برگزاری میتینگ انتخاباتی به صورت آنلاین بهانهای شد تا دلایل تاثیرگذاری بیشتر و برتری فضای مجازی نسبت به تلویزیون را بررسی نماییم.
در دوران چاپخانههای بزرگی که اول صبح اخبار مهم را در روزنامهها چاپ میکردند و پسرکهای روزنامه فروش با فریادهای “روزنامه..روزنامه..آخرین خبر!” آخرین اخبار مهم را به مردم میفروختند، تحولی شگرفت در جهان در حال وقوع بود.
سیستمهای مخابراتی و تکنولوژیهای برتر در آن زمان زیرساخت فناوری را پایهریزی میکردند که بعدها تمام مردم دنیا روزانه چند ساعت از عمر ارزشمندشان را پای آن صرف میکردند.
تلویزیون معجزهای بود به وسعت یک کره خاکی، اتفاقی که از کودکان 2 ساله تا سالمندان، به آن جذب شدند، اتفاقی که زندگی انسانها را تغییر داد. جعبه جادویی در دهههای 70، 80، 90 و 2000 میلادی یا دهههای 50، 60، 70 و 80 شمسی، با شکوهترین دوران خود را پشتسر گذاشت، شاید در آن زمان کسی فکرش را نمیکرد که روزی سلطه تلویزیون نیز به پایان میرسد.
اما قدرت تلویزیون در مدت کوتاهی با شبکهای به نام اینترنت و سایتهایی با عنوان شبکههای اجتماعی به چالش کشیده شد، فضای مجازی آنچنان پرسرعت در میان مردم رسوخ کرد که با عرضه تلفنهای هوشمند، دیگر همه با این حقیقت که دوران تلویزیون به سر رسیده و وارد عصر شبکههای اجتماعی شدهایم، موافق بودند.
این اتفاق در ابتدای دهه 90 شمسی رخ داد، در ابتدا بیشتر جوانترها، در ادامه میانسالان و بسیار سریعتر از آنچه فکرش را بکنید، کودکان وارد فضای مجازی شدند. محبوبیت فضای مجازی به مرور زمان افزایش پیدا کرد و تماشاگران برنامههای تلویزیونی روز به روز کمتر شدند.
در این مدت تلویزیون به طور کامل از زندگی ما حذف نشد، هنوز هم پیش میآید که تلویزیون را روشن کنیم و پای برنامههای آن بنشینیم، اما معمولا در همین حال، تلفن همراهمان در دستمان است و در واقع آخرین مطالب شبکههای اجتماعی را چک میکنیم، تلویزیون هم بدون آنکه کسی به آن توجه کند، برای خودش برنامه پخش میکند.
این روزها ما اخبار را در فضای مجازی میخوانیم، برنامههای مورد علاقه خود را در فضای مجازی میبینیم، در این فضای با هم صحبت میکنیم، فوتبال میبینیم، سریال میبینیم، فیلم سینمایی مشاهده میکنیم و همه نیازهای ما در این فضای برطرف میشود.
انتخابات در فضای مجازی
به نقطهای رسیدهایم که تلویزیون تمامی برتری خود نسبت به رسانههای دیگر را از دست داده است. قدرت فضای مجازی در جهان و ایران به قدری افزایش پیدا کرده که حتی آینده کشورها به آن وابسته است، فقط کافیست نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، ایران یا کشورهای دیگر داشته باشید.
برخلاف دهههای پیش، رییس جمهور یک حکومت در فضای مجازی انتخاب میشود نه تلویزیون، آن کسی که در فضای مجازی قدرتمندتر باشد و تاثیر بیشتری بر روی مردم داشته باشد، رای میآورد و چندسالی حکمرانی خواهد کرد.
در انتخابات پیش رو ایران، به صورت علنا تمامی نامزدها، برنامههای انتخاباتی اصلی خود را در فضای مجازی برگزار میکنند و حتی وزارت ارتباطات برای شرکت مردم در این برنامهها، اینترنت رایگان به همه هدیه داده است.
ما علنا وارد دوران سلطه فضای مجازی شدهایم و روزانه استفاده ما از فضای مجازی بیشتر و از تلویزیون و برنامههای صدا و سیما کمتر میشود؛ البته این پدیده مربوط به ایران نیست، در سراسر جهان وضع به همین شکل است. مدیران برنامههای تلویزیونی نیز با ایدههای جدید به دنبال آن هستند تا تماشاگران خود را مانند گذشته افزایش دهند اما این اتفاق به ندرت رخ میدهد.
برتری فضای مجازی نسبت به تلویزیون
شکست تلویزیون در مقابل فضای مجازی دلایل مختلفی دارد، موارد متعددی موجب شده است تا فضای مجازی به جای آنکه در کنار تلویزیون باشد، مقابل آن قرار بگیرد و حتی جای تلویزیون را در برنامه روزانه افراد پر کند.
البته این برتری نسبی است و بیش از هر چیزی به خود مخاطب بستگی دارد، هنوز هم بسیاری از افراد تلویزیون را به فضای مجازی ترجیح میدهند و خیلی درگیر شبکههای اجتماعی نیستند، اما واقعیت آن است که تعداد این افراد به مرور کمتر خواهد شد و از طرفی عاشقان فضای مجازی، روز به روز بیشتر.
یکی از مهمترین دلایل برتری فضای مجازی نسبت به تلویزیون، ابعاد مختلف آن است، شما همه کارهای روزانه خود را با فضای مجازی انجام میدهید اما ما در این مطلب بر روی بخشی تمرکز داریم که قابل مقایسه با تلویزیون است. استفاده عموم مردم از تلویزیون برای سرگرمی (تماشای فوتبال، فیلم، سریال و برنامههای تفریحی)، شنیدن آخرین اخبار و مشاهده برنامههای آموزشی (مانند برنامههای روانشناسی، علمی، کسب و کار و…) محدود است.
اما فضای مجازی در همین بخشها نیز تلویزیون را شکست داده، کاری با قابلیتهای متنوع فضای مجازی مانند ارتباط صوتی و تصویری با دوستان و خانواده نداریم، این فضا در حوزه سرگرمی، اخبار و آموزش در سراسر جهان طرفداران بیشتری از تلویزیون دارد و ما میخواهیم دلایل همین اتفاق را بررسی کنیم.
حق انتخاب ندارید
شما برای دیدن برنامههای تلویزیونی حق انتخاب ندارید، زمانی که تلویزیون را روشن میکنید، باید همان برنامهای را ببینید که شبکه مورد نظرتان برای آن ساعت از روز در نظر گرفته است.
برنامههای شبکههای تلویزیونی کاملا برنامهریزی شده و طبق یک روال مشخص پخش میشوند به همین دلیل در ساعات بسیاری از روز، برنامههای تلویزیون برای شما جذابیت ندارند، حتی ممکن است دهها شبکه تلویزیونی مختلف داشته باشید اما برنامههای هیچکدام از آنها شما را جذب نمیکند.
اما در فضای مجازی میلیونها سایت و موضوع مختلف است که میتوانید به سراغ آنها بروید و از محتوای آن لذت ببرید، به عنوان مثال هرگز از رفتن به سایت یوتیوب خسته نخواهید شد، در این سایت ویدیوهای متنوع و متعددی در تمامی حوزهها وجود دارد و شما میتوانید محتوای فراوانی را در دستهبندیهای مورد علاقه خود پیدا کنید.
گاها تلویزیون تکراری و حوصلهسربر میشود اما فضای مجازی این گونه نیست، شبکههای اجتماعی به تنهایی با تمام امکاناتی که دارند، بخش اعظمی از زمان فراغت ما را پر میکنند و هرگز برایمان تکراری نمیشوند.
حتی در این حالت نیز شما میتوانید به سراغ یک شبکه اجتماعی یا پلتفرم دیگر بروید که دنیای جدیدی پیشرویتان میگذارد. به طور مثال شاید اینستاگرام، اسنپچت و تیکتاک به عنوان پلتفرمهایی مشابه به هم شناخته شوند، اما در واقع هر کدام دنیایی متفاوت دارند و برای ساعتها شما را سرگرم میکنند.
زمانی که شما دستتان برای مشاهده برنامه مورد علاقه خود باز باشد، لذت بیشتری از اوقات فراغت خود خواهید برد. در واقع ایده ایجاد شبکههای تلویزیونی اشتراکی آنلاین نیز به دلیل وجود همین ضعف در برنامههای تلویزیونی به وجود آمد، شبکههایی مانند نتفلیکس که حالا ما در ایران با سایتهای نماوا و فیلیمو، نسخه بومی آن را در اختیار داریم، برای رفع همین مشکل به وجود آمدهاند.
در این سرویسهای اشتراکی صدها برنامه، فیلم، سریال، مستند و… وجود دارد و شما میتوانید خود تصمیم بگیرید که در هر لحظه کدام برنامه را مشاهده کنید.
سیاستهای کلی تعیین شده
صدا و سیما یک مدیر دارد، این مدیر از طریق معاون سیما برای هر شبکه یک مدیر دیگر انتخاب میکند، در این سیستم سیاست محتوایی با میلیاردها بودجهای که در اختیار این سازمان قرار میگیرد، توسط مدیران و معاونان این شبکهها تعیین میشود و ما باید مخاطب این برنامهها باشیم. البته هر شبکه برای برنامههای خود تنوع لازم را ایجاد میکند اما خط مشی مشخص شده در همه برنامهها نمود پیدا خواهد کرد.
این مطلب را نیز مطالعه کنید: تکرار اشتباهات گذشته؛ بایکوت اینستاگرام در رسانه ملی چه تبعاتی دارد؟!
این مورد یکی از بزرگترین مشکلات تلویزیون نه تنها در ایران، بلکه کل جهان است، ما صرفا در خصوص ایران صحبت نمیکنیم، تمامی شبکههای تلویزیون در سراسر دنیا سیاستهای مخصوص به خود را دارند. در این میان شبکهای محبوب و برنامهای پربازدید میشود که محتوای آن با علایق اکثر مردم جامعه همخوانی داشته باشد. اما در همین برنامههای پربازدید نیز سیاست کلی شبکه و سازمان مشاهده میشود، درواقع برنامههای پربازدید اهدافی هستند برای جهتدهی مخاطبان به سمت سیاستهای از پیش تعیین شده، حتی بخشهای خبری نیز از این سیاستها در امان نیستند.
در فضای مجازی نیز شرایط مشابه است، هر برنامه، سایت، شبکه، کانال، پیج یا محتوایی که تولید میشود، در جهت اهداف تولید کننده آن است، اما به یک دلیل مهم سیاستهای تعیین شده در فضای مجازی مانند تلویزیون آزاردهنده نیستند. در فضای مجازی میلیونها محتوای مختلف و متنوع در تمامی زمینهها وجود دارد و شما میتوانید مستقیما سراغ مواردی بروید که به آن علاقه دارید، شما در فضای مجازی محدود نیستید، زیرا خودتان انتخاب میکنید که مخاطب چه گروهی باشید، اما در تلویزیون این آزادی را ندارید.
در ضمن شما در فضای مجازی حق اظهار نظر دارید، میتوانید انتقاد یا تمجید کنید و درواقع نسبت به نوع محتوا و سیاستهای پشت آن واکنش نشان دهید. این یک برتری بسیار بزرگ و اساسی برای فضای مجازی است که در ادامه بیشتر در خصوص آن صحبت میکنیم.
فضای مجازی، فضایی تعاملی
تلویزیون بر اساس پلن زمانی خود، برنامههایی همسو با سیاستهای تعیین شده را به شما ارائه میدهد و هیچکس نمیتواند در خصوص این برنامهها اظهار نظر کند. شما زمانی که تلویزیون میبینید، فقط مصرف کننده هستید و هیچ تعاملی با عوامل تولیدی آن ندارید، مگر آن که به پیج آن برنامه تلویزیونی یا تهیه کننده در فضای مجازی بروید و نقطه نظرات خود را با او در میان بگذارید.
برعکس این شرایط در فضای مجازی دیده میشود، کاربران در پلتفرمهای مختلف و شبکههای اجتماعی، همواره اجازه ارسال نظر را دارند، حتی در تلویزیونهای اینترنتی میتوانید برای هر برنامه کامنت ارسال کرده یا به کیفیت آن امتیاز بدهید، اصلا یکی از مهمترین راههای یافتن فیلم سینمایی یا سریالهای خوب در تلویزیونهای اینترنتی، خواندن نظرات و مشاهده امتیازات کاربران به آن محتوا است.
زمانی که شما تصویر، ویدیو یا خبری را در شبکههای اجتماعی مشاهده میکنید، با لایک کردن یا ارسال کامنت، میتوانید نسبت به محتوای آن واکنش نشان دهید و حتی با دیگران تعامل داشته باشید، بسیاری از مواقع، زیر یک پست یا توییت، بحث گستردهای میان کاربران شکل میگیرد و همه نظرات خود را با دیگران به اشتراک میگذارند، از طرفی اگر از محتوای تولید شده ناراضی باشند، مستقیما نظر خود را بیان میکنند، اما در تلویزیون هیچکدام از این شرایط امکان پذیر نیست.
بسیاری از شبکههای اجتماعی پا را فراتر گذاشته و برنامههای آنلاین را میزبانی میکنند، ویدیوهای لایو یوتیوب، استوریهای لایو اینستاگرام و موارد مشابه آنها همه فضایی ایجاد کرده که شما مستقیما با تولید کننده برنامه در تعامل باشید و در لحظه اظهارنظر کنید، این امکانی فوقالعاده است که برای کاربران اهمیت بسیار بالایی دارد زیرا آنها حداقل نظر خود را در خصوص برنامهها اعلام کردهاند.
آزادی و عدم سانسور
شاید بتوان بزرگترین دلیل برتری فضای مجازی نسبت به تلویزیون را آزادی و عدم سانسور محتوا دانست. این مورد ارتباط مستقیمی با همان موضوع سیاستهای کلی شبکههای تلویزیونی دارد.
در تلویزیون در خصوص همه چیز صحبت نمیشود، شبکههای تلویزیونی عمومی هستند و مخاطبان آنها را همه اقشار جامعه با گروههای سنی متفاوت تشکیل میدهند؛ به همین دلیل از نظر محتوایی محدودیتهای زیادی بر روی برنامههای تلویزیونی وجود دارد، البته به جز این مورد، همان سیاستهای کلی باعث میشود در تلویزیون در خصوص خیلی از مسائل محتوا تولید نشود و در خصوص برخی از مسائل محتوای بیشتری تولید شود.
در فضای مجازی این محدودیتها وجود ندارد، مطالب در شبکههای اجتماعی بسیار آزادانهتر منتشر شده و سیاست کلی برای مدیریت این فضا وجود ندارد، در واقع فضای مجازی آنقدر بزرگ است که نمیتوان بر روی آن مدیریت داشت، به همین دلیل هر گروهی بر اساس علایق خود به تولید محتوا مشغول است و مخاطبان خود را دارد.
فیلمها، سریالها، بخشهای خبری و برنامههای مختلف تلویزیونی در سراسر دنیا سانسور میشوند. حتی قبل از پخش هر محتوا، یک تیم مدیریتی بر روی آن نظارت دارد و موارد غیرقابل پخش را حذف میکنند، این اتفاق در تلویزیون کشورمان با شدت بیشتری رخ میدهد و به همین دلیل انتقادها از صدا و سیما در ایران بیش از شبکههای تلویزیونی در کشورهای دیگر است.
متاسفانه در ایران حتی اعضا و مسئولین دولتی نیز نسبت به برنامههای تلویزیونی اعتراض دارند و به جهتگیریهای سیاسی آن انتقاد کردهاند، چندی پیش در مطلبی اشاره کردیم که دلیل استقبال مسئولین از شبکه اجتماعی کلاب هاوس به همین دلیل است، اعضای دولت اعتقاد دارند سخنان آنها از طریق صدا و سیما بازنشر نمیشود و به همین دلیل سخنان خود را در فضایی آزادتر در کلاب هاوس مطرح میسازند.
این مطلب را نیز مطالعه کنید: چرا شبکه اجتماعی کلاب هاوس تا این حد در بین کاربران و مسئولین ایرانی محبوب است؟
حال که بحث کلاب هاوس شد، بگذارید تا اشاره کنیم که این شبکه اجتماعی به دلیل دارابودن به همه مواردی که به آن اشاره کردیم یعنی فضای تعاملی، آزادی بیان، عدم مدیریت متمرکز و عدم تعیین کردن خط مشیهای سیاسی، محبوبیت جهانی پیدا کرده است.
همپوشانی پلتفرمی
در میانههای متن اشاره کردیم که برای داشتن نگاهی عادلانه، قصد اشاره به برتریهای فضای مجازی از نظر سرگرمی، خبری و آموزشی نسبت به تلویزیون را داریم، زیرا تلویزیون قطعا مانند فضای مجازی ابعاد چندگانه ندارد، اما به جز تمامی موارد گفته شده، همین عامل نیز یکی از دلایل برتری فضای مجازی نسبت به تلویزیون است.
برخلاف تلویزیون شما صرفا برای مشاهده محتوای مورد نظر وارد فضای مجازی نمیشوید، به عنوان مثال شما در اینستاگرام میتوانید سرگرم شوید، از اخبار با خبر شوید، آموزش ببینید، با دوستان خود صحبت کنید، با ارسال پست و استوری دیگران را از حال خود با خبر سازید، کسب و کار خود را در این شبکه توسعه دهید، درآمدزایی داشته باشید و… اما تلویزیون به این گونه نیست، تلویزیون برای اکثر مردم تنها به تماشای چند برنامه، سریال و فوتبال خلاصه میشود.
ضمن اینکه شما با پلتفرمهای مختلف میتوانید از شبکههای اجتماعی استفاده کنید و هم زمان با اتصال به اینترنت، به کارهای بانکی، خدماتی، ارتباط با دیگران و کارهای متعددی بپردازید. فضای مجازی کاربردهایی بسیار بیشتر از سرگرمی، اخبار و آموزش دارد و در ابعاد مختلف زندگی ما نقش ایفا میکند. نظر شما در این باره چیست؟ شما تلویزیون را ترجیح میدهید یا فضای مجازی؟!
خب چه فرقی داره چاقو یا شمشیر ، فعلا که تو کره زمین دارن از هر دوتاش برای القلای پروپاگاندای خودشون استفاده میکنند. تازه باید ناراحت هم باشیم که شمشیر از چاقم تیز تره. تو ایران هم پروپاگاندا قدرتش اندازه المان نازی هست . صدا و سیما که کلا دست دیکتاتوریه ( شما بنویسید دولت ) . وب هم با جوک و سلبریتی و سوپاپ های اصمینان کنترل میشه. در زمن هیج چا نیست سانسور نباشه. کله وب پر از سانسور و قانونه. رعایت هم نکنی در جا بن
رقابت عادلانه ای نیست
صداو سیما زیر فشار سانسوره و فضای مجازی کاملا آزاد حالا نه کاملا ولی خب آزادیش خیلی زیاده
شبکه تلویزیونی خصوصی لازم داریم همین.
همه کشورا دارن الا ما