سال جدید آغاز شده و تعطیلات نوروزی نیز فرصت مناسبی هستند تا چند رمان جذاب بخوانیم، چرا که معمولا در دیگر زمانها وقت کافی برای انجام این نوع سرگرمیها پیدا نمیکنیم.
آیتیرسان هم میخواهد مانند سالهای گذشته به معرفی رمانهای جذاب، فیلم و سریالهای رمزآلود، بازی و غیره بپردازد.
دیروز (29 اسفند 1401) اولین مطلب سایت در حوزه عیدانه آیتیرسان منتشر شد، حالا که اولین روز از سال جدید است، میخواهیم چند رمان جذاب را به شما معرفی کنیم تا فرصت کافی برای تمام کردن آنها تا پایان تعطیلات داشته باشید.
با خواندن یک رمان جذاب آن هم در اولین روز از سال جدید، حالمان بهتر میشود، روحیه میگیریم و با انگیزه بیشتری تعطیلات را با خانواده سپری خواهیم کرد، پس با ما همراه باشید.
و سپس هیچ کدام باقی نماندند
آگاتا کریستی نویسنده کتاب و سپس هیچ کدام باقی نماندند (And Then There Were None)، یکی از مشهورترین نویسندهها در حوزه ژانر جنایی است. این کتاب (که فیلمی نیز از آن ساخته شده) موفق شد به عنوان پرفروشترین کتاب رازآلود کل تاریخ شناخته شود.
آگاتا کریستی درباره این کتاب گفته بود این اثر یکی از سختترین کتابهایی بود که او نوشته است. چرا که در ژانر رازآلود، معمایی و جنایی، خواننده از دنیای واقعی خود فاصله میگیرد و غرق در دنیای کتاب میشود. از ابتدا تا انتهای رمان، معمایی در قالب یک شعر به چشم میخورد که ذهن خواننده را درگیر میکند.
در ابتدای داستان، درباره 10 غریبه میخوانیم که دعوتنامهای عجیب به عمارتی بزرگ و رمزآلود در سواحل دورافتاده بریتانیا دریافت میکنند. در میان میهمانان، دکتر، تاجر، فرماندار و غیره حضور دارند. چند روز پس از اینکه این ده غریبه (هفت مرد و سه زن) به مقصد میرسند، متوجه میشوند که تعداد آنها کمتر و کمتر میشود! حول محور داستان درباره همین موضوع بوده و در اواسط داستان به اوج خود میرسد.
اگر طرفدار هیجان، ژانرهای جنایی و رمزآلود هستید و دوست دارید از دنیای واقعی فاصله بگیرید، این کتاب را بخوانید.
بخشی از رمان و سپس هیچکدام باقی نماندند را باهم میخوانیم:
صدا قطع شد. یک لحظه سکوت گیجکنندهای فضا را پر کرد و آنگاه صدای بلند برشکستن آمد! سینی قهوه از دست راجرز افتاده بود. در همان لحظه از نقطهای بیرون از اتاق، همزمان صدای جیغ و صدای ضربهای سنگین به گوش رسید.
پیش از آنکه بخوابم
کتاب پیش از آنکه بخوابم، نوشته اس جی واتسون، یکی از پرفروشترین رمانهای سال 2011 شناخته میشود. اس جی واتسون پس از سالها تجربه و کار با بیماران آلزایمری آن را نوشت. این رمان تاکنون به بیش از چهل زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است.
داستان حول محور فردی به نام کریستین میگردد که پس از هر صبح بیدار شدن، حافظه خود را از دست میدهد و چیزی از اتفاقات روز گذشته را به یاد نمیآورد. او سعی میکند با نوشتن اتفاقات روز قبل در دفترچه یادداشت خود، از این اتفاق جلوگیری کند، ولی باز هم هر صبح فرد جدیدی با ذهن سفید متولد میشود!
بخشی از متن این رمان را در ادامه با هم میخوانیم:
اتاقخواب غیرعادی است و ناآشنا. نمیدانم کجا هستم، و چه طور از اینجا سر درآوردهام. ماندهام چه طور باید خودم را به خانه برسانم. شب را همینجا گذراندهام. با صدای زنی از خواب بیدار شدم و اولش خیال کردم کنارم روی تخت خوابیده است، ولی بعد متوجه شدم دارد اخبار میگوید…
ممکن است نیمه اول کتاب برای برخی از خوانندهها خستهکننده باشد، ولی ماجرای داستان از اواسط کتاب به اوج خود میرسد! برخی از خوانندگان درباره این کتاب گفتهاند که پیش از آنکه بخوابم کتابی پرکشش با پایانبندی ناب است که گاهی ممکن است از هیجان زیاد سردرد بگیرید!
کتابخانه نیمه شب
کتابخانه نیمه شب (The Midnight Library) در سال 2020 منتشر شد و از آن زمان تاکنون همچنان به تعداد علاقمندان آن افزوده میشود. محور داستان حول دختری میگردد که نیمه شب وارد کتابخانهای میشود؛ نورا سید حال روانی خوبی ندارد، در همین میان، پس از ورود به کتابخانه متوجه میشود میتواند زندگیهای دیگرش را ببیند.
اگر انتخابهای دیگری داشت، شغلش چطور پیش میرفت؟ آیا روابط عاطفی خوبی داشت؟ آیا در زندگی دیگری احوال روحیاش انقدر خوب بود که به مرگ فکر نکند؟
تمام اینها سوالاتی هستند که ممکن است در چنین موقعیتی برای هر فردی ایجاد شوند.
مت هیگ، نویسنده این رمان، در بیست و چهار سالگی به افسردگی شدیدی مبتلا شد اما کمی بعد به زندگی برگشت. او در مصاحبهای گفته است: «سعی کردم در نوشتن این کتاب، حسرت و خوشحالی را به خوبی روایت کنم، کتابخانه نیمه شب یکی از آثاری است که آن را به شدت دوست دارم. »
خواننده پس از خواندن این کتاب دوست دارد واقعا به دنیای دیگری برود تا ببیند که تصمیمگیریهای دیگر چگونه میتواند بر زندگیاش تاثیر بگذارند. هدف نویسنده در نوشتن رمان کتابخانه نیمه شب، یادآوری تصمیمگیری درست و استفاده از لحظه لحظه زندگی است. حتی چیزهای خیلی کوچک نیز میتوانند در سرنوشت و آینده افراد تاثیر بگذارند.
بخشی از این کتاب را باهم میخوانیم:
هر کتاب شانس امتحان کردن یکی از زندگیهایی رو بهت میده که میتونستی تجربهشون کنی!
رمان پیرمردی به نامه اوه
پیرمردی به نام اوه، شاهکاری از فردریک بکمن سوئدی است که جوایز متعددی را برنده شده و حس حال خوب آن قطعا برای مخاطبان جذاب است پیرمردی به نام اوه داستان پیرمردی است که اوه (ove) نام دارد و در یک شهرک دوران بازنشستگی خود را سپری میکند. اوه با اتفاقات و وسایل جدید و تکنولوژی محور ارتباط برقرار نمیکند و میخواهد همه به سنتها، فرهنگ و حتی وسایل قدیمی خود پایبند باشند.
همسر اوه فوت کرده و او تنهاست، اوه به نظر پیرمردی اخمو و بداخلاق است اما اعتقادات او میتوند بسیاری از مشکلات زندگی مدرن را حل کند. او به دنبال خودکشی است اما هر بار اتفاق مانع این کار میشود. در نهایت اتفاقاتی برای اوه میافتد که نگاه او به زندگی را تغییر میدهد تا از خودکشی دست بکشد.
شما در این کتاه همراه داستان زندگی سخت و متفاوت اوه میشوید و اتفاقات جوانی و دوران پیری او را مرور میکنید، داستانی که جذابیت و البته درسهای زیادی برای خواننده دارد، حضور چند شخصیت ایرانی در داستان پیرمردی به نام اوه، به جذابیت این داستان برای ما ایرانیها میافزاید.
بخشهایی از این رمان را در ادامه باهم میخوانیم:
این روزها مردم فقط کامپیوتر دارند و دستگاه اسپرسو ساز! جامعهای که در آن هیچکس نمیتواند به طریقی منطقی با دست بنویسد و قهوه دم کند، به کجا میرود؟ به کجا؟ اصلا به کجا میرویم اگر هر کس اتومبیلش را هر جا که عشقش میکشد، پارک کند؟ و به کجا میرویم اگر مردم یک روز دیگر سر کار نروند، تنها به این دلیل که خودشان را کشتهاند؟
توی ایران کتابای امیدبخش و شاد طرفدار کمتری دارن دلیلش اینه اکثر کتاب خوان های ایران درون گرایی رو ترجیه میدن و معمولا افراد درون گرا سمت واقع گرایی میرن
واقع گرایی توی این دوران قطعا به تاریکی و یاس نزدیک تره تا امید و روشنایی
سایتی که بتونیم اینارو بخریممعرفی میکنید؟
سلام، نسخه الکترونیکی و صوتی این کتابا رو فیدیبو داره، تخفیفهای خوبی هم گذاشته برای عید