چند روز پیش مطلبی جامع در خصوص طرح صیانت و بندهای مختلف آن منتشر کردیم، در آن مطلب به بخشهای مهم طرح صیانت پرداخته شد و تغییرات مهمی که بعد از اجرای طرح صیانت رخ خواهد داد را مرور کردیم.
طرح صیانت موضوع داغی است که این روزها تمامی رسانهها از جمله رسانههای حوزه فناوری به آن میپردازند. طرح صیانت، محدودیت و انحصار غیرقابل انکاری دارد، اتفاقی که نویسندگان و حامیان این طرح نیز به همین دلیل آن را تنظیم و قصد تبدیل آن به قانون را دارند.
با اجرای این طرح بسیاری از کسبوکارها رسما نابود خواهند شد و بسیاری از کسبوکارهای دیگر نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم ضربه خواهند دید.
اما با این وجود افراد (به اصطلاح) کارشناسی که در پشت این طرح هستند، تلاش میکنند تا این طرح را با ماده اصل 85 پشت درهای بسته به تایید و تصویب برسانند، کما اینکه کارشناسان اعتقاد دارند که قوانینی که به زندگی روزمره مردم مربوط میشود نباید با اصل 85 در فضایی غیرشفاف به تصویب برسد.
این مطلب را نیز بخوانید: بررسی طرح صیانت از فضای مجازی: پروژه افزایش محدودیت اینترنت در کشور
این روزها صحبت از طرح صیانت بسیار است اما برخی معتقدند که چنین طرحی هرگز اجرایی نخواهد شد، اما باید یادآوری کرد که شاید ما روزی فکر نمیکردیم که یک هفته اینترنت قطع شود، ولی این اتفاق افتاد و حالا هم شاید سعی میکنیم تا به خودمان بقبولانیم که این طرح هرگز اجرا نمیشود، اما مانند دلار 30 هزار تومانی و پراید 200 میلیون تومانی که تنها در عرض چند سال به واقعیت تبدیل شدند، این طرح نیز روزی اجرایی میشود.
اما بهتر است برای دانستن عمق فاجعه یک نگاه واقعگرایانه و منطقی نسبت به آسیبهای این طرح برای آینده اکوسیستم فناوری، کسبوکار و حتی زندگی روزمره داشته باشیم، زیرا تنها با آگاهی میتوان از حادثههای ناگوار جلوگیری کرد.
امروز همین قصد را داریم، میخواهیم داستانی فرضی و ساده از دو سال آینده را برایتان تعریف کنیم، داستانی که مربوط به یک جوان ایرانی متخصص در حوزه دیجیتال مارکتینگ و سئو است و در تاریخ 1402/12/19 نوشته شده است و از اتفاقات و بحرانهایی سخن میگوید که پس از اجرای طرح صیانت به وجود آمده است، همراه آیتیرسان باشید:
آغاز داستان
“چند ساعتی باید منتظر بمانیم، اینجا کمی شلوغ است ولی من فرصت مناسبی پیدا کردهام تا در خصوص برخی از موارد بنویسم، به همین خاطر تبلتم را درآوردم و شروع کردم به نوشتن، نوشتن نامهای برای یادآوری به خودم و شاید راضی کردن دیگران!
بخش اول: پیش از صیانت
داستان از تابستان سال 1400 شروع شد، پس از انتخابات به یک باره نام طرحی به اسم صیانت به زبانها افتاد که قوانین ترسناک آن از همان زمان دلهرهآور بود. البته از سالها پیش حرفهایی در برخی محافل شنیده میشد، داستانهایی از یک روزی که قرار است دور تا دور ایران یک دیوار کشیده شود، به نظر میرسد قرار بود به آن روز نزدیک شویم.
در آن تابستان همه اعتراض کردند و طرح صیانت مدتی از زبانها افتاد ولی در اسفند همان سال کلیات این طرح تصویب شد، هرچند برخی مسئولین همواره سعی داشتند تا بگویند که خبری نشده و قرار نیست خبری شود اما در اسفند 1400 روزهایی را با کندی و ساعاتی را قطعی برخی از سایتها گذراندیم و احساس کردیم که طرح صیانت به طور آزمایشی در حال اجراست. بعدها مشخص شد که همین طور بوده! از ماههای ابتدایی سال 1401 بحث اجرای طرح صیانت جدی شد و در نهایت قبل از تابستان سال گذشته، این طرح به تصویب رسید.
راستش را بخواهید دلم برای آن روزها تنگ شده، روزهایی که از گوگل استفاده میکردیم، به طور کامل به ابزارهای مارکتینگ و سئو گوگل مثل گوگل سرچ کنسول و گوگل آنالیتیکس دسترسی داشتیم. البته به طور کامل که نه، برای برخی از سرویسها از VPN استفاده میکردیم اما به هر حال یک راه در رو وجود داشت و ما هم در نهایت با این ابزارها به هدفمان میرسیدیم.
در آن زمان به راحتی به یوتیوب و تمامی سایتها و منابع خارجی دسترسی داشتیم و برای دیدن ویدیوهای آموزشی از این منابع استفاده میکردیم. به هر حال حوزه دیجیتال مارکتینگ هر روز دچار تغییر میشود و شما باید همواره به روز باشید، من هم مانند بقیه همکارانم از متخصصینی که در یوتیوب روشها و تکنیکهای جدید را آموزش و بررسی میکردند، استفاده میکردم.
در اوقات فراغت هم با دردسرهای خودش از اسپاتیفای استفاده میکردم و با پلیاستشن فورم که فروختمش ولی نشد PS5 را بگیرم، آنلاین بازی میکردم. روزگار سخت بود ولی میگذشت، برای انجام کارهای ساده باید از چندین راه غیرقانونی استفاده میکردیم، البته برای نسل ما که از بچگی تمام سایتهای دنیا تحریمش کردند و به او دسترسی نمیدهند این موارد عادی بود، به هر حال ما بچههای دنیای کرک و VPN و روشهای غیرقانونی بودیم، آنهم برای انجام تفریحاتی که در تمام دنیا هم سن و سالهایمان به آنها دسترسی کامل دارند.
آن موقعها سرعت اینترنت بسیار کند بود، با تغییر ip هم که سرعت کمتر میشد، ولی به هر حال به ابزارها و پلتفرمهایی که میخواستیم دسترسی داشتیم و به همان اینترنت کند راضی بودیم و با آن زندگی میکردیم. مهمتر از همه این بود که کار میکردیم و با دوستان به دنبال روشهایی بودیم تا بتوانیم در حوزه مارکتینگ اسمی برای خودمان دست و پا کنیم. کارمان خوب بود و تلاش زیادی میکردیم، چون امید زیادی داشتیم و میخواستیم درآمدمان را هم افزایش دهیم، به هر حال قیمتها بالا بود، البته قیمتهای آن موقع نسبت به حالا با وضع دلار و گرانی بعد از طرح صیانت، رویایی بود.
آن موقعها کمی از آینده ترس داشتیم و تعداد زیادی از بچهها قصد مهاجرت داشتند، برخیها رفتند و بعضیها هم تصمیم گرفتند تا بمانند. یادم هست زمانی که برای اولین بار حرف طرح صیانت به میان آمد، یعنی در تابستان 1400، میزان سرچ کلمه مهاجرت به اندازه سرچ خود کلمه طرح صیانت افزایش پیدا کرد، البته آن موقعها از گوگل ترند استفاده میکردیم که بعدا بسته شد.
به هر حال آن موقعها اوضاع خوب نبود، قابل تحمل هم نبود ولی ما تلاش میکردیم تا تحمل کنیم و به آینده امید داشته باشیم، هی با خودمان میگفتیم “یک روز خوب میاد” ولی خب بعد اجرای طرح صیانت در بهار 1401 همه چیز بدتر شد.
بخش دوم: پساصیانت
بعد از عید بحث اجرای طرح صیانت جدیتر دنبال شد و نهایتا بعد از چند وقت این طرح اجرا شد. طبق این قانون چند ماه به پلتفرمهای خارجی مثل گوگل، توییتر و فیسبوک نامه ارسال کردند که باید در کشور به صورت قانونی فعالیت کنید، قوانین حضور در ایران هم نوشته شد که برای این شرکتها خیلی عجیب و محدود کننده و تا حدودی سیاستزده بود. همه میدانستیم که این شرکتها، قوانین ما را قبول نخواهند کرد.
مسئولین فکر میکردند با تهدید بستن این پلتفرمها در کشور، آنها به دلیل ترس از دست دادن کاربران ایرانی، قوانین ایران را میپذیرند ولی این اتفاق رخ نداد. قرار شد تا این برنامهها در ایران بسته شوند، البته طبق قانون طرح صیانت تا زمان عرضه یک جایگزین، نباید پلتفرمها بسته میشدند اما چون مسئولین ایرانی تهدید به بسته شدن این پلتفرمها کرده بودند، ابتدا چند سرویس چینی و روسی را به عنوان جایگزین برنامههای خارجی معرفی کردند و در میانه تابستان، ترافیک تمام سرویسهای گوگل، فیسبوک، توییتر، اینستاگرام، واتساپ، اسکایپ، اپل و غیره به مقداری پایین آمد که نمیشد از آنها استفاده کرد و در عمل این سرویسها بسته شدند.
روزهای تاریک ما هم از همان زمان آغاز شد، برای سالها تمامی استراتژیهای مارکتینگ و سئو سایتها بر اساس گوگل چیده شده بود، اما به یک باره همه چیز تغییر کرد و به ما گفتند از یاندکس روسی یا بایدو چینی استفاده کنید. با این اتفاق عملا تمامی کسبوکارهای حوزه سئو در کشور تعطیل شد، تمامی افرادی که سالها در این حوزه فعالیت میکردند و کسبوکاری را در این حوزه به راه انداخته بودند، دچار مشکل شدند.
همچنین سایتهای خبری و کسبوکارهای متعدد دیگر نیز دچار مشکل شد، تمام سایتهایی که درصد زیادی از ورودی خود را از گوگل داشتند و هزینههای زیادی برای سئوی سایت کرده بودند، به یک باره با کاهش شدید بازدیدکننده همراه شدند. کسبوکارهای متکی بر اینستاگرام، تلگرام و سایتهای سئو شده همگی از بین رفت و تمام افرادی که در شبکههای اجتماعی کسبوکاری داشتند از جمله یکی از دوستان من که با خانوادهاش یک کارگاه کوچک تولید صنایع دستی داشتند و 90 درصد فروششان از طرف اینستاگرام، بود به طور کلی کسبوکارشان تعطیل شد و حالا پدرش در تاکسیهای اینترنتی مشغول به کار است.
البته یک پلتفرم بومی به عنوان جایگزین اینستاگرام معرفی شد اما اولین مشکلش این بود که ظرفیت میزبانی از حجم بالای کاربران ایرانی را نداشت و نکته دوم این بود که رشد و توسعه در آن بیشتر به روابط وابسته بود تا تولید محتوای با کیفیت! در این پلتفرم برخی از سازمانها با اعمال قدرت، محتوای خود را در اکسپلور پخش میکردند و تبلیغ پیج آنها در سراسر آن پلتفرم بود.
درواقع برعکس اینستاگرام که هر صفحه باید با تولید محتوای با کیفیت و منظم، جذب کاربر، رعایت کپیرایت و تعداد زیادی الگوریتم و نکته ریز و درشتی رشد کند و در نهایت پیجهای مناسب بالا میآمدند و کاربر بیشتری جذب میکردند، در پلتفرم ایرانی با یک تماس تلفنی یک صفحه به شکل سفارشی رشد میکرد و دیگر تلاش و کار منظم و باکیفیت به عنوان یک راه حل برای رشد نبود.
در این فضا کسبوکارها و حتی رسانههایی که رابطههای قویتر و پول بیشتر داشتند، با کمک این دو عنصر به شدت رشد کردند و بقیه کسبوکارهای خصوصی و شخصی به طور کلی نادیده گرفته شدند و امکان رشد برای آنها نبود، درواقع عدالت از بین رفت.
در موتور جستجو بومی هم همین اتفاق افتاد، چون در آن زمان یک موتور جستجو فارسی هم به عنوان جایگزین گوگل معرفی شد و کلی در تلویزیون و بقیه جاها، تبلیغ این موتور جستجو را کردند، اما در عمل این موتور جستجو هم خیلی ضعیف بود و یک کپی ناکارآمد از گوگل محسوب میشد، نکته دیگه این بود که وقتی در آن کلمهای را جستجو میکردید، ابتدا وبسایتهای سفارشی و اصطلاحا نور چشمی به شما نشان داده میشد، در واقع عملا سئو معنی نداشت و شما در هر حالت به سایتهایی که رابطه قوی یا پول زیاد برای تبلیغات داشتند هدایت میشدید.
این مطلب را نیز بخوانید: مرثیهای بر یک رویای بیخردانه؛ سرنوشت پیامرسانهای ایرانی چه شد؟
تنها چند ماه گذشت و بسیاری از کاربران این پلتفرمها را تحریم کردند و چون نمونه دیگری وجود نداشت، عملا شبکه اجتماعی و موتور جستجو محبوب و یکپارچهای در کشور نداشتیم، عده اندکی از پلتفرم بومی و تعدادی دیگر از نمونه چینی آن استفاده میکردند و به دلیل پایین بودن کاربران در این دو سرویس، ساخت صفحه و راهاندازی کسبوکار در آنها توجیهی نداشت.
با این اتفاق، در مدت کوتاهی افرادی هم حرفه من، تمام ادمینها و تولید کنندگان محتوا در شبکههای اجتماعی کار خود را از دست دادند، تمام افرادی که سالها برای رشد پیج اینستاگرام و صفحه کسبوکارشان هزینه کرده بودند و شبانه روز زحمت کشیده بودند، بیکار شدند. کسبوکار مردم به زور از دست آنها گرفته شده بود و هیچ کس قبول نمیکرد که به پلتفرمهای جایگزین برود، شروع مجدد یک بیزینس، ساخت یک پیج از ابتدا و از نو هزینه کردن و تلاش کردن برای دارندگان صفحات بزرگ و کسبوکارهای پر رونق در اینستاگرام و تلگرام، غیر قابل قبول بود، تازه افرادی هم که این کار را کردند، با ظرفیت پایین این پلتفرم و ناعدالتی که از آن صحبت شد مواجه شدند و دلسردتر و ناامیدتر از قبل، حاضر به ادامه کار در این فضا نشدند.
اما تمامی اینها تنها بخشی از عمق فاجعهای بود که توسط طرح صیانت رخ داد، با اجرای این طرح همه برنامهها و پلتفرمهایی که در بخشی از خدمت یا سرویس خود از ابزارهای گوگل استفاده میکردند، دچار مشکل شدند، به عنوان مثال تاکسیهای اینترنتی که از نقشه گوگل استفاده میکردند چندین روز اختلال داشتند و پس از بروزرسانی و استفاده از نقشه بومی، همچنان ایراداتی در نقشه این اپلیکیشنها دیده میشد.
تعداد بسیار زیادی از وبمسترها و استارتاپهایی که در این حوزه فعالیت داشتند و از ابزارهای گوگل استفاده میکردند با چالشهای بزرگی مواجه شدند که به نابودی کسبوکار تعداد زیادی از آنها منجر شد. حتی سایتها کار نمیکردند، بسیاری از بخشهای مهم سایتهای اینترنتی به گوگل وابسته است و با حذف گوگل، نیاز به ایجاد ساختار دوباره یا طراحی مجدد سایت که چالشهای خاص خودش را دارد برای بسیاری از کسبوکارها به وجود آمد.
در بخش ارتباط صوتی و تصویری همچنان مشکل داریم و پیامرسانها و پلتفرمهای ایرانی نمیتوانند به خوبی سرویسرسانی کنند، البته ناگفته نماند سرعت و ظرفیت استفاده از سایتها و سرویسهای ایرانی بسیار بالارفته و به نظر میرسد این پلتفرمها همچنان از نظر فنی مشکل دارند و با قطعی و کندی اتصال مکرر مواجه میشوند.
در عین حال همه مجبور به استفاده از ایمیل جدید شدند و بسیاری از افرادی که با ایمیل با یکدیگر در ارتباط بودند یا تنها به وسیله ایمیل کار میکردند، مجبور به ساخت ایمیل جدید بودند، شخصا با چند نفر از همکاران به صورت ایمیلی در ارتباط بودم و پیش از بسته شدن جیمیل، ایمیل جدیدم را به آنها دادم اما فراموش کردم تا ایمیلم را به یکی از مشتریان قدیمیام بدهم و حالا نمیدانم چگونه او را پیدا کنم.
همچنین خبرنامه چندین سایت خارجی را نیز فعال کرده بودم که با از دست دادن دسترسی به جیمیلم، آنها نیز از بین رفت و اطلاعات ارزشمندی که در جیمیل داشتم را از دست دادم.
بعد از این طرح ما ماندیم و بیکاری و تمام زحماتی که از بین رفت، برخی از رسانهها با این شرایط خودشان را به خوبی وفق دادند و تولید محتوای مدنظر مسئولین را آغاز کردند و حتی پول ترافیک این تولید محتوا را گرفتند اما شاید بیش از 90 درصد افرادی که کسبوکاری در فضای مجازی داشتند، با چالشهایی مواجه شدند که امید و اشتیاق آنها برای کار کردن را از بین برد.
مشکل اصلی این بود که در عین حالی که درآمد ما کاهش پیدا میکرد و به صفر نزدیک میشد، بسیاری از ابزایهای مورد استفادهمان نیز گران شدند. ابتدا قول داده بودند که گوشی گران نمیشود اما گوشیهای سامسونگ و شیائومی به علت استفاده از برنامههای پیشفرض گوشی تا 35 درصد گران شدند، تازه دلار هم که خودش چند برابر شد.
بعد از آن تولید گوشی ایرانی ساخت چین افزایش پیدا کرد که سرویسهای گوگل را نداشت و کیفیت آن هم نتوانست رضایت خریداران را جلب کند، اما گوشیهای هواوی بدون گوگل، در بازار کشور رونق پیدا کردند.
قیمت لپتاپ و رایانه هم افزایش پیدا کرد و حتی راهی برای تفریح هم نداشتیم، زیرا واردات کنسولهای بازی مجددا ممنوع شد و قیمت این اقلام هم به شدت بالا رفت. با نبود گوگلپلی گیمز، دسترسی به بسیاری از بازیهای موبایلی خارجی قطع شد، همچنین انجام بازیهای آنلاین با رایانه یا کنسول هم همواره مشکلات متعددی داشت.
این اتفاق باعث به وجود آمدن اعتراضات گسترده شد، تعداد زیادی از فعالین و صاحبان کسبوکارهای آنلاین چندین بار به این اتفاق اعتراض کردن و تجمعهایی هم شکل گرفت اما همچون قبل از این طرح که به کارزار مخالفت با طرح صیانت با یک میلیون امضا و بیانیه 50 شرکت بزرگ اینترنتی که حالا تنها 5-6 تای آنها مانند سابق رونق دارند، هم بیتوجهی شد.
این مطلب را نیز بخوانید: ساعت به وقت فیلترینگ: شما با رویه فیلترینگ سرویسهای خارجی در ایران موافقید؟!
حالا حتی مردم عادی امکان دیدن یک ویدیوی معمولی در یوتیوب را ندارند و این امکان تنها با پروکسیهای مشخص به برخی از افراد داده میشود. یکی از دوستانم که در کار رسانه بود، به من گفت که آنها میتوانند از پروکسی استفاده کنند و میتوانند به منابع فیلتر شده دسترسی داشته باشد اما نکته آن است که مردم دیگر علاقهای به دنبال کردن اخبار گوشی یا اتفاقات نو مانند ارزهای دیجیتال یا متاورس نداشتند، زیرا بعد از طرح صیانت، تمامی این موارد در کشور عملا تعطیل شد.
ضربه آخر این طرح خروج شرکتهای شناخته شده خارجی مانند سامسونگ و شیائومی و تعداد زیادی از سرمایهگذاران ارشد استارتاپهای بزرگ از ایران بود، آنها با این وضع پول خود را از کشور خارج کردند. سامسونگ و شیائومی که به علت گرانی، با افت شدید فروش گوشی مواجه شدند و تصمیم گرفتن تا از بازار ایران بروند، سرمایهگذاران خارجی استارتاپهای داخلی نیز به دلیل عدم ثبات در وضع قوانین، نبود عدالت رقابتی و ناپایداری اقتصادی، از کشور رفتند.
تمامی این اتفاقات یعنی ناامیدی، ناامیدی برای نسل جوانی که از حداقلها محروم شدند و دیگر توان ادامه دادن ندارند. بعد از این اتفاق موج سنگین مهاجرت افراد نخبه و متخصص از کشور آغاز شد، افرادی که دانش و تجربه زیادی داشتند میخواستند در مملکت خود کار کنند اما نذاشتند این اتفاق رخ دهد.
یکی از آنها هم خود من هستم، الان در فرودگان فرانکفورت نشستهام و گفتم از چند ساعتی که قرار است در اینجا باشم استفاده کنم و بنویسم که یادم بماند چرا همه عزیزانم را در ایران گذاشتم و میخواهم مهاجرت کنم، به زودی با پرواز سیاتل به کانادا میروم، برای آغاز زندگی جدید، برای پیدا کردن امید….”
خوش اومدی
زودتر میرن از ایران
امیدت رو پیدا کنی ان شاءالله
حالا چه اسم صیانت روش باشه یا نباشه، این طرح سالهاست که اجرا شده و داره به مرور زمان پیش میره، جوری که کسی شک نکنه! اون انعکاسی که ما از طرح صیانت در اخبار و جریانات سیاسی میبینیم فقط تاثیر اتفاقاتی هستند که در گذشته افتاده، حالا میخوان مهر قانون بزنند روش بنام طرح صیانت!
شما اگر کامنت های موافق تفکر خودتون دوست دارید یا کامنت ببند یا فقط بزنید کامنت های موافق تفکر منتشر خواهد شد.
کامنت شما که منتشر شد!
کامنتهای ما همونطور که بعد از درج کامنت به اطلاعتون میرسه نیاز به تایید دارن تا به صورت عمومی منتشر بشن و طبیعتا یه ربات این کار رو نمیکنه که در لحظه انجام بشه و باید صبر داشت تا زمان انتشار
موفق باشید
روسیه رو ببینید با بروز تنش چه کاری کردند ، الان اگر ما سرویس جایگزین و شبکه پایدار نداشته باشیم با قطع دسترسی یا محدودیت های غربی ها دچار فاجعه می شیم، الان اگر چنین اتفاقی بیفته نهایت با کمترین خسارت اوضاع متعادل خواهد شد. آقایان مخالف طرح به فکر منافع ملی باشید نه وابسته به منافع غربی ، شما اگر در محدودیت باشید توان ایجاد یک شبکه مستقل با توان داخلی را خواهید داشت. شرکتی مثل متا (فیسبوک) که ما ایرانیان در زمان حمایت از منافع کشورمان و قهرمانان کشورمان سانسور می کنه دلش به حال من و شما شهروند نمی سوزه ، دنبال منافع خودش و دولت های خودشان هستند. عبرت بگیرید، چین برای خودش شبکه مستقل ایجاد کرد تا بدون اینترنت به حیات شبکه ادامه بده ، روسیه هم تا حدودی این کار داره انجام میده
سلام
به نظرم با اجرای طرح صیانت دیگه میزان خرید ترافیک اینترنت هم کاهش بسیار بسیار شدیدی پیدا میکنه
و بیشترین آسیب رو هم ISP ها خواهند دید . چون بدون اینترنت بین الملل همه چی فلج میشه