میدانیم که تقریبا مدت زیادی از زمان عرضه بازی اساسین کرید میگذرد و تاکنون شاید بارها این نسخه از سری بازیهای محبوب اساسین کرید یوبیسافت را به پایان رسانده باشید. اما در این مطلب قصد داریم نگاهی متفاوت به بازی اساسین کرید بیاندازیم و باهم از نقاط قوت و ضعف آن سخن بگوییم. با آیتیرسان همراه شوید.
درست است که در سالهای اخیر سری بازیهای اساسین کرید دچار یک تکرار عذابآور شده بودند و در راه نادرستی حضور داشتند اما خوشبختانه استودیوی سازنده نشان داد حواسش به همهچیز هست. آنها با یک سال توقف تولید این بازی نسبتا محبوب به یک باره با نسخه جدید موسوم به اوریجین نشان دادند که هنوز خلاقیت در این مجموعه به پایان نرسیده و ایدههای سازنده برای خلق دنیاهای متفاوت و درعین حال جذاب همچنان ادامه دارد.
داستان بازی اساسین کرید: بلک فلگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. بازی روایتی ماجراجوایانه از زندگی یک کاپیتان دزدان دریایی به نام ادوارد کِنوِی (Edward Kenway) در قالب نبردهای بین اساسین و شوالیههای معبد است. این بازی بهطور ویژهای به دوران طلایی و قدرتمندترین دوره دزدان دریایی کارائیب میپردازد و سعی میکند نحوه بدست آوردن ثروتهای مادی و معنوی از قاره آمریکا را توسط مهمترین کشورهای آن زمان یعنی امپراتوریهای اسپانیا و بریتانیا به تصویر بکشد.
در این زمان ثروت بسیاری که از طریق غارت یا استعمار دنیای جدید بدست میآمد که باید از طریق دریای کارائیب به اروپا منتقل میشد که همین مسئله موجب ظهور دزدان دریایی کارائیب شد. ادوارد کنوی (بازیگر نقش اصلی بازی) که پیش از این یکی از ملوانان نیروی دریایی بریتانیا بوده، پس از پایان جنگ میان امپراتوریهای اروپایی، بدون شغل باقیمانده و تصمیم میگیرد به یک راهزن دریایی تبدیل شود و برای یافتن ثروت خانواده خود را ترک کند.
اساس بازی بر پایه جستجو، نبردهای دریایی و انجام مراحل بهصورت مخفیانه استوار بوده بهطوری که بعد از انجام چند مرحله ابتدایی سری به سایت سازنده میزنید و درخواست میدهید اندکی مراحلی که شامل شنود و پنهانکاری است را کاهش دهند! ( چراکه تعدادشان واقعا زیاد است) جدای از مراحل اصلی بازی که حدودا 40 درصد از گیمپلی را به خودشان اختصاص میدهند. مراحل فرعی بسیاری نیز درون نقشه بازی وجود دارد که هم نوعی تنوع در بازی ایجاد میکنند و هم باعث افزایش قدرت شما و کشتیتان خواهند شد.
همچنین 60 درصد گیمپلی و نقشه بازی کاملا بر روی دریاست و تنها 40 درصد آن به خشکی تعلق دارد، پس از همین ابتدا خود را برای یک سفر دریایی آماده کنید.
یکی از نکات مهم در بخش گیمپلی را میتوان پویا بودن اکوسیستم بازی در زمان خودش دانست، زیرا هنگامی که با کشتی خود در حال گشت و گذار در دریا هستید کشتیهای کشورهای اسپانیا و بریتانیا را مشاهده میکنید که برای بدست آوردن منابع بیشتر تا سرحد مرگ در حال جنگیدن هستند و از نبردهای خونین مضایقه نمیکنند.
از طرفی شما نیز میتوانید به عنوان یک ناخدا به هر کشتی یا ناوگانی که تمایل داشتید، حملهور شوید و پس از شکست کشتی دشمن و غارت میتوانید از میان گزینههای تخریب، افزایش خدمه کشتیران و یا عفو و مروت یکی را انتخاب کنید. با انتخاب گزینه فرستادن کشتی برای استفاده خدمه به نوعی قدرت خود را افزایش میدهید و میتوانید کشتیهای خود را برای انجام ماموریتهای ریز و درشت به کار بگیرید و سریعتر پول یا موارد لازم برای ارتقا کشتی خود را تهیه کنید.
بد نیست بدانید که کشتی شما (که در بازی جکداو نام دارد) میتواند از نظر تعداد خدمه، میزان استحکام، تعداد توپهای جنگی و… بهبود یابد، به همین خاطر ماموریتهای جانبی علاوهبر جنبه سرگرمی از این نظر پر اهمیت نیز خواهند شد. جنگهای دریایی جزییات خوبی دارند و خدمهای که در زمان سفر برای شما آهنگ میخوانند یکیدیگر از جذابیتهای بازی است. ازطرفی در هنگام نبرد همهچیز واقعا هیجان انگیز و زیبا طراحی شده و اگر از افت فریم در صحنههای شلوغ نبرد چشمپوشی کنیم باید گفت که کاملا لذت یک نبرد واقعی به گیمر القا میگردد.
موفقیت در نبردهای دریایی علاوهبر قدرت کشتی از هوش و ذکاوت کاربر نیز نشات میگیرد و اگر بتوانید درست خدمهتان برای زدن ضربه به کشتی یا شلیک توپها هدایت کنید مطمئنا میتوانید کشتیهای کمی قویتر از خود را نیز شکست دهید! البته این موضوع برای کشتیهای جنگی که تا دندان مسلح شدهاند و در یک لحظه چندین توپ قدرتمند و مورتار را به سوی شما شلیک میکنند صدق نمیکند، به همین خاطر حتما قبل از ورود به جنگ با هر کشتی به لِوِل نشان داده شده در دوربین ناخدا دقت کنید در غیر این صورت تنها چیزی که نصیبتان میشود، چند تخته شکسته و سفری ابدی به اعماق دریاست!
استودیوی سازنده به خوبی توانسته تا بین داستان دزدان دریایی، بازگشت به گذشته ادوارد کنوی، درگیری در زمان حال با شرکت آبسترگو (شرکتی که در بازی با سفر در زمان شما را به گذشته میبرد) و تم نبردهای دریایی یک تعادل برقرار کرده و از خسته شدن کاربر جلوگیری کند.
البته زمانیکه از شبیهساز خارج میشوید و به زمان حال پا میگذارید برای برگشتن به دنیایی که برای خودتان ساختهاید، لحظهشماری میکنید و ممکن است الطافی هم روانه یوبیسافت کنید که چرا صحبتهای نهچندان جذاب مدیر آبسترگو یا دیگر افراد قابل چشمپوشی (جلو زدن) نیستند. در داستان بازی اتفاقات غیرقابل پیشبینی نیز وجود دارند که گاهی باعث میشود، احساس کنید همهچیز را به یکباره از دست دادهاید اما خدمه کشتی بارها وفاداری خود را نشان داده و شما را نجات میدهند.
از دیگر نکات جذاب بازی میتوان به یافتن نقشه گنج، شکار حیوانات در خشکی و دریا اشاره نمود. واقعا شکار یک نهنگ آبی بزرگ یا رفتن به اعماق دریا برای باز کردن صندوقچههای اسرارآمیز پر از طلا هیجانی وصفنشدنی دارد که شاید مدت زمان زیادی را فقط به همین ماموریتهای به ظاهر ساده ولی واقعا دلنشین صرف کنید.
البته اگر به دریا علاقه زیادی ندارید یا از دریازدگی واهمه دارید بد نیست بدانید که سه شهر هاوانا، ناسائو و کینگستون نیز برای ماموریتهای درون خشکی درنظر گرفته شدهاند که جزایر کوچک دیگری هم در این بخش حضور دارند. سیستم نبرد بازی در خشکی نیز کاملا به اصول اصلی و ریشهها وفادار مانده و هنوز هم میتوانید با یک شمشیر ساده و اندکی نبوغ لشکری از دشمنان را به تنهایی شکست دهید.
از آنجایی که در این شهرها و جزایر ساختمانهای بلند اندکی وجود دارند، سازندگان خلا نبود آنها را با استفاده درختان و بافتهای سرسبز گیاهی بهخوبی جبران کردهاند و هنوز هم میتوانید هر ماموریت را در یک سکوت کامل و بدون هیچ ردی به پایان برسانید.
شخصیسازیهای موجود در بازی نیز در ظاهر کشتی خلاصه نمیشود و میتوانید با صرف اندکی هزینه یک لباس جدید، سِت اسلحه تازه یا شمشیری برنده برای خودتان تهیه کنید. همانطور که پیشتر نیز گفته شد، محیط بازی گرافیک قابل قبولی دارد و طوفانهای دریایی، بافتهای سرسبز و… بهخوبی به تصویر کشیده شدهاند و کمتر مشکلی را میتوان در این بخش به بازی وارد کرد. البته افت فریم که بهنظر میرسد به یکی از مشکلات همیشگی این سری تبدیل شده، در این بازی نیز وجود دارد اما جز در صحنههای شلوغ در دیگر موارد دخالتی نمیکند. گرافیک چشمنواز بازی در بخش دریا هم از نقاط قوت اساسین کرید است.
در زمینه صداگذاری نیز بازی توانسته استانداردهای موجود را رعایت کرده و در برخی موارد مانند صدای برخورد توپ با کشتی پا را فراتر نهد. شنتیهایی (آواز) که ملوانان در هنگام کار در کشتی میخوانند نیز از نکات جالب بازی بوده که کاربر را به گذشته میبرد و حتی میتوانید با اندکی جستجو در نقشه شنتیهای جدیدی برای خدمه خود پیدا نمایید.
موسیقی متن بازی هرچند اندک است اما کیفیت خوبی دارد و از شنیدن آن آزرده نخواهید شد. ضمنا در هنگام نبردها گریزی هم به فیلم محبوب دزدان دریایی کارائیب زده شده و برخی از موزیکهای آن با اندکی تغییر در بازی پخش میشوند که احساس دلنشینی را دربردارند.
در آخر باید عنوان کرد که تاکنون برای این بازی دیالسیهای متعددی منتشر شده که میتوانید در نقش دیگر شخصیتها مانند: معاون ادوارد کنوی حضور داشته باشید و مراحل تازهای را آزمایش کنید. این بازی برای افرادی که تاکنون لذت وصفنشدنی شکار یک نهنگ دریایی یا حضور در دریا و نبردهای بیرحمانه میان دزدان دریایی را تجربه نکردهاند، بسیار مناسب بوده و ساعتها شما را سرگرم خواهد کرد.
دوستان لطفا یکی بهم بگه که مبارزات تن به تن روگ آسون تر و بدون چالشه یا بلک فلگ از اون بهتره؟
باسلام
به نظر من هم این بازی بسیار عالیه هم از لحاظ داستان هم کاراکتر خوبی داره بسیار بازی متنوعی هست به جز مراحل داستانی بازی پر از رمز و راز است. با اینکه این همه سال از ساختش میگذره ولی من خودم هنوزم بازیش میکنم
بررسی خوبی بود خسته نباشید.
بازی، بازی خیلی جذاب و قشنگیه مخصوصا داستان و موسیقی اونایی که بازی نکردن پیشنهاد میکنم حتما تجربه کنید.
بازی خوبیه. داستانش دوس دارم