مقایسه تخصصی 6 ساعت هوشمند: نبرد بزرگان!

در سال‌های نه‌چندان دور، ساعت‌های مچی تنها برای نمایش زمان استفاده می‌شدند و عملا کاربرد دیگری نداشتند. به مرور زمان برخی قابلیت‌های جدید همچون تایمر، دماسنج و فشارسنج نیز به آن‌ها اضافه شد اما شاید کسی فکرش را نمی‌کرد که روزی ساعت‌ها هم هوشمند شوند! حالا در دنیای امروزی که همه چیز رنگ و بوی هوشمندی به خودش گرفته، ساعت‌ها نیز کارهایی فراتر از انتظار شما انجام می‌دهند! در حال حاضر تقریبا تمامی کمپانی‌های معتبر دنیا وارد این حوزه شده‌اند و هر یک سعی دارند تا هنرشان را در یک گجت کوچک به رخ رقبا بکشند. پیش‌تر ساعت‌هایی از برندهای معروفی همچون سامسونگ و سونی را برای‌تان بررسی کرده بودیم و حتی نگاهی هم به ساعت نامبروان انداختیم اما حالا پا را فراتر گذاشته‌ و قصد داریم تا یک نبرد خونین به راه بیندازیم! بدین‌ منظور دعوت نامه خود را برای 6 ساعت هوشمند بازار ارسال کردیم تا وارد آزمایشگاه آی‌تی‌رسان شوند و هرچه در چنته دارند به نمایش بگذارند. در این رقابت خونین شما داور هستید و ما نیز چگونگی انجام مبارزه را برای‌تان بازگو می‌کنیم اما از آقای بی‌طرف نیز دعوت کردیم تا به عنوان یک منتقد منصف در هر راند نظرش را بگوید و برود. حالا که با چند و چون کار آشنا شدید، بهتر است پیش از شروع مسابقه با شرکت‌کنندگان آشنا شویم:

سامسونگ Gear S2: نسل جدید ساعت سامسونگ با هر مصیبتی که بود دعوت ما را پذیرفت و وارد رقابت شد. او خیلی تیتیش مامانی تشریف دارد چرا که در حین برگزاری مسابقات مدام مادرش را صدا می‌زد!

هواوی واچ: نخستین تلاش این کمپانی چینی در حوزه اسمارت وا‌چ‌ها نیز با رویی خوش به دعوت ما پاسخ مثبت داد. او نیز یک ساعت گرد و چینی است که ظاهرا علاقه عجیبی به آقایان دارد!

اپل واچ: ساعت اپل با یک کرشمه و ناز خاصی پایش را در آزمایشگاه ما گذاشت. او فوق‌العاده خودخواه است و آن‌قدر حواسش به ناز کردن بود که در بدو ورود، یادش رفت شارژرش را از پایتخت به آزمایشگاه بیاورد!

موتورولا موتو 360: یک ساعت 360 درجه‌ که خود را پدر ساعت‌های گرد می‌داند. او ساعتی فوق‌العاده خودمانی است، در حدی که هنوز هم دلش هوای وطن نکرده و پیش ما مانده است.

ایسوس ZenWatch 2: یک ساعت تایوانی اصیل که با سینه‌ای مالامال از عشق دعوت ما را پذیرفت. او همچنان معتقد است که ساعت هوشمند نباید گرد باشد!

سونی اسمارت واچ 3: آخرین ساعت حاضر در این رقابت یک سامورایی است. او خیلی مودب و سر به‌زیر است اما آنقدر سرش را به زیر برد که چند باری راه خانه‌‌اش را گم کرد!

راند نخست: طراحی و کیفیت ساخت

در همین ابتدای کار ساعت‌ها تصمیم گرفتند تا خودشان را به دو گروه مساوی تقسیم کنند. گروه اول (به رهبری بهرام آبان ملقب به پشندی مثلا!) شامل Gear S2، ساعت هواوی و موتو 360 موتورولاست چرا که هر سه از نمایشگری گرد سود می‌برند و کلا کلاس کاری‌شان با سایر ساعت‌ها متفاوت است. گروه دوم (به رهبری شاهد شیک‌پی ملقب به دم اسبی مثلا!) نیز شامل ساعت اپل، ایسوس و سونی می‌شود که هر سه نمایشگری مربع شکل دارند.

تمام ساعت‌های حاضر در این رقابت حداقل یک دکمه سخت‌افزاری را بر روی خود می‌بینند که برای ساعت سونی، هواوی، موتورولا و ایسوس تقریبا کاربرد خاصی ندارد اما بر روی اپل واچ دو دکمه سخت افزاری می‌بینید که در طول استفاده از آن، زیاد به سراغش خواهید رفت چرا که به نوعی نقش دکمه هوم و پاور در آی‌فون‌ها را دارند. ساعت سامسونگ نیز علاوه بر دکمه سخت‌افزاری، یک نوار دایره‌ای شکل را به دور نمایشگر خودش کشیده و بدون آن عملا کار کردن با این ساعت غیر ممکن می‌شود زیرا برای برقراری ارتباط با ساعت باید خیلی مزاحمش شوید. به طور کلی طراحی ساعت سامسونگ خلاقانه‌تر است و سزاوار دریافت یک پوئن مثبت هست.

هر 6 ساعت حاضر در مسابقه به‌راحتی بر روی دستان شما جای‌ می‌گیرند اما ساعت هواوی کلا با خانم‌ها میانه خوبی ندارد چرا که زیادی خودش را مرد می‌داند و برای دست‌های ظریف خانم‌ها ساخته نشده است. اگر بخواهیم کمی هم سخت‌گیر باشیم باید به ایسوس هم خرده بگیریم چون ساعتش به نسبت بقیه رقبا خیلی خوب روی دست نمی‌نشیند!

بند تمامی شرکت‌کنندگان قابل تعویض است و هنگام خرید می‌توانید نوع چرمی، پلاستیکی و یا فلزی آن‌ها را انتخاب کنید. همه ساعت‌ها را هم به‌راحتی می‌توانید با اندازه مچ‌ دست خودتان هماهنگ کنید غیر از ساعت هواوی که برای تنظیم کردنش چاره‌ای جز سر و کله زدن با پین‌ها را ندارید. از آن‌جایی که این ساعت‌ها در نسخه‌های متفاوتی عرضه می‌شوند، نمی‌توان جنس بدنه آن‌ها را ملاک خوبی برای مقایسه دانست چرا که با متریال‌ متفاوتی راهی بازار شده‌اند اما خب در میان نسخه‌هایی که در اختیار ما بود از حق نگذریم، اپل چیز دیگری ‌است!
آقای بی‌طرف: اگر می‌خواستم از دید یک آدم معمولی و ظاهر پسند به ساعت‌ها نگاه کنم، در همان ابتدای کار ساعت سونی و ایسوس را کنار می‌گذاشتم، چون طراحی‌شان اصلا قابل مقایسه با چهار ساعت دیگر نیست! اپل نیز زیباست اما هرچه فسفر می‌سوزانم به این نتیجه می‌رسم که ساعت باید گرد باشد، پس او را هم انتخاب نمی‌کنم. از میان ۳ ساعت باقی‌مانده که اتفاقا هر سه از گروه اول (همون مستر پشندی!) هستند، موتو 360 موتورولا را بیشتر از سایرین دوست داشتم چون هم گرد و زیباست و هم خیلی خوب روی دست می‌نشیند و حس یک کالای لوکس را به آدم منتقل می‌کند. برای آنکه کمی هم به شما کمک کنم، یک جدول آورده‌ام که حاوی ابعاد و مشخصات ظاهری این 6 ساعت هوشمند است و می‌توانید با یک نگاه آن‌ها را مقایسه کنید و در نهایت انتخاب بهتری داشته باشید.

راند دوم: نمایشگر

همان‌طور که در راند نخست گفتیم، ساعت‌های حاضر در این رقابت به دو گروه تقسیم می‌شوند که وجه تمایز آن‌ها همین شکل و شمایل نمایشگرشان است. ساعت‌های حاضر در گروه اول این رقابت، از نمایشگری گرد بهره‌ می‌برند. البته موتو ۳۶۰ موتورولا کاملا گرد نیست و بخش زیرین نمایشگر آن بدون استفاده مانده و به گفته سازنده در زیر آن مغز متفکر ساعت قرار گرفته است. از آن‌جایی که معمولا استفاده از ساعت مچی در محیط‌های داخلی کمتر از بیرون است، تصمیم گرفتیم تا هر ۶ ساعت حاضر در این رقابت را به محیط باز برده و نظاره‌گر نمایشگر‌ آن‌ها در زیر نور آفتاب باشیم. میزان نور نمایشگر تمامی ساعت‌ها در یک حد و اندازه است و آنقدری تفاوت میان آن‌ها نیست که بشود یک مدل را از دیگری بهتر دانست. تنها نکته قابل ذکر در این‌جا عدم استفاده ساعت ایسوس از سنسور سنجش نور محیط است و این یعنی شما می‌بایست همیشه خودتان به صورت دستی میزان نور نمایشگر را کم و یا زیاد کنید و خبری از حالت اتومانیک نیست. با این‌که از لحاظ میزان نور، تفاوت زیادی میان ساعت‌ها نیست اما به‌راحتی می‌توان ساعت‌ها را از لحاظ مقدار رفلکس رده‌بندی کرد. در این بین نماینده سامسونگ یعنی Gear S2 بهترین عملکرد را از خود برجای گذاشت. در واقع هنگام تماشای ساعت در زیر نور آفتاب میزان رفلکس به حداقل می‌رسد و خیلی‌ راحت می‌توانید محتوای به نمایش درآمده در نمایشگر را ببینید. موردی که برای موتو ۳۶۰ و یا نماینده هواوی در این رقابت در حد یک آرزوست! ما ساعت‌ها را دو به دو در کنار یکدیگر قرار دادیم و در زیر نور آفتاب مشغول عکاسی از آن‌ها شدیم که حاصل کار را در زیر شاهد هستید.

رنگ‌ها در نمایشگر تمام ساعت‌ها خیلی خوب به نمایش در می‌آید اما از حق نگذریم نمایشگر موتو 360 و ساعت هواوی رنگ‌ها را از سایر رقبا بهتر به نمایش می‌گذارند. با توجه به استفاده از فناوری IPS در ساخت نمایشگر ساعت موتورولا، چندان بعید هم نبود که این مدل رنگ سفید را بسیار درخشان‌تر از رقبا نشان دهد. اگر قصد تماشای نمایشگر ساعت‌ها از زاویه را داشته باشید تا حدودی نماینده سونی و ایسوس در ذوق‌تان می‌زنند. ناگفته نماند که نمایشگر ساعت سونی از نوع TFT است و شاید همین مسئله موجب شده تا در نگاه از زوایا در کنار رقبا حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد. جالب است بدانید که ساعت سونی حتی توانایی نمایش 16 میلیون رنگ را نیز ندارد! موردی که برای خودمان هم جالب بود.

نمایشگر تمامی ساعت‌ها خیلی خوب به تماس دست شما پاسخ می‌دهند و از این لحاظ ایرادی به آن‌ها وارد نیست اما راستش را بخواهید موتو ۳۶۰ موتورولا و ZenWatch 2 ایسوس هنگامی که انگشتان شما خیس باشد، آنچنان تمایلی به برقراری ارتباط ندارند. شاید همچون گربه از آب می‌ترسند!

آقای بی‌طرف: ماشالا شما که همه چیز را گفتید و چیزی را برای بنده نگذاشتید. فقط در این لحظه خیلی دوست داشتم در رابطه با ساعت اپل و موتورولا سخن بگویم. راستش را بخواهید هنگام لمس نمایشگر این دو حس بسیار خوبی به من دست داد. دقیقا می‌دانستم که در حال کار با یک محصول خاص و رده‌بالا هستم؛ حسی که اصلا هنگام کار با محصول ایسوس و سونی به سراغ من نیامد. از قابلیت فورس تاچ ساعت اپل نیز نمی‌شود به همین‌ راحتی گذشت. البته من نیز برای اینکه در این بخش دست خالی نباشم دوباره یک جدول آورده‌ام که حاوی مشخصات هر 6 ساعت بر روی کاغذ است که دانستن آن‌ها خالی از لطف نیست.

راند سوم: سخت‌افزار

با هوشمند شدن ساعت‌ها، تعجبی ندارد که در جستجوی چیپست، رم و یا حافظه‌های اختصاصی در بطن آن‌ها باشیم! در میان این محصولات ZenWatch 2 ایسوس و ساعت هواوی هر دو از چیپست اسنپدراگون 400 کوالکام استفاده می‌کنند. بنابراین این دو مدل دارای پردازنده‌های ۲ هسته‌ای با حداکثر فرکانس کاری 1.7 گیگاهرتزی هستند و آدرنو 305 نیز عهده‌دار کارهای گرافیکی آن‌هاست.

سامسونگ همچون اسمارت فون‌هایش، خودش دست به کار شده و برای Gear S2 از یک پردازنده اختصاصی بهره گرفته تا دست به دامان کمپانی‌های دیگری همچون کوالکام نباشد. اگزینوس 3250 با دو هسته Cortex-A7 و رابط گرافیکی Mali-400MP2 به عنوان قلب تپنده این ساعت انتخاب شده است.

اپل نیز طبق معمول، چیپست اختصاصی خود را برای ساعتش برگزیده و شاهد چیپست Apple S1 بر روی آن هستیم که فرکانس هسته آن بر روی 520 مگاهرتز تنظیم شده و از واحد گرافیکی PowerVR SGX543 سود می‌برد.

نماینده خوش‌چهره موتورولا نیز TI OMAP 3 را به عنوان چیپست برگزیده که شامل هسته‌‌ای با فرکانس ۱ گیگاهرتز است و اطلاع دقیقی از نوع واحد گرافیکی آن در دسترس نیست!

هرچه گشتیم نتوانستیم نوع چیپست بکار رفته در اسمارت واچ 3 سونی را بیایم و تنها می‌دانیم که دارای 4 هسته Cortex-A7 با فرکانس 1.2 گیگاهرتز است. شاید به سراغ کوالکام رفته باشد!

جالب است بدانید که هر ۶ ساعت حاضر در این رقابت دارای 512 مگابایت رم هستند و حافظه داخلی آن‌ها 4 گیگابایتی است، بجز نماینده جاه طلب اپل که 8 گیگابایت حافظه داخلی در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

هنگام کار با ساعت‌ها لگ یا کندی در رابط کاربری آن‌ها احساس نخواهید کرد و تنها این نماینده ایسوس است که گاهی اوقات گیج می‌زند و کمی مشکل ساز خواهد شد.

آقای بی‌طرف: من هرچه فکر می‌کنم دلیلی نمی‌بینم که بخواهم یک ساعت را از لحاظ سخت‌افزار مورد بررسی قرار دهم و یا یکی را بر دیگری برتر بدانم! در حال حاضر یک ساعت هوشمند همین‌که اذیت‌مان نکند و بتواند وظیفه‌ اصلی‌اش را به درستی انجام دهد، برای‌مان کافی‌است. ما که نمی‌خواهیم با ساعت مچی روی دستمان نیدفوراسپید بازی کنیم! البته در همین حالت نیز ایسوس کمی ناامیدم کرد. گاهی اوقات هنگام کار با ZenWatch 2 آهی می‌کشیدم و می‌بایست علاوه بر غصه‌های همیشگی، غصه گیج شدن ساعت روی دستم را هم می‌خوردم! البته در اینجا بد نیست که اشاره‌ای به داغ شدن موتو ۳۶۰ نیز داشته باشم! نمی‌دانم چرا، اما اگر بیش از ۲۰ دقیقه با موتو کار کنید، دمای دستگاه سر به فلک می‌کشد و مچ دست‌تان داغ خواهد شد؛ موردی که به شخصه حداقل با این شدت در سایر رقبا ندیدم.

راند چهارم: رابط کاربری

شاید جذاب‌ترین بخش این رقابت، همین قسمت باشد چرا که بیشترین ارتباط را با کاربر دارد. ۴ ساعت موتو 360، ایسوس ZenWatch 2، اسمارت واچ 3 سونی و هواوی واچ از سیستم عامل گوگل برای ابزارهای پوشیدنی یعنی اندروید Waer استفاده می‌کنند. اپل نیز که WatchOS را برای ساعت گران قیمتش برگزیده و سامسونگ هم به دنبال سیستم عامل اختصاصی خود یعنی تایزن رفته است. ساعت سامسونگ در هنگام معرفی به‌راحتی با گوشی‌های اندرویدی ارتباط برقرار می‌کرد و پس از چند روز با اپل نیز دست دوستی داد و این یعنی شما چه یک محصول اندرویدی داشته باشید و چه یکی از آی‌دیوایس‌های اپل، می‌توانید از Gear S2 سامسونگ استفاده کنید. ساعت‌های مجهز به اندروید Wear نیز با آی‌فون‌های اپل و محصولات اندرویدی ارتباط برقرار می‌کنند، گرچه هنگام استفاده از آن‌ها در کنار آی‌فون قابلیت‌های‌شان کاهش می‌یابد. در این بین تنها ساعت اپل است که چندان علاقه‌ای به سایر سیستم عامل‌ها ندارد! پس در این قسمت با ۳ سیستم‌عامل طرف هستیم که به صورت خلاصه نگاهی گذرا به آن‌ها می‌اندازیم.

اندروید Wear: از آنجایی که گوگل دست کمپانی‌ها را در سیستم عامل اندروید باز گذاشته و هر کمپانی رابط کاربری شخصی سازی شده خودش را بر روی گجت‌های اندرویدی قرار می‌دهد، انتظار داشتیم که در اندروید Wear نیز شاهد شخصی سازی‌هایی باشیم اما این‌گونه نبود! یعنی شما هنگام کار با ۴ ساعت مجهز به این سیستم عامل تفاوت خاصی میان آن‌ها نخواهید دید و اگر قابلیت‌ها و یا ظاهر آن‌ها را کنار بگذارید، گمان می‌کنید که با یک محصول طرف هستید. برای اتصال دستگاه به گوشی می‌بایست یک اپ مخصوص را بر روی گوشی نصب کنید و پس از مدتی کوتاه به‌راحتی ساعت با گوشی شما سینک خواهد شد و مشکلی نخواهید داشت. اگر انگشت خود را از بالا به پایین بیاورید چیزی شبیه به منوی نوتیفیکیشن گوشی‌های اندرویدی را در رابط کاربری ساعت نیز خواهید دید. البته در این منو نوتیفیکیشن‌ها به نمایش در نخواهد آمد و در واقع میانبری برای دسترسی به برخی قابلیت‌های ساعت دستگاه را شاهد هستید. به ‌عنوان مثال می‌توانید وضعیت گوشی خود را از حالت سایلنت در آورید و یا اینکه به تنظیمات دسترسی داشته باشید. اگر در همان صفحه نخست که مسلما ساعت به نمایش در آمده انگشت خود را از پایین به سمت بالا بکشید، با نوتیفیکیشن‌ها مواجه خواهید شد. این‌را هم بدانید که پس از اتصال ساعت به دستگاه نوتیفیکیشن‌های گوشی شما بر روی ساعت نیز قابل رویت است و مثلا می‌توانید پیام‌های ارسالی از تلگرام را در ساعت بخوانید و به صورتی کوتاه و یا با ارسال شکلک به آن‌ها پاسخ نیز بدهید. اگر در رابط کاربری انگشت خود را از راست به چپ ببرید، شاهد لیست برنامه‌ها و یا لیست مخاطبین محبوب گوشی‌تان هستید. جالب است بدانید که با گفتن واژه “اوکی گوگل” می‌توانید دستیار صوتی ساعت‌ را فرا بخوانید و از او بخواهید که مثلا به کسی زنگ بزند و یا برنامه‌ای را اجرا کند. ناگفته نماند که با دریایی از اپلیکیشن‌ها نیز روبه رو هستید و می‌توانید اپ دلخواه خود را از طریق استور بر روی ساعت مورد نظر نصب کنید. به طور کلی ظاهر رابط کاربری ساده است و آن‌طور که فکرش را می‌کنید با دیدنش به وجد نخواهید آمد.

تایزن: سامسونگ پس از معرفی چند گوشی هوشمند با سیستم عامل تایزن، این‌بار به سراغ دستگاه‌های پوشیدنی رفته و تایزن را برای آن‌ها نیز توسعه داده تا شاهد یک رابط کاربری متفاوت در Gear S2 باشیم. برنامه‌ها در این رابط کاربری بر خلاف ساعت‌های اندرویدی به صورت یک لیست ساده در نیامده‌اند و شما شاهد چینش دایره‌ای برنامه‌ها هستید. هنگام کار با این ساعت همه چیز به نوار دایره‌ای شکلی که در اطراف نمایشگر قرار گرفته، وابسته‌ است. سامسونگ با استادی تمام کاری کرده تا بدون اینکه به نمایشگر دست بزنید و تنها با چرخاندن این نوار در رابط کاربری بچرخید و لذت ببرید. ناگفته نماند که این نوار چرخنده به سرعت نیز حساس است و اگر آن‌را با سرعت بیشتری بچرخانید، می‌توانید سریع‌تر اسکرول کنید. برای اتصال ساعت به گوشی خود می‌بایست اپ Samsung Gear را بر روی گوشی نصب کنید. شاید مهم‌ترین نقطه ضعف این سیستم عامل، کمبود اپلیکیشن باشد. در واقع برای ساعت سامسونگ خبری از اپلیکیشن‌های زیاد نیست و شما قدرت انتخاب چندانی نخواهید داشت. برای تماشای نوتیفیکیشن‌ها می‌بایست انگشت خود را از چپ به راست بکشید و مشکلی نیز هنگام خواندن متون فارسی ندارید. همچون ساعت‌های اندرویدی، بخشی نیز به مخاطبین‌ شما اختصاص داده شده که البته لیستی از مخاطبین محبوب شماست تا بتوانید به‌راحتی با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. سامسونگ برای آن‌که از رقبا عقب نماند از دستیار صوتی S Voice کمک گرفته که همیشه گوش به فرمان شماست. حتی می‌توانید با فشردن دو بار دکمه هوم آن را فرابخوانید. البته این دستیار به‌خوبی دستیار گوگل اپل و حتی کورتانای مایکروسافت نیست و هنوز هم جای کار دارد. بدون شک سامسونگ با معرفی تایزن گام بلندی برداشته و اگر بتواند توجه توسعه دهندگان را به سیستم عامل تایزن جلب کند، مطمئنا آینده درخشانی در انتظارش خواهد بود.

Apple OS: کوپرتینویی‌ها همچنان  قصد ندارند به دیگران روی خوش نشان دهند؛ به همین دلیل نیز از سیستم‌عامل اختصاصی خودشان برای ساعت‌های هوشمند رونمایی کردند و آن‌را در نسل اول Apple Watch گنجاندند. منو اصلی این رابط کاربری شامل چندین آیکون گرد است که به شکل زیبایی در کنار یکدیگر جای خوش کرده‌اند. برای دسترسی به این آیکون‌ها علاوه بر لمس نمایشگر، می‌توانید دکمه قرار گرفته در کنار ساعت‌ را بچرخانید. با این‌کار گویی صفحه در حال زوم شدن است و به‌راحتی می‌شود وارد برنامه مورد نظر شد. برای مشاهده نوتیفیکیشن‌ها نیز همچون گوشی‌تان، می‌بایست انگشت را از بالا به سمت پایین بکشید و برای حذف آن‌ها خیلی راحت می‌توانید انگشت خود را بر روی آن‌ها نگه دارید و سپس به سمت جپ بکشید. اگر انگشت خود را از پایین به بالا بکشید باز هم شاهد یک صفحه متفاوت هستید که از آن با نام Glance یاد می‌شود که شامل اطلاعاتی از اپلیکیشن‌های نصب شده بر روی ساعت است. برنامه‌های زیادی نیز برای این سیستم عامل در نظر گرفته شده و می‌توانید آن‌ها را از طریق استور نصب کنید. برای فعال کردن دستیار صوتی سیری نیز تنها کافی‌ است که دکمه اصلی قرار گرفته در سمت راست ساعت را فشرده و برای مدتی کوتاه نگه دارید. به طور کلی ساعت اپل یک محصول خاص است و امکانات و قابلیت‌های متفاوتی را به شما ارایه خواهد داد.

آقای بی‌طرف: مرسی از توضیحات کاملی که در رابطه با سیستم عامل ساعت‌ها دادید؛ در اینجا بد نیست من‌ نیز برخی نکات را یادآوری کنم. برای تمامی ساعت‌ها واچ‌فیس‌های فراوانی ساخته شده و حتی اگر هیچ‌یک را دوست نداشتید باز هم می‌توانید واچ‌فیس مورد نظر خود را از طریق استور دانلود کنید. برخی از این واچ‌فیس‌ها تنها ساعت را به نمایش نمی‌گذارند و می‌توانید با نگاهی کوتاه به آن‌ها اطلاعات بیشتری را کسب کنید. به شخصه هنگام کار با ساعت سامسونگ به وجد آمدم! راستش را بخواهید ایده قرار دادن یک نوار چرخنده در اطراف نمایشگر و هماهنگی بسیار خوب آن با رابط کاربری، فوق‌العاده‌ترین چیزی بود که می‌شد تصور کرد. شما هنگام چرخاندن آن به‌راحتی می‌توانید هرکاری را انجام دهید و اتفاقا دید خوبی نیز به صفحه خواهید داشت چرا که همچون سایر ساعت‌ها، دیگر نیازی نیست که انگشت خود را بر روی صفحه قرار دهید. برای باخبر شدن از ساعت‌ نیز نیازی نیست که دکمه خاصی را بفشارید و همان بالا آوردن دست و قرار دادن ساعت رو به‌روی صورت‌تان موجب روشن شدن صفحه خواهد شد. موردی که در تمامی ساعت‌های حاضر در این رقابت مشترک است. البته اگر دراز کشیده باشید، ساعت ایسوس باز هم کمی گیج خواهد زد! تمامی ساعت‌ها نیز از صفحه همیشه روشن پشتیبانی می‌کنند و این یعنی می‌توانید نمایشگر آن‌ها را همیشه روشن و در حال نمایش زمان ببینید. البته توصیه می‌کنم که از این ویژگی استفاده نکنید چرا که شارژ دستگاه با سرعت یک قطار سریع‌السیر خالی می‌شود!تمامی ساعت‌ها نیز رابطه خوبی با گوشی دارند و مثلا می‌شود موزیک‌پلیر گوشی را با ساعت کنترل کرد.

راند پنجم: قابلیت‌های ویژه

تمامی ساعت‌های حاضر در این رقابت از بلوتوث و وای‌فای استفاده می‌کنند اما ساعت‌های اپل، سونی و سامسونگ به NFC نیز مجهز هستند در حالیکه چنین ویژگی در نمایندگان موتورولا، هواوی و ایسوس به چشم نمی‌خورد. همه ساعت‌ها در برابر آب مقاوم هستند اما این مقاومت در ساعت‌ سامسونگ و سونی کمی بیشتر بوده و این یعنی با خیال راحت‌تری می‌توانید از آن‌ها در زیر آب استفاده کنید.

ساعت‌های هوشمند علاوه بر نمایش زمان، برنامه ویژه‌ای نیز برای سلامتی افراد در نظر گرفته‌اند. به‌عنوان مثال آن‌ها همیشه فعالیت جسمانی شما را در نظر می‌گیرند و اطلاعات خوبی را در اختیارتان خواهند گذاشت. وقتی ساعت به دور مچ‌ دستان شما بسته شده، پس اینکه انتظار داشته باشید بتوانید با آن ضربان قلب‌تان را اندازه بگیرید چندان چیز انتظار بی‌جایی نیست! البته ما از دوست و آشنا نیز شنیدیم که ساعت ایسوس به چنین سنسوری مجهز است اما راستش هرچه گشتیم خبری از این سنسور در روی بدنه دستگاه نبود و در رابط کاربری نیز برنامه‌ای برای استفاده از آن وجود نداشت. با این حال ما گفتیم چنین چیزی ندارد شما هم بگویید نداشت! جالب است بدانید که مثلا اگر برای مدتی طولانی در یک جا بدون حرکت مانده باشید، ساعت اپل به شما هشدار خواهد داد و از شما می‌خواهد که کمی تحرک داشته باشید.

در این رقابت تنها نماینده ژاپن یعنی اسمارت واچ 3 سونی به GPS مجهز است و سایر نمایندگان چنین ویژگی را ندارند. به دنبال رادیو و یا اینفرارد هم نباشید که از این لحاظ از ساعت‌های رقابت ما بخاری بلند نمی‌شود.

آقای بی‌طرف: مدت‌ها قبل از تولد Gear S2 وقتی با یکی از ساعت‌های هوشمند سامسونگ (Gear 2) کار می‌کردم، قابلیت‌هایش آنقدر جالب و خاص بود که مرا شگفت‌زده کرد. مثلا فکرش را بکنیدکه ساعت هوشمند قرار گرفته بر روی دست‌تان یک دوربین باکیفیت داشت و می‌شد با آن هم عکس گرفت و هم فیلم‌برداری کرد و یا اینکه ساعت به پورت مادون قرمز مجهز بود و می‌توانستید با آن لوازم دیجیتالی اطراف را کنترل کنید، مثلا صدای تلویزیون را کم و زیاد و یا اسپیلت را روشن و خاموش کنید! اما در نسل جدید ساعت‌های این کمپانی خبری از این قابلیت‌ها نیست و جای تعجب دارد که اصلا چرا سایر کمپانی‌ها نیز به سراغ این ویژگی‌های خاص نمی‌روند.

راند آخر: باتری

باتری واقعا یکی از معضلات این روزهای عاشقان فناوری است. همه ما تقریبا به صورت روزانه گوشی خود را شارژ می‌کنیم و مدام از شارژدهی آن گله‌مندیم؛ حال فکرش را بکنید که بخواهیم ساعت هوشمندمان را هم همچون گوشی‌مان هر روز شارژ کنیم! ساعت هواوی و ایسوس هر دو از یک باتری 300 میلی آمپری سود می‌برند. نماینده موتورولا یک نمونه 320 میلی آمپری را برای خود برگزیده و ساعت‌های اپل و سامسونگ نیز به یک باتری 250 میلی آمپری مجهز هستند. در این بین سونی حداقل بر روی کاغذ خوش درخشیده و شاهد یک باتری 420 میلی آمپری بر روی آن هستیم.

علاوه بر حجم باتری، نوع شارژ شدن این ساعت‌ها نیز متفاوت است. ساعت هواوی، اپل و ایسوس هر کدام از داک خاصی برای شارژ شدن استفاده می‌کنند که همچون یک آهنربا به زیر ساعت چسبیده و موجب شارژ شدن‌شان می‌شود.

موتو 360 و Gear S2 نیز به صورت بی‌سیم و توسط داک مخصوصی که همراه با دستگاه عرضه می‌شود، شارژ می‌شوند. البته این دو از شارژهای بی‌سیم QI نیز پشیتبانی می‌کنند. بنابراین هر شارژر بی‌سیمی که در خانه داشته باشید، می‌توانید ساعت‌ را هم با آن شارژ کنید.

باز هم سونی در اینجا خوش درخشیده و ساعتش همچون گوشی‌هایش تنها با یک پورت میکرو USB ساده شارژ می‌شود که یک نقطه قوت برای آن به‌حساب می‌آید.

آقای بی‌طرف: بگذارید از همین حالا خیال‌تان را راحت کنم! اگر قرار باشد با ساعت هوشمند خود همچون گوشی رفتار کنید و دم به دقیقه از آن استفاده کنید، هیچ‌کدام از این ساعت‌ها ۲ ساعت هم کنار شما نخواهند بود! اما در یک استفاده معمولی و در صورتی که نوتیفیکیشن‌های زیادی نداشته باشید، همه آن‌ها تا یک روز پا به پای‌تان می‌آیند. البته این میزان برای موتو 360 و اسمارت واچ 3 سونی کمی بیش‌تر است و شاید بتوانید تا یک روز و نیم با آن‌ها زندگی کنید. بد نیست اشاره‌ای هم به مدت زمان لازم برای شارژ شدنشان بکنم! میان این ساعت‌ها، محصول موتورولا سریع‌تر از رقبا شارژ می‌شود و برای پر کردن باتری آن از صفر تا ۱۰۰ به چیزی در حدود یک ساعت و نیم زمان نیاز دارید، در حالیکه اسمارت واچ 3 سونی و اپل واچ بیش از 2 ساعت و نیم برای شارژ شدن زمان نیاز دارند! به این نکته هم توجه کنید که اگر اهل سفر هستید، به‌جز محصول سونی، باید شارژر سایر ساعت‌ها را هم با خود ببرید در غیر این صورت اسمارت‌واچ بدون استفاده خواهد ماند چرا که نوع شارژ شدنشان متفاوت است و در هر جایی چنین شارژرهایی را نمی‌توانید بیابید.

کلام آخر

چه بخواهید و چه نخواهید، ساعت‌های هوشمند در حال وارد شدن به زندگی روز‌مره‌مان هستند و به‌زودی شاید زندگی بدون آن‌ها غیر ممکن شود. این تصور که استفاده از ساعت هوشمند به دلیل اتصال مداوم به گوشی موجب افزایش مصرف باتری گوشی‌تان می‌شود، یک باور غلط است! چرا که شما در صورت داشتن یک ساعت هوشمند، دیگر برای خواندن نوتیفیکیشن‌ها به سراغ گوشی نمی‌روید. تصور کنید که برای خواندن SMS و یا پیام‌های ارسالی در تلگرام دیگری نیازی نیست گوشی خود را روشن کنید! پس با این حساب حتی شارژ گوشی‌ شما دیرتر نیز خالی می‌شود.

آقای بی‌طرف: بنده اگر بخواهم این ساعت‌ها را رتبه‌بندی کنم، نماینده سامسونگ را در جایگاه نخست، موتو 360 موتورولا را در مکان دوم و ساعت اپل را در جایگاه سوم قرار خواهم داد. البته بد نیست که در یک نظرسنجی عمومی نظر کاربران را هم بخواهیم. من هم برای اینکه کمکی کرده باشم، در یک جدول قیمت حدودی این ساعت ها را قرار داده‌ام. بالاخره هر چه که باشد قیمت در دنیای امروزی حرف اول را می‌زند و از این لحاظ بایستی امتیازی ویژه برای محصول سونی قائل بود.

[polldaddy poll=9309231]