تحقیقات جدید نشان میدهد چشم و مغز انسان قادر به دیدن تصاویر شبحمانند (ghosted images) است؛ نوعی جدید از پدیده بصری که دانشمندان قبلا تصور میکردند تنها از طریق کامپیوتر قابل تشخیص است. این موضوع نشان میدهد که چشمهای ما چه قدرت فوقالعادهای دارند.
این کشف میتواند اطلاعات زیادی را درباره نحوه کار چشمها و مغز ما در هنگام پردازش اطلاعات در اختیارمان قرار دهد و آگاهیهای پیشین ما درباره چیزهایی که واقعا قادر به دیدن آنها هستیم دچار تغییر نماید.
پیش از این، الگوهایی ناشی از این تصاویر شبحمانند، در پروسه بهدام انداختن نورهایی خارج از طیف نوری قابل رویت، تولید شده و معمولا توسط الگوریتمهای نرمافزاری خاصی مورد پردازش واقع میشدند. اما حالا بهطور شگفتانگیزی، چشمهای ما هم قابلیتهای مشابهی را از خود نشان دادهاند.
محققین میگویند که شبحنگاری (ghost-imaging) توسط چشم، کاربردهای کاملا جدیدی را به روی ما باز کرده که از جمله آنها میتوان به گسترده شدن قوه دید انسان به طول موجهای غیرقابل رویت اشاره کرد که بلافاصله و بدون تصاویر میانجی و بدون نیاز به محاسبات خاصی رخ میدهد. حتی شاید یکی از جالبترین فرصتهایی که این یافته در اختیار ما قرار دهد، کشف فرایندهای نورولوژیکی باشد.
شبحنگاری بهجای میلیونها پیکسل استفاده شده در سنسور دوربینها و اسمارتفونهای امروزی، تنها با یک دوربین تک پیکسلی کار میکند. حتی این موضوع، برای به دام انداختن نورهای فراتر از طیف نوری قابل رویت، روشی بسیار مقرون به صرفه خواهد بود. این دوربینهای تک پیکسلی نوری را که از یک جسم تابیده میشود به دام میاندازند. سپس بهتدریج شروع به ساختن تصویر آن شی بر روی همان تک پیکسل میکند.
در برخی ستآپها، دوربین تک پیکسلی در ترکیب با یک نور دوم مورد استفاده قرار میگیرد؛ بهطوریکه در اثر نور اول، دچار تغییر شده و دوباره به الگوهای تصادفی اصلی، بازتابانده میشود. مزیت آن، این است که الگوهای کمتری برای ایجاد یک تصویر مورد نیاز خواهد بود.
بنابراین، مطالعه جدید نشان میدهد که تصاویر و الگوهایی (الگوهای آدامار) که قبلا تصور میشد تنها برای کامپیوترهای مجهز به نرمافزارهای خاص قابل رویت هستند، حالا توسط قوه دیداری انسان هم قابل درک است.
در دیاگرام زیر، ایده پشت این پدیده را بهخوبی میتوان ملاحظه کرد.
این امر، بیشتر شبیه آن است که وقتی چشمها و مغز ما به یکسری تصاویر ثابت نگاه میکنند، در اثر فرایندهایی آنها را بهصورت تصاویر متحرک درک مینمایند.
از چهار داوطلبی که در این مطالعه مشارکت کردند، همگی توانستند تصویر خاصی را از بین الگوهای آدامار رویت کنند. جالب اینکه، این حالت، تنها زمانی ظاهر شد که الگوها خیلی سریع تابانده میشدند. اگر سرعت تاباندن آنها به کمتر از ۲۰۰ الگو در هر ۲۰ میلیثانیه میرسید، تصویر نمیتوانست توسط شرکتکنندگان دیده شود.
همانطور که محققین اشاره کردهاند، این اتفاق واقعا هیجان انگیز است؛ به این معنی که میتوان سیستمهای سادهای را ساخت که با استفاده از آنها بتوان نورهای بیرون از طیف قابل رویت را بدون پردازشهای کامپیوتری مشاهده کرد.