در این مقاله قصد داریم تا به بررسی آخرین عنوان از سری محبوب ایکس باکس یعنی بازی Halo Infinite بپردازیم.
بی شک یکی از مهمترین و پردرآمدترین عنوانهای ایکس باکس سری هیلو بوده و هست. این سری همواره به گانپلی مخصوص و هیجان انگیز خود و داستان پرجزئیاتش معروف بوده است. داستان حماسی مسترچیف برای بسیاری از گیمرها خاطره سازی و در حافظه آنان جا خوش کرده است.
سهگانه اول این سری که توسط استودیو بانجی ساخته شده بود، در میان عنوانهای این مجموعه بیشتر تحسین شده است. عناوین چهارم و پنجم این سری توسط استودیو 343 اینداستریز (343 Industries) توسعه داده شد که از Halo 4 میتوان به عنوان یک بازی خوب یاد کرد. این موضوع اما در مورد نسخه پنجم این سری یعنی Guardians صادق نیست که با انتقادهای بسیاری از سمت طرفداران مجموعه روبهرو شد.
شاید بزرگترین ایرادی که به Halo 5 وارد بود، داستان بازی باشد. 343 تصمیم گرفت تا برای اولین بار بازیکنان را به علاوه مسترچیف، در نقش یک اسپارتان جدید قرار دهد که به مذاق بسیاری خوش نیامد.
به نظر میرسد که این استودیو از اشتباهاتش درس گرفته و قصد داشته تا باری دیگر یک نسخه از هیلو را که در خور این مجموعه باشد، ارائه دهد. عرضه این بازی همچنین بیسروصدا نبود و حاشیههایی داشت. در اولین نمایش از گیمپلی بازی در سال 2019 بسیاری به گرافیک آن خرده گرفتند و آن را از نسل قبلی خواندند. همین امر نیز باعث شد تا بازی 1 سال تاخیر بخورد و عرضه آن از 2020 به 2021 موکول شود. این در حالیست که 5 سال از آخرین عنوان هیلو میگذشت. حال قصد داریم تا بررسی کنیم که آیا این بازی ارزش این همه صبر را داشته است یا خیر.
کمپین بازی Halo Infinite
داستان بازی شروع پرهیجان و جذابی دارد که باعث میشود از همان ابتدا آدرنالین وجودتان را فرا بگیرد. در ابتدا UNSC Infinity را میبینیم که مورد تهاجم ارتش Banished قرار گرفته است. شاید احساس کنید که نام بنیشد تا به حال به گوشتان نخورده است. بیدلیل هم نیست چرا که این گروه برای اولین بار در اسپینآف این مجموعه یعنی Halo Wars معرفی شد. این گروه به رهبری ایتریاکس (Atriox)، در واقع یک شاخه جدا شده از گروه Covenant هستند که با استقبال بسیاری روبهرو شدند و احتمالا هم به همین دلیل به سری اصلی منتقل شدند.
UNSC Infinity که همراه مسترچیف، دکتر هالزی و دیگر شخصیتهای نام آشنای این سری از دست کورتانا فراری بود، در حمله ناگهانی بنیشد شکست میخورند و چیف در فضا از هوش میرود و معلق میماند.
مدتی بعد یک خلبان که در فضا گیر افتاده است مسترچیف را پیدا و او را فعال میکند. اسم رمز این خلبان Echo-216 است که به همراه چیف به دنبال یک هوش مصنوعی جدید به نام اسلحه (Weapon) میروند. داستان بازی از همان ابتدا شما را با سوالات زیادی از جمله این که چه اتفاقی برای کورتانا افتاده است، روبهرو میکند و به مرور نیز به این سوالات پاسخ خوبی میدهد.
همین امر داستان را به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل میکند. البته یکی از نکاتی که شاید شما را آزار دهد، رها کردن خط داستانی عظیمی بود که در هیلو 5 آغاز شده بود. داستانی که به انقلاب کورتانا و تمامی AIهای سرتاسر کهکشان مربوط میشد و قطعا جای بیشتری برای پرداخت داشت. منظور از رها کردن، نپرداختن به آن نیست، بلکه پایان زود هنگام آن است. بهطوری که تقریبا این خط داستانی قبل از شروع بازی بسته شده است. البته که نمیتوان 343 را مقصر دانست چرا که با انتقادهایی که از داستان هیلو 5 شد، چارهای جز فرار کردن از آن را نداشت و از حق که نگذریم به خوبی این کار را انجام داده است. این ایراد را بیشتر میتوان از اثرات منفی نسخه قبلی دانست که البته با زبردستی استودیو سازنده زیاد به چشم نمیآید.
Banished اما تنها دشمن ما در این بازی نخواهد بود و این گروه در حال کمک گرفتن از شخصیت جدید و مرموزی به نام Harbinger است. اهداف این شخصیت در ابتدای بازی نامشخص است و به مرور کمی از برنامه او سر در خواهیم آورد.
بازی دارای داستانی 15-16 ساعته است که به خوبی روایت میشود و شما را درگیر نگه میدارد. داستان همانطور که طرفداران خواسته بودند، شخصیتر شده و در محور مسترچیف قرار گرفته است. شخصیتپردازی شخصیتهای مثبت بازی یعنی مسترچیف، اکو 216 و Weapon بسیار خوب صورت گرفته، شکلگیری و فراز و نشیبهای روابط آنها با یکدیگر بسیار دیدنی است و بازیکنان را به این شخصیتها نزدیکتر میکند.
قطعا باید گفت که اجرای این شخصیتها توسط صداپیشههای خود تاثیر بسزایی در نزدیکی مخاطب به آنها دارد. مکالمات بین آنها شنیدنی و گاها بامزه است که در میان مبارزات و در زمان مناسب اتفاق میافتند.
از سویی دیگر نمیتوان این موضوع را در مورد شخصیتهای منفی گفت. هاربینجر حضور چندانی در طول بازی ندارد اما در بخشهایی که او را میبینیم، نمایش قابل قبولی از خود به جا میگذارد. از سویی دیگر شخصیت Escharum را به دفعات قابل توجهی در بازی میبینیم و با آن که صداپیشگی آن به خوبی انجام شده اما زیاد نمیتوان با آن ارتباط برقرار کرد.
در پایان، بازی ما را با تعدادی سوال پاسخ داده نشده و چند سوال جدید تنها میگذارد تا چشم انتظار ادامه داستان مسترچیف باشیم. نکتهای که 343 بسیار بر روی آن تاکید داشت، آن است که هیلو اینفینیت قرار است مانند پلتفرمی باشد برای ادامه داستان مسترچیف در 10 سال آینده. بدان معنا که شاهد دیالسیهای داستانی بزرگی برای این بازی خواهیم بود که شاید هرکدام را بتوان یک بازی جداگانه دانست. در نتیجه کمپین و حالت چند نفره هیلو برای مدتها پشتیبانی خواهد شد.
اما بیشک بزرگترین نقطه قوت هیلو اینفینیت گیمپلی آن است. این بخش همچنین بیشتر از هر چیز دیگری دستخوش تغییر شده است و مکانیکهای جدیدی به آن افزوده شده است.
البته که گیمپلی همواره جزء نقاط قوت این سری بوده است اما 343 پا را فراتر گذاشته و رنگ و لعابی تازه به آن بخشیده است. بازی نسبت به نسخههای پیشین خود سرعت بسیار بیشتری پیدا کرده است و دلیل آن نیز چیزی نیست جز گرپلشات و البته دیگر گجتهایی که در دسترس است. شبیه به مکانیزم این گجت را در دیگر بازیها مانند تایتانفال دیدهایم اما هیچگاه استفاده از آن تا این اندازه لذت بخش نبوده است.
گرپل شات یک طناب متصل شده به قلابیست که پس از برخورد با یک سطح شما را به سمت آن سطح میکشد. جابهجایی در محیطهای بزرگ بازی به لطف این گجت بسیار لذتبخش و سریع است. شما با گرپلشات میتوانید اسلحهها را به سمت خود بکشید یا با سرعت به سمت دشمنانتان هجوم ببرید و آنها را نایف کنید. یا حتی با اتصال آن به وسایل نقلیه دشمن، آنها را پیاده کنید و خودتان سوار شوید.
گرپلشات نسبت به دیگر گجتهای بازی با اختلاف زیادی، کاربردیتر است و اکثرا خودتان را در حال استفاده از آن خواهید یافت. در کنار لذت بخش بودن استفاده از آن، دلیل این امر کاربرد مقطعی دیگر گجتهاست. به شکلی که برای مثال، Thereat Sensor بیشتر هنگامی کاربرد دارد که دشمنانتان نامرئی میشوند. از دیگر گجتها میتوان به دراپوال که یک دیوار موقت میسازد و فقط تیر شما را از خود عبور میدهد و Thruster که به شما اجازه دش کردن را میدهد، اشاره کرد.
در بازی شما با انواع سلاحها و وسایل نقلیه روبهرو میشوید که هر کدام تجربه منحصر به فردی داشته و بسته به شرایط میتوانند کارآمد باشند. از جت و اتومبیلهای نفربر گرفته تا تانکها میتوانند مسیر را در طول بازی برای شما هموارتر کنند.
یکی از نکاتی که گیمپلی بازی را به شدت جذاب میکند و ارزش تکرار آن را بالا میبرد، باز بودن دست شما برای عبور از مراحل است. شما با هر سلاح یا وسیلهنقلیهای و با هر روشی میتوانید دشمنان خود را به قتل برسانید. از کوبیدن جت خود در وسط مقر دشمن و به آتش کشیدنش با لانچرتان گرفته تا پناه گرفتن بر روی یکی از صخرههای بلند و اسنایپ کردن حریفتان از دور! در هر لحظه از مبارزه شما با چندین و چند انتخاب روبهرو هستید که هر کدام نتایج غیرمنتظرهای خواهد داشت.
تمامی این هیجان و باز بودن دست در گیمپلی به لطف طراحی مراحل بسیار خوب بازی ممکن شده است. بر خلاف گذشته بازی دیگر روندی خطی را دنبال نمیکند و ساختار سندباکس و جهانباز به آن اضافه شده است که پتانسیل بسیار بالایی به پویایی بازی میبخشد. برخی از مراحل اصلی بازی روندی خطی داشته و برخی دیگر در نقشه بازی اتفاق میافتد که دست شما باز میگذارند. یکی از دلایل اصلی کاربردیتر بودن گرپلشات را میتوانید در طراحی مراحل ببینید. محیطهایی که در آن به مبارزه خواهید پرداخت اکثرا به شکلی طراحی شدهاند که بتوانید به خوبی از گرپلشات استفاده کنید و در نقشه بازی جابهجا شوید.
تنوع مراحل اصلی خوب است و خسته کننده نمیشود. یکی از دلایل این موضوع وجود باسفایتهای متعدد در طول بازی است که بسیار شما را به چالش خواهند کشید. با باسهای بازی که روبهرو میشوید به سرعت متوجه هوش مصنوعی قویتر آنها خواهید شد چرا که هر کدام از آنها به لحظهای غفلت نیاز دارند تا کار شما را تمام کنند. هر کدام از این باسها استایل و سلاح مربوط به خود را دارند و برای مبارزه با هر کدام به راهی جدید نیاز خواهید داشت.
در مراحل اصلی میتوانید انواع سلاحها را در گوشه و کنار محیط پیدا کنید. تعدادی از این سلاحها در اکثر نقاط بازی در اختیار شماست اما برخی از آنها نیز در بازههای مختلف بازی زیاد دیده میشوند. برای مثال در یکی از مراحل سلاحهایی که در محیط وجود دارند اکثرا از Hard Light استفاده میکنند. ممکن است علاقه داشته باشید تا از یک سلاح خاص در تمامی مراحل استفاده کنید اما کافی است که فرصتی به سلاحهایی که بازی به شما پیشنهاد میکند بدهید تا متوجه شوید که اکثر آنها کارآمد و قدرتمند هستند.
بازی جهان باز بدون مراحل فرعی معنا ندارد. هیلو شما را با انواع خوب و قابل قبولی از مراحل فرعی سرگرم خواهد کرد. این مراحل فرعی، چیزیهایی نیستند که تا به حال ندیده باشیم اما به خوبی در دنیای هیلو جای گرفتهاند و سرگرم کننده هستند. از پس گرفتن مقرهای از دست رفته تا آزاد کردن سربازهای UNSC، از بین بردن مراکز ساخت اسلحه و تحقیقات بنیشد. این مراحل همچنین زیاد تکرار نمیشوند تا حس یکنواختی به شما دست بدهد و با ترکیبهای مختلف بازی را سر حال نگه خواهد داشت. یکی از این ترکیبات اضافه کردن باسهای فرعی است که باز هم تنوع بالایی داشته و سر و کله زدن با آنها شما را درگیر خواهد کرد.
مرکز اصلی مراحل فرعی به دست آوردن مقرهای از دست رفته یا FOB است. با فتح این مناطق شما قادر خواهید بود تا به آنها Fast Travel کنید و سلاحها و وسایل نقلیهای که دارید را در آنجا احضار کنید. با انجام ماموریتهایی خاص تنوع این اسلحه و وسایل نقلیه بالا میرود تا جایی که توانایی داشتن تانک و لانچرها را خواهید داشت. به همین دلیل مخاطب ترقیب میشود تا این مناطق را به دست بیاورد تا با دست پر به سراغ مراحل اصلی برود.
بازی Halo Infinite در Zeta Halo جریان دارد که به گفته سازندگان مرموزترین حلقه میان هر 7تا است. زتا هیلو تاریخچه بسیار طولانی و جذابی دارد و به همین دلیل نیز بسیاری از طرفداران از شنیدن این خبر هیجانزده شدند.
از دیگر نکاتی که نمیگذارد بازی یکنواخت و خسته کننده شود آزاد شدن بخشهای مختلف نقشه به مرور زمان است. شما با عبور از مراحل اصلی خاصی میتوانید به یک بخش جدید از نقشه دستیابی پیدا کنید.
تراکم مامورتها نسبت به اندازه نقشه بازی خوب است اما همچنان کمی حس خالی بودن به مخاطب القا میشود. دلیل اصلی این امر را شاید بتوان یکی از ایرادات اصلی بازی یعنی کمبود تنوع محیطی دانست.
تا حدودی میتوان گفت که تنوع محیطی در کل وجود ندارد و تمام نقشه با همان ترکیبی از سنگ و پوشش گیاهی کمتراکم پر شده است. کاملا واضح است که بازی فراز و نشیبهای زیادی را طی ساخت خود تجربه کرده است. دور از ذهن هم نیست زیرا در این 6 سال اتفاقات بسیاری افتاد که تاخیر یکساله بازی بخشی از آنهاست.
در بازی Halo Infinite تنوع رقبای شما خوب است و با لباسها و سلاحهایی که دارند از حس تکراری شدن خود جلوگیری میکنند. هوش مصنوعی در بازی Halo Infinite دشمنان به خوبی طراحی شده است و در درجات سختی بالاتر شما را به چالش خواهند کشید. به طوری که داشتن یک تانک به معنای پیروزی مطلق شما نخواهد بود و حریفهایتان به خوبی میدانند که چطور آن را از کار بیندازند.
سیستم ارتقا در بازی بیشتر در محور گجتهاست. شما میتوانید با پیدا کردن Spartan Core در سرتاسر نقشه بازی گجتهای خود را ارتقا دهید. برای مثال با ارتقای گرپلشات شما میتوانید با اتصال به دشمنتان یک شوک به آنها وارد کنید.
گرافیک هنری بازی Halo Infinite به جز یکنواختی که اشاره شد، بسیار چشم نواز است. سازههای عظیم بازی با معماریهای شگفتانگیزی که دارند باعث میشوند تا دقایقی بایستید و از جزئیات آنها لذت ببرید.
گرافیک فنی بازی نیز نسبت به نمایش 2019 پیشرفت بسیاری داشته است. جزئیات صورت کاراکترها بالا بوده و احساساتشان را به خوبی منتقل میکند. گرافیک محیط هم خوب است اما در برخی قسمتها توقع بیشتری از شاید مهمترین عنوان ایکس باکس میرود.
صداگذاری بازی Halo Infinite متنوع و پر از جزئیات است. از صدای انواع سلاحها گرفته تا دیالوگهای مرتبط دشمنان که گاها شما را به خنده میاندازند.
موسیقی بازی همانند تمامی عناوین مجموعه هیلو گوشنواز، حماسی و پرتنوع است. در بسیاری از بخشهای بازی موسیقی به شما یادآوری میکند که در نقش چه قهرمان بزرگی بازی میکنید و ترغیبتان میکند که با قدرت هر چه تمامتر به سمت دشمن هجوم ببرید.
مالتیپلیر بازی Halo Infinite
مالتیپلیر بازی Halo Infinite به عقیده بسیاری یک بازی جداگانه محسوب میشود. خبری که بسیاری را خشنود و بسیاری را نگران کرد، رایگان بودن بخش آنلاین و چندنفره این بازی بود. نگرانی از بابت این که شاید با رایگان شدن از کیفیت آن کاسته شود یا پرداختهای داخل بازی سر به فلک بکشد. خبر خوب اما این بود که جایی برای نگرانی نیست.
حالت مالتیپلیر بازی Halo Infinite سرگرم کننده، هیجان انگیز و سریع است. بازی گیمپلی بسیار درگیرکننده و آزادانه خود را به حالت چندنفره نیز آورده و به خوبی نیز جواب داده است. در تجربه بیش از 80 ساعتهای که در حالت آنلاین این بازی از زمان انتشار داشتم، میتوانم بگویم که همچنان بازی بسیار سرگرم کننده است و من را درگیر نگه داشته است. یکی از دلایلی که این بازی را از خسته کننده شدن نجات میدهد، اسپان شدن پیدرپی و پس از 10 ثانیه بعد از مرگ است.
اگر اولین تجربهتان از حالت آنلاین هیلو باشد تفاوتهایی را میان این بازی با دیگر بازیهای شوتر آنلاین احساس خواهید کرد. کشتن رقبایتان از دیگر بازیها سختتر و زمانبرتر است. دلیل این موضوع نیز چیزی نیست جز شیلدی که هر بازیکن دارد و باید ابتدا غیرفعال شود.
تقریبا تمامی سلاحهایی که در حالت کمپین بازی در اختیار دارید، در بخش آنلاین نیز در دسترس است و باید گفت که به خوبی هرچهتمامتر در کنار یکدیگر متوازن شدهاند. بسیاری از سلاحها این قابلیت را دارند که به خوبی درکنار یک اسلحه دیگر بتوان از آنها استفاده کرد. هر اسلحه در یک زمان کارآمد خواهد بود و ترکیبی که میسازید در پیروزی شما تاثیر مستقیم دارد.
در کنار تنوع خوب سلاحها، 4 نوع نارنجک و انواع گجت را که قرار دهید به یک ست تکمیل از ابزار برای مبارزه خواهید رسید که بازی را لذت بخشتر میکند.
تمامی این ترکیبات و ابزار با یکدیگر تعامل داشته و میتوانند اتفاقاتی غیرمنتظره را در بازی رقم بزنند. بسیاری از این تعاملها و قابلیتها در بازی به شما گفته نمیشود و به همین دلیل نیز بسیاری از بازیکنها شروع به آزمایش ترکیبات مختلف کردهاند و ویدئوهای زیادی در این حوزه به وجود آمده است. برای مثال شما با پتک انرژی قادر خواهید بود تا کاری کنید که موشک شلیک شده از لانچر کمانه کند و به سمت خود حریف بازگردد.
این نکات ریز و درشتی که در بازی وجود دارد باعث شده است تا هر روز با پیدا کردن خاصیتی جدید در نقشهها و ابزار، بازی شما دستخوش تغییر شود.
به لطف گرپلشات، روند بازی بسیار سریعتر شده است و به مرور به این سرعت بالا عادت خواهید کرد چراکه هر لحظه ممکن است از یک سوی نقشه کسی به سرعت به سمت شما بیاید.
مودهای بازی Halo Infinite در شروع عرضه از تنوع قابل قبولی برخوردار بود اما این تنوع به سرعت در حال افزایش است و تا امروز سه مود جدید به بازی افزوده شده است. مودهای ابتدایی بازی شامل حالت Quick play ،Ranked و Big Team Battle بود. سپس حالتهای Fiesta ،Tactical Slayer و FFA به بازی افزوده شد.
حالت کوییکپلی، خود شامل Capture the Flag ،One Flag ،Oddball ،Strongholds و Slayer میشود و شما را در یک تیم 4 نفره قرار میدهد که باید طبق سناریو بازی با یک تیم چهار نفره دیگر مبارزه کنید. یکی از ایراداتی که به این حالت بازی وارد است نبودن توانایی بازیکن در انتخاب سناریو و مود مورد نظر خود برای بازی است و بهصورت خودکار، بازی یکی از این پنج حالت را برایتان انتخاب میکند. البته اخیرا قابلیت تجربه حالت Slayer به صورت جدا افزوده شده است اما برای دیگر حالتها باید دلتان را به انتخاب درست بازی خوش کنید.
در حالت رنک، شما جدا از لول کلی خود در بازی، یک لول و رتبه مخصوص Rank خواهید داشت و فقط با بازیکنهای همسطح خود روبهرو خواهید شد. با هر پیروزی رنک شما افزایش خواهد یافت. این حالت دقیقا مانند کوییکپلی شامل پنج حالت مختلف میشود اما برخلاف آن شما بازی را با یک Battle Rifle شروع خواهید کرد و کمتر بودن تنوع سلاح، بازی را بیشتر بر بنای تواناییهای بازیکن خواهد گذاشت.
در حالت Big Team Battle، دو تیم دوازده نفره در نقشههایی بزرگتر در برابر یکدیگر قرار خواهند گرفت. حالتهای بازی BTB شامل Slayer ،Total Control ،Capture the Flag و Stockpile میشود.
سه حالت جدید بازی همگی درواقع مود Slayer هستند که سناریویی خاص دارند. در فیستا، شما هر بار پس از مرگ با دو سلاح کاملا جدید اسپان خواهید شد که هرجومرج و هیجان بسیاری دارد. در تاکتیکال شما دیگر شیلد نخواهید داشت و تنها تفنگ در دسترس، Battle Rifle خواهد بود که تقریبا با یک شلیک دشمنتان را خواهد کشت؛ و در حالت Free For All شش نفر در نقشه خواهند بود و به صورت تکنفره به مبارزه با دیگری خواهند پرداخت.
تعداد نقشههای بازی قابل قبول است و 343 قول داده تا به زودی به تعداد آنها بیافزاید. طراحی آنها اما بسیار خوب صورت گرفته است. در نظر گرفتن بسیاری از نکات در این نقشهها دقت و هوش استودیو سازنده را نمایش میدهد. برخی از نقشهها برای یک حالت خاص بسیار بهتر عمل میکنند و به اوج خوب بودن خود میرسند.
گرافیک فنی و هنری نقشهها بسیار چشم نواز است و برای حالت آنلاین چند نفره بسیار خوب محسوب میشوند. نقشهها پر از جزئیات بوده و هر کدام فضایی متفاوت را ارائه میدهند.
یکی از ایراداتی که به مالتیپلیر بازی Halo Infinite وارد است، متوازن نبودن امتیازدهی و بتلپس آن است. شما پس از خرید بتلپس باید با بالا بردن لول خود آیتمهای ظاهری تعبیه شده را دریافت کنید اما مشکل آنجاست که بازی از جایی به بعد تفاوتی میان کسی که خوب بازی کرده و یا خیر، قائل نمیشود و به هردو یک امتیاز میدهد.
همچنین سرورهای بازی کمی دارای مشکل است و باید برطرف شود. گاهی اتصال قطع میشود یا یکی از اعضای تیم نمیتواند وارد شود. این مشکلات از ابتدای لانچ بازی کمی بیشتر شده است و 343 قول داده تا به زودی این مشکلات را برطرف کند.
در نهایت باید گفت که بازی Halo Infinite یک بازی بسیار سرگرم کننده است که تجربه آن به تمام علاقهمندان ژانر شوتر پیشنهاد میشود. ایرادات کوچک مانند یکنواختی محیط و برخی از شخصیتپردازیهای ضعیف در کمپین و مشکلات سرور و امتیازدهی در مالتیپلیر نمیتوانند مانع درخشش بازی در گیمپلی بسیار اعتیادآور خود، داستان و موسیقی بینظیرش و حالت چندنفره بسیار سرگرم کنندهاش شوند. بله، در نهایت باید گفت که بازی Halo Infinite قطعا ارزش تمام صبر ما را در این 6 سال داشته است.
نقاط قوت
گیمپلی بسیار سرگرمکننده در کمپین و آنلاین
طراحی مراحل خوب
صداپیشگی خوب کاراکترها
روایت داستان درگیر کننده
باسفایتهای متعدد و مهیج
موسیقی گوشنواز
تنوع خوب سلاحها و ابزار
مالتیپلیر اعتیادآور
گرپلشات!!
نقاط ضعف
کمبود تنوع در محیطهای کمپین
شخصیت پردازی ضعیف برخی از آنتاگونیستها
ایرادات سرور در حالت آنلاین
سیستم امتیازدهی حالت آنلاین