هفته گذشته و با اعلام رییس بانک مرکزی مبنی بر ممنوعیت خرید و فروش ارزهای دیجیتال در کشور، موجی از نگرانی و اضطراب بر بخش نسبتا بزرگی از جامعه سایه افکند. پس از آن و با اخطار شاپرک برای بستن درگاههای پرداخت ریالی این پلتفرمها، بسیاری در صدد خارج ساختن رمزارزهای خود برآمده و سردرگمی عجیبی بر این قسمت مهم از فعالیتها چیره شد.
جالب اینجاست که صحبتهای بیان شده توسط رییس بانک مرکزی در این خصوص، هیچ نکته جدیدی نداشته و صرفا با استناد به قوانینی بوده که از قبل نیز وجود داشت و البته اصل آن، بیقانونی در معاملات ارزهای دیجیتال است که علیرغم پیگیریهای بسیار از سمت فعالان این صنف، بی پاسخ مانده و مصاحبههای اینچنینی، صرفا بر دامنه ابهامات اضافه میکند.
سوالی که در این بین برای بسیاری مطرح شد، این است که اصلا چرا در این برهه زمانی، مساله ممنوعیت خرید و فروش ارزهای دیجیتال عنوان گردیده و نهادهای بالادستی، آیا به تبعات چنین سخنانی واقف هستند؟
سقوط بورس، یک جواب احتمالی
تقریبا شش ماهی میشود که بورس کشور دچار ریزشی شدید شده و در این میان، تعداد بسیار زیادی از معاملهگران خسارتهای گستردهای دیدهاند. دولت به عنوان مشوق اصلی در ورود مردم به این بازار، تلاش بسیاری در کنترل و بازگرداندن رونق به آن داشت اما اکثر این تلاشها با شکست مواجه شدند تا همچنان بورس در مدار سقوط و رکود گام بردارد.
در این میان و با رشد گسترده بازار رمزارزها در جهان، توجه بسیاری از کاربران داخلی بیش از گذشته به آن معطوف شد. مارکتی که برخلاف اکثر بازارهای بینالمللی بر روی ایرانیان بسته نبود و افراد قادر بودند تا به آسودگی و با شرایطی استاندارد و مناسب در آن به فعالیت بپردازند. از سوی دیگر پلتفرمهای بسیار خوب و پیشرفتهای برای مبادلات رمز ارزها در کشور راه اندازی شده بود که اکثرا هم دانش بنیان بوده و نخبگان بسیار زیادی در آن مشغول به فعالیت بودند.
مجموع این عوامل سبب شد تا توجهات به سمت رمزارزها زیاد شود و اکثر کسانی که وارد آن شدند، به واسطه رشد خوب و از طرفی پشتیبانی مناسب صرافیهای خرید و فروش ارزدیجیتال در کشورمان، با رضایت در آن فعالیت کنند. در این بین، برخی بر این عقیده بودند که مقداری از پول خارج شده بورس به این بازارها آمده و بهجای چارهاندیشی حل مشکلات بورس، چاره را در حذف رقیب دیدند! بلکه با انداختن هراس در این بخش از بازار، پولها به بورس برگردد؛ آیا واقعا این یک راهکار عملی و منطقی است؟ وقتی که شخصی امیدش را به بورس از دست داده، خسارت زیادی دیده و شاهد نوسانات بسیار، نقد شوندگی ضعیف و مشکلات فراوانش است، دوباره به بورس بازمیگردد؟
قاعدتا جواب این سوال برای اکثریت مطلق خسارت دیدگان از بورس و خارج شدگانش، خیر خواهد بود! این افراد حتی اگر مجبور به خروج از دنیای رمزارزها بشوند، پول خودشان را سمت بازارهای دیگر همچون مسکن، دلار و طلا خواهند برد و عملا بازار کریپتو که نقش اسفنج برای بسیاری از پولهای سرگردان را بازی کرده بود، با فشرده شدن توسط دولت، منجر به نابسامانی در بازارهای حیاتی و تورم بیشتر خواهد شد.
آیا ارز دیجیتال بد است؟
اگر بخواهیم سه کشور دنیا را نام ببریم که در طول یک دهه اخیر، شامل بیشترین تحریمهای ظالمانه در سطح دنیا شدهاند، قاعدتا یکی از این کشورهای ثابت، ایران خواهد بود. به واسطه این تحریمها، دسترسی مردم کشورمان به اکثر بازارهای مالی و بانکی قطع شده و حتی برای یک خروج یا ورود ساده پول، بایستی به انواع و اقسام روشهای قانونی و غیر قانونی متوسل شوند؛ آنها با پرداخت هزینههای بیشتر و استرس همیشگی مبنی بر بلوکه شدن داراییشان، یک عمل ساده جهانی را با کلی مشقت انجام میدهند و تمام این سالها را تاب آوردهاند.
حال رمزارزها با توجه به هویتشان که بر اساس غیرمتمرکز بودن است، یک راهکار عالی برای کشورها و مردمان تحت تحریم هستند تا حداقل با آسودگی بتوانند به نقل و انتقالات مالی بپردازند بدون آنکه هیچ بانک یا نهاد خارجی آنها را تحت تعقیب یا تحریم قرار دهد.
این یک کاربرد فوقالعاده عالی محسوب میشود که حتی دولت میتواند با تدوین قوانین شفاف و درخواست از پلتفرمهای داخلی برای احراز هویت و همکاری با نهادهای قانونی کشورمان، یک گام مثبت برای سبک شدن این تحریمها به نفع مردم بردارد، اما دولت در طی این سالها نه تنها قوانین مشخصی را وضع نکرده، بلکه با سنگ اندازی، تنها داغ بیشتر تحریمها را به مردم دردمند زد تا حتی این روزنههای تنفس را هم بر روی آنها ببندد!
در همین ارتباط چند روز پیش، بیانیه مشترکی توسط نظام صنفی، انجمن بلاکچین و فینتک داخلی منتشر شد که در آن به همین امر اشاره داشتند و مسدود کردن پلتفرمهای داخلی را یک خیانت داخلی قلمداد کردند! بهراستی چرا اصرار بر روی کاری وجود دارد که نفع آن بهروشنی بیشتر از ضررهای احتمالیاش است؟
آیا میتوان پلتفرمهای داخلی را بست؟
برای مسدود سازی صرافی ارزهای دیجیتال، دو راهکار در دست دولت است. اول از همه بستن درگاههای پرداخت ریالی و دوم فیلتر کردن این پلتفرمها! از آنجایی که این صرافیها دارای درگاه اختصاصی نیستند (بهواسطه عدم وجود قانون) از پرداخت یارها استفاده میکنند، با مسدود شدن این حسابها، راههای دور زدن هم آغاز خواهد شد، به این معنی که پلتفرمها میتوانند از طریق دادن شماره حساب مستقیم، عوض کردن دایمی آنها و یا اعلام از طرق غیر رسمی، همچنان پولها را دریافت کرده اما با مشقت بسیار زیاد هم برای خود و هم کاربرانشان و تنها چیزی که در این وسط از بین خواهد رفت، همان شفافیتی است که قاعدتا برای نظام قانونی کشور، اهمیت دارد!
اگر هم دولت بخواهد این پلتفرمها را فیلتر کند، رسما آنها را به سوی فعالیت غیرقانونی و کاربران را به استفاده از فیلترشکن سوق خواهد داد. صرافیها، دامنهها و سرورهای خود را به خارج از کشور منتقل کرده و احراز هویت که در حال حاضر خیلی دقیق از سمت آنها انجام میشود، کمرنگ خواهد شد. در واقع بستری مناسب جهت کلاهبرداری، پولشویی و نقل و انتقالات غیر قانونی فراهم خواهد میگردد.
اگر هم دولت با کمک قوه قضائیه درصدد مسدود سازی کامل و پیگیری قانونی مدیران این پلتفرمها برآید، تنها کاربران داخلی را به سمت پلتفرمهای بزرگ جهانی هدایت خواهند کرد. صرافیهای بسیاری که احراز هویت سختگیرانهای نداشته و حتی در مدلهای غیرمتمرکز که بهتازگی راهاندازی شدهاند، نیاز به وارد کردن هیچ چیزی نیست! در سوی مقابل، عده زیادی از نخبگان و متخصصان حوزه بلاکچین هم درصدد خروج از کشور برخواهند آمد و این دانش با ارزش به رایگان در اختیار کشورهای دیگر قرار میگیرد.
ممنوعیت خرید و فروش ارزهای دیجیتال خودزنی است
همان طور که بالاتر گفتیم، ممنوعیت خرید و فروش رمزارزها، به معنای تعطیلی صرافیهای داخلی نیست، بلکه فعالیتها را از شکل شفاف کنونی به سوی زیرزمینی و غیرقانونی شدن سوق میدهد. به قدری تبعات منفی این امر واضح است که نیاز به بازنگری در آن بهوضوح احساس میشود.
این ممنوعیت در وهله نخست، میتواند منجر به بیکاری عده زیادی از فعالان در این حوزه بشود که اکثریت از افراد نخبه و کاربلد بوده و چندین هزار نفر بیکار به مجموعه بیکاران کشور خواهد افزود. در سوی مقابل، چند صد هزار نفری که وارد معاملات ارزهای دیجیتال شده، علاوه بر سرخوردگی، به دنبال راهکار جایگزین میروند که همگی زمینه ساز خسارتهای گستردهتری میگردد.
در طی همین چند روز اخیر و با مشاهدات عینی از روی پلتفرمهای داخلی، اکثر کاربران درصدد خروج ارزهای دیجیتالشان برآمده و مقصد بیشتر آنها، کیف پولهای خارجی همچون تراست ولت، کوینومی، اتمیک و… بوده است. بهطور حتم میلیونها دلار از صرافیهای همتا به همتای داخلی خارج شده و به سمت مقاصد خارجی روانه گشته که همیشه این استرس را برای کاربران بههمراه دارد که مبادا در هر لحظه دارایی آنها به بهانههایی چون تحریم ایرانیان، بسته شود.
از سمت دیگر و با تدوین قانون استخراج ارزهای دیجیتال در کشور که در تعارض کامل با ممنوعیت معاملات آنها قرار دارد، راهکاری موثر و مفید برای ورود ارز به کشور فراهم شد، یعنی به کمک رمز ارزها نه تنها ارزی از کشور خارج نمیشود، بلکه تولیدش کمک میکند تا بتوان بهخوبی تحریمها را دور زد و منابع لازم برای واردات را هم فراهم نمود، موضوعی که رییس بانک مرکزی هم به آن اشاره داشت اما هیچ راهکار درستی برایش ارایه نشد. ایشان بیان کرد که چند صرافی قانونی برای این کار اعلام میشود که پولش فقط محدود به واردات خواهد شد! امری که خودش بر ابهامات میافزاید. اول آنکه چرا انحصار در ارایه مجوز را بایستی در اینجا هم برای چند صرافی احتمالا خودی داشته باشیم و دوم آنکه چرا یک تولید کننده رمز ارز، محدود به واردات شود؟ در واقع همین سخن، خودش از انگیزه فعالیت در این بخش نیز خواهد کاست و مشکلات جدیدی را اضافه میکند.
راهکار چیست؟
نگاهی بر شاکله کاری صرافیهای بزرگ داخلی نشان میدهد که آنها قوانین بسیار سفت و سختی در احراز هویت کاربران و نظارت بر عملکرد خرید و فروش آنها دارند. در واقع امکان هرگونه پولشویی، کلاهبرداری و انتقالات غیر قانونی بهخوبی بسته شده و تدوین قانون مشخص از طرف نهادهای مرتبط، به شفافتر شدن عملکردشان منجر میشود.
انتظاری که مردم و این کسب و کارها از دولت دارند، این است که با کسب اطلاعات کافی، مشاوره با مطلعین و وضع قوانین منطقی، به رشد و پیشبرد عملکردشان کمک کند؛ مطمئنا همگی حاضر هستند با ارایه صورتهای مالی منظم، پرداخت مالیات و همکاری در وظایف قانونی خودشان، بیشترین تعامل را هم با دولت و نهادهای قانون گذار داشته باشند.
اعلام ممنوعیت در خرید و فروش رمز ارزها، تنها این بیزینسها را به سمت زیرزمینی شدن و همچنین خروج ارز کاربران و فعالیت در پلتفرمهای خارجی سوق میدهد، امری که مطلوب هیچکس نیست و منجر به یک بازی چند سر باخت هم برای دولت، هم کسب و کارها و هم کاربران فعال در این حوزه خواهد شد که امکان کلاهبرداری، پولشویی و خروج پول را با گل آلود کردن فضای شفاف فعلی فراهم خواهد کرد.
جا داره یادی کنیم از هموطنانی که مث خوره افتاد ب جون کارتهای گرافیک و همه ی رو بیچاره کردن . مردم خوب، اینجا ایرانه،، چرا فکر اینده رو نکردی که ممکنه یه روز ممنوع کنن اینکار رو-اصلا تو ایران این کارها از اول مشخص بود یه روزی به مشکل میخوره
حالا کلی کارت گرافیک میمونه رو دستت و مهاجرتم نمیتونی بکنی خخخخ
سلام
خوب مشخص چرا ممنوع کردن
1ـ بورس که از زمانی که راه افتاد بنده می دونستم که رو به سقوط میره و مردم بیچاره میشن (اصلا نگران نباشید بورس بره بالا یا بیاد پایین دولت سودشو میکنه این مردم هستن که همیشه ضرر میکنن) دولت مردای ما همیشه به فکر جیب خودشون هستن و مردم به اندازه یک ریالی هم ارزش ندارن
2ـ اگر مردم برن طرف رمز ارز دیجیتال مطمئناً وضعیتشون عالی میشه مثلاً من خودمو میگم من یک کارمند جز هستم که دارم 3 میلیون حقوق میگیرم بعد از ده سال کار ولی به واسطه همین ارز دیجیتال که نزدیک به دو سال داشتم کار میکردم موفق شدم دو تا بیت کویین بفروش برسونم و خونه بخرم من اگر با حقوقی که دولت بهم میده می خواستم خونه دار بشم حتما بعد از صد سال خونه دار میشدم البته منظور همون قبر قسطی هست که بچه هام بخوان قسطشو بدن
تنها مشکل واسه ممنوع کردنش اینه که ارز از کشور خارج میشه
واسه همین استخراج قانونی و مشکلی نداره و خرید و فروشش رو ممنوع کردن
خب اونایی که استخراج میکنن چجوری بفروشن؟؟؟؟
همیشه یه جای کارشون میلنگه
با سلام و ممنون از مقاله خوب شما
بایستی به شکلی این پیشنهادات و نظر ها به گوش دولتمردان برسه والا من داشتم زندگیم رو میکردم این خبرها باعث شد امروز کلا دنبال خونه تو استانبول بگردم.
اتفاقا تنها کار درست مجلس همین کار بوده!
چقدر سیاه نمایی و دروغ در متن نویسنده هست!! منجر به بیکاری عده زیادی از فعالان در این حوزه بشود که اکثریت از افراد نخبه و کاربلد بوده و چندین هزار نفر بیکار به مجموعه بیکاران کشور خواهد افزود
کدوم هزاران نفر بیکار میشن ! مگه شرکتی تعطیل میشه که هزارن نفر بیکار میشن ! بجز یک مشت ادم پولدار کیا توان خرید این دستگاه رو دارن ! یک دستگاه اروزنش 50 تا 60 میلیون قیمتشه ! با یک دستگاه پولی استخراج نمیشه حداقل باید 5 تا 6 دستگاه داشت !
کی توان خرید این دستگاه داشت ! سرمایه دارن !
بعد اکثر این دستگاه بصورت غیرقانونی کار میکردن ! با چه برقی با برقی که توسط دولت سوبسید میخوره تا مردم عادی بتونن استفاده کنن ! ما مردم عادی باید خاموشی تحمل میکردیم تا یک مشت بچه پولدار ارز دیجتال استخراج کنن !
همون بهتر که ممنوعش کردن ! شما نگران جابجایی تحریم و پول نداشته باشید ! مردم عادی در خرج مایحتاج موندن ! اینکه نیازی به مبادله پول با خارج ندارن !
شما بیشتر نگران اون پولهای هستید که از اون ور براتون می فرستادن ، یا مشکلات پولشوییی خوبی با کمک این ارز کسب میکردن!
پس دروغ نگید هزاران نفر بیکار میشن ! نه یکم درامد پولدارن کم بشه جای برنمی خوره
بورس و .. بهانه اس
دوست عزیز ظاهرا شما مطلب رو مطالعه نکردید! در هیچ کجا ما به دستگاههای ماینینگ و مصرف برق غیرمجاز و کار غیر قانونی استخراج اشارهای نکردیم، هدف مطلب چیز دیگری است که با مطالعه آن پی به موضعش خواهید برد
حرفهای که زدی اونقدر احمقانه و سطحی نگرانه هستش که اصلا ارزش جواب داده ندارن خواهشاً برو و کمی مطالعه کن قضیه استخراج و قضیه خرید و فروش ارزهای دیجیتال دو قضیه جداست ریشه مشکلات ما هم همینجاست که بدون مطالعه و آگاهی فقط حرف میزنیم اون مسئول بی کفایتی که باعث تصویب این قانون خیانت بار شده هم درست مثل شما بدون داشتن کوچکترین اطلاعات و آگاهی اومده داره گند میزنه به زندگی تعداد بیشماری هموطن بهتره اول از خودمون شروع کنیم و درست فکر کنیم اونوقته که چهار تا مسئول بی کفایت بی لیاقت نمیتونن اینجوری تو این مملکت هر غلطی خواستن بکنن
چرا مردم باید خاموشی تحمل کنن ؟
مگه نیست که یکساله مملکت و همه کسب و کارها و شرکت ها خوابیده. دیگه مصرفی نمونده. واسه چی باید برق کم بیاد ؟
این رقص مترسک واسه کلاغه