بازیهای جذابی در طول تاریخ وجود دارند که پایان آنها بسیار لذتبخش بوده است. مثلا در بازی Super Mario Bros پس از دوندگیهایی که شخصیت بازی (همان قارچخور محبوب) داشت، با گذر از ۸ جهان مختلف و ۷ قلعه در نهایت یار خود را پیدا میکند و پادشاهی آن سرزمین به حالت گذشته خود بر میگردد.
در این مطلب قصد داریم بازیهایی را معرفی کنیم که بهترین و زیباترین داستان را در پایان داشتهاند و برای خیلیها خاطرهسازی کردهاند.
The Legend of Zelda: A Link to the Past .۱۰
شاید نسخه Ocarina of Time همواره در کانون توجه منتقدان قرار گرفته باشد، اما پایان A Link to the Past با بقیه فرق دارد. ما جهانهای تاریک بسیاری را در ورودیهای بازی میبینیم که نمونهای از آن زمینهای بایر پادشاهی Hyrule است، اما وظیفه “پیوندی به گذشته” این بوده که یکی از به یادماندنیترین بازیهای نینتندو را برای علاقهمندان به این سبک ایجاد کند. پس از نجات شخصیتهای Seven Sages از زندانهای زیبا و مرگبار، به مرحله پایانی بازی میرسیم که باید با Ganon در مکان Pyramid of Power مبارزه کنیم. در آخر و زمانی که اینباس از دنیا رفت، زندگی دوباره به Hyrule باز میگردد. خوشحالی مردمی که در پایان بازی نمایش داده میشود این حس را القا میکند که همه آنها بابت کاری که برای نجات سرزمینشان انجام دادهایم، قدردان ما هستند.
Silent Hill .۹
در سری بازیهایی مانند Silent Hill، با توجه به سختیهای زیادی که در بازی تجربه میکنیم، تنها یک پایان بی سر و صدا نمیتواند راضیکننده باشد. همراه با ۶ خط داستانی که در بازی وجود دارد، قصهای را میبینیم که James شهر خود را به همراه یک شخصیت زن ترک میکند و در تلاش است تا راز قتل همسر کشتهشده خود (Mary) را کشف کند و کار به جایی میرسد که حتی تصمیم به خودکشی میگیرد. البته نکات مبهمی در بازی به چشم میآید که از جمله آنها میتوان به وجود آدمربای فرازمینی اشاره کرد. Silent Hill همیشه رویهای را در پیش گرفته که به عنوان یک بازی دلهرهآور شناخته میشود و از سویی دیگر داستانی را دنبال میکند که پایان آن تلخ و غمانگیز است.
۸. God of War
هر چیزی را که درمورد اساطیر یونانی میدانید فراموش کنید، چرا که همه آنها در بازی God of War جلوه دیگری پیدا میکنند. با اطمینان میتوان گفت که هیچیک از اتفاقاتی که در بازی رخ میدهد در دنیای واقعی کهن وجود نداشته است و همه صحنهها از الهه آتنا گرفته تا مراحل دشواری که در بازی مشاهده میکنیم، تنها تکنیکهای نمایشی برای جذب مخاطب است. اما در کنار همه اینها در طول بازی لحظات خوبی را همراه Kratos و زنجیرههای تیغدارش سپری میکنیم (که یکی از زیباترین سلاحهای دنیای بازیهاست). فرزند و همسر این شخصیت توسط Ares کشته میشوند و پس از آن مجبور میشود تا برای خدایان خدمت کند و در این حین جنگهای هولناکی را با موجودات خبیس میبینیم. در نهایت کریتوس انتقام خود را از Ares میگیرد و با کشتن او جایگاه خود را به عنوان خدای جنگ بدست میآورد.
۷. Ninja Gaiden
تصور اینکه بازی عرضه شده در سال ۱۹۸۸ بتواند با داستان و پایان خوب خود نکات مثبتی را بوجود بیاورد کمی سخت است، اما سفر Ryu Hayabusa برای انتقام گرفتن از قتل پدرش بازیکن را تا پایان داستان به دنبال خود میکشاند تا ببیند که سرنوشت او چه خواهدشد. بخش شگفتانگیز بازی جایی بود که متوجه میشویم پدر او نمرده، اما توسط Jaquio زندانی شده است. پس از نجات پدر خود، Ryu تا جایی پیش میرود که ممکن بود خودش را هم به کشتن دهد، اما پدرش او را در برابر سلاحهای آتشین نجات میدهد. اتفاقات بازی روابطی را نشان میدهد که در آن اعتماد و عدم اطمینان دیده میشود و در بخشی دیگر داستان عاشقانهای را میان ریو و زنی میبینیم که در ابتدا او را دزدیده بود. سبک بازی ممکن است برای یک عنوان قدیمی ساده به نظر بیاید، اما داستان حماسی آن شما را به وجد میآورد.
۶. Metal Gear Solid 3: Snake Eater
Metal Gear Solid از سری بازیهایی است که به جرات میتوان گفت بهترین پایان داستانی را دارد. Snake Eater یکی از عناوین موفق مجموعه MGS است، هرچند که به دلیل درخشش نسخه Big Boss پشت سر آن قرار میگیرد. مطمین باشید که در طول بازی داستان آن شما را میخکوب میکند. مبارزات طاقتفرسای کاراکتر هرگز اجازه نمیدهند که احساسات به تفکر او غلبه کند تا اینکه زنی را پیدا میکند که برای کشتن او اجیر شدهبود و میفهمد که این شخص نه تنها یک خیانتکار نیست بلکه سعی داشته تا از حملات هستهای ایالات متحده جلوگیری کند. سیاستهایی که در MGS میبینیم در دنیای واقعی نیز وجود دارد و این مورد در Snake Eater به خوبی طراحی شدهاست.
۵. Red Dead Redemption
در فیلمهای هالیوودی یا بازیهای مثل Red Dead Redemption زمانی که قهرمان بازی به چالش میافتد و به سقوط نزدیک میشود، ضربان قلب ما از حرکت میایستد. این مورد با شخصیت John Marston در این بازی دیده میشود. او مردی است که اکنون تاوان زندگی جنایی خود را باز پس میدهد و برای نجات خانواده خود جانش را به خطر میاندازد. البته داستان بازی به همینجا ختم نمیشود. در سالهای بعد Jack پسر John را میبینیم که در جستجوی قاتل پدرش است. با این حال، در ادامه داستان جک به موضوعی پی میبرد که طی آن پدرش سعی داشته تا او را از قاتل شدن نجات دهد.
۴. Half-Life 2: Episode Two
همه بخشهای پایانی از سری بازیهای Half-Life باور نکردنی و هیجانانگیز بودهاست، اما هیچکدام تاکنون ما را به نقطه قانع کنندهای نرساندهاند. داستان جالب و کوتاهی که در Episode Two وجود دارد درنهایت بازیکن را به فکر وا میدارد و این اشتیاق را در وی ایجاد میکند تا نسخه بعدی را هم دنبال کند. اگر که تاکنون سری بازیهای Half-Life را تجربه نکردهاید، پیشنهاد میکنیم از نسخههای ابتدایی این بازی شروع کنید تا با برخی از بهترین کاراکترهای ساختهشده در طول تاریخ آشنا شوید.
۳. Shadow of the Colossus
بازی Shadow of the Colossus قطعا یکی از عناوین نادر و درخشانی است که در آن شما وظیفه نابود کردن شخصیتهای غولپیکر بازی را بر عهده دارید. با نابودی هر کدام از باسها، شخصیت اصلی داستان عصبیتر میشود. در پایان خیرهکننده بازی، مرز بین نجات و انتقام ظهور میکند و از این بابت حیرتزده میشویم که تمام مدت جز کدام گروه قرار گرفتهبودیم.
۲. Final Fantasy VI
شاید این عنوان از جلوههای سینمایی کمتری برخوردار باشد و از نظر کیفیت گرافیکی رتبه آن را پایین بیاورد، اما Final Fantasy VI (که در آمریکا با نسخه III عرضه شد) کاراکترهای بزرگی را خلق کرده که هرکدام داستان منحصر به فرد و دلیل شخصی خود را برای پیوستن به Locke ،Terra و بقیه گروه دارند. در نهایت با حماسهای رو به رو میشویم که پس از جنگ طولانی مدت با Kefka، پایان بلندی را برای هریک از شخصیتهای به نمایش درآمده در بازی میبینیم. در این نسخه با یکی از بهترین موسیقیهای ساختهشده برای پایان بازی مواجه میشویم. وقتی این بازی را شروع میکنید هرگز از خود نمیپرسید که تا پایان بازی چقدر ماندهاست و کی تمام میشود.
۱. Portal 2
پورتال ۲ بازی است که پایان باورنکردنی آن ذهن شما را درگیر خود میکند. چه کسی تصور میکرد که یک بازی فکری میتواند موجب بر انگیختهشدن احساسات گیمر شود؟ GLaDOS جز معدود خیانتکارانی است که با آن عشق و تنفر را تجربه میکنید. تا پایان بازی هرگز نمیتوانید پیشبینی کنید که درنهایت چه اتفاقی قرار است بیفتد. در طول بازی حین ماجراجویی که انجام میدهید از برخی کارهای دیوانهکنندهای که این شخصیت با هوش مصنوعی خود انجام میدهد، تعجب خواهید کرد. فضای حماسی که در پایان بازی شکل میگیرد امیدوارکننده است و GLaDOS مسیر خود را برای تبدیلشدن به یک ناجی پیدا میکند. وداع پایانی بازی با موسیقی خوبی که دارد هرگز فراموش نمیشود.
اون نبرد وسط رز های سفید…
تا اخر عمر از یادم نمیره :((
هیچ بازی اکشنی بجز igi 1 دوس نداشتم، خخخخ
فکر کنم Max Payne رو از قلم انداختید.
هیچ وقت فراموشش نمی کنم.
یکی از بهترین بازی های عمرم.
God of war فوق العادست
با God of war موافقم خیلی بازی خوبیه
جای بازی Prince of persia خالیه از ۱ تا ۵ ش خیلی توپ ساختن و اخر همه شون هم خوب تموم میشه