فرهنگ امروزی با تمرکز بر تناسباندام، سلامتی و آگاهی نسبت به آلرژیها و حساسیتهای غذایی، افراد را به رعایت انواع رژیمهای غذایی و انجام ورزش منظم تشویق میکند. اما برخی رفتارها نسبت به تغذیه، اگرچه در ظاهر طبیعی یا حتی سالم به نظر میرسند، ممکن است نشاندهنده رابطهای ناسالم با غذا باشند. شناخت تفاوت میان خوردن نامنظم (Disordered Eating) و اختلالات خوردن (Eating Disorders) برای پیشگیری، شناسایی و درمان بهموقع اهمیت حیاتی دارد.
خوردن نامنظم چیست؟
خوردن نامنظم به الگوهای رفتاری و ذهنی اطلاق میشود که نگرش منفی یا غیرطبیعی نسبت به غذا و فرآیند خوردن ایجاد میکند. این رفتارها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- رژیمهای مکرر و محدودکننده
- حذف وعدههای غذایی یا گروههای خاصی از موادغذایی
- پرخوریهای گاهبهگاه یا خوردن احساسی
- استفاده ناصحیح از ملینها یا داروهای لاغری
- استفراغ عمدی
- ورزش وسواسگونه و بیشازحد
خوردن نامنظم زمانی مطرح میشود که این رفتارها به شکل پراکنده یا خفیف رخ داده و شدت یا تکرار آنها به حدی نیست که معیارهای علمی تشخیص اختلال خوردن را دارا باشند. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که چنین الگوهایی، بهویژه رژیمهای محدودکننده، اغلب پیشزمینهای برای اختلالات جدیتر محسوب میشوند.
اختلالات خوردن؛ بیماریهای پیچیده روانی-زیستی
اختلالات خوردن دستهای از بیماریهای روانپزشکی پیچیدهاند که علاوه بر تأثیر بر سلامت جسم، فرایندهای فکری و روابط اجتماعی فرد را نیز دچار اختلال میکنند. بارزترین ویژگی این اختلالات، آشفتگی پایدار در نگرش، احساس و رفتار مرتبط با غذا و بدن است. تشخیص اختلالات خوردن بر عهده متخصصین سلامت است و معمولاً از ابزارهای استاندارد مانند پرسشنامههای تخصصی و مصاحبههای بالینی بهره گرفته میشود تا فراوانی، شدت و پیامدهای عملکردی اختلال ارزیابی گردد.
انواع شایع اختلالات خوردن:
- آنورکسیا نروزا (بیاشتهای عصبی)
- بولیمیا نروزا (پرخوری عصبی)
- اختلال پرخوری دورهای (Binge Eating Disorder)
- اختلال اجتناب/محدودیت مصرف غذا (ARFID)
شیوع اختلالات خوردن و خوردن نامنظم در جامعه
آمارها نشان میدهد شیوع اختلالات خوردن و رفتارهای خوردن نامنظم در گروههای مختلف جمعیتی متغیر است و به شناخت، تعاریف علمی و روشهای پژوهش بستگی دارد. برآوردها حکایت از آن دارند که نزدیک به ۸.۴ درصد از زنان و حدود ۲.۲ درصد مردان در دورهای از زندگی خود به یکی از اختلالات خوردن مبتلا میشوند که بیشترین بروز در دوران نوجوانی مشاهده میشود. علاوه بر این، خوردن نامنظم بهویژه در میان کودکان و نوجوانان رایج است؛ به طوریکه حدود ۳۰ درصد دختران و ۱۷ درصد پسران ۶ تا ۱۸ سال رفتارهایی از این جنس را گزارش میکنند. پژوهشهای جدیدتر نیز افزایش شیوع این اختلالات را در افراد با هویت جنسیتی متنوع گزارش میکنند، امری که نیازمند توجه بیشتر اجتماعی و درمانی است.
پیشگیری از اختلالات خوردن: راهکارها و چالشها
برخی برنامههای مداخلهای با هدف کاهش عوامل خطر، مانند رژیمهای محدودکننده و نگرانی درباره وزن و ظاهر بدن، در کوتاه مدت تا حدی موفق بودهاند. اما بیشتر مطالعات موجود کوتاهمدتاند و اطلاعات کافی درباره پیامدهای بلندمدت نداریم. همچنین اکثر پژوهشها بر دختران اواخر دبیرستان یا اوایل دانشگاه متمرکز شدهاند؛ درحالیکه بسیاری اختلالات تا رسیدن به این سنین علائم خود را نشان دادهاند. این موضوع ضرورت توجه به مداخلات زودهنگام و گروههای درمعرض خطر گوناگون را دوچندان میکند.
آیا اورتورکسیا اختلال خوردن است؟
مرز میان خوردن نامنظم و اختلال خوردن، با بروز پدیدههایی چون “اورتورکسیا نروزا” روشنتر بررسی میشود. اورتورکسیا که معنای لغویاش “اشتها به غذای سالم” است، نوعی وسواس بیمارگونه نسبت به تغذیه صحیح محسوب میشود و با رژیم غذایی فوقالعاده سختگیرانه و حذف خوراکیهای “نامطلوب” شناخته میشود. گرچه این رفتارها میتوانند به سوءتغذیه، کاهش کیفیت زندگی و از دستدادن روابط اجتماعی منجر شوند، اورتورکسیا هنوز در هیچیک از نظامهای تشخیصی رسمی به عنوان اختلال خوردن شناخته نشده است.
افزایش محبوبیت رژیمهای خاص مانند کتوژنی، پالئو، روزه متناوب یا حذف گلوتن، تشخیص مرز خوردن سالم و اختلالات را دشوارتر کرده است. برای مثال، نزدیک به ۶ درصد مردم به نوعی آلرژی غذایی مبتلا هستند و طبق شواهد نوین، احتمال ابتلا آنان به اختلالات محدودکننده مانند آنورکسیا یا ARFID بیشتر است. اما پیروی از رژیمهای بر اساس ترجیحات شخصی یا سلامت (مانند وگان بودن یا آلرژی غذایی) بهتنهایی نشانه خوردن نامنظم یا اختلال خوردن نخواهد بود. شناخت انگیزه افراد برای خوردن یا حذف موادغذایی – مثلاً برای دفاع از حقوق حیوانات – در تشخیص افتراقی اهمیت دارد.
نشانههای هشداردهنده: به چه چیزهایی باید توجه کرد؟
اگر نسبت به رابطه خود یا عزیزانتان با غذا دچار نگرانی شدهاید، توجه به برخی علائم میتواند راهگشا باشد:
- اشتغال ذهنی با تهیه یا مصرف غذا
- حذف وعدهها یا گروههای غذایی کامل
- وسواس نسبت به وزن یا فرم بدن
- تغییر شدید وزن در مدت کوتاه
- ورزش اجباری یا بیشازحد
- تغییرات خلقی و فاصله گرفتن اجتماعی
برای والدینی که نسبت به رفتارهای غذایی یا تصویر بدن فرزندشان بیمناکاند، منابعی مانند “Feed Your Instinct” میتوانند نشانههای هشداردهنده را بهصورت هدفمند شناسایی نموده و گزارش قابل ارائه به متخصص تهیه نمایند.
نتیجهگیری
تمایز میان خوردن نامنظم و اختلالات خوردن، بهویژه با توجه به پیچیدگیهای زیستی، روانی و اجتماعی، اهمیت چشمگیری در ارتقاء سلامت همگانی دارد. بازشناسی علائم، درک تفاوتهای فردی، و آگاهی از شیوع، خطرات و راهبردهای مداخله، به جامعه و متخصصان کمک میکند تا آسیبپذیرترین گروهها را به سرعت شناسایی و پشتیبانی کنند. بررسی علمی و فرهنگی خوردن نامنظم و اختلالات غذایی، کلیدی برای پیشگیری و بهبود کیفیت زندگی میلیونها انسان در سراسر جهان است.