم.
وقتی به خودم اومده بودم دیدم خیلی ضرر کردم و تقریبا دیگه دارایی برای من نمونده. برای یک مدتی اینقدر شوکه شده بودم که نمیدونستم باید چی کار کنم. کلا ذهنم کار نمیکرد دیگه! با چند نفر که تجربه بیشتر داشتند سعی کردم صحبت کنم. خجالت میکشیدم که بگم چه کارهایی کردم. تمام تلاشم این بود که به صورت مخفیانه مشکلات و اشتباهاتم رو به این افراد بفهمونم.
وقتی بیشتر موقعیت خودم را درک کردم. متوجه اوضاع و اشتباهات خودم شدم. هر لحظه به خودم میگفتم که دیگه امکان جبران این خسارت وجود ندارد. این جوری بود که همیشه دنبال یک راهی برای فرار و برگشت سرمایه از دست دادهام میگشتم. که بعد از کمی پرس و جو فهمیدم مشاوره گرفتن از یک نفر میتواند بسیار آموزنده باشد. از یک جایی به بعد همش دنبال یک نفر برای مشاوره بودم ولی خوب هر چیزی در رابطه با بازار سرمایه نیازمند هزینه و پول بود. یعنی حتی برای یک مشاوره ساده هم نیاز بود که هزینه کنم.
در خیلی از مشاورهها هم مواردی که یاد داشتم دوباره به من گوش زد میشد. اینجوری باز دوباره به این وضع بدبین شدم و احساس کردم کلا همه فقط نیت سو استفاده یا کلاهبرداری دارند. سعی کردم با آموزش مقدماتی بورس کاری برای خودم انجام بدهم. تاحدی سرمایهام برگشت اما ضرر من به اندازهای بود که نیاز داشت هر طوری که شده از این ضرر خارج بشم. از یک مشاوره تا حدی مسیرم تو بازار سرمایه عوض شد.
مشاورهای که یک دید جامعتر نسبت به بازار به من داد. فهمیدم که تحلیلهایی که یاد گرفته بودم فقط یک سطح بسیار نازک از آنچه بود که برای بازار لازم است. کم کم بیشتر با تحلیلهای سهمهایی آشنا شدم که رشد خوبی داشتند. اینجوری فهمیدم داخل بازار کمتر درگیر هیجانات شوم. به تحلیل و انتخابهای خودم هر مقدار که ممکن است اشتباه باشه احترام بگذارم و با مشخص کردن حد ضرر و میزان ریسک پذیری در یک سهم وارد شوم. تا در صورتی که اشتباهی کردم ضرر زیادی به من وارد نشود. از طرفی هم بتوانم از این ضرر تجربه کافی به دست آوردم. تمامی این راه و تجربیات بدون یک مشاور مالی و مشاور خوب بسیار سختتر و با ضرر بیشتر همراه بود.
از مهمترین کارهایی که یک مشاور برای شما انجام میدهد این است که با تجربهای که دارد و با دیدی منطقی و بدون احساسات و هیجانات، مسیر سرمایه گذاری شما را مشخص میکند. در این راه با توجه به پیشبینی که نسبت به سهام خود دارید. بدون هیچ استرس و حرکت هیجانی و با در نظر گرفتن حد ضرر خود سرمایه گذاری میکنید.
با این تفاسیر مشاوره با درک موقعیت و وضعیت شما طبق تجربه و دانش مالی به راحتی کم ریسکترین حالت ممکن را برای یک سبد سهام به شما پیشنهاد میدهد. از طرفی حتی با معرفی دورههای رایگان بورس و آموزشهای مناسب، شما را به مسیر روشنتر راهنمایی کند.
به همین دلیل است که راهنمایی گرفتن از کسی که تجربه دارد یا به عبارتی مشاوره شما از ضررهای آتی که ممکن است از روی تجربه کم و یا تصمیمات هیجانی باشد، جلوگیری کند. شما گاهی درگیر هیجانات و یا احساسات لحظه میشوید اینگونه ممکن است تصمیمی نادرست بگیرید ولی مشاور بدون هیجان و احساست و تماما از روی منطق به شما مشاوره میدهد. پس اگر در این بازار پر تلاطم دچار ضررهایی شدید که احساس کردید امکان جبران آن وجود ندارد حتما از مشاوره رایگان مستر بورس کمک بگیرید.
ارز دیجیتال بخرید الکی توی بورس سرمایه گذاری نکنید…
بورس ایران که اصولی نداره
چجوری میخوان آموزش بدن توی این شیر تو شیر
فقط شانسه همین