توسن سیستم شرق با نام تجاری تسکو، یکی از قدیمیترین شرکتهای داخلی در زمینه لوازم جانبی کامپیوتر و موبایل است که در این زمینه، خود را بزرگترین نیز میداند. تسکو علاوه بر واردات، یک کارخانه نیز در شمس آباد دارد که البته چندان از تولیدات و حمایتهایی که از آن میشود، راضی نیست! چندی پیش مصاحبهای را با ما جمال جعفری، مدیر عامل تسکو در ایران انجام دادیم. مردی پرسابقه در صنعت آیتی که تقریبا تمام فعالیت دوران کاریاش را در این صنف گذرانده و دارای ایدههای بسیار زیادی در ارتباط با صنعت آیتی کشور است. با ما و این مصاحبه خواندنی، همراه باشید.
لطفا یک بیوگرافی از خودتان و شرکت توسن سیستم بفرمایید
ما از سال ۱۳۸۱ شروع کردیم برند تسکو را در بازار ایران توزیع کنیم، عمدتا سیاست کلی ما بر این مبنا هست که کالاهایی با کیفیت خوب و قیمت مناسب به دست مصرف کننده ایرانی برسانیم. در ایران، اکسسوری به صورت کلی متولی ندارد؛ اگر شما دقت کرده باشید اکسسوری موبایل یا کامپیوتر دارای متولی درست و حسابی نیست، حالا صنف ما کمی بهتر است و برندهایی مثل گرین و فراسو کار کردند که تا حدی هم موفق بودند اما در بحث لوازم جانبی موبایل تقریبا هیچ متولی ندارد و همه میروند چین و هر چی که گیرشان آمد را میآورند که هدف آینده ما هم بازار موبایل است.
متاسفانه شرکتهای خارجی به دلیل تحریم از بازار ایران سو استفاده کردند، یعنی هم میفروشند و هم حمایت نمیکنند! مثل ایسوس، لنوو و بقیه که به ایران بسیار خوب میفروشند اما زمانی که میخواهند حمایت کنند، میگویند که ما در ایران به خاطر تحریمها نمایندگی نمیدهیم!
تحصیلات خود من الکترونیک بوده و ۲۰ سال گذشته گرایشم بازار هست! شروع کار من در بازار کامپیوتر به حول و حوش ۱۸ تا ۲۰ سال گذشته باز میگردد که در فروش کاغذ کامپیوتر کار میکردیم که با آمدن کامپیوتر شروع به فعالیت در این حوزه کردم. مجموعهای داشتیم که ۵۰ درصد سهام آن برای بنده بود به نام مِتِماِف که سهام خودمان را در آنجا واگذار و آمدیم مجموعه توسن سیستم شرق را راهاندازی کردیم. اکسسوری را با جنیوس در ایران و شرکت فوکاس کار میکردیم. فوکاس به دهه ۷۰ باز میگردد که بعد از آن فراسو آمد. شروع همکاریمان به بازار کامپیوتر و جنیوس از سال ۷۶ و ۷۷ به صورت قوی شروع شد. حجم کاری ما بسیار بالا بود اما متاسفانه شرکتهای خارجی به دلیل تحریم از بازار ایران سو استفاده کردند، یعنی هم میفروشند و هم حمایت نمیکنند! مثل ایسوس، لنوو و بقیه که به ایران بسیار خوب میفروشند اما زمانی که میخواهند حمایت کنند، میگویند که ما در ایران به خاطر تحریمها نمایندگی نمیدهیم! ما همین مشکل را در مورد جنیوس داشتیم که از طریق دبی و شرکتی به نام میلاد به ما فشار میآوردند که این محصولات را در ایران بفروشیم. همیشه این تضاد و دو دستگی در بازار بود. کم کم به این سمت و سو رفتیم که برندی برای خودمان ایجاد کنیم و وابسته به برندهای خارجی نباشیم. شرکتهایی مثل لاجیتک و جنیوس، ۹۰ درصد محصولاتشان تولید خودشان نیست و همه را OEM میکنند و با ۲۰ تا ۲۵ درصد سود میفروشند به بازارهایی که برای برندشان هیچ زحمتی نمیکشند. خب ما دیدیدم اگر با همین سیاست بخواهیم پیش برویم، برند خودمان را تولید کرده و در ایران میفروشیم. مسیر خیلی سختی را انتخاب کردیم، از این جهت سخت که آنها که با برند خارجی کار میکردند، بازار اینترنشنال مال خودشان بود اما ما فقط در بازار ایران میتوانستیم کار کنیم و به دلیل ایرانی بودنمان در کشورهایی که با بازارهای آزاد دنیا ارتباط خوب دارند، اجازه فعالیت نداشتیم. ما در هنگ کنگ و دبی خواستیم دفتر بزنیم که گفتند ایرانی نمیتواند. ما این راه سخت را انتخاب کردیم و مجبور بودیم که فقط در بازار ایران بفروشیم. مجبور بودیم تا قیمت خوب بخریم اما تعدادمان پایین بود. کلی باید جلسه میگذاشتیم و مشاوره با شرکتهای خارجی میکردیم تا آنها را راضی کنیم که با تعدادهای ما تولید را قبول کنند. هر جنسی که میآوریم حداقل باید دو هزار تا باشد تا برند تسکو را بر روی آن بزنند. به عقب که نگاه میکنیم از چیزی که بوجود آوردیم خیلی راضی هستیم. مثلا هفته پیش که یک پلن استخدام داشتیم، از مجموعههای مختلف، مدیرهای فروش آن میآمدند تا در اینجا شروع به کار کنند، شاید از ۱۰ نفر، ۸ نفر از تسکو استفاده کرده بودند و اصرار داشتند که در اینجا کار کنند و میگفتند که تسکو برند خوبی است و این نتیجه ۱۰ سال زحمتی است که برای برند کشیده شده است.
حق یک مشتری است که اگر کالایش خراب شد، صاحب کالا جوابگو باشد اما ما متاسفانه در ایران هیچ کس جوابگوی کیفیت کالایش نیست و همه به این فکر میکنند که جنس را بفروشند و بروند
محصولات تسکو که شما مشاهده میکنید، ۸ گروه کالایی دارد. در صدد هستیم تا نیاز مصرف کنندگان را در گروههای دیگر نیز برطرف کنیم. استارت خود را با کیبورد زدیم و ماوس و کیس و اسپیکر و کول پد و کیف لپتاپ و پاوربانک و هدست و هدست بلوتوثی به آنها افزوده شده است. این بازار را به وجود آوردیم تا مشتریان بتوانند کالایی را بخرند که کیفیت لازمه را داشته باشد. این محصولاتی که در خدمت شما هست، یک نگرشی داخل آن قرار گرفته که باید تکنولوژی روز را داشته باشد. ما در خیلی از مجموعههایی که فروشگاه زنجیرهای دارند، نمیتوانیم فعالیت کنیم برای اینکه اگر کالایی را بخواهند ببرند، حدود شش ماه طول میکشد تا در مجموعهشان کد بدهند؛ در صورتیکه ما شش ماه یا یک سال دیگر این کالا را اصلا نمیآوریم! آیتی رو به توسعه قرار دارد و فناوری جدید است. ما یک کالا را نهایت سه دوره شش ماهه تکرار میکنیم.
برای تامین قطعات قبلیها به مشکلی نمیخورید؟
ما قاعدتا اگر نداشته باشیم، با تکنولوژی جدید تعویض میکنیم و همه خوشحال میشوند که کالایشان خراب شده است! چون حق یک مشتری است که اگر کالایش خراب شد، صاحب کالا جوابگو باشد اما ما متاسفانه در ایران هیچ کس جوابگوی کیفیت کالایش نیست و همه به این فکر میکنند که جنس را بفروشند و بروند و بزرگترین لطمه را اتفاقا به خودشان میزنند چون وقتی طرف میخرد و خدمات درستی نمیگیرد، یک تبلیغ کننده بد برای آن کالا میشود و این مُبلغها همین جوری مثل شبکههای اجتماعی به همدیگر میگویند بد است و همین ارزش آن کالا را از بین میبرد. اما ما نگرش متفاوتی داریم، اعتقادمان بر این است که ما نمیگوییم خدمات پس از فروش؛ این حرف آخر ماست و میگوییم کیفیت اطمینان بخش! کیفیتی که نیاز به خدمات پس از فروش نداشته باشد. اگر شما دقت کرده باشید بنز و تویوتا در ایران خوب میفروشند اما خدمات هیوندای بهتر است یا خدمات ایران خودرو از همه جا فراگیرتر است. اما بنز نیازی به خدمات پس از فروش ندارد و به همین خاطر برندش جایگاه خوبی در بازار دارد. این تفکر ما را به سمتی برد که کالایی با کیفیت اطمینان بخش بیاوریم که مردم نیازی به خدمات پس از فروش در آن نداشته باشند. ما متوسط خرابیمان ۰.۲ درصد است یعنی از ۱۰۰۰ تا ۲ تا نیاز به خدمات پس از فروش دارد!
کار ما لوازم جانبی است و به خود کالا کاری نداریم. الان همه شرکتهایی که به این حوزه ورود پیدا کردند، زمین خوردند! محال است که بتوانند بفروشند و مثلا با ایسوس رقابت کنند.
ما تنها شرکتی هستیم که برای کسانی که برای ما پس از خرید محصول SMS اکتیو کردن میزنند، کالا مشکل داشته باشد فراخوان میزنیم تا آن را برگردانند که مشکل برطرف شود و کالا را عوض میکنیم. به نظر من اینها اصلا هزینه نیست و همگی سود است. این کار اثری بسیار مطلوب بر روی نگرش کاربر دارد.
چرا اسم تسکو را انتخاب کردید؟ آیا میدانید این نام در بازار بیشتر از همه به چی معروف است؟
مخفف توسن سیستم کمپانی است. تسکو به فروشگاه زنجیرهای معروف است که آنها یک e از ما اضافهتر دارند. البته ما زودتر از آنها شروع کردیم اما چون تجارت بینالملل دارند، ناگهان رو میآیند (با خنده).
شما یک تولید کننده هستید یا وارد کننده؟
وقتی شما وارد ۲۵۰ قلم کالا میشوید، همه را نمیتوانید تولید کنید. تولید یک مولفهای دارد به نام تعداد که وقتی میزان آن بالا نباشد، تولیدش محکوم به شکست است! ما به سراغ کالاهایی میرویم که کشش تقاضای آن بالا میرود و جای تولید دارد، مثل کیس. استراکچر آن را تولید و پنلش را وارد میکنیم. اما هدست بلوتوث را نمیشود تولید کرد چون عمر مفید آن شش ماه است و شما اصلا نمیرسید که آن را در این مدت زمان اندک تولید کنید. پول قالب آن بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان است و کشور چین به کل دنیا میفروشد.
یک نفری در نمایشگاه آمد، همه جا را شروع به بازرسی کرد. از ما پرسید جنسهایتان ایرانی است و ما گفتیم بلی. سپس چند تا را دید که ایرانی بود اما یکی از محصولات چینی بود. گفت چرا این چینی است؟ ما هم گفتیم این یکی را چین ساخته و ناگهان اعلام کرد که غرفه شما شد دلاری! ما گفتیم ۸۰ درصد محصولاتمان ایرانی است، وی گفت پس چرا این یک دانه چینی است. حالا شما از متری ۱۰۰ هزار تومان تبدیل میشوید به متری ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان؛ یعنی ۱۳ برابر!
وقتی یک ماوس را در ایران مونتاژ میکنیم، هزینه هر دانه آن ۱۰۰۰ تومان است. کارگر میتواند در روز ۱۰۰ دانه مونتاژ کند؛ هر روز هزینه یک کارگر تولید با توجه به موارد جانبی چون نظارت و برق و آب و… ۱۰۰ هزار تومان است که برای هر دانه ماوس ۱۰۰۰ تومان میشود. هزینه گمرکی آن ماوس برای واردات ۱۵۰۰ تومان است. برای همین کسی هم دیگر تولید نمیکند و میرود کار را به صورت مونتاژ انجام میدهد. مونتاژ قسمت مهمی از تولید است و تمام تولید کنندگان چین، مونتاژ کار هستند. مثل ایران خودروی خودمان! موتورش را یکی میسازد، فرمانش را کس دیگر و…! در چین نیز همین گونه است، قطعات از اشخاص مختلف سفارش میدهند، تولید میشود و مونتاژ میکنند و محصول را به عنوان کالای کامل به مشتری تحویل میدهند. پس ۸۰ درصد تولید مونتاژ است. یک قسمت عمده آن البته ایده است.
اگر بخواهید به صورت درصدی بیان میکنید، میتوانید بگویید چند درصد از محصول مونتاژ و چه میزان واردات دارید؟
در حد ۶۰ درصد از مونتاژ ما داخل ایران صورت میگیرد و ۴۰ درصد آن محصول وارد میشود. البته بستگی به کالا دارد، برخی محصولاتمان تا ۸۰ درصد هم میرود.
در حالت کلی چی؟ یعنی چند درصد از محصولاتتان وارداتی و چه میزان در داخل کشور مونتاژ و تولید میشوند؟
در حجمی که ما کار میکنیم، در حدود ۶۰ درصد واردات است و ۴۰ درصد در داخل تولید میکنیم. اگر شما به محصولات جدید ما نگاه کنید، به خاطر کمتر مصرف شدن محصولاتی چون کیبورد و ماوس نسبت به پارسال و از طرفی کالاهای جدیدی چون هدست بلوتوث، امسال به این حالت در آمده است.
در ارتباط با تولید، در چین زمانیکه میخواهید محصولی را تولید کنید، مهندس مربوطه در کامپیوتر طراحی آن را میزند، در کامپیوتر به صورت سهبعدی نگاه میکنند و پرینتر سهبعدی درست کالا را به همان شکل میسازد. سپس آن را در داخل نمایشگاه قرار میدهند. دولتشان سپس آن قدر قوی است، کل دنیا را دعوت میکند؛ الان برای من سه روز رایگان هتل، با بلیط و رفت و برگشت هرسال به کامپیوتکس تایوان میدهند. تولید کننده در این پروسه نقشی ندارد و دولت چنین تسهیلاتی ارایه میکند.
کامپیوتکس که برای کشور تایوان است، آیا سیاستهای آن با چین یکی است؟
بلی، الان برای ما نمایشگاه HK در هنگ کنگ، تخفیف ۵۰ درصدی هتل میگذارد؛ برای تجاری که میشناسند و در آنجا خرید کردهاند. بلیط ارزان قیمتتر میگیرند و همه را ساپورت میکنند تا بیایند. دولتشان این کار را انجام میدهد. تنها قسمتی که تصدیگری آن در دست دلت باقی مانده، دعوت کردن خارجیها برای نمایشگاهها است. سپس کار آنها بدین صورت است که اول سفارشات را میگیرند و سپس اقدام به ساخت میکنند. یعنی هزینه قالب و تجهیزات را در همان ابتدا بهدست میآورند و سپس آن را تولید میکنند و به دست مصرف کننده خودشان میرسانند.
ایرانی اگر هم تولید کند باز نمیتواند کیفیت مطلوب داشته باشد چون مجبور است سر و ته کار را بزند تا بتواند آن وام ۲۸ درصد را پوشش دهد. همین موارد سبب میشود تا فاتحه تولید در کشور خوانده شود!
حالا برگردیم به ایران، اولا در داخل کشور مدیریتمان مشکل دارد، دو سال طول میکشد تا فقط طراحی محصول تمام شود! بعد تازه از بانک وام میگیریم که میخواهیم قالب بزنیم، بانک با نرخ بهره ۲۴ تا ۲۸ درصد که یکی از دردهای ماست، وام میدهد، ما قالب را میسازیم و سپس میبریم در تولید و میگذاریم در انبار؛ حالا تازه به دنبال مشتری میگردیم! بازار ایران هم که محدود و اگر چند نفر بگویند نه، دیگر بیزینس شکست خورده است. حالا هی ما میگوییم تولید کنید! بعد ایرانی اگر هم تولید کند باز نمیتواند کیفیت مطلوب داشته باشد چون مجبور است سر و ته کار را بزند تا بتواند آن وام ۲۸ درصد را پوشش دهد. همین موارد سبب میشود تا فاتحه تولید در کشور خوانده شود! ما الان مشکلات بسیاری داریم، مثلا ۶ ماه است که درخواست وام تولید دادیم، ۳ میلیارد تومان هزینه کارخانه و خط تولید کردم، کلا به من ۶۰۰ میلیون وام دادهاند، ۶ ماه است که گفتهاند از صندوق توسعه به شما وام میدهیم، یک نفر رسیدگی نمیکند!
آیا از اینکه کارخانه زدهاید، پشیمان هستید؟
زدن کارخانه در ایران جهل مرکب است چون هیچ پشتیبانی صورت نمیگیرد! ما در شمس آباد کارخانه زدهایم، دو سال است افتتاح کردیم، شهرکهای صنعتی موظف است به ما آب، برق و تلفن بدهد و آسفالت کند. فقط برق داده! دو سال است که خیابان کامپیوتر ما خاکی است و مجبوریم دستگاه ایزوله بسازیم تا گرد و خاک هنگام مونتاژ کردن وارد محصولمان نشود. ۴ ماه از سال آب کلا قطع میشود و با تانکر بایستی آب بیاوریم! تولید قصه است و هیچوقت در ایران با این شرایط تولید اتفاق نمیافتد!
چه تعداد پرسنل در کارخانه خود دارید؟
پارسال نزدیک به ۸۰ نفر بود و امسال ۳۵ تا ۴۰ نفر شده است. اگر دولت حمایت نکند، احتمال بسته شدن کارخانه وجود دارد و تولید را به ناچار کنار میگذاریم.
اتفاقا سوال بعدی من هم درباره حمایتهای دولت بود که چگونه است و چه انتظاراتی دارید؟
کاملا OFF هست! فقط دروغی بیش نیست. ما فقط انتظار داریم حداقل به ما آب بدهند، آسفالت بکنند، تلفن بدهند! اینها که از نیازهای اولیه یک تولید است. تسهیلات به ما بدهند. نرخ بهره بانکها پدر ما را درآورده است. زیر ۲۸ درصد هیچ بانکی وام نمیدهد. در ظاهر ۲۴ درصد کردهاند اما میگویند ۲۰ درصد پول را به رایگان بایستی پیش خود ما بگذارید! حتی تا ۳۲ درصد هم بالا میکشد. ریالی که دست خود دولت است به ما تسهیلات نمیدهد که از آن برای تولید استفاده کنیم، اصلا ما تولید بکنیم، یک نمایشگاه پدر و مادردار برگزار میشود که کشورهای همسایه را در آن بیاورند؟ یا فقط بلیط اتوبوسشان را بدهند!
اگر دولت حمایت نکند، احتمال بسته شدن کارخانه وجود دارد و تولید را به ناچار کنار میگذاریم.
اما خدا نکند که طرف خارجی باشد و بخواهد در ایران غرفه بزند، سریع میگویند ایشان دلاری است و بایستی بیشتر پول بدهد! تفکر دلاری میدانید از چه عهدی آمده است؟ عهد طاقوت برای آنکه ارزش ریال ایران بالاتر بود، برای خارجیها که در نمایشگاه شرکت میکردند، برای آنها دلاری حساب میکردند تا ارزانتر محسوب شود. الان ما دقیقا یک دلارمان بالای ۳۳۰۰ تومان شده اما کسی آن قانون را عوض نکرده که معکوس جواب میدهد. دیگر با این وضعیت کسی از ما محصول نمیخرد. اگر ما همسایگان و کشورهای حوزه خلیج فارس را داشته باشیم، نصف محصولاتمان را آنها میخرند و ما نیز تولید میکنیم. هیچ برنامهریزی برای صادرات در کشور ما وجود ندارد.
آیا شما پلن برای صادرات داشتید که به مرحله اجرا نرسیده است؟
صادرات دست بخش خصوصی نمیتواند باشد و وابسته به یک سری سیاستها است. وقتی ما را تحریم میکنند و اجازه نمیدهند در امارات حساب باز کنیم و شرکت تاسیس نماییم، پلن مفهومی دارد؟ وقتی پدر خانواده به بچهاش اجازه مدرسه رفتن نمیدهد آیا بچه میتواند برای خودش پلنی داشته باشد؟
تفکر دلاری میدانید از چه عهدی آمده است؟ عهد طاقوت برای آنکه ارزش ریال ایران بالاتر بود، برای خارجیها که در نمایشگاه شرکت میکردند، برای آنها دلاری حساب میکردند تا ارزانتر محسوب شود.
الان که تحریمها در حال برداشته شدن است، چه تاثیری بر کار شما خواهد داشت؟
در حال حاضر حدود ۱۰ درصد تحریمها شاید برداشته شده باشد ولی در کار ما برداشته شدن تحریمها تاثیر مثبت میگذارد. در زمان تحریمها، ۳۰ هزار دلار ما خورده شد! پلیس فتا هیچ کاری نتوانست انجام دهد.
مگر در داخل پولتان خورده شد؟
نه، پول ارزی ما را خوردند. پول به چین رفت و حساب را مسدود کردند و گفتند که این ایرانی است و پول داده نمیشود. بانک HSBC بود که پول ما را به خاطر تحریم به حساب خزانه داری آمریکا واریز کرد!
خب این موضوع چه ارتباطی به فتا دارد؟
دو تا موضوع داشت، یکی آن شکلی پول ما را خوردند و دیگری پولمان را مجبور شدیم از صرافی انتقال دهیم که یک ایمیل را در آنجا هک کردند، اسمهای حسابها را جابجا کرده و پول رفت به حساب یک نفر در هنگ کنگ! پلیس فتا این موضوع را فهمید، گفتیم جلوی این حساب را بگیرید اما گفتند ما هیچکاری نمیتوانیم بکنیم چون در تحریم هستیم. ظاهرا پلیس هم در تحریم بود و کاری نتوانست انجام دهد و همه پولها رفت.
وقتی نمایشگاهی در کشور ما برگزار نمیشود، جنس را دستمان بگیریم و برویم عراق تا بگوییم بیایید این جنس ما را بخرید؟! فایدهای ندارد؛ نگرش تولید در ایران به نظر من بایستی عوض شود و با این روش ما هیچوقت به تولید نخواهیم رسید. تفکر مدیرانمان بایستی تغییر کند.
حال ببینید نگرش یک کشور مثل چین وقتی میآید تولید کننده میشود، چگونه است. من شنیده بودم که از ۳۰ سال پیش، دولت چین به ارتش آن کشور گفته که بار تولید کنندهها را تا بندر به رایگان انتقال دهد. نمیآیند رزمایش بگذارند و به سربازانشان تیتاپ بدهند که بخورند! با ماشین آلاتی که خریدند، به تولید کنندگان ساپورت میدهند. یا میآیند نمایشگاه برگزار میکنند با بودجههای کلان! مثلا نمایشگاه کنتون چین را مرور کنید، اندازه یک شهر است. از همه جای دنیا در آن حضور دارند و همه ملل را در آنجا میبینید و کل دنیا را در این نمایشگاه دعوت میکنند. حالا وقتی نمایشگاهی در کشور ما برگزار نمیشود، جنس را دستمان بگیریم و برویم عراق تا بگوییم بیایید این جنس ما را بخرید؟! فایدهای ندارد؛ نگرش تولید در ایران به نظر من بایستی عوض شود و با این روش ما هیچوقت به تولید نخواهیم رسید. تفکر مدیرانمان بایستی تغییر کند.
ما نمایشگاه الکامپ داریم!
ما پارسال در نمایشگاه تهران شرکت کردیم، گفتند متری ۱۰۰هزار تومان و ما گفتیم که شرکت میکنیم. ۵۴ متر از آنها گرفتیم و شد ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان. ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان هم به آن سیاست عجیب و غریبشان در نمایشگاه دادیم! بعد با قیمت بسیار بالا و خیلی عجلهای غرفه سازی انجام دادیم و سپس محصولاتمان را چیدیم. بعد از آن یک نفری در نمایشگاه آمد، همه جا را شروع به بازرسی کرد. از ما پرسید جنسهایتان ایرانی است و ما گفتیم بلی. سپس چند تا را دید که ایرانی بود اما یکی از محصولات چینی بود. گفت چرا این چینی است؟ ما هم گفتیم این یکی را چین ساخته و ناگهان اعلام کرد که غرفه شما شد دلاری! ما گفتیم ۸۰ درصد محصولاتمان ایرانی است، وی گفت پس چرا این یک دانه چینی است. حالا شما از متری ۱۰۰ هزار تومان تبدیل میشوید به متری ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان؛ یعنی ۱۳ برابر!
متولی بودن نظام صنفی حُسن چندانی ندارد زیرا از صادرات دارای اطلاعات گستردهای هم نیست.
اصلا در کامپیوتر تولید کننده به غیر از خارجی ما چه داریم؟ آن کسی که تولید کننده ناب ایرانی هم هست جنسش خارجی میآید چون نمیتواند در ایران تولید کند. شما بنده خدا فراسو را ببینید که در ایران مشغول تولید ماوس است، مطمئن باشید برد و آیسی را از خارج میآورد. نمیتواند در ایران تولید کند و هیچ توجیه اقتصادی ندارد. حالا یک نفر که صاحب تکنولوژی است و میخواهد در ایران عرفه بزند. او را به صلابه میکشند! در گمرک نمونههایش را از وی میگیرند و مالیات یک کارتن که با پرواز آورده را از او دریافت میکنند. ما برنامهمان این است که امسال در الکامپ دیگر شرکت نکنیم.
با توجه به اینکه متولی نمایشگاه امسال نظام صنفی است، باز شرکت نمیکنید؟
متولی بودن نظام صنفی حُسن چندانی ندارد زیرا از صادرات دارای اطلاعات گستردهای هم نیست. هدف نمایشگاه بینالمللی (بر روی این واژه تاکید میکند) چیست! اصلا بگویند جشنواره؛ خیلی شرف دارد. اصلا واقعیت این است که چنین اسمی بگذارند. معنی بین المملی این است که خارجیها بیایند، یک سری خارجی دیگر نیز بیایند و بخرند، ما نیز بخریم. ما خودمان میآوریم و به خودمان میفروشیم!
با توجه به رفع تحریمها، فکر نمیکنید که شرایط نمایشگاه امسال بهتر شده باشد؟
مشکل خود ما هستیم! ۹۵ دصد ایراد ماست. پارسال ۱۸ میلیون تومان برای ما سر همین داستان ارزی بودن جریمه بریدند که البته شانس آوردیم و بخشیده شد. یک شرکت کامپیوتری و لپتاپی در الکامپ نبود! نماینده اچپی، سامسونگ، الجی و حتی شرکت داخلی سازگار ارقام هم در آن شرکت نمیکند. دلیلی هم ندارد که شرکت کند، بیاید و در آنجا چه بگوید؟ من دارم میگویم که نمایشگاه الکامپ را جمع کنید و جشنواره فروش الکامپ بگذارید! به هرکسی هم اجازه ندهید که در نمایشگاه شرکت کند، هر کسی بدون مجوز میآید و در نمایشگاه شرکت میکند. پول بده، انجام میشود، پول نده، انجام نمیشود! مافیای بسیار بدی وجود دارد و تمام جاها تقسیم شده است. ما یک بار اشتباهی قاطی آنها شدیم، یک بار گفتند امروز برای متراژ بزرگهاست؛ ۱۵۰ متر و ۲۰۰ متر. گفتیم ۲۰۰ متر میخواهیم و رفتیم داخل پرسیدیم قضیه ۲۰۰ متریها چیست؟ بعد گفتند آقایانی که داخل شدید، بایستی ۱۰ میلیون تومان همیاری بدهید! تابلو و تبلیغات بخرید. ما گفتیم نیاز نداریم، گفتند نه! باید بخرید. از ما به زور هزینه گرفتند و در سالن ۳۸ جا دادند. ما ۱۵ سال پیش در جیتکس شرکت کردیم، طرف برگشت و به ما گفت برای سال بعدی، میخواهید غرفهتان در کجا باشد؟ شما اجازه دارید که برای دوره بعدی یک ردیف به جلوتر بروید، یعنی لول دارد. از سال قبل شروع به مشخص کردن جایگاهها میکنند اما در اینجا هفته آخر اصلا معلوم نیست چه زمانی نمایشگاه برگزار میشود.
من دارم میگویم که نمایشگاه الکامپ را جمع کنید و جشنواره فروش الکامپ بگذارید! به هرکسی هم اجازه ندهید که در نمایشگاه شرکت کند، هر کسی بدون مجوز میآید و در نمایشگاه شرکت میکند. پول بده، انجام میشود، پول نده، انجام نمیشود!
حالا میگویند میخواهیم نمایشگاه الکامپ را به نظام صنفی بدهیم. نظام صنفی تجربه چندانی در این زمینه ندارد. از یکی میگیریم و به یکی دیگر میدهیم. باید برگزار کننده نمایشگاه طرح داشته باشد و ۲۰ سال به آن بدهیم. امسال چانه میزنند که مثلا ۲ میلیارد تومان را به ما یک میلیارد و ۹۰۰ بدهید! بعد یکی دیگر میآید و میگوید ۳ میلیارد و برگزاری نمایشگاه را به وی میدهند! اصلا معلوم نیست طرف از کجا سبز شده و تخصصش چی است. این مدل تفکر در کل محکوم به شکست است حالا برگزار نظام صنفی یا هرکس دیگری باشد.
خود شما چه راهکاری برای حل این موضوع پیشنهاد میدهید؟
من میگویم که از یک مناقصه ۵ ساله آغاز کنند. شرکت کنندگان ایرانی و خارجی برنامه بدهند. آنها بگویند جایگاه نمایشگاه را از اینجا به آنجا میآورم، نه آنکه میزان درآمدش را انقدر میکنم. ما از نمایشگاه خودمان پول در میآوریم و در واقع تبدیل به کاسبی شده است. نمایشگاه نمیتواند انتفاعی باشد، بایستی غیرانتفاعی باشد تا بتواند اهداف توسعه و تجارت را راه بیندازد.
الان در بازار داخلی، بزرگترین چالش پیش روی شما چیست؟
گمرک! قاچاق کالا از گمرک؛ مثلا من بهترین کیبورد دنیا را میآورم به من میگویند که جنس شما تسکو است، کیفیتش بالاست و در ایران گران هست. پس جنس شما گمرکش از ۲۰۰۰ تومان میشود ۴۰۰۰ تومان! میگوییم چرا؟ میگویند ما درصد از قیمت میگیریم. حالا این کیبورد من را فِیک (قلابی) میآوردند با برند فلان! از آن ۱۵۰۰ تومان میگیرند چون معروف نیست و قیمتش پرت و پلاست. خب من میتوانم ادامه بدهم؟ ۴ هزار تومان گمرک بدهم و آقای ایکس که فقط آشغال میفروشد، ۱۵۰۰ تومان گمرکی بدهد. حال با این تفکر میشود اصلا رقابت کرد؟ یا من هم باید بروم فقط به دنبال آشغال آوردن!
حالا میگویند میخواهیم نمایشگاه الکامپ را به نظام صنفی بدهیم. نظام صنفی تجربه چندانی در این زمینه ندارد. از یکی میگیریم و به یکی دیگر میدهیم.
آیا بازار کامپیوتر و لوازم جانبی با توجه به توسعه گجتهای هوشمند، ضعیف نشده است؟
اکسسوری همیشه مورد نیاز است، بازار عوض شده اما حذف نشده است. ما هم لوازم جانبی دیگری میآوریم، مثل هدست بلوتوث. ما متناسب با نیاز بازار، کار خودمان را توسعه میدهیم.
از فروش کدام محصول خودتان بیشتر راضی و از کدامیک کمتر راضی هستید؟
ما از یک سری کالا به خاطر اینکه کیفیت را رعایت کردیم، راضی هستیم. پاور ما مثلا خوب جا افتاده و مردم آن را به عنوان یک کالای با کیفیت، خوب میشناسند. در کارهای جدید، پاوربانکهای ما واقعا بدون رقیب است. همه میروند از کشور چین و جنسهای آشغال میآورند. تنها کسی که میشود به پاوربانکهای آن اعتماد کرد و قیمت خوبی داشته باشد، تسکو است. پاوربانکی که قیمتش ۷۰هزار تومان باشد و کیفیت خوبی هم داشته باشد، فقط تسکو است.
ما از نمایشگاه خودمان پول در میآوریم و در واقع تبدیل به کاسبی شده است. نمایشگاه نمیتواند انتفاعی باشد، بایستی غیرانتفاعی باشد تا بتواند اهداف توسعه و تجارت را راه بیندازد.
ناراحت کنندهترین کالای ما، میشود گفت که ماوس است آن هم به خاطر قاچاق کالا و قاچاق گمرکی! ما هرچقدر ارزان تمام میکنیم باز یکی از ما ارزانتر میآورد چون گمرک نمیدهند.
چرا شما خودتان را بزرگترین تولید کننده و وارد کننده محصولات کامپیوتری در ایران میدانید؟
تنها کمپانی که ۸ دستهبندی فعال کالا دارد، ما هستیم. گرین هدست دارد؟ فقط دو مدل کیبورد خوب دارد که ما ۱۲ مدل داریم. آیا گرین پاوربانک دارد؟ فراسو چی دارد؟ اِیفورتک چی دارد؟ فقط ماوس است!
یعنی هیچکدام از اینها در سطح شما نیستند؟
هر کدام از اینها در تخصص خودشان شاید سطحی داشته باشند. مثلا ما در بازار پس از گرین در زمینه پاور و کیس دوم هستیم. در کیبورد بعد از فراسو دوم هستیم اما آنها چیزهای دیگری ندارند و وقتی امتیاز بدهیم، کسی بزرگتر از ما پیدا نمیشود.
برنامهای برای ورود به حوزه اسمارتفون و تبلت ندارید؟
کار ما لوازم جانبی است و به خود کالا کاری نداریم. الان همه شرکتهایی که به این حوزه ورود پیدا کردند، زمین خوردند! محال است که بتوانند بفروشند و مثلا با ایسوس رقابت کنند. اینها نمیتوانند برند بکنند؛ ما ماهانه فقط ۴۰ میلیون تومان هزینه برندسازی میکنیم اما این دوستانمان در گرین و فراسو در نمایشگاه شرکت نمیکنند و بر روی برندشان فعالیت ندارند.
تنها کسی که میشود به پاوربانکهای آن اعتماد کرد و قیمت خوبی داشته باشد، تسکو است. پاوربانکی که قیمتش ۷۰هزار تومان باشد و کیفیت خوبی هم داشته باشد، فقط تسکو است.
وجه تمایز و برتری خودتان را نسبت به رقبا چه میدانید؟
خیلی بهروز هستیم. اصلا خسته نشدیم، کسی با سابقه من ۲۰ سال کار کند، صبح بیاید و شب برسد به خانه؛ وجود ندارد! ما هرگز خسته نمیشویم.
خدایی رکوردری تولید کردن اون مدل ۹۰۷ انصافا شرف داره به سونی هم رده اش. سونیه پونصد تومن گرونتر ولی امکانات و استحکام و زیبایی و وزن و منوی گسترده ترش چندبرابر سونی هست .واقعا عالی تولید شده کاش حمایتشان میکردن البته ن مثل سیستم های صوتی امپلی فایری مثل چنگ وتندرک ایران سرهم میکنه فقط بعد با قیمت بالا میده دست ملت با کیفیت یک سوم چیتی خب ملت چیتی میخرن. ولی تسکو برا وسایلاش همه راضی هستن خدایی
خنده دار تر از همه اینجاست که حکومت میگه از کالای ایرانی حماین کنید ???
به هر حال برای این حکومت هم متاسفم و هم برای شرکت تسکو و محصولات واقعا با کیفیتشون هر دو آینده ای ندارن .( به زودی سقوط خواهند کرد )
کیفت اجناسشون هم نسبت به قیمتش خیلی خوبه من اصلا نگاه نمیکنم این جنس رو کدوم کشور تولید کرده فقط کیفیتش برام مهمه میخواستم موس بخرم موس های تسکو رو که کار کردم باهاش نسبت به قیمتی که داشت واقعا عالی بود و جنس خوبی داشت و ازش خرید کردم . . .
ممنون…مصاحبه بسیار کامل و کاربردی بود
کاملا با حرفاش موافقم .مخصوصا با قسمت بانک که وامهای اسلامی میدن
راست میگه.این سیستم اداره کشور رو باید مولکول به مولکولشو پاک کرد و دوباره ساخت.
با کل حرفاش موافقم
لطفا نوت 5 رو بررسی کنن
این نماشگاه الکامپ رو واقعا درست گفته . الکی اسمش رو گذاشتن بین المللی و میری توش فقط بهت سی دی و اینترنت میخوان بفروشنن . اصلا خنده دارههههه
مصاحبه خیلی باحالی بود!! طرف رک اومده و حرفهای باحالی زده!! من که خوشم اومد!!