داستان ساترا و تحمیل قدرت به فضای مجازی؛ این بار نوبت روبیکا است!

می‌گویند برای مهار یک کلاس پر از دانش آموزش شر و شیطان، باید مبصری از جنس همان دانش آموزان شلوغ انتخاب کرد که قدرت آرامش دادن به کلاس را داشته باشد، اگر با تدبیر ناظم دانش آموزی ناتوان و ضعیف بر این مسند برگزیده شود، ناظم زیر سوال می‌رود و هیچ کدام از دانش آموزان این مبصر را نه قبول خواهند داشت و نه به حسابش می‌آورند!

داستان ساترا حکایت همان دانش آموز است که دست نشانده مقامات بالاست، بهای زیادی هم به آن داده می‌شود اما در نهایت خروجی قابل توجهی ندارد، تازه قرار است به این دانش آموز کلی بودجه هم اعطا کنند تا بر دیگر دانش آموزان نظارت کند! حرف ما در این جا بر روی عدم صلاحیت ساتراست، سازمانی که با یک تبصره قدرت گرفته اما قوانین و حوزه نفوذ آن مشخص نیست، دقیقا هم تعیین نشده که چند میلیارد بودجه‌ای که می‌گیرد، صرف چه کاری می‎‌کند، اما آقای ناظم تصمیم گرفته تا این سازمان را مبصر رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر کند.

چرا ساترا مقبولیت ندارد؟

خب همانطور که در داستان کلاس درس گفتیم، کسی این مبصر را داخل بازی راه نمی‌دهد، ساترا در شرایطی مبصر شده که به دانش آموزان امر و نهی می‌کند ولی کسی به آن توجهی ندارد، اما چرا این گونه است؟! ساترا دست نشانده است، از آن دست نشانده‌ها که مقبولیت لازم برای مبصر بودن را ندارند، ساترا با چند تصمیم اخیر خود مانند جلوگیری از اجرای برنامه عادل فردوسی‌پور یا عدم موافقت با انتشار قسمت اول برنامه تی‌وی‌تاک با حضور علی کریمی، نشان داد از آن مبصرهای منفور و خبرچینی است که معمولا دیگر دانش آموزان در گوشه خلوت حیاط مدرسه از خجالتش درمی‌آیند.

اما اصل مطلب چیست؟ داستان به چند روز پیش بازمی‌گردد، زمانی که یک خواننده ایرانی مقیم آن‌ور آب با انتشار دموی موزیک ویدیوی جدید خود، جنجال زیادی به پا کرد، البته این خود نشان دهنده ضعف سازمان‌هایی شبیه به ساتراست که طی این سال‌ها خروار خروار بودجه گرفته‌اند و در زمینه تولید محتوا، اقدام قابل توجهی نداشتند، نتیجه‌اش هم آن است که امروز مخاطبان تلویزیون کم شده و همه برای تفریح و گذران اوقات فراغت سرشان در فضای مجازی مشغول است که آن هم با دموی یک موزیک ویدیو به طور کل دگرگون می‌شود! به نقل از دوستی وقتی امثال شجریان‌ها ممنوع‌التصویرند و موسیقی فاخر، جذاب و همه‌پسند ساخته نمی‌شود، معلوم است همه به دنبال ساسی می‌روند، به قول قدیمی‌ها “شهر که خلوت باشد، قورباغه هفت‌تیر کش است…”

راهکار برخورد دستوری و تحمیل قدرت است؟

ساترا بودجه گرفته تا نظارت کند، اما نظارتش کاملا دستوری و سفارشی است؛ به قول آن فیلسوف اسپانیایی “آن‌هایی که از گذشته درس نمی‌گیرند، محکوم به تکرار آن هستند” نمونه این تصمیمات به دستوری پس از انتشار دموی ساسی مانکن برمی‌گردد که در فضای مجازی پر شد، از پیام‌رسان‌ها تا صفحات فارسی شبکه‌های اجتماعی، همگی این ویدیو را منتشر کردند و نگاه و لسان همه با متن سخیف، محتوای زننده و بازیگر زن این دمو روشن شد، یادتان که نرفته… در فضای مجازی خالی از محتوای ما، قورباغه هفت‌تیر کش است.

این بار روبیکا قربانی است

در این بحبحه ساترا که متولی نظارت است برای آنکه قدرت نمایی کند (تا ناظم نگوید که پس تو به عنوان مبصر چه می‌کردی که کلاس اینگونه به هم ریخت؟!) اعلام کرد که انتشار این ویدیو در رسانه‌های صوت و تصویر فارسی ممنوع است و برای آنکه چک اول را زده باشد تا بقیه حساب کار دستشان بیاید، با دلایلی عجیب و غریب، روبیکا را به کمیته تخلفات فرستاد.

دلیل ساترا برای این کار چیست؟ ساترا می‌گوید این ویدیو در روبیکا منتشر شده اما نباید منتشر می‌شد چون ما آن را ممنوع اعلام کرده بودیم!

واقعیت چیست؟ روبیکا بخشی به نام روبینو دارد که کاربر محور است، طبیعتا بعد از ترند شدن یک ویدیو، کاربران زیادی آن را با دیگران به اشتراک می‌گذارند، در روبینو هم همین اتفاق افتاد، تعدادی از کاربران این ویدیو را به اشتراک گذاشتند که تیم نظارت روبیکا به سرعت آن‌ ویدیوها را حذف کرده و هشتگ‌های مربوط به آن هم از روبینو پاک شد.

اما با این وجود ساترا در ادامه اختلاف با فعالان عرصه تولید محتوا و تحمیل خود به عنوان مرجع ناظر، به دنبال پرونده سازی برای روبیکا برآمد، البته در واقعیت بحث همان است که گفته شد، کسی این مبصر را داخل بازی راه نمی‌دهد ولی مبصر برای جلب توجه و تحمیل کردن اقتدار، نام دانش آموزان را یکی یکی به دلایل مختلف وارد لیست “بد‌ها” می‌کند.

بخش روبینو در روبیکا کاربرمحور است، یعنی کاربران در آن محتوا منتشر می‌کنند و مشکل سازمان‌های نظارتی با شبکه‌های کاربرمحور همچنان ادامه دارد، همین چند ماه پیش بود که مدیران آپارات به دلیل انتشار یک ویدیو از سمت کاربر به مشکل خوردند و مدیر آپارات به 12 سال زندان محکوم شد! این تصمیمات از اساس اشتباه است، در واقع هنوز تفکر درستی در مورد رسانه کاربرمحور وجود ندارد، ساترا به جای آنکه به دنبال دلایل ترند شدن این ویدیو و جذابیت آن برای کاربران باشد، ویدیویی را که همه آن را دیده‌اند، در رسانه‌های داخلی ممنوع کرده، انگار مردم اینستاگرام و تلگرام ندارند، تازه این ویدیو از روبیکا پاک هم شده اما باز هم ایرادات ساترا پابرجاست!

تولید محتوای مناسب، راه حلی واضح

مشخص نیست بساط این مبصرهای دست نشانده کی برچیده می‌شود؟ کی تحمیل تفکر و نظارت‌های دستوری اصلاح خواهند شد؟ کی بودجه‌های هنگفت سازمان‌های متولی در زمینه تولید محتوا واقعا صرف تولید محتوای خوب می‌شود؟ اما به نظر راه دراز است و قلندر بیدار…

اینگونه اقدامات از سوی ساترا برای پاک کردن صورت مسئله است، حاکمیت بر فضای مجازی که همواره از آن سخن می‌گویند با بستن و فیلتر کردن و پرونده درست کردن به دست نمی‌آید، راه حل تولید محتوای جذاب، محتوای فکر شده، استفاده از نیروی جوانان، خلاقیت و نواندیشی است. همه ویدیو خواننده آن‌ور آبی را دیدند و غریب به اتفاق همه از آن انتقاد کردند، این نشان می‌دهد مردم به دنبال محتوای خوب هستند، سلیقه مردم ما این نیست، اما زمانی که محتوای خوب تولید نمی‌شود، محتوای مبتذل جلب توجه می‌کند، با همین روند سلیقه مردم تغییر خواهد کرد، نسل جوان ما محتوای خوب ندیده که طرفدار خواننده‌های مبتذل شده، مدام می‌گوییم بازی بد است، فیلم خارجی بد است، سریال خارجی بد است، آهنگ خارجی بد است، آهنگ آن‌ور آبی بد است، خب پس چه کنیم؟ برفرض نسل جوان همه این‌ها را ندید، چه ببیند؟ جایگزینش چیست؟ آیا اصلا جایگزینی وجود دارد؟!

در میان تمام برنامه‌های تلویزیون شاید برنامه دورهمی و عصر جدید برای بخش عمده‌ای (نه همه) از کاربران جذاب باشد، انصافا هم بعد از پخش این برنامه‌ها، فضای مجازی پر می‌شود از کلیپ‌های همین برنامه‌ها، زمانی که خندوانه مسابقه خنداننده‌شو را پخش می‌کرد به یاد دارید، فردای هر قسمت از مسابقه تمام فضای مجازی پر بود از کلیپ‌های این مسابقه، حتی تا یکی دو روز مردم سرگرم استنداپ‌های این مسابقه بودند. این‌ها نمونه‌های کوچک اما موفق تولید محتواست که اتفاقا غیر دستوری و غیرسفارشی ساخته شده و حاصل خلاقیت همان دانش آموزان معمولی است که مبصر به آن‌ها گیر می‌دهد، این نمونه‌ها به ما یادآوری می‌کنند که “ما می‌توانیم اگر بخواهیم” اما خب مثل این که ناظم‌ها و مبصر‌های این مدرسه شلوغ، قرار نیست هرگز “فعل ما می‌توانیم” را به درستی صرف کنند، در قاموس آن‌ها شعار این است، “ما زور می‌گوییم چون می‌توانیم…!”

2 در مورد “داستان ساترا و تحمیل قدرت به فضای مجازی؛ این بار نوبت روبیکا است!”

  1. خیلی واضحه انسان رو نمیشه محدود کرد
    سعی در کنترل هرچقدر بیشتر باشه تلاش برای فرار هم بیشتر میشه
    کسی فکرشو میکرد یه نرم افزار کاملا داخلی و تحت کنترل کلیپی که در این حد خارج از عرف باشه رو منتشر کنه؟؟؟

    2
    1

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالا بروید
TCH