شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و اینستاگرام ، یکی از بزرگترین دستاوردهای عصر اینترنت به مردم هستند، فضایی که سالهاست مخاطبان در آن حضور داشته و با یکدیگر تعامل دارند. این دستاورد جنبههای مثبت و منفی بسیاری دارد اما حالا به بخش اعظمی از زندگی مردم تبدیل شده و به همین راحتی نمیتوان یک تکه از زندگی مردم را از آنها گرفت.
البته موضوع آنقدرها هم ساده نیست. شبکههای اجتماعی تنها برای باخبر شدن از اخبار روز یا دیدن چند کلیپ طنز برای گذراندن اوقات فراغت نیستند. به همین آسانی نیز به بخش اعظمی از زندگی مردم تبدیل نشدهاند. فضایی مانند اینستاگرام جایی برای حرف زدن هستند، مکانی که هر شخص هویتی دارد و میتواند از اعتقاداتش سخن بگوید. جایی برای رشد شخصی، رشد کسبوکار، شکوفایی استعدادها و خلاقیتها، ارتباط صمیمیتر با دیگران و …
چرا موضوع فیلترینگ اینستاگرام مطرح است؟
اینستاگرام آنقدر نقاط قوت دارند که بتوان چندین پاراگراف در مورد آن صحبت کرد اما مشکل محاسن این پلتفرم مجازی نیست. جایی کار به گره میافتد که همین شبکه اجتماعی به درگاهی برای رسیدن به رذالتهای اخلاقی و اعتقادی تبدیل میشود.
یادآور شدیم که در اینستاگرام هر شخصی هویتی برای خود دارد، جایی که بتواند آزادانه سخنی بگوید. اما عدهای زمانی که حرفی برای گفتن نداشته باشند احساس پوچی خواهند داشت و خود را از بقیه پایینتر میبینند. به همین دلیل است که به هر بهانهای به دنبال جذب مخاطب و دیده شدن خواهند گشت.
به این ترتیب، نتیجه اوضاع این روزهای اینستاگرام میشود، شبکه اجتماعی که کسبوکارهای بسیاری را رونق داده، دوستهای قدیمی را به هم رسانده و اشاره به محاسن آن چندین پاراگراف طول خواهد کشید. اما همین شبکه اجتماعی به محلی برای شوآف پول، ثروت و ناهنجاری برای آقازادههای سیاسی و غیرسیاسی که با پول پدر، زندگی را شاد و سرمست میگذرانند تبدیل شده است. همین شبکه اجتماعی به محلی برای عریان شدن زنان و دختران و توهینهای نژادی و اعتقادی تبدیل شده است. همین شبکه اجتماعی به محلی برای کسب درآمدهای نامعقول و به دام انداختن کاربران در سایتهای فیشینگ تبدیل شده است. بله…کار آنجایی گره میخورد که معایب شبکهای مجازی به مانند محاسنش چندین پاراگراف نوشته میطلبد.
حال با این گره چه باید کرد؟ چه کنیم که گره کورتر نشود؟ آیا باید بیاعتنا به معایب اینستاگرام چشم به محاسنش ببندیم یا از آنور بوم افتاده و فقط به معایبش اشاره کنیم؟ با کلید واژه آزادی و حق انتخاب به مردم همه چیز را رها کنیم یا ارتباط را قطع کرده و بخش اعظم زندگی مردم را با راه کار فیلترینگ از آنها بگیریم.
مانند همیشه فیلترینگ اصلیترین گزینه سیاستمداران
داستان فیلترینگ اینستاگرام جدی است. روز یکشنبه زمانی که آذری جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری ارتباطات به مجلس رفت، مباحثی مطرح شد که نشان میدهد فیلترینگ یکی از اصلیترین گزینههای روی میز قانونگذاران ساکن بهارستان است.
روز یکشبنه فاطمه محمدبیگی نماینده مردم قزوین به وزیر ارتباطات گفت : چندی پیش اینستاگرام انتشار تصاویر هرزهانگارانه را در فضای خود آزاد کرد و در ایام شهادت سردار سلیمانی نیز پستهای تسلیت را حذف کرد، شما در این باره چه اقدامی انجام دادهاید، اینستاگرام بیش از نیمی از ترافیک اینترنت کشور را به خود اختصاص داده است.
همچنین موسی غضنفرآبادی نماینده مردم بم با انتقاد از آذری جهرمی اعلام کرد: امروز اینستاگرام قتلگاه اعتقادات جوانان شده، چقدر از خانوادهها که به خاطر وجود این فضا متلاشی نشدند.
در این میان محمد باقر قالیباف به عنوان رئیس مجلس با انتقاد از اشکالات موجود در شبکه ملی اطلاعات گفت: این هم نیاز همه مردم در شئونات مختلف زندگی است و از سوی دیگر امنیت ملی، عمومی، اجتماعی و اخلاقی ما در گروی شبکه ملی اطلاعات است. همین شبکه ملی اطلاعات که الان وجود دارد دارای اشکالاتی است. ما عدم تناسب در رشد ترافیک داخلی و خارجی را داریم و آنقدر که رشد ترافیک در بخش خارجی است، در حوزه داخلی نتوانستیم کنترل کنیم لذا نیازمند سیاستهای تعدیلی و راهبردی هستیم که در اختیار این وزارتخانه است.
وی با تاکید به وظیفه وزارتخانه در تولید محتوا اعلام کرد: این فضای آلوده را باید از دو جهت نگاه کرد؛ یکی تولید محتوا که هم وزارتخانه و هم بقیه دستگاهها مسئول هستند و یکی توسعه سرویسهای داخلی، سیاستهای دولت و اعمال مدیریت در شبکه. امروز ما این لجامگسیختگی را میبینیم این ضعف مدیریت و بدون سیاستگذاری بودن را در کشور مشابهی در شرق و غرب نداریم و حس میکنید حالت لجامگسیخته و رهاشدهای وجود دارد.
باید از گذشته درس گرفت
وزیر ارتباطات در جلسه روز یکشنبه به نکتهای کلیدی اشاره کرد که بازتاب فراوانی در رسانهها داشت. آذری جهرمی گفت: با دست روی دست گذاشتن و بستن کار درست نمیشود؛ باید در این زمینه کار کرد. اینستاگرام با سیاستهای ما به قطب تبدیل شده؛ زیرا پلتفرمهای دیگر بسته است.
نکته کلیدی وزیر ارتباطات آن است که آیا نباید از گذشته درس گرفت؟ اینستاگرام در حال حاضر نیمی از ترافیک مصرفی کشور را به خود اختصاص داده، این آمار نشان میدهد که با فیلترینگ توئیتر، ویچت، وایبر و تلگرام، مردم از شبکههای اجتماعی یا پیامرسانهای مشابه به شبکههای اجتماعی دست نمیکشند. با این کار تنها از برنامهای به برنامه دیگر کوچ میکنند. با فیلترینگ اینستاگرام هم این روند مجدد تکرار میشود.
البته مردم راهی دیگری نیز دارند، استفاده از فیلترشکن و ورود به برنامههای فیلتر شده، راهکاری که بعد از فیلترینگ تلگرام به شدت مورد استقبال قرار گرفت و حتی خود مسئولین مربوطه یا مشاهده تاثیرات این تصمیم، به اشتباه خود در فیلترکردن این پیامرسان اقرار کردند. پس از فیلتر تلگرام، انواع و اقسام فیلترشکنها به دست مردم و حتی نوجوانان افتاد و حالا فاصله نوجوانان ما از زمان اتصال فیلترشکن و استفاده آزاد از هر نوع مطلب نامناسب در اینترنت تنها 5 ثانیه است.
راهکار چیست؟ آزادی یا فیلترینگ اینستاگرام ؟
درمورد فیلترینگ و تجربههای ناموفق در گذشته اشاره کردیم اما آیا در طرف مقابل، رها سازی چنین فضایی راهکار معقولانهای است؟ این یک تجربه اثبات شده است که ما انسانها جنبه آزادی در خیلی از موارد را نداریم. ما در طول روز و زندگی با اقسام مختلف قوانین و محدودیتها طرفیم که میدانیم به نفع خودمان است و کیفیت زندگی ما را بهبود میبخشد. اما آزادی در فضای مجازی هم به همین شکل است؟
نگاهی به اینستاگرام که موضوع اصلی سخن ماست میاندازیم. چه آدمهایی در اینستاگرام پر طرفدار هستند؟ چه آدمهایی در این شبکه اجتماعی دیده میشوند؟ همین حالا با نگاهی به پرطرفدارهای اینستاگرام به سلبریتیهایی میرسیم که معمولا به خاطر وجود حواشی جدا از هنر اصلی خود مشهور و پرطرفدار شدهاند. هنرمندان یا ورزشکارانی که یا به شدت طرفدار آنها هستیم یا تنها فحش نثارشان میکنیم. سپس گروهی دیگری وجود دارند که با تولید محتوایهای نامناسب به شهرت رسیدهاند. کسانی که برای پرداختن به موضوعات مختلف عموما از جنبههای جنسی و غیراخلاقی وارد میشوند یا علنا خود محتواهایی به این شکل تولید میکنند، مانند مرد سبیل کلفتی که میرقصد یا دختر و پسری که کلیپهای نامتعارف با فرهنگ ایرانی تولید میکنند یا فرد معتادی که به دلیل مصاحبه خود مشهور میشود.
البته در هر قوم، گروه و مردمی آدمهایی به این شکل پیدا میشوند. حتی در صورت نبود شبکههای مجازی نیز در بطن جامعه، انسانهایی به این شکل وجود داشتند اما متاسفانه بستر فراهم شده در اینستاگرام یا شبکههای اجتماعی مشابه به گسترش و دیده شدن این افراد کمک میکنند.
بزرگترین مشوق گسترش این گونه رفتارها خود مردم هستند، خود ما مردم جامعه که به جای یافتن محتوای سالم، میگردیم و مخاطب دلقکهایی معلومالحال میشویم. متاسفانه یاد گرفتهایم که از محیطی آزادانه استفاده ناصحیح داشته باشیم و به جای دنبال کردن افراد خردمند و با دانش، به دنبال کلیپ جدید رقص مرد سبیل کلفت در اینستاگرام باشیم. به راستی چرا اینم حتواهای بیسرو ته زندگی ما را تشکیل دادهاند؟ چنین رفتاری در طولانی مدت چه بلایی بر سر ما میآورد؟ نسل بعدی و نسلهای بعدی ما چگونه رشد خواهند کرد؟
راه دیگری هم وجود دارد؟
وارد مبحث فرهنگسازی و سواد رسانهای نمیشویم. ما در این حوزه ضعفهای فراوانی داریم و به نوعی کلا کار فرهنگی بلد نیستیم ضمن اینکه برای بازدهی این روش به زمان طولانی نیاز است. در حال حاضر نیاز به راه حلهای کوتاه مدت احساس میشود. راهکاری که بتواتند در مدت کوتاهی جواب بدهد.
یکی از راهکارهای مهم و اساسی، فیلترینگ هوشمند است. فیلتینگ هوشمند واژهای است که بارها از زبان وزیر جوان ارتباطات شنیدهایم اما هنوز در این حوزه به عمل نرسیدهایم. در فیلترینگ هوشمند بدون آسیب رسیدن به فضای کلی شبکههای اجتماعی، تنها ناهنجاریها و بیاخلاقیها فیلتر میشود. در این حالت هیچ آسیبی به دهها محاسن شبکههای اجتماعی وارد نمیگردد و این فضا به معنای واقعی پاکسازی یا فیلتر میشود. راهکار فیلترینگ هوشمند از ابتدای دوره وزارت آذری جهرمی در مورد توئیتر و یوتیوب عنوان شد اما هنوز عملی نشده و به نظر میرسد ایران توان علمی این کار را ندارد.
البته فیلترینگ هوشمند در سالهای گذشته به صورت جزئی در اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و بسیاری از صفحات مد نظر، از دسترس خارج شدند اما اینستاگرام سریعا با تغییر رمزنگاری شبکه اجتماعی خود، فیلترینگ هوشمند را خنثی کرد. بعد از آن ماجرا، هرگز شاهد اقدام عملی در مورد فیلترینگ هوشمند نبودهایم. مهمترین مانع رسیدن به فیلترینگ هوشمند، رمزنگاری قدرتمند شبکههای مجازی و پیامرسانها است.
نظر شما چیست؟
با کنار گذاشتن گزینه فیلترینگ هوشمند، مجددا به همان دوراهی آزادی یا فیلترینگ میرسیم. نظر شما در این مورد چیست؟ باید بگذاریم تا محتواهای نامناسب تولید شوند و خودمان و خانوادهمان مخاطب این گونه محتواها باشیم یا اینکه با فیلتر، این شبکه را از دسترس عموم خارج کنیم. البته همانطور که گفته شد با وجود فیلترشکنهایی که دست بزرگ و کوچک جامعه ما دیده میشود، آیا واقعا با فیلترینگ، اینستاگرام مخاطبان ایرانی خود را از دست میدهد؟ راه حل چیست؟
تو رو خدا حذفش کنید این اینستا رو زندگیم داره از هم میپاشه